به گزارش مشرق؛ زهرا رکن آبادی دختر شهید رکن آبادی درباره آخرین تماس با پدرش نوشت:

آخرین باری که با پدرم حرف زدم شب عید قربان بود، میخواست تقصیر رو انجام بده و من مخالف بودم.
‌گفتم:عزیزم شما استادی، اگر موهات رو بزنی دانشجوهات بهت میخندن.
‌آخرش قبول کرد و قول داد که این کار رو نکنه.
‌به قولش هم عمل کرد...
‌وقتی پیکرش برگشت چیزی در پیکرش باقی نمونده بود، الا موهاش ...
نمیدونستم قراره چه اتفاقی بیفته ... اگر میدونستم ازش میخواستم به جای موهاش مواظب قلبش باشه
‌قلبی که نمیدونم الان کجاست...