کد خبر 87622
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۱

هفت توله شير، دو روباه، يك گرگ، يك كركس و يك ميمون از حيواناتي بودند كه هفته پيش سر و كله‌شان در تهران پيدا شد. كسي اما نمي‌دانست اين زبان بسته‌ها از كجاي اين شهر روانه كوچه و خيابان شده‌اند. سر نخ‌ها را كه گرفتند ردي از سيرك‌ها پيدا كردند و در احتمال‌هاي عجيب و غريب‌تر اعلام كردند يكي، دوتايشان توي مسير رامسر-شيراز به پايتخت سر زده‌اند و يكي‌شان هم براي افغانستان و پاكستان بوده كه اتفاقي وسط شهر مي‌پلكيده! اما شنيده‌ها نشان مي‌داد پيدا كردن اين جانورها خيلي هم سخت نيست.

به گزارش مشرق به نقل از تهران امروز، راهي راسته حيوان فروش‌هاي بازار خيابان مولوي شديم تا ببينيم هنوز هم مي‌توان حيوان‌هايي كه فقط بايد در باغ‌وحش‌ها و جنگل‌ها پيدا شوند را پيدا كرد يا نه. خودمان را به جاي يك خريدار جا زديم كه قصد راه‌اندازي يك باغ وحش نقلي را در باغ وسيعي در كرج داريم. به هواي پرس و جو كردن و سرنخ پيدا كردن از فروشنده‌هاي حيوانات به مرد ميانسالي مي‌رسيم كه از قضا خودش فروشنده است.
 

كاسبي كه وسط پياده‌رو ايستاده و نه مغازه‌اي دارد و نه حجره‌اي. به درخت كنار پياده‌رو كه دو، سه تا خروس هم كنارش هست، تكيه كرده و خيلي مسلط جواب مي‌دهد :‌ «خودم برات باغ وحش راه‌ مي‌اندازم و هر حيووني هم كه بخواي بهت ميدم.» آن‌قدر مسلط حرف مي‌زند كه انگار همين گوشه و كنارها يكي، دو جين جانور را بسته و تا اراده كني دو دستي تقديمت مي‌كند. وقتي مشاوره رايگانش را شروع مي‌كند تا از حيوان‌هايي كه براي راه‌اندازي يك باغ وحش كوچك نياز است بگويد نام «طاووس، تمساح، قرقاول، طوطي، سنجاب، گربه، همستر» و انوع و اقسام زبان‌ بسته‌هاي ديگري را مي‌برد كه انگار به همين راحتي در دسترسش هست. وقتي سراغ خود حيوانات را مي‌گيريم مي‌گويد اول انتخاب بعد رويت جنس. قيمت هر كدام از اين جانورها را ليست مي‌كند و مي‌گذارد جلويمان تا بتوانيم از اين دايره گسترده انتخاب كنيم: «هر وقت انتخاب كني، بيعانه‌اش را مي‌گيرم و تا عصري حيوان‌ها را با وانت يا نيسان مي‌آورم تحويلت مي‌دهم.»

نحوه معامله هم به اين شكل است كه مي‌گويد « خودم اينجا مي‌ايستم. همكارم را مي‌فرستم تا برود جنس را بياورد. من و شما تا بوق سگ هم كه شده اينجا مي‌ايستيم تا جنس‌ها برسد.» منظورش از جنس هم همين حيوان‌هايي است علي‌القاعده نبايد به همين راحتي‌ها پيدا شود اما او و همكارانش كه شبكه‌اي كار مي‌كنند و اگر حيواني را در بساطشان نداشته باشند از هم قرض مي‌گيرند، دارند. راست اين راسته بازار را كه بگيري آدم‌هاي خرگوش به دست، قفس زير بغل زده و گوني‌هاي جنبده(!) به دوشي را مي‌بيني كه تا بو مي‌برند كه براي خريد حيوان آمد‌‌ه‌اي منوي آخرين حيوانات موجود را جلويت مي‌گذارند. اصل جنس در بساطشان نيست اما توي گوشي‌هايشان عكس‌ها و فيلم‌هايشان را دارند و اگر اراده كني بخري سريع ريخت و قيافه‌شان را نمايش مي‌دهند. حيوان‌هايي كه ادعا مي‌كنند همگي جوان هستند و تا چندين سال ديگر عمر مي‌كنند اما شناسنامه‌اي ندارند. اگر از سلامتي‌شان بپرسي به حكم «هيچ بقالي نمي‌گويد ماست من ترش است» مي‌گويند حسابي سر حال است و تضمين مي‌دهم! حالا اينكه تضمين كاسب‌هايي كه گوشه خيابان و تلفني خريد و فروش مي‌كنند چيست را فقط خدا مي‌داند! آن‌قدر در اين مدت حرفه‌اي شده‌اند كه وقتي چرخ‌زدن در كوچه پس كوچه‌‌هاي بازارشان كمي طول مي‌كشد شك مي‌كنند و جيب‌هاي خبرنگاري را كه حالا مشتري پر و پاقرصشان شده و اعتمادشان را كمي جلب كرده مي‌گردند تا خيالشان راحت شوند كه «مامور محيط زيست» نباشد.

شماره تلفن و اسمت را مي‌پرسند و يادداشت مي‌كنند تا اگر قصد خريد داشتي ردي از مشتري داشته باشند. به هر كدام از آنها كه مراجعه مي‌كني، همكارش سريع از راه مي‌رسد تا قاپ مشتري را با قيمت پايين‌تر بدزدد و مشتري خودش كند. بعد از يكي، دو ساعت چرخ زدن در اين بازار و بين آدم‌هايش خيلي راحت پي مي‌بريد كه خريد يكي، دو جين حيوان عجيب و غريب در انواع و اقسام و ريز و درشت سخت نيست و اگر جيبتان پرپول باشد، با يك باغ وحش كوچك برمي‌گرديد خانه!
 
طوطي
حكايت پرندگان در اين بازار با بقيه حيوان‌ها فرق دارد. اين فروشنده‌ها به خاطر بيشتر معامله كردن طوطي‌ها و پرفروش‌ بودن اين حيوانات خانگي تخصصي درباره آنها بحث مي‌كنند و با انواع و اقسام آنها سر و كار دارند و اطلاعات جزئي و مفصلي به مشتري‌ها مي‌دهند. وقتي از «س.م» مي‌خواهيم يك نوع طوطي مناسب براي خريد و نگهداري در خانه معرفي كند، انگار كه دست روي تخصص هميشگي‌اش گذاشته‌ باشيم. اول مي‌گويد بازه قيمتي را كه در نظر گرفته‌اي مشخص كن تا بگويم چه نوعي را انتخاب كني:«اگر طوطي ملنگو بخواهي كه رايج‌ترين طوطي‌هايي هستند كه در خانه‌ها پيدا مي‌شوند، بين 110 تا 120 قيمت دارد اما اگر بخواهي پول بيشتري كنار بگذاري بايد 700 تا 800 هزار تومان خرج كني.» با خودش راهي يكي، دو كوچه آن طرف‌تر مي‌شويم تا قفس كوچكي را كه كنار يك كيوسك آويزان كرده نشان بدهد و بگويد «اين ملنگو است.» از خوش و آب رنگ بودنش حرف مي‌زند و تا مي‌تواند از زيبايي آن صحبت مي‌كند تا متقاعدت كند كه همين يك نمونه را كه مانده بخري تا سرت كلاه نرود. وقتي مي‌گوييم از طوطي‌هايي مي‌خواهيم كه با كمي آموزش صحبت هم كند، مي‌گويد خرجت مي‌رود بالا: «از اين طوطي‌هايي بخواهي كه بعد از چند وقت بتواند صحبت كند بايد 2 تا 5/ 2 ميليون تومان خرج كني. اتفاقا الان نشانت مي‌دهم چه شكلي است.» اين بار خبري از يك نمونه واقعي نيست. گوشي موبايلش را درمي‌آورد و فيلم خودش همراه با يك طوطي در قفس را نشان مي‌دهد كه مشغول صحبت كردن با آن طوطي است و آن زبان بسته هم جواب سلام و عليك و احوالپرسي آقاي فروشنده را مي‌دهد! دو نوع طوطي گران قيمت هم در دست و بالشان پيدا مي‌شود. طوطي باراتا هم گران است و حدود 2 ميليون تومان مي‌ارزد. طوطي آرا هم از انوع ديگري از اين حيوان است كه دو و نيم ميليون تومان خرج برمي‌دارد. گران‌ترين نمونه‌اي كه در اين راسته پيدا مي‌شود طوطي دوكادو است كه 3 ميليون تومان قيمت دارد. ‌
 
طاووس
بازار پرندگان زينتي هم داغ است. فروشنده‌اي كه همكارانش «رضا شكار» صدايش مي‌كنند انگار از بقيه بيشتر سررشته دارد. وقتي از يكي از همكارانش مي‌خواهيم قيمت طاووس بدهد، او را صدا مي‌زند تا بيايد و به او كمك كند. او هم كه گويا تسلط خاصي به بازار پرندگان دارد، سليقه مشتري را براي انتخاب چنين حيواني تحسين مي‌كند و مي‌گويد: « اين طاووس‌هايي كه من قيمت مي‌دهم خارجي هستند. از اين‌هايي نيستند كه همين چند روز بعد بيفتند بميرند. از كشورهاي خارجي مي‌آيند و وارداتي هستند. هر دانه‌اش 600 تا 750 هزار تومان قيمت دارد. البته بايد هميشه نر و ماده‌اش را داشته باشي. با اين حساب براي خريدن يك جفتش بايد يك‌ونيم ميليون توماني پول داشته باشي.» در ادامه حرف‌هايش از مشخصات ظاهري طاووسي مي‌گويد كه به قول خودش «خوش پر و پا» است و البته به آن بزرگي كه تلويزيون نشان مي‌دهد نيست! جثه‌اش را كمي بلندقدتر از يك خروس چاق و چله توصيف مي‌كند كه وقتي پرهايش را باز مي‌كند دو، سه برابر جا مي‌گيرد. مي‌گويد همين جا توي سه، چهار تا كوچه آن طرف‌تر نمونه‌ سرحالش را دارد.
 
گربه
كارش گربه‌فروشي است. وقتي اسم گربه مي‌بريم همه فقط يك نفر را معرفي مي‌كنند. جواني كه كاپشن قرمزي به تن دارد و با كمي پرس و جو بين كاسبان راسته خيابان مي‌توان پيدايش كرد. يك گربه سفيد بغلش گرفته كه البته تاكيد مي‌كند:«اين ناناز را فروخته‌ام. روي اين حساب نكن» آن طور كه آقاي «الف» مي‌گويد دو نوع گربه داريم:« يا بايد گربه ايراني بخري يا خارجي. اول بگو ببينم چقدر پول داري؟» وقتي مي‌گوييم مهم كيفيت است نه قيمتش سريع جواب مي‌دهد: «خارجي به درد نخورش را مي‌تواني با 60 – 70 هزار تومان بخري اما اگر گربه «پرشين» بخواهي بايد 400 تا 500 هزار تومان خرج كني.» گربه پشمالوي ايران ‌كه دل گربه دوستان جهان را به يغما برده(!) ‌و رتبه اول را در جهان دارد، به تازگي در انگلستان با ادغام با گربه انگليسي نسل جديدي را پرورش داده است؛ كه يكه‌ تازي گربه ايراني را نشانه گرفته و مي‌خواهد او را از اسب رقابت به زير اندازد. اما گربه ايراني در ايران هنوز پيشتاز است و از 100 تا 600 هزار تومان فروخته مي‌شود و خانم‌ها از خريداران پر و پا قرص اين گربه به شمار مي‌روند. جوان فروشنده مي‌گويد «اين گربه‌ها حسابي خوشگل هستند و مي‌تواني بدون دردسر در خانه نگه داري.»
 
همستر
يكي ديگر از پرفروش‌ترين حيوان‌هايي كه در دست و بال همه اين فروشنده‌ها پيدا مي‌شود «همستر» است. حيواني شبيه همين موش‌هاي آزمايشگاهي كه جونده است و فروشنده مي‌گويد غذايش كاهو و سبزي است. در يك جمع بندي مختصر اگر تعريف‌‌ها و مزيت‌هايي كه همه فروشنده‌ها از اين حيوان نام مي‌برند روي هم بگذاريد به اين دلايل مي‌رسيد: «هوش زیاد، انس گرفتن با انسان، عادت‌های شبیه انسان، نداشتن ریزش مو، نداشتن بیماری مشترک با انسان، هزینه نگهداری بسیار کم، نداشتن سر و صدا ، نگهداری بسیار آسان و راحت، مناسب زندگی آپارتمان نشینی ». همه اين‌ها را مي‌گويند تا برسند به قيمتش كه نسبت به بقيه هم پايين‌تر است. با دو، سه هزار تومان اختلاف قيمت يك جفتش را 20 تا 25 هزار تومان مي‌فروشند. البته به توصيه آقاي فروشنده اگر قفس هم بخواهيد، 30 تا 35 هزار توماني خرج برمي‌دارد و با اين حساب بايد حدود 55 هزار تومان براي داشتن يك جفت همستر و يك قفس كنار بگذاريد!‌

سنجاب
 
به هر كدام از فروشنده‌ها مي‌رسيم از حيواناتي حرف مي‌زنند كه ادعا مي‌كنند «فقط من دارم. هر كس بگويد اين حيوان را دارد لاف مي‌زند» . منظورش از حيوان هم جانوران نايابي است كه به همين راحتي‌ها نمي‌توان پيدا كرد و بايد براي پيدا كردنش حسابي بازار را بالا و پايين كرد. نوع نادري از سنجاب‌ كه فقط در جنگل‌هاي منطقه خاصي از كشور پيدا مي‌شود از اين دست حيوان‌هاست. «س.م» مي‌گويد : «هر نوع حيوان نايابي را كه بخواهي من دارم. اين نوع سنجاب را هم دارم كه فقط 60 تا 70 هزار تومان قيمت دارد.» سنجاب‌هايي كه ادعا مي‌كند خيلي عمر مي‌كند و اگر خوب نگهداري‌ شود، سال‌ها بدون آزار زندگي مي‌كند. طبق گفته‌هاي او مهمترین زیستگاه سنجاب ایرانی در ایران، جنگل‌های بلوط سردشت در آذربایجان غربی است. در عین حال بیشترین میزان شکار و قاچاق این جانور به منظور فروش آن به عنوان حیوان خانگی نیز در این منطقه صورت می‌پذیرد که همین امر باعث تهدید وضعیت بقای سنجاب ایرانی در کشور شده است.
 
قرقاول
اگر از اين فروشنده‌ها بخواهيد پرنده ديگري را براي تكميل كردن باغ وحش كوچك خانه‌تان نام ببرند و معرفي كنند، همه اسم «قرقاول» را مي‌برند. پرنده‌ای که به خاطر داشتن دم بلند و راه رفتن باشکوهش از سایر ماکیان متمایز می‌شود. یکی از عجیب‌ترین پرندگان جهان است. قرقاول‌ها روی درختان زندگی می‌کنند و انواع بالغ از برگ‌های درختان، حشرات، تمشک، دانه‌ها و میوه‌های جنگلی تغذیه می‌کنند و افزایش و کاهش میوه‌های جنگلی و حشرات در جمعیت این پرنده موثر است. پس از خوردن یک غذای کامل، وزن آن‌ها آن‌قدر سنگین می‌شود که پرواز برایشان بسیار دشوار می‌شود. آقاي فروشنده تاكيد مي‌كند با وجود اين‌ها نگه داشتنش خيلي سخت نيست: «خيلي دردسر ندارد.
قيمتش هم جفتي 300 هزار تومان آب مي‌خورد. گفته مي‌شود نر و ماده با هم باشند تا بيشتر عمر كنند.»
شير
وقتي از فروشنده‌هاي مختلف سراغ «شير» و «ببر» و بقيه اعضاي خانواده گربه‌سانان را مي‌گيريم، همه متفق القول مي‌گويند دنبالش نگرد نيست. بعضي‌هايشان مي‌گويند قبلا بوده و الان نيست و بعضي ديگر اصلا وجود چنين حيواناتي در بازار را بعيد مي‌دانند. استدلالشان هم اين است كه «اگر توله شير يا توله ببر نعره‌اي بكشد آدميزاد سه فرسخ در مي‌رود!» اما شنيده‌ها نشان مي‌دهد نمونه مشابه توله شيرهايي كه آتش‌نشاني هفته پيش در شرق تهران به دام انداخت در بازار پيدا مي‌شده. توله شيرهايي كه مي‌گويند در پارك‌ها هم رويت شده و نژاد آفريقايي دارند. حدود 2 سال پیش این نوع نژاد شیر در محدوده دارآباد بود اما به دلیل پاره‌ای از اتفاقات بعد از مدتی از آنجا منتقل شدند. اين توله شیرها را در داخل کشور حدود 8 تا 9 میلیون تومان می‌فروشند و به گفته اين فروشنده‌ها نگهداری توله شیرها وقتی یکساله می‌شوند کار سختی است. آن طور كه كاسب‌هاي اينجا مي‌گويند «خرج گوشت ماهانه هر توله شیر یک میلیون تومان است. نعره‌های آنها در یک سالگی تغییر می‌کند و پنجه‌های آنها قوی‌تر می‌شود به گونه‌ای که دیگر صاحبانشان نمی‌توانند از آنها نگهداری کنند. پنجه‌های توله شیرها در یک سالگی قوی می‌شود.»
 

تمساح
در بساط فروشنده‌هاي اين بازار انواع و اقسام حيوانات عجيب و غريب پيدا مي‌شود. رضا شكار مي‌گويد: «هر وقت خواستي بايد زودتر بگويي تا بگويم صاحبش بفرستد.» وقتي تعجب ما از داشتن اين حيوان‌ را مي‌فهمد، مشخصاتي از شكل و شمايلش مي‌دهد تا خيالمان راحت شود كه از نمونه آدم خوارش نيست! « اندازه‌اش خيلي بزرگ است. در اصل بچه تمساح است» وقتي سراغ مظنه قيمتش را مي‌گيريم با يكي از همكارانش اختلاف پيدا مي‌كنند. يكي مي‌گويد «من با سه ميليون تومان يك دانه‌اش را همين فردا صبح تحويلت مي‌دهم.» اما رفيق همكارش قيمت را بالاتر مي‌برد: «اين قيمت‌ها نيست آقاجان! فقط يكي، دو نفر هستند كه تمساح دارند كه آن هم حدود 5 ميليون تومان خرج برمي‌دارد.»
 

كلاغ
از عجايب اين بازار همين بس كه كلاغ هم تويش پيدا مي‌شود! فروش کلاغ قانونی نیست اما کلاغ هم اینجا اگر بخواهی، هست. برای درمان دردی یا به گفته مرد صیاد « جادوگری و این بندوبساط‌ها». پرنده‌بازها تنها فروشنده‌هایی هستند که هی نگاه می‌کنند به قفس‌ها و جنس‌های فروشی‌شان را با برقی که در چشم‌هایشان جرقه می‌زند برانداز می‌کنند. حالا اينكه اين كلاغ‌ها ديگر به چه كارهايي مي‌آيند را خدا مي‌داند!‌ ولي به شهادت فروشندگان مشترياني هستند كه سراغ خريدن كلاغ‌ها مي‌آيند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۶
    0 0
    مشرق جان طوري حيوانات را خصوصا همسترها را تبليغ کرديد منهم هوس کردم به تهران بيايم وسري به محلي که گفتيد بزنم ول حيف که پول اتوبوس ندارم.
  • ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۶
    2 0
    چه عيبي داره؟!
  • وحدت ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۶
    1 0
    محيط زيست و جهاد كشاورزي بايد اجازه نگهداري و پرورش اين گونه ها را بدهد و البته بعد از فروش هم بايد زير نظر محل تغذيه و سلامت آن براي هميشه زير نظر محيط زيست، كارشناس دامپرور و دامپزشك باشد چون بعضي مواقع با بي رحمي و ازار اين حيوانات روبرو هستيم من خودم يك پرورش دهنده هستم و طاووس، روباه، قرقاول، بلدرچين، كبك، خرگوش، گرگ، سگ، لاري و غيره پرورش مي دم و ميفروشم ولي بعضي مواقع كه ميشنوم با حيواني كه فروختم بدرفتاري شده و در محيط نا مناسب نگهداري ميشه واقعا ناراحت مي شم و دستم به جايي بند نيست كه قانونا صاحبش رو سلب صلاحيت كنم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس