کد خبر 1054897
تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۶

نفیسه دائی‌دائی مدافع سلامت چهل و یک سالۀ قزوینی که این روزها در خط مقدم مبارزه علیه کرونا قرار دارد، اوج ایثار و دلسوزی را به نمایش گذاشته و با وجود مبتلا شدنش به کرونا و قرنطینه شدن در منزل، هنوز هم نگران و جویای حالِ بیمارانش است.

به گزارش مشرق، با شیوع ویروس کرونا این روزها از پرستاران و کادر درمان در بیمارستان‌ها به عنوان مدافعان سلامت یاد می‌شود، افرادی که با وجود شیوع گستردۀ این ویروس حالا در شرایط سخت و در خطر بیشتری نسبت به سایر افراد جامعه قرار دارند.

در این میان، مدافعان سلامتی هستند که شاید نگرانی آن‌ها در این ایام بیش از سایرین باشد تا جایی که سلامتی بیماران را به سلامتی خود ترجیح دهند.

بیشتر بخوانید:

کار کردن در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا، دل و جرأت بالایی می‌خواهد تا از شرایط بحرانی و ریسک بالا تا پای جان، شانه خالی نکرده و فارغ از چشم دوزی به وعده‌های مادی و دنیوی، تنها به یک بهانه آن هم به بهانۀ بهبود سلامتی و عافیت بیماران از جان، روح و روانت مایه بگذاری و خالصانه و مجاهدانه تلاش کنی.

سخت تر اینکه با بیمارانی از جنس تالاسمی ‌همراه باشی که خون را به سختی به رگ‌های این بیماران تزریق کنی تا زندگی در آنها جریان داشته باشد.

نفیسه دائی‌دائی، از پرستاران باسابقۀ قزوینی است که 20 سال از عمرش را در کنار بیمارانی از جنس شیمی ‌درمانی، اطفال یک و دو، عفونی، داخلی و بیماران تالاسمی‌خدمت کرده که البته بخش قابل توجهی از فعالیتش مربوط به اطفال بوده است.

علاقۀ این بانوی مجاهد موجب شده است تا سختی‌های این شغل پر استرس را تحمل و در مدت سال‌های خدمت، لحظه ای خم به ابرو نیاورد و دل به مهربانی و مدارا با بیماران بسپارد.

عشق و علاقه پرستار قزوینی در این سال‌ها، تنها انگیزه‌اش برای ماندن در این شغل حساس بوده و همین عشق و علاقه، پیوند و ارتباط عاطفی ارزشمندی را بین بیماران و این پرستار رقم زده است و جملۀ «تو نیکی کن در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز» را به تصویر کشیده است.  

حالِ این پرستار قزوینی این روزها مانند همیشه چندان مساعد نیست تا لحظه به لحظه بر بالین بیمارانش حاضر شود و مِهربانی از جنس پرستاری را به آنها هدیه دهد اما قرنطیۀ خانگی بهانه‌ای شده است تا عزمش را بهبود سلامتی و بازگشت دوباره به کنار بیماران بیشتر جزم کند.

افت فشار خون و حال نامساعد از اندر احولات ناخوش دائی‌دائی بوده اما گویا خدمت به بیماران تنها مرحم این پرستار قزوینی در این روزها است؛ پرستاری که مبنی بر اینکه «چرا با این حال نامساعد هنوز هم به فکر سلامتی بیمارانتان هستید»، می‌گوید:

«من این کودکان را همانند فرزندان و اعضای خانوادۀ خود دوست دارم؛ حالِ بنده از چند روز گذشته مساعد نیست اما با همین حالِ نامساعد و فشار پایین و آنژوکت به دست در محل کارم حاضر شدم چراکه می‌دانم کودکان تالاسمی‌به وجود بنده نیاز دارند تا امور مربوط به آنها رسیدگی شود و البته کمتر پیش می‌آید که یک پرستار که فعالیت در این شرایط سخت و بودن در کنار بیماران تالاسمی‌را بپذیرد.

شرایط تزریق خون به بدن بیماران تالاسمی ‌با حساسیت بالایی برخوردار است و همین شرایط موجب می‌شود که فعالیت در این بخش نیازمند یک پرستار متبحر باشد؛ از سوی دیگر بیماران این بخش هر پرستاری را قبول نمی‌کنند».

این پرستار، بیشتر از سلامتی خود به فکر سلامتی بیمارانش است و عشق و علاقه اش به پرستاری، بهانه ای شده تا هم جانانه و مجاهدانه در این عرصه خدمت کند و هم به وعده‌های توخالی دنیا «نه» بگوید.

همین پشتوانه و علاقه اش به پرستاری، سختی کارش را شیرین کرده تا در بدترین شرایط هم که صحبت سلامتیش در میان است، نگران حال بیمارانش باشد و سلامتی بیمارانش را بارها در ذهنش مرور می‌کند؛ این را می‌توان به خوبی از لابه‌لای صحبتهایش فهمید که می‌گوید «از روزی که در منزل در قرنطینه‌ام، نگران حال بیمارانم هستم و این کودکان را واقعا دوست دارم و این علاقه را بیماران نیز درک و احساس امنیت می‌کنند».

در دلِ صحبت‌های دائی‌دائی، به خوبی می‌توانی پرستاری را به معنای واقعی دریابی؛ وی با اشاره به وعده‌های وزارت بهداشت و تصمیم گیری برای استعفا یا ادامۀ خدمت پرستاران و کادر درمانی بیان می‌کند: «برخی از همکاران ما شرایط سخت موجود را نمی‌پذیرند چراکه دیدگاه آنها نسبت به پرستاری صرفا به عنوان یک شغل است در حالی که پرستاری شغلی است که باید در آن مهربانی، دلسوزی، علاقه و عشق در آن زنده باشد تا بتوان دورۀ خدمت را سپری کرد.

همکارانی که در این برهه که جبهه را خالی می‌کنند، یقینا لذت این شغل را نچشیده اند و دیدگاه آنها نسبت به پرستاری به عنوان یک شغل است تا درآمدی را کسب کنند؛ هیچ یک از وعده‌هایی همچون پرداخت معوقات حقوق، پرداخت کارانه و سایر مزایای پرستاری انگیزه ای برای ادامۀ فعالیت در بخش پرستاری نیست و شرایط موجودی که با جنگ کرونا روبه رو هستیم، همچون زمان جنگ است که تنها عشق و علاقه به پرستاری موجب ادامۀ فعالیت در آن می‌شود.

خدا را شاکرم که در حال حاضر در بهترین شرایط هستم و انسان باید از فرصت‌های موجود استفاده کند و بنده هم در همین شرایط موجود می‌توانم به مردم خدمت کنم.

بنده سابقۀ بسیاری در بخش پرستاری دارم اما از بهمن ماه سال جاری با کودکان تالاسمی‌در ارتباط هستم و چندین بار پیش آمده است که به دلیل علاقه به بیماران و رسیدگی به امور آنها مازاد بر ساعت کاری در محل کارم حضور داشتم».

این روزها که حسابی بازار کرونا داغ شده است، دائی‌دائی هم به عنوان یکی از مدافعان سلامت در خط مقدم این ویروس قرار گرفته و البته مبتلا به آن شده است؛ وی در تایید مبتلایش به این ویروس می‌گوید:

 « از چند روز گذشته که حالم نامساعد است، احتمال مشکوک به ویروس کرونا را دارم و در حال حاضر در منزل در قرنطینه به سر می‌برم».

شنیدن این خبر از زبان یک مدافع سلامتی شاید اندکی تلخ باشد و ذهن انسان ناخودآگاه به سمت نگرانی‌های کرونایی برود، اما نکتۀ قابل تامل در حالِ خوش خانم دائی‌دائی است که در سلامتی به سر می‌برد و با وجود قرنطینه اما با ارتباط تلفنی با همکارانش، جویای حال بیمارانش است.

وی با رویی گشوده و حال خوب می‌گوید: «متاسفانه تا زمانی که خانوادۀ یک فرد در جامعه به کرونا مبتلا نشود، مردم متوجه جدی بودن این ویروس نمی‌شوند و بسیاری بر این باورند که این بیماری و مرگ ناشی از آن تنها برای همسایه است و سراغ آنها نمی‌آید، اما زمانی که نزدیکانش به این بیماری مبتلا می‌شوند، مسری بودن ویروس کرونا را جدی می‌گیرند.

تنها راه جلوگیری از شیوع این ویروس، در خانه ماندن است

بنده با وجود تمام شرایط و امکانات و توجه به توصیه‌های مربوط به این ویروس از جمله شست و شوی مداوم دست‌ها و استفاده از ماسک، به کرونا مبتلا شدم و دور از باورم بود که این ویروس به بنده سرایت کند.

تنها راه جلوگیری از شیوع این ویروس، در خانه ماندن است و اگر همه در منزل بمانند و سطح شهر توسط مسؤولان ضدعفونی شود این بیماری کنترل می‌شود، لذا از مردم درخواست و خواهش دارم که برای حفظ سلامتی خود و عزیزانشان در خانه بمانند».

ویروس کوید 19 که همچون خوره‌ای به جانِ مردم افتاده است، نگرانی‌هایی را در بین آنها ایجاد می‌کند و این نگرانی تا اندازه ای است که مرگ بعد از مبتلا شدن به کرونا هم  در ذهن برخی تداعی می‌شود، صحبت‌های این پرستار اما جای امیدواری دارد:

«در ابتدای ابتلای بنده به کرونا دقیقا دقیقا همین نگرانی‌ها از سوی اقوام برایم پیش آمد اما بنده به این نگرانی‌ها توجه نکردم.

مردم نباید در صورت ابتلا ویروس کرونا، آن را جدی و نگران داشته باشند و بهتر است به این ویروس همچون سایر ویروس‌های دیدگاهی داشته باشیم که اگر بدن با آن مراعات و داروهای مربوط به آن را مصرف کند و به توصیه‌های غذایی توجه کند، مسلما این ویروس از بدن دفع می‌شود.

نخستین باری که برای کرونا، از بنده سی. تی گرفته شد، نتیجۀ آن مثبت بود که در ابتدا بنده ترس کمی‌ از این موضوع در وجودم بود و نگرانم آن بودم که مبادا این ویروس ریه‌ام را درگیر کند و تنفسم دچار مشکل شود اما به مروز زمان، امیدوار شدم و با توکل به خدا، صبر، تغذیۀ مناسب، مطمئن شدم که این ویروس‌ها هم همچون سایر ویروس‌ها درمان شدنی است».

شاید بسیاری بر این باور باشند که «کرونا را شکست می‌دهیم» تنها یک شعار باشد اما واقعا این موضوع یک شعار نیست؛ بنده که در حال حاضر به کرونا مبتلا هستم، انتظار داشتم حالم نامساعدتر شود و سلامتیم به خطر بیافتد اما زمانی که به خودم روحیه دادم و توجهی به وجود آن نکردم، به لطف الهی در حال حاضر حالم مساعد است.

کرونا را می‌توان شکست داد

کرونا را می‌توان شکست داد به شرط آنکه بدانیم این ویروس، ویروس بزرگی نیست مگر در افرادی که بیماری پیش زمینه ای که دارند و توصیه‌های بهداشتی را جدی بگیریم و برای حفظ سلامتی خود و خانواده در خانه بمانیم».

دائی‌دائی، اکنون چهل و یک سال عمر دارد و با وجود مبتلا شدن به کرونا، امید به زندگی و آرزوی سلامتی برای تک تک بیمارانش را دارد و شاید بتوان گفت بزرگترین آرزویش، بهبودی هرچه سریع تر حالش باشد تا بتواند بار دیگر بتواند بر بالین بیمارانش حاضر شود و حال دلشان را خوب کند.

منبع: فارس

برچسب‌ها