توسعه بندر چابهار، حوزه انرژی و دیگر زمینه‌های اقتصادی همچون فناوری اطلاعات و دارو، زمینه‌های مشترکی است که ایران و هند میتوانند در آن‌ها همکاری نمایند.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه نشنال اینترست، ایران و هند دو قدرت در حال ظهور آسیا هستند که در حوزه‌های مختلفی همچون امنیت و انرژی، منافع مشترک زیادی دارند.

 

ایران و هند تاریخ، فرهنگ و روابط تجاری مشترک دراز مدتی دارند. به دلیل وجود ریشه‌های مشترک روابط این دو کشور در هزار سال گذشته، تا حد «روابط تمدنی» بالا بوده است. با اینحال در ده سال گذشته به دلیل اعمال تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای بر ایران، روابط تجاری این دو کشور به بخش انرژی و محصولات کشاورزی محدود بوده است. میزان تجارت ایران و هند در سال 2015 حدود 16 میلیارد دلار بوده است. این رقم در مقایسه با تجارت 52 میلیارد دلاری دوجانبه ایران و چین بسیار ناچیز است. با این وجود، هند نه تنها از نظر جغرافیایی به ایران نزدیک‌تر است، بلکه چشم‌انداز ژئوپلیتیک مشترکی در منطقه غرب آسیا با ایران دارد.

هند، افراط‌گرایی اسلامی نشات گرفته از پاکستان و خاورمیانه را به‌عنوان اصلی‌ترین تهدید امنیت ملی خود تلقی می‌کند. افغانستان کشوری است که ایران و هند، هر دو در آن منافع مشخصی دارند. از این رو هند نه تنها با هدف ایجاد موازنه با چین، بلکه به‌عنوان یک نیروی تثبیت‌کننده در افغانستان، به دنبال روابط اقتصادی بیشتر با کشورهای آسیای مرکزی است. هردو کشور ایران و هند تمایل دارند روابط آنها تا حد یک همکاری استراتژیک ارتقاء یابد که توسعه اقتصادی و توسعه امنیتی را به طور همزمان در بر می‌گیرد.

توسعه بندر چابهار راه دسترسی به آسیای مرکزی

هیچ چیزی بیش از تمایل به توسعه بندر چابهار، نشان‌دهنده سطح روابط دوجانبه ایران و هند نیست. چابهار تنها بندر جنوبی ایران است که در خلیج فارس قرار ندارد و در دریای عمان واقع شده است. توسعه این بندر از سال 2003 در دستور کار قرار گرفته و بارها متوقف و دوباره آغاز شده است. در عین حال بندر گوادر پاکستان – در فاصله 100 مایلی از چابهار – که رقیب بندر چابهار محسوب می‌شود، توسط چینی‌ها درحال توسعه است. طی دهه گذشته، در شرایطی که ایران درگیر تحریم‌های بین‌المللی بود، چین و پاکستان، با سرمایه‌گذاری 45 میلیارد دلاری چین در پروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان، توسعه بندر گوادر را جلو بردند.

با اینحال گرچه در این ده سال بندر چابهار از رقیب چینی-‌پاکستانی خود عقب‌ مانده، اما درحال حاضر نیز توسعه این بندر به مانند ده سال قبل منطق اقتصادی قابل قبولی دارد. ایران برای دستیابی به اقیانوس هند، نیازمند بندری خارج از خلیج فارس است. همچنین ایران باید با هدف اشتغال‌زایی و ایجاد فرصت برای جمعیت استان سیستان و بلوچستان، در این استان سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی انجام دهد. هند به دلیل رقابت دیرینه با پاکستان، قصد دارد با دور زدن این کشور به آسیای مرکزی وارد شود و چابهار مناسب‌ترین مسیر برای صادرات کالاهای هندی به‌شمار می‌رود. ایران و هند بندر چابهار را راهی برای قدرت بخشیدن به دولت مرکزی افغانستانی می‌دانند، که در خشکی محصور است و از طریق این بندر میتواند، بدون نیز به کراچی یک کریدور تجاری و سرمایه‌گذاری داشته باشد.

مسئله تأمین انرژی، همچنان با اهمیت

حتی در اوج تحریم‌ها، هند به دلیل نیاز شدید به انرژی، یکی از واردکنندان اصلی نفت خام ایران بود. از زمان لغو تحریم‌ها، ایران صادرات نفت خود به هند را دو برابر کرده و به سومین تامین‌کننده بزرگ نفت هندوستان تبدیل شده است. علاوه بر این گرچه در زمان تحریم‌های ایران کشور هند از تصمیمات آمریکا و متحدان غربی این کشور تبعیت می‌کرد، ولی این مسئله نتوانست در روابط دو کشور تأثیر جدی داشته باشد و هردو کشور مصمم به تقویت روابط هستند.

در شرایطی که شرکت‌های نفتی بین‌المللی برای امضای قرارداد با ایران صف کشیده‌اند، دولت روحانی میدان گازی فرزاد بی در خلیج فارس را برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های هندی درنظر گرفته است. پس از آنکه هند، تحت فشار آمریکا از پروژه خط لوله ایران-پاکستان خارج شد، بسیاری از منتقدان در داخل ایران از دولت خواستند مجوز سرمایه‌گذاری دیگر کشورها در فرزاد بی را صادر کند و این میدان گازی را برای هند در نظر نگیرد. با این وجود دولت روحانی با نگاه دقیق‌تر به روابط ایران و هند، دریافت که در طول زمان، هند مناسب‌ترین شریک برای توسعه ایران خواهد بود.

موقعیت ژئوپلیتیک هند و نزدیکی این کشور به ایران، دهلی را به مشتری طبیعی ذخایر وسیع نفت و گاز ایران تبدیل کرده است. با توجه به درگیری تاریخی هند و پاکستان، منطقی است که هند به دنبال یک خط لوله زیردریایی باشد که گاز ایران را از بندر چابهار و از طریق عمان به بندر «پوربندر» هند منتقل می‌کند. «خط لوله آب‌های عمیق خاورمیانه-هند» با عبور از عمان، کشوری که ایران و هند پیوندهای مستحکمی با آن دارند، امکان تحقق این هدف را فراهم می‌کند. پیش‌بینی می‌شود تقاضای هند برای گاز طبیعی تا سال 2021 دو برابر خواهد شد. تحلیل‌گران انرژی پیش‌بینی می‌کنند در 30 سال آینده هند به دومین مصرف‌کننده بزرگ هیدروکربن جهان تبدیل شود. بنابراین، ذخایر نفت و گاز ایران برای توسعه هند چیزی بیش از ابزار استراتژیک و یک ضرورت محسوب میشود.

حوزه‌های جدید همکاری

ایران طی دهه گذشته اقتصاد خود را متنوع کرده و از وابستگی به نفت و گاز کاسته است. جمعیت جوان زیر 30 سال تحصیلکرده دارای درک تکنولوژیک در ایران زیاد است، اما به دلیل تحریم‌های غرب توسعه تکنولوژی ایران محدود بوده است، بنابراین هند می‌تواند به‌عنوان یک الگو در توسعه بخش فناوری اطلاعات و داروسازی نقش‌آفرینی برای ایران مطرح باشد. بخش خصوصی، بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ هند می‌توانند برای همتایان ایرانی خود دسترسی به تکنولوژی، تسهیلات اعتباری و دانش و فناوری را فراهم کنند. در طول زمان، ایران می‌تواند شریکی ثابت و قابل اعتماد برای کالاها و خدمات هند در غرب آسیا باشد و هند هم می‌تواند به‌عنوان وزنه تعادل مناسبی برای تجارت ایران با دیگر قدرت‌های آسیایی مانند چین و روسیه عمل نماید.

گسترش روابط با در نظر گرفتن محدودیت‌ها

در شرایطی که ایران و هند به گسترش همکاری‌ها در حوزه‌های مختلف ادامه می‌دهند، باید مراقب باشند، این گسترش روابط، رابطه هرکدام از این دو کشور با دیگر کشورها را مختل ننماید. برای هند، این مساله شامل روابط با کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس و رژیم صهیونیستی است. برای ایران، به معنی مختل نشدن روابط با پاکستان و چین است. پاکستان که یک قدرت هسته‌ای به شمار می‌رود، بزرگ‌ترین همسایه ایران است. پاکستان به‌دنبال همکاری در حوزه انرژی با ایران است تا از این طریق به رابطه خود با ایران ثبات ببخشد و مشکلات ژئوپلیتیک خود را مرتفع نماید. ایران نمی‌تواند به خاطر هند، نیازهای پاکستان در حوزه انرژی را به کلی نادیده بگیرد و به این کشور پشت نماید. خوشبختانه ایران آن‌قدر نفت و گاز دارد که می‌تواند نفت و گاز هر دو کشور هند و پاکستان را تامین کند.

به طور مشابه طی 10 سال گذشته چین به بزرگ‌ترین شریک تجاری و سرمایه‌گذاری ایران تبدیل شده است. پکن در دشوارترین تحریم‌های مالی، که اغلب کشورها ایران را تنها گذاشتند، در کنار تهران ماند و برای ایران کالا و خدمات – گرچه نه چندان با کیفیت – فراهم کرد. از زمان لغو تحریم‌ها، چین به سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران به‌ویژه بخش نفت و پتروشیمی ادامه داده است، اما اقتصاد ایران آنقدر بزرگ هست که برای هر دو غول آسیا(هند و چین) فضای فعالیت وجود داشته باشد.

در سوی دیگر، هند روابط تجاری بزرگ و درحال گسترشی با عربستان سعودی و امارات دارد. علاوه براین، دهلی نو روابط نظامی و اقتصادی دیرینه‌ای با رژیم صهیونیستی دارد. این سه، نگرانی‌هایی درمورد ایران دارند و منفعت ایران را زیان خود می‌دانند. اما به‌عنوان بازیگران منطقه‌ای باید درک کنند که هند نمی‌تواند در منزوی کردن سیاسی و اقتصادی ایران مشارکت نماید، چراکه این اقدام بیش از آنکه به نفع هند باشد به ضرر این کشور خواهد بود.

برای دستیابی به یک «رابطه تمدنی» واقعی، لازم است اقدامات زیادی انجام بگیرد. ایران و هند برای ارتقای سطح روابط از شراکت تجاری صرف به یک رابطه استراتژیک، از تمایل سیاسی و انگیزه اقتصادی برخوردارند. اما باید دید این دو کشور در عمل چه خواهند کرد و آیا این تمایلات از سطح شعار به مرحله عمل خواهد رسید؟

شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس