کد خبر 360021
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۸

دو گروه تروریستی تکفیری «داعش» و «جبهه النصره» در شرایط سخت و بحرانی به دلیل جنگ اطلاعاتی که بین کشورهای حامی آنها در جریان است، قرار دارند.

به گزارش مشرق، به نظر می‌رسد، در مرحله آتی دو گروه تروریستی تکفیری «داعش» و «جبهه النصره» باید به دنبال گزینه‌هایی قاطع و سرنوشت‌ساز در عرصه‌های میدانی عراق و سوریه و لبنان باشند. اما انتخاب چنین گزینه‌ای برای هر یک از این دو گروه نمی‌تواند، امر ساده‌ای باشد، چرا که «نبردهای اطلاعاتی» منطقه‌ای از درون این دو گروه را در می‌نوردد.

بر کسی پوشیده نیست که برخی طرف‌ها و نیروهای منطقه‌ای در شکل گیری «داعش» و «جبهه النصره» و پس از آن رشد و نمو آن در مراحل مختلف دست داشتند و آنچه این طرف‌ها و نیروهای منطقه‌ای را به این اقدام واداشت، وجود یک هدف و منفعت مشترک در سوریه بود که در براندازی نظام در این کشور و شخص «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه نمود پیدا می‌کرد.

اما پس از مدتی منافع و اهداف مشترک این طرف‌ها و نیروهای منطقه‌ای در تعارض با یکدیگر قرار گرفت تا بازتاب آن در بروز اختلافات میان گروه‌های مسلح تروریستی فعال در سوریه نمود پیدا کند، اختلافاتی که عمق و دامنه آنها بسیار فراتر از اختلافات آنها با دمشق بود. دشمنی و خصومت میان دمشق و ریاض و همچنین قطر و ترکیه و اختلافات میان معارضان سوری خارج نشین بر کسی پوشیده نیست.

این اختلافات و خصومت ورزی‌ها، در کنار نبرد اطلاعاتی این طرف‌های اطلاعاتی موجب شده تا دو گروه تروریستی تکفیری «داعش» و «جبهه النصره» و دیگر گروه‌های تروریستی فعال در سوریه از این اختلافات و نبردها تاثیر بپذیرند که بازتاب مستقیم چنین وضعیتی تزلزل و تضعیف موقعیت و جایگاه این گروه‌ها در عرصه میدانی سه کشور فوق الذکر از جمله لبنان است.

بر اساس برخی اطلاعات به دست آمده، دو گروه تروریستی تکفیری «داعش» و «جبهه النصره» هم اکنون در لبنان در انتظار چراغ سبز برای ورود به مرحله «پس از طرابلس» هستند و بالطبع ویژگی‌ها و چارچوب‌های این مرحله مرهون نتایج مذاکرات درباره نظامیان ربوده شده لبنانی است.

این پرونده اگر چه «پرونده ربوده‌شدگان» نامیده شده، اما «داعش» و «جبهه النصره» از آن به عنوان اهرم فشار و برگ برنده‌ای علیه دولت لبنان یا ارتباط دادن آن با اختلافات و منازعات جاری خویش با دولت لبنان نگاه می‌کنند تا به این طریق در موضوعات و قضایای موردنظر خود از طرف لبنانی امتیاز بگیرند.

وجود مانع و مشکل در این پرونده تنها بیانگر وجود اختلافات میان این دو گروه تروریستی یا طرف لبنانی نیست، بلکه نشانگر اختلافات موجود میان جریان‌های موجود در داخل «داعش» و «جبهه النصره» در نتیجه اختلافات و منازعات طرف‌های منطقه‌ای حامی آنها نیز می‌باشد که نزاعی بین دستگاه‌های اطلاعاتی این کشورهاست و «داعش» و «جبهه النصره» را در لبنان تضعیف و متزلزل می‌کند، همانگونه که پیشتر در سوریه و عراق موجب تضعیف این دو گروه تروریستی تکفیری شدند.

در ابتدا این نیروها و طرف‌ها حمایت‌های مالی و پوشش‌های سیاسی و مذهبی از این گروه‌ها به عمل آوردند، تا به آنها جرات و توان مقابله با نظام سوریه را بدهند و موجبات براندازی آن را فراهم کند. در این راستا مشاهده شد که همکاری گسترده و عمیقی میان دستگاه‌های اطلاعاتی این کشورها از جمله سه کشور قطر و عربستان سعودی و ترکیه علیه سوریه مشاهده می‌شد.

در این مرحله سعودی‌ها مجبور شدند، از جماعت اخوان المسلمین سوریه بر خلاف میل و رغبتشان، همانند دیگر گروه‌های مسلح فعال در این کشور و مخالفت‌ دستگاه‌های اطلاعاتی دو کشور امارات متحده و کویت، حمایت به عمل آورد، اما پس از رسیدن اخوانی‌ها در مصر به قدرت و حصول اطمینان از اینکه نظام سوریه و شخص بشار اسد از قدرت سرنگون نخواهد شد، سعودی‌ها قانع شدند که نباید از اخوانی‌های سوریه حمایت به عمل آورند، چرا که این جماعت نه تنها خطری برای سوریه و مصر که برای خود آنها و دیگر کشورهای عربی از جمله کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است.

پس از براندازی حکومت اخوانی‌ها در مصر و حمایت عربستان سعودی از سرلشکر عبد الفتاح السیسی، وزیر سابق دفاع مصر و رئیس جمهوری کنونی این کشور، موضع عربستان سعودی در قبال سوریه به ظاهر به موضع مصر یا همان بی‌طرفی نزدیک شد و در زمانی زمزمه‌های میانجی‌گری مصر و عربستان سعودی برای حل بحران سوریه به گوش رسید که به شدت قطر و ترکیه را خشمگین کرد.

به همین دلیل ترکیه به شدت از اینکه پس از سقوط حکومت اخوانی‌ها در مصر متحمل ضربه جدیدی این‌بار در سوریه شود و سعودی‌ها اخوانی‌های معارض سوری را از عرصه سیاسی و میدانی سوریه دور کنند و آن را به گروه‌های مسلح مورد نظر خود بسپارند. به همین دلیل آنکارا، ریاض را به بازی گرفتن گروه‌های مسلح فعال در سوریه و معارضان سوری و قربانی کردن آنها برای بسط نفوذ خود در این کشور متهم کرد، در حالی‌ که سعودی‌ها هیچ‌گاه این بیم خود را پنهان نکردند که اردوغان و دولتش نسخه ترکیه‌ای «جریان اخوانی‌ها» باشد.

با تغییر مواضع و نقش‌ها، اختلافات و منازعات دو گروه تروریستی تکفیری «داعش» و «جبهه النصره» و جناح‌های تحت نفوذ اطلاعاتی قرار گرفته آنها تشدید می‌شود که برخی از کارشناسان و ناظران آن را منازعات و اختلافات نیابتی از سوی دستگاه‌ها اطلاعاتی نامیدند و در آن عواملی همچون مال و سلاح و منافع سیاسی نیز دخیل است.

البته این منازعات و اختلافات را باید رویارویی با «وهابت قطری» توصیف کرد، با این تفاوت که در اینجا موضوع و قضیه مورد اختلاف اعتقادی یا فقهی نیست، بلکه منازعاتی با ابعاد استراتژیک است و در این بین قطر نشان داد که از «داعش» و خطر آن بر این کشور بیم و هراس ندارد، برعکس عربستان سعودی و ترکیه که از بازتاب و انعکاس این خطر بر کشورشان نگران بوده و ترجیح دادند، حمایت آنها از گروه‌های ترویستی تکفیری – سلفی محدود به عرصه میدانی و جغرافیایی سوریه باشد و در همان حوزه باقی بماند تا یکباره از شکل گیری «امارت اسلامی» مورد نظر داعش در کنار مرزهایش یا داخل مناطق مرزی‌اش غافلگیر نشود.

براین اساس دور از انتظار به نظر نمی‌رسد، همان دستگاه‌هایی که «داعش» و دیگر گروه‌های مشابه آن را به وجود آوردند، در آینده‌ای نزدیک و در صورت تصمیم به همکاری با یکدیگر برای از بین بردن این گروه تروریستی تکفیری بگیرند، اما سئوالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که آیا این احتمال وجود دارد که دستگاه‌های اطلاعاتی دیگری در منطقه وجود داشته باشد که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با استفاده از شرایط دست داعش را بگیرند و به آن پناه دهند و ادامه بقای آن را موجب شوند، چون گزینه دیگری برای اجرای طرح‌هایشان در منطقه وجود ندارد.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس