وکیلی با مشاوره‌هایش زوج‌های بسیاری که در آستانه‌ی طلاق بوده‌اند را دوباره به زندگی مشترک بازگردانده است و بانویی خیّریه دارد و بدون دریافت هیچ هزینه‌ای دختران و پسرانِ دمِ بخت را به هم معرفی می‌کند.

به گزارش مشرق، وکیلی با مشاوره‌هایش زوج‌های بسیاری که در آستانه‌ی طلاق بوده‌اند را دوباره به زندگی مشترک بازگردانده است. آنان که گذرشان به دادگاه افتاده است، می‌دانند که وکیلانی که برای موکلانشان حکم طلاق بگیرند پول بیشتری به جیب می‌زنند. اما وکیلِ قصه‌ی «ماه‌عسل» کار خیر را به پول ترجیح می‌دهد.

این یکی از قصه‌های «ماه‌عسل» در بیست و چهارمین قسمتش بود.

بانویی که برای وصل کردن آمده است، نی برای فصل کردن. خیّریه دارد و بدون دریافت هیچ هزینه‌ای دختران و پسرانِ دمِ بخت را به هم معرفی می‌کند.

همچنین دو زوج جوان که این یکی از این دو زوج آشناییشان از طریق همین بانوی خیّر است و زوج دیگری که روزگاری قصد طلاق داشته‌اند و با مشاوره‌های آقایِ وکیلِ قصه‌ی «ماه‌عسل» به زندگی مشترکشان بازگشته‌اند.

بیست و چهارمین قسمت از برنامه ماه عسل با اجرای احسان علیخانی در بیست و چهارمین روز از ماه مبارک رمضان بر روی آنتن رفت.

میهمان بخش اول برنامه ماه عسل زوج جوانی بودند که 11 سال است در کنار هم با صبوری و عشق زندگی می‌کنند. آقای محمدامین حسینی تحصیل‌کرده حقوق قضایی و همسرش نیز تحصیل کرده علوم سیاسی است.

حسینی وکیلی است که تاکنون موفق شده 27 زوجِ در آستانه‌ی طلاق را با مشاوره، از جدایی منصرف کند.

زوج دیگری در برنامه ماه عسل حضور داشتند که زمانی با یکدیگر با وجود یک فرزند دچار مشکل شده بودند و زن دادخواست طلاق داده بود. همسرش آقای حسینی را به عنوان وکیل انتخاب کرده بود و آنان در مرحله طلاق قرار گرفته بودند اما حسینی به عنوانِ وکیل با پادرمیانی و دادن دو کتاب به این زوج، آنان را ترغیب به ادامه زندگیِ مشترک کرده بود.

این وکیل می گوید: هنگامی که این زوج جوان را دیدم فهمیدم که آنان نمی‌توانند به راحتی از هم جدا شوند، من وکیل آقا حمید بودم و چند بار با وکیلِ خانمش صحبت کردم و نتیجه آن شد که آنان زندگی مشترک خود را دوباره آغاز کردند.

حسینی درباره نامش تاکید می‌کند: خوشحالم که پدرم نامم را محمد امین گذاشته است. شاید این موهبتی است که بتوانم امینِ مردم باشم. در یکی از روزهایی که بسیاری تحت فشار بودم و صاحب‌خانه هم برای تخلیه خانه به من فشار می‌آورد، پیامکی به دستم رسید که مربوط به یکی از موکلانم بود. موکلم زنی بود که به شوهرش شکِ بسیار داشت و می‌خواست از او جدا شود. اما با مشاوره‌هایی که آنان دادم، زن تحت درمان قرار گرفت و آنان به زندگی مشترکشان باز گشتند. پیامک از طرف این زوج بود که اکنون صاحب فرزندی شده بودند و نامش را محمد امین نهاده بودند. خواندن این پیامک برای من مانند رسیدن به همه چیز بود. در آن لحظه من ثروتمندترین مرد دنیا بودم.

یکی دیگر از میهمانان ماه عسل خانم مقدمی است، این میهمان برنامه درباره قصه خود می‌گوید: سال 1353 زمانی که 15 سال داشتم ازدواج کردم و با همسرم تاکنون در کارهای خیر مشارکت داریم. ما از محسنین هسیتم. وقتی فرزندانم بزرگ شدند، خانه‌مان را محل خیریه کردیم.

وی ادامه می‌دهد: ما دختران و پسران را از طریق خانواده‌ها به یکدیگر معرفی می‌کنیم. محرم و نامحرم بودن و حفظ حریم‌ها برای ما خط قرمز است. بابت این کار هیچ مبلغی دریافت نمی‌کنیم اما کسانی که از طریق معرفی ما ازدواج می‌کنند هزینه‌ای به عنوان کمک به خیریه پرداخت می‌کنند.

زوج جوان دیگری در برنامه حضور دارد که از طریق خانم مقدمی با یکدیگر آشنا شده اند و اکنون زندگی خوبی را همراه یک فرزند دارند.

احسان علیخانی خطاب به خانم مقدمی می‌گوید: آیا شما تحقیق هم می‌کنید که هر کدام از طرفین ازدواج چه خصوصیاتی دارند؟ می‌دانید که اگر نتیجه ازدواج خوب باشد تا آخر عمر شما را دعا می‌کنند و اگر نتیجه خوب نباشد همه شما را مقصر می‌دانند.

او پاسخ می دهد: مشخصات و کلیات را با هم تطبیق می‌دهیم و بعد معرفی می‌کنیم برای برخی‌ها سن، تحصیلات و تیپ های خاص اهمیت دارد. تحقیق ما در حد همان کلیات و تایید صحبت‌های هر کدام از طرفین است.

این خیّر می‌گوید:‌ اکنون به دلیل اینکه کار ما گسترده شده است از سوئد و کانادا برای ازدواج با ما تماس می‌گیرند.

علیخانی از این بانوی نیکوکار می‌پرسد که: آیا برای ازدواج فرزندانتان از همین روش استفاده کرده‌اید.

مقدمی در پاسخ می‌گوید: برای دو فرزندِ بزرگترم نه. آنها از همان روش سنتی و ازدواج با آشنایان به نتیجه رسیدند. اما برای 2 پسرم که کوچکتر بودند از همین روش همسر برگزیدم.

وی تاکید می‌کند: ما اصرار داریم زمان نامزدی و عقد برای شناخت بیشتر طولانی باشد و تاکنون شش هزار متقاضی برای ازدواج داریم.

بخش دیگری از برنامه شبِ گذشته‌ی «ماه‌عسل» پخس مستندی بود از زندگی زن و شوهرِ پیری که 35 سال است در یک نخلستان زندگی می‌کنند و هرگز صاحب فرزند نشده‌اند. پیرمرد در این باره می‌گوید: وقتی ازدواج کردیم، پس از چند سال که صاحب فرزندی نشدیم، خیلی ها اصرار کردند زن دیگری بگیرم اما من عاشق همسرم بودم و هستم. به همین دلیل و برای فرار از زخم زبان‌های دیگران به خارج از شهر آمدیم و زمینی خریداری کردیم و شروع به آبادانی زمین کردیم. این منطقه زمانی که ما اینجا آمدیم، بیابان بود اما نخل‌های بسیاری اینجا کاشتیم و آبادش کردیم.


منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • پری ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۴/۲۱
    0 0
    برنامه ی دکتر نبی هم جالب بود حرفهایی زدن کمکم کرد .. البته مفهومی میگم چون دقیق مثل خودشون یادم نیست چی گفتن.. در ذهنتون افرادی هستن که باهاشون میجنگید این افراد را اسیر کردید و این افراد نیاز به انرژی ، وقت دارن و شما هم انرژی و وقتتون را با این افراد سپری میکنید این افراد که یک نوع مزاحم سلامتی شماست رهایشان کنید .....

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس