حمایت راهگشای رهبر انقلاب از پیشرفت علمی ‌و فنی در کشور که موجب حیرت رسانه‌ها و صاحب‌نظران غربی شده، موجب عقده‌گشایی شبکه دولتی انگلیس شد.

به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه‌های خود نوشت:

وب‌سایت بی‌بی‌سی، در این‌باره نوشته‌ای از سر ناراحتی و غیظ منتشر کرده که نویسنده آن، اتفاقاً حقوق‌بگیر محافل صهیونیستی در آمریکاست. مهدی خلجی مدتی طلبه بود اما سپس از کشور خارج شد و در خدمت افراطی‌ترین محافل صهیونیستی در آمریکا درآمد.


بی‌بی‌سی در این یادداشت می‌نویسد: رهبر جمهوری اسلامی نمونه‌ معاصر رهبری علم‌پرست و تکنولوژی‌باور است که باکی از بیان عیان آن ندارد؛ محض نمونه در سخنرانی اخیرش در جمع «نخبگان و استعدادهای برتر علمی» با لحنی حماسی وجود «جنبشی علمی» در ایران را می‌ستاید. از صعود رتبه‌های علمی ‌کشور در رشته‌هایی مانند نانو و زیست‌فناوری به خود می‌بالد. وفور «شرکت‌های دانش‌بنیان»، «بالابردن قدرت دفاعی»، «درمان و پزشکی پیشرفته و کنترل بیماری‌»، «مسائل فنی مهندسی»، «زیست‌فناوری و تولید محصولات با دوام با فناوری نانو» و «فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای»، همه را مایه‌ فخر فروشی بر رقیبان و بدخواهان می‌پندارد.


با این همه وقتی به علوم انسانی می‌رسد فقط به نام چند رشته‌ کاربردی بسنده می‌کند: «وقتی جوان نخبه‌ ایرانی، در زمینه‌ مهندسی در ‌تراز جهانی عمل می‌کند و در ساخت دستگاه‌های بسیار پیچیده، کارهای بسیار مهمی ‌انجام می‌دهد، طبعاً حضور او در عرصه‌هایی مانند اقتصاد، حقوق و مدیریت و ارائه‌ راه‌حل برای مشکلات اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی، مؤثر و راه‌گشا خواهد بود»؛


نویسنده در ادامه علت ناراحتی خود را لو می‌دهد و از موضع یک صهیونیست یا آمریکایی ناراحت از نفوذ منطقه‌ای ایران می‌نویسد: رهبر نظام در سخنرانی خود مکرّر از «سند راهبردی امور نخبگان» یادکرده، بر ضرورت اجرای عملی آن تأکید شدید می‌ورزد. این سند به‌اشاره و ارشاد خود رهبری و مطابق منویّات و منافع سیاسی‌اش در شورای انقلاب فرهنگی تدوین و تصویب شده است. این سند بر گوشه‌ حسّاسی از سرشت و سیاست جمهوری اسلامی نور می‌تاباند. فقرات متعددی از آن، از مقاصد توسعه‌طلبانه‌ خارجی نظام پرده برمی‌اندازند؛ از جمله در بیان اهداف کلان، یک‌جا به صراحت سخن از «همکاری متقابل نخبگان مسلمان در سراسر جهان به منظور تحقق بین‌الملل اسلامی و برپایی تمدن نوین اسلامی» آمده است.


بی‌بی‌سی در ادامه مدعی شد: جمهوری اسلامی را می‌توان از بستگان خانواده‌ رژیم‌های توتالیتر یا تمامیّت‌خواه قلمداد کرد. یکی از خصائص مشترک آنها، تعلق و تکیه‌ استراتژیک به علوم طبیعی و تجربی و تکنولوژی مدرن است.


علم و تکنولوژی مدرن به آدمی ‌این توان را می‌بخشد که از تنگنای مرزها و محدودیت‌های جسم زمین‌گیر خود فراگذرد و به لایه‌هایی از آگاهی عینی کیهان و جهان نائل آید که پیش از آن تنها تیر گمان و خرافه و حدس آن را نشانه می‌رفت.


نویسنده مدعی شد: پیامد خویشاوندی علم‌پرستی با اراده‌ معطوف به قدرت، غلبه‌ داروینیسم اجتماعی بر ذهنیت فرمانروایان جامعه است. داروینیسم اجتماعی به انواع و اقسام نظریه‌هایی‌اشاره دارد که مفاهیم بیولوژیکی چون «انتخاب طبیعی» و «بقای اصلح» را بر جامعه‌شناسی و سیاست‌ تطبیق می‌دهند. این نگرش به طور کلی جهان انسانی را نیز آوردگاه پیکار بی‌امان و بی‌پایان آدمیان با هم می‌داند و نابودی ضعیف و به جان دربردن قوی را تقدیر طبیعت می‌انگارد؛ دیدگاهی که در آن سیاست و اخلاق جا و معنایی برای خود نمی‌یابند.


رهبر نظام یک‌بار، در سخنرانی نوروزی در حرم رضوی مشهد (سال ۱۳۹۳) در توجیه سیاست خارجی و برنامه‌های نظامی ‌ایران شعری از ایرج میرزا را بسان شاهد نقل کرد: مرگ برای ضعیف امر طبیعی است- هر قوی اول ضعیف گشت و سپس مرد. (آیت‌الله) در ادامه گفت: «این را قبول دارم که مرگ در دنیایی که بر اساس افکار مادّی اداره می‌شود، برای ضعیف امر طبیعی است؛ این را قبول دارم. اگر یک ملّتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور می‌گویند. بعضی ملّت‌ها هستند که تا قوی‌شدن، فاصله‌ زیادی دارند؛ امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردن‌کلفت‌های عالم، ایجاد کنند؛ امّا ملّت ما این‌جور نیست؛ ما اوّلاً استعداد قوی شدن، زیاد داریم؛ امکانات و ظرفیّتها هم زیاد داریم... قوی‌شدن یک ملّت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفته‌ای داشته باشد؛ البتّه تسلیحات هم لازم است، امّا فقط با تسلیحات هیچ ملّتی قوی نمی‌شود. من وقتی نگاه می‌کنم، سه عنصر را پیدا می‌کنم که دو عنصر از آنها همین دو نقطه‌ای است که در پیام عرض کرده‌ام؛ این سه عنصر اگر مورد توجّه قرار گرفتند، یک ملّت قوی می‌شود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ، و سوّمی‌ علم و دانش.»

نویسنده در لابه‌لای مطلب خود ضمن استخدام ادبیات فاشیستی و برچسب‌زنانه، سعی کرده جمهوری اسلامی را با نظام‌های توتالیتر، کمونیستی و فاشیستی مقایسه کند؛ و حال آنکه در دنیا، بیشترین سوء‌استفاده و فسادانگیزی به واسطه فناوری را حاکمان رژیم‌های مدعی لیبرال-  دموکراسی در جنگ جهانی اول و دوم و ده‌ها جنگ و جنایت منطقه‌ای دیگر مرتکب شده‌اند که اتفاقاً آقای خلجی نان‌خور آنهاست و خلجی در عین‌حال از جمله وطن‌فروشانی است که با امضای نامه‌هایی خواستار تشدید تحریم ملت ایران توسط رژیم آمریکا شده‌اند. اما ملاحظه دیگری هم درباره نویسنده وجود دارد و آن اینکه وی همسر مرجان شیخ‌الاسلامی (از متهمان اصلی فساد و اختلاس ۶۰۶ میلیون یورویی در شرکت پتروشیمی) ‌است. شیخ‌الاسلامی پیش از این عضو و نامزد حزب منحله مشارکت در انتخابات مجلس ششم بود و در تحریریه روزنامه صبح امروز فعالیت داشت. او همچنین دبیر سیاسی روزنامه همبستگی بود که مسیح علی‌نژاد را زیر پر و بال گرفت (ادعای خود علی‌نژاد). او در دوره اصلاحات، مدتی هم مدیرعامل خبرگزاری میراث فرهنگی بود. وی در عین حال وارد زد و بندهای اقتصادی شد و پس از ‌ترس از بازداشت، سال ۹۶ از کشور متواری شد. گفته می‌شود وی خانه‌ای دو میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری در کانادا دارد. وی متهم به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی و تحصیل مال نامشروع به مبلغ ۷ میلیون و ۶۵ هزار یورو به علاوه ۸ میلیون و ۸۱۰ هزار دلار است.


بعد از افشای فساد مرجان شیخ‌الاسلامی در رسانه‌ها، خلجی عکس‌های مشترکش با شیخ‌الاسلامی را در شبکه‌های اجتماعی حذف کرد و مدتی بعد مدعی شد او ‌همسرش نیست و آن دو از هم طلاق گرفته‌اند! این نکته درباره یادداشت انباشته از غیظ بی‌بی‌سی شایان‌ذکر است که معمولاً هفته‌ای نیست که یک یا چند رسانه معتبر اروپایی و آمریکایی از قول اهل فن، پیشرفت‌های فنی و علمی ‌ایران را تحسین نکنند؛ اگرچه اغلب این رسانه‌ها ترجیح می‌دهند این پیشرفت‌ها را سانسور کنند.