کد خبر 624810
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۳

قصد ازدواج نداشت.خودم را در منزل محبوس کردم، دچار افسردگی شدید شدم، اول تصمیم به خودکشی گرفتم ولی وجود مادر بیمار و خواهرم سبب شد دوباره به زندگی برگردم.

به گزارش مشرق، مینا دختری 19 ساله است که به دلیل مشکلات به‌وجود آمده به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان گلستان مراجعه کرده و در گفت‌وگو با مددکار این مرکز داستان زندگی‌اش را اینگونه به تصویر می‌کشد...
 
در سن 19 سالگی  پدرم را از دست دادم و از نظر اقتصادی زندگی خوبی نداشتم. مادرم بیمار بود و یک خواهر کوچکتر از خودم داشتم.
 
با همه مشکلات باید زندگی را به تنهایی اداره می کردم، مجبور شدم کار کنم و درسم را رها کنم.
 
در منزلی مشغول به کار شدم. در آنجا با دختری به نام سمیرا آشنا شدم. دختر خونگرمی بود. بعد از چند وقت پیشنهاد یک مهمانی را به من داد، من هم پذیرفتم.
 
وقتی به آن میهمانی رفتم برخلاف چیزی که تصور می کردم این میهمانی عادی نبود. مهمانی مختلط بود و حریم محرم و نامحرم درآن رعایت نمی شد.
 
خیلی ناراحت شدم؛ خواستم مهمانی را ترک کنم که سمیرا ممانعت کرد و گفت می‌خواهد مهران را به من معرفی کند. از دست سمیرا عصبانی شدم دیگر نتوانستم تحمل کنم و مهمانی را ترک کردم.
 
چند روز بعد سمیرا با من تماس گرفت و گفت مهران بخاطر نجابت و وقار تو ازت خوشش آمده و قصد ازدواج دارد. با مهران در پارک قرار گذاشتم. او خیلی خوب حرف می‌زد و درست شبیه شخصی بود که در رویاهایم آرزوی ازدواج با او را داشتم.
 
روز به روز به او وابسته‌تر می‌شدم. یک روزی مهران با من تماس گرفت و گفت که تولدش است و می خواهد جشن تولد بگیرد و مرا به خانواده اش معرفی کند.
 
خیلی خوشحال شدم، درخواستش را قبول کردم و به منزل آنها رفتم. وقتی به آنجا رفتم از جشن تولد خبری نبود و مهران تنها بود. حسابی عصبانی شدم ولی او با چرب زبانی خود آرامم کرد.
 
اتفاقی که نباید، افتاد......
 
او قصد ازدواج نداشت.خودم را در منزل محبوس کردم، دچار افسردگی شدید شدم، اول تصمیم به خودکشی گرفتم ولی وجود مادر بیمار و خواهرم سبب شد دوباره به زندگی برگردم.
 
بعد از مدتی متوجه شدم باردار هستم...
 
دیگر تحمل این بی آبرویی را نداشتم و رگ دستم را زدم.در بیمارستان سمیرا به عیادتم آمد و گفت از کاری که کرده است پشیمان است و مهران را پیدا می‌کند و به پلیس تحویل می دهد.

منبع: میزان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 9
  • در انتظار بررسی: 7
  • غیر قابل انتشار: 7
  • م ث ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    4 0
    اعتبروا یا اولوالباب.
  • ۰۹:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    0 1
    خیلی بعیده کسی به این سادگی گول بخوره.
  • حیدری ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    5 1
    فقر ریشه تمام این مشکلات است پدر فوت شده ولی سازماتهای حمایتی؟؟؟ کشوری ثروتمند با مردمی فقیر؟؟؟
  • ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    2 0
    نامرد.......
  • ناشناس ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    6 0
    این مرتیکه نامرد و آن دختری که باعث فریب این دختر شد را باید بشدت تنبیه کرد
  • حسین ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    2 0
    خودشون بهتر میدونن که کارشون از ابتدا نادرسته ولی بعد گذشتن آب از سر ابراز پشیمونی و شکایت و ... میکنن خیلیاشون بعد نتیغیدن طرف به آخرین راه که پلیسه رو میارن و الا همونجا با جیغ و داد میتونه خلاص بشه نه اینکه عفت بفروشه
  • ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۹
    1 0
    خانمها هزار بار گول بخورند باز هم اعتماد می کنند چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • hadi ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
    5 0
    در دوستی های دختر و پسر احتمال قصد سوء استفاده توسط پسر هست که معمولا هم دخترا گول میخورن و آخرش میشه این، برا همینه ک این دوستی های غیر رسمی ک توش دوطرف هیچ تعهد رسمی و عرفی ب همدیگه ندارن در دین ما حرامه ، پسر اگه واقعا دختررو دوست داشته باشه ب صورت رسمی پا پیش میذاره
  • ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
    3 0
    خانم هایی که دوست دارن هر روز آزادتر باشن تحویل بگیرن.حد و مرز نباشه هیچی جای خودش نیست

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس