با پیروزی انقلاب اسلامی 30 هزار مستشار خارجی از ارتش اخراج شده‌اند، برخی از سران ارتش فراری و تعدادی به جرم خیانت به ملت اعدام شده‌اند، اقدامات تجزیه طلبانه با تحریک امریکا و شوروی (فرو پاشیده شده) در هر گوشه‌ای از کشور که زمینه دارد رخ نموده، ستون پنجم این گزارش‌ها را به دستگاه‌های اطلاعاتی عراق و ارتش آن ارسال می‌کند.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - کشوری که با تجاوز جنون‌آمیز به ایران اسلامی - آن هم در شرایط حساسی که تازه از مبارزه به پیروزی رسیده و نابسامانی‌های عمیقی در آن وجود دارد- نزدیک به یک دهه بحرانِ منطقه‌ای و جهانی را دامن زد، چگونه حاکمی داشت!؟

«صدام حسین عبدالمجید تکریتی در 28 آوریل 1937 (8/2/1317) به دنیا آمد، از سال 1979 تا سال 2003 برمسند ریاست جمهوری عراق قرار داشت، وی نقش کلیدی در کودتای سال 1968 عراق داشت. او در روستای «العوجه» (تکریت) در 175 کیلومتری شمال بغداد و در خانواده‌ای چوپان به دنیا آمد، وی هیچ‌گاه پدرش را ندید- البته برخی منابع براین عقیده‌اند که در 9 سالگی پدرش حسین‌المجید را از دست داد- و کمی بعد، برادر 12 ساله‌اش بر اثر سرطان از دنیا رفت، وی تا سه سالگی در خانواده دایی خود «خیرالله طلفاح» به سر برد، مادرش دوباره ازدواج کرد و صدام صاحب 3 برادر ناتنی شد، پدر خوانده‌اش وی را به تخم مرغ و گوسفند دزدی وامی‌دا‌شت، صدام در 10 سالگی از تکریت فرار کرده و به بغداد رفت تا با عمویش که یک فرد متعصب بود زندگی کند.
  
صدام در سن 20 سالگی به حزب انقلابی«پان عربی بعث» پیوست، در سال 1958سلطنت فیصل به پایان خویش رسید و ژنرال عبدالکریم قاسم قدرت را به دست گرفت. در سال 1959به اتفاق عده دیگری در ترور نافرجام عبدالکریم قاسم شرکت کرد و یک تیر نیز به پایش اصابت کرده و مصدوم شد، لذا به سوریه فرار کرده و از آنجا به لبنان و مصر رفت و در دانشکده حقوق دانشگاه قاهره مشغول تحصیل شد.

پس از کودتای 1963، صدام به عراق بازگشت، اما با قدرت یافتن «عبدالرحمن عارف»، صدام را در سال 1964 به زندان انداختند، او در سال 1967 از زندان گریخت و به یکی از رهبران بزرگ حزب بعث تبدیل شد.

در سال 1968 (تیر ماه 1347) کودتای دوم حزب بعث رخ داد و این حزب به سرکردگی «ژنرال احمد حسن‌البکر» (اهل تکریت و فامیل صدام) به قدرت رسید. صدام در سال 1976 به درجه ژنرالی نیروهای مسلح عراق رسید و قبل از قبضه‌ کردن قدرت در سال 1979 عملاً به رهبر عراق تبدیل شده بود. حسن‌البکر در 16 ژوئیه 1979 (25/4/1358) از مقام خود استعفا کرد و صدام به‌طور رسمی رئیس جمهوری عراق شد. او در 16 ژوئیه 1979 با دردست گرفتن ریاست جمهوری، نخست‌وزیری و دبیرکلی حزب حاکم بعث، شمار زیادی از مخالفانش در حزب بعث را اعدام و زندانی کرد و حکومتی بر مبنای رعب و وحشت بنا نهاد... گفته می‌شود که صدام برای استقرار حکومت خود نزدیک یک میلیون نفر از مردم عراق را سربه نیست کرد که تعداد قابل توجهی از آنان شخصیت‌های برجسته سیاسی، نظامی، دینی و اجتماعی بودند که صدام از آنان هراس داشت که برخی از آنها نیز از نزدیکان و بستگان او بودند.

تحرکات پیش از تجاوز

رژیم بعثی حاکم بر عراق قبل از تهاجم رسمی به ایران، درست پس از پیروزی ملت مسلمان ایران شروع به ماجراجویی کرده و با استفاده از ستون پنجم خود دست به تخریب و انفجار و سپس تجاوزهای ایذایی متعدد زد.

«صدام، از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بغض و کینه خود را نسبت به ایران اسلامی آشکار می‌کند و به طور آشکار و پنهان درصدد تعرض به انقلاب اسلامی برمی‌آید. وی ابتدا ستون پنجم خود را برای اقدامات تخریبی به شهرهای مختلف ایران، مانند خرمشهر، آبادان و اهواز اعزام می‌کند. از اوایل سال 1358 هزاران ایرانی تبعه عراق را از جوار اماکن متبرکه نجف، سامرا، کربلا و کاظمین به طرز رقت‌انگیزی اخراج و اموالشان را مصادره می‌کند. در اوایل سال 1359، 10هزار قبضه سلاح کلاشینکف ازطریق العماره به برخی شیوخ دشت آزادگان اهدا می‌کند.

این رژیم از اوایل پیروزی انقلاب تا شروع جنگ تحمیلی 563 مورد تجاور زمینی، 221 مورد تجاوز هوایی و 24 مورد تجاوز دریایی نسبت به سرزمین اسلامی ایران صورت می‌دهد. تنها از ابتدای سال 1359 تا پایان شهریور همان سال، جنگ افروزان بعثی، حداقل روزی سه بار به حریم کشورمان تجاوز می‌کنند.

با پیروزی انقلاب اسلامی 30 هزار مستشار خارجی از ارتش اخراج شده‌اند، برخی از سران ارتش فراری و تعدادی به جرم خیانت به ملت اعدام شده‌اند، اقدامات تجزیه طلبانه با تحریک امریکا و شوروی (فرو پاشیده شده) در هر گوشه‌ای از کشور که زمینه دارد رخ نموده، ستون پنجم این گزارش‌ها را به دستگاه‌های اطلاعاتی عراق و ارتش آن ارسال می‌کند.

بنی صدر به عنوان رئیس جمهوری نسبت به گزارش‌های مرزبانان که برای ایجاد امنیت در مرزها مستقر شده‌اند بی‌اعتنایی می‌کند و نام آن را مانور مرزی کشور همسایه می‌گذارد، با وجود تبلیغات سنگین رژیم بعثی حاکم بر عراق و صدام علیه انقلاب، بی‌توجهی ادامه می‌یابد و حتی به این گفته صدام که در تاریخ 29 تیر ماه 1359 در یک مصاحبه اظهار می‌کند از سوی مسئولان دولتی اعتنایی نمی‌شود:

«اکنون ما نیروهای کافی برای باز پس‌گیری جزیره عربی اشغال شده توسط ایران، فراهم کرده‌ایم و برخلاف تصور عده‌ای از هنگام اشغال جزایر در مارس 1975 (اسفند 1353) نه سکوت کرده‌ایم و نه دچار رخوت و سستی شده‌ایم، بلکه از آن زمان و پس از درگیری و جنگ فرسایشی با شاه، توان و قدرت نظامی و اقتصادی خود را در مدت هفت سال افزایش داده‌ایم. »

زمینه‌های شکل‌گیری تجاوز سراسری

«... با فرا رسیدن سال 1359، روند تحولات داخلی و خارجی وضعیتی جدید به خود گرفت. تشنج در مرز ایران و عراق به طور چشمگیری تشدید شد و در تاریخ 18/1/1359، تنها یک روز قبل از اعلام قطع رابطه امریکا با ایران، صدام رئیس جمهوری عراق، اعلام کرد که ایران باید از سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی خارج شود، وی همچنین اظهار داشت: «عراق آماده است با زور، تمام اختلافات خود با ایران را حل کند.» یکی از مقامات کاخ سفید نیز در همین ایام گفت: «امریکا به بررسی عملیات احتمالی نظامی از قبیل محاصره دریایی و هوایی ایران و جنگ در بیابان پرداخته است. »

عملیات طبس در 5 اردیبهشت 1359، بخشی از تلاش‌های امریکا برای آزاد کردن گروگان‌ها بود که با شکست امریکا بویژه «کارتر» همراه شد. برژینسکی، بعد از این واقعه اظهار داشت: «امریکا قادر است تمام کوشش‌های لازم را به عمل آورد و تمام وسایل لازم را نیز در اختیار دارد تا ایران را به قبول نظرات امریکا وادار سازد. »

در همین ایام، عراق علاوه بر ادامه و تشدید درگیری مرزی با ایران، در برخی از شهرهای مرزی از جمله خرمشهر، توسط عوامل خود مبادرت به بمب‌گذاری و خرابکاری کرد. اوضاع جدید، دو کشور را در آستانه جنگ قرار داد، طوری که محافل سیاسی – نظامی جهان به ارائه تحلیل‌های مختلفی در این باره پرداختند.

اشپیگل در این زمینه گفت: «دلایل بسیاری وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران، در یک جنگ مسلحانه با عراق شکست خواهد خورد، زیرا عراق دارای یک ارتش مجهز و تعلیم یافته است. به همین دلیل دولت عراق سعی نمی‌کند که از عصبانیت قبلی بکاهد. »

هرالدتریبیون نیز طی تحلیلی نوشت: «تحلیلگران امریکایی معتقدند که در حال حاضر ارتش ایران قادر نیست از مرزهای کشور علیه هرگونه تهاجم مشخص دفاع کرده و در یک جنگ سخت و سنگین بیش از چند روز و شاید یکی، دو هفته دوام بیاورد. »

امریکا پس از به دست نیاوردن نتیجه لازم و مطلوب از تشدید فشارهای داخلی و خارجی به جمهوری اسلامی، بویژه پس از شکست عملیات طبس، کودتای معروف به نوژه را که از مدت‌ها قبل طرح‌ریزی شده بود به اجرا گذارد. بنا به اطلاعات واصله، امریکایی‌ها پس از ماجرای طبس، طرح کودتا و جنگ را بررسی کرده و بنا به دلایلی، کودتا را در اولویت قرار می‌دهند، لیکن یکی از عناصر کودتا در قسمتی از اعترافاتش می‌نویسد: «بحث بود که بین جنگ و کودتا، ابتدا کدام یک شروع شود، در صورت شکست کودتا، جو حاکم بر ارتش و بی‌اعتمادی و غیره، زمینه خوبی جهت ایجاد جنگ فراهم می‌کرد. »

همزمان با کودتا، عراق در 20 منطقه مرزی درگیری ایجاد و اوضاع را به گونه‌ای متشنج کرد که نظرها از داخل به مسائل مرزی معطوف شود.

ضمن اینکه براساس شواهد و قرائن، عراق و برخی دیگر از کشورهای منطقه، در کمک و حمایت از عناصر کودتاچی نقش فعال داشتند.

متعاقب شکست کودتا، صدام مجدداً برای آغاز جنگ اعلام آمادگی کرد. وی در یکی از سخنرانی‌های خود گفت: «اینک برای استرداد سه جزیره واقع در خلیج فارس که توسط شاه اشغال شده است، توانایی لازم را داریم. »

 وزیر خارجه امریکا قبل از شروع جنگ می‌گوید: عراق، در آینده نقش مهمی برای غرب و شرق ایفا خواهد کرد- به‌منظور وادار کردن ایران به پذیرش خواسته و نظریات امریکا- کارتر رئیس جمهوری امریکا، چند روز پس از تهاجم عراق اعلام کرد که امیدوار است جنگ، ایران را بر سر عقل آورده باشد- چنان‌که برژینسکی پیش از این مورد اشاره قرار داد و موجب شد تا عراق بلافاصله پس از شکست کودتا، مقدمات لازم را با انتقال نیرو به مرز و گسترش درگیری در نوار مرزی، فراهم سازد.»

* عبدالله عمیدی / روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس