سرویس فرهنگ و هنر مشرق - زندگی او با خنده پیوند خورده. کمتر کسی ممکن است او را با چهرهای بیلبخند دیده باشد؛ حتی در طول مصاحبه به تمام سوالها با روی خوش و خنده پاسخ دادند. کمدین بودن کار سادهای نیست حتی اگر علاوه بر تسلط کامل بر هنر بازیگری و استاد تمامی در این هنر، فارغ التحصیل رشته روان شناسی از دانشگاه شهید بهشتی هم باشی. باید خنده را بشناسی تا توانایی خنداندن بیننده را داشته باشی. باید با روح و جسم، دوستی قدیمی داشته باشی و جامعه شناسیات هم خوب باشد. علیرضا خمسه همه اینها را با خود دارد. او از سال 67، سالهاست که در مورد شادی وخنده، تحقیق و بیشتر وقتش را صرف یادگیری و آموزش در این زمینه کرده است. گفتگوی ما با این کمدین معروف و موفق، این بار از این جنبه از دغدغه او و البته بسیاری از هنرمندان دغدغهمندی است که این روزها نیاز به شادی و لبخند و تلاش برای این مهم از طریق سینما و تلویزیون و یا حتی تئاتر را وظیفه خود میدانند و در این مسیر آگاهانه تلاش میکنند. در آستانه بهار و سال نو و در این شلوغ پلوغیهای شب عیدی، درباره خنده و تأثیرات روانی، جسمی و اجتماعی آن بر زندگی از دیدگاه این هنرمند، گفتن و شنیدن خالی از لطف نیست؛ شاید کسی جز علیرضا خمسه نمیتوانست به راحتی پاسخگوی این سوالها باشد.
*انگار پانتومیم با خنده ارتباط مستقیمی دارد. این طور نیست؟
در دایره المعارف بریتانیکا آمده: خنده خود انگیز یک واکنش جنبشزا است که به علت انقباض عضلهی صورت با شکلی یکسان و تکراری تولید میشود و با تنفس تغییر یافتهای همراه است. خنده یک واکنش است، واکنشی منحصر به فرد که هیچ وظیفهی بیولوژیکی آشکاری برعهده ندارد. خنده اگر برخاسته از شادی باشد، رفتاری مطلوب، خوشایند و انسانی است اما اگر ریشه در احساسات منفی مثل کینه و تنفر داشته باشد به صورت پوزخند، زهر خنده و نیشخند بروز میکند و فرسنگها از خندههای شاید بخش فاصله دارد.
*شما هم از کسانی هستید که معتقدید خنده بر هر درد بیدرمان دواست؟!
بله، ولی متأسفانه در جامعهی ما کم است. روان شناسان در این مورد معتقدند: انسانی خندان است که به دنیا نگاه شادی داشته باشد. این چنین افرادی کمتر دچار بیماری میشوند و اگر بیمار باشند با خنده بر بیماریهایشان غلبه میکنند و از نظر پزشکی هم این موضوع ثابت شده است. خنده، تعادل ظریف هورمونی بدن را بهبود میبخشد و موجب تحریک تولید هورمون ایندورفین یا مسکن طبیعی بدن میشود که در مغز به وجود میآید. خنده سیستم بدن را از مواد زاید مثل کلسترول زیاد و دیگر چربیهای مضر و ناخواسته، پالایش میکند.
*به نظر شما چه رفتارهایی، یک انسان را به انسانی شاد مبدل میکند؟
رفتارهای عادلانه در جامعه باعث شادی و بیعدالتی، ظلم، اجحاف و ... باعث غمگین بودن افراد میشود.
*آیا شاد بودن الزاماً به معنای خندیدن است؟
شاد بودن شکلهای مختلف دارد ولی مهمترین نشانهی بیرونی آن خندیدن است. کسانی هم هستند که شادند ولی با یک من عسل هم نمیشود خوردشان!
*روحیه و انرژی بالا از کجا میآید؟
از بینش و نگاهتان به جهان. معروف است که خداوند، جهان را خندان میآفریند و خندهی خداوند، دنیا را پدیدار میکند. در قرآن کریم خنداندن و خندیدن به عنوان حالتی از حالات انسانی به خداوند نسبت داده شده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: ای پیغمبر، به مردم بگو باید به فضل و رحمت خداوند شادی کنند. ای گروه مومنان شاید کنید/همچو سرو سنبل آزادی کنید.
عطار میفرماید: چو عیسی باشد خندان و شکفته/که خر باشد ترشروی و گرفته.
*در پشت دوربین و زندگی شخصیتان هم آدم خوش برخورد و خندهرویی هستید؟
حتما درا ین چند ساعت متوجه این موضوع شدهاید. بعضی مواقع این تناقض هم وجود دارد که گاهی کمدینهای معروف در زندگی خصوصیشان، افرادی جدی و شاید خشنی هستند. برعکس هم هست. کسانی هستند که شادند اما کمدین نیستند و این موضوع ربطی به کمدین بودن و نبودن ندارد.
*به نظر شما از چه مهارتی میتوان برای شاد بودن استفاده کرد؟
از هر مهارتی میتوان برای شاد بودن استفاده کرد. افرادی هستند که در آواز خواندن مهارت دارند یا با گوش دادن به موسیقی، ورزش یا نقاشی کردن و... شاد میشوند.
*تماشای فیلمهای کمدی میتواند بر شادی افراد موثر باشد؟
بله، روان شناسان توصیه میکنند از تماشای فیلمهای خشن و غمانگیز پرهیز کنید، چون حال شما را بد خواهد کرد. با دوستان خوش مشرب رفت و آمد کنید و دنبال خبرهای بد و غمانگیز نباشید.
*خنده بر روحیه خود بازیگر هم موثر است.
خنده و خندیدن هم بر روان بازیگر تأثیر میگذارد، هم بر روان تماشاگر که علت آن تأثیر اجتماعی خنده است.
*شما با این روحیه شادی که دارید، عصبانی هم میشوید؟
بله، به نظر من اگر زندگی را سخت بگیری، سخت و اگر ساده بگیری، ساده میگذرد. البته به یک سری از اتفاقها هم ربط دارد که خارج از اختیار فرد است؛ مثلا اگر خانوادهای احساس شادی داشته باشند، آن احساس را به تو منتقل میکند یا اگر جامعهای به شما احساس سلامت و شادی منتقل کند، احساس شادی و اگر احساس غم، گریه، اندوه و ناامیدی منتقل کند، به طبع احساس افسردگی و غم و غصه میکنی. اگر در آموزش و پرورش، امید یا ناامیدی را تبلیغ کنند، روی روحیهی فرد تأثیر منفی میگذارد. به نظر من ساده زیستن و ساده برخورد کردن در عین حال تلاش برای غلبه با غم و غصه و گسترش شاد بودن و به قول معروف زدن به طبل بیعاری، میتوانند به انسانها کمک کنند.
منبع: هنرمند