اگر تامین سعادت دنیوی و رستگاری اخروی و رساندن انسان‌ها به بهشت بر عهده و وظیفه حکومت اسلامی نبود، دیگر دلیل و ضرورتی برای تاسیس حکومت اسلامی و اجرای حدود و احکام الهی وجود نداشت.

حکومت اسلامی و بهشت اخروی مردمان//آقای داوودی
گروه فرهنگی مشرق - حکومت‌ها و رژیم‌های سیاسی مختلف به تبع عهد و تعلق تاریخی‌ای که دارند (مثلا متعلق به عالم مدرن‌اند یا تعلق تاریخی دیگری دارند) و هویت اعتقادی یا ایدئولوژیکی که از آن پیروی می‌کنند، دارای مدل‌ها و گونه‌ها و نظام‌های حقوقی – سیاسی مختلفی می‌شوند و مجموعه‌های قانونی را اجرا و اعمال می‌کنند به عنوان مثال می‌توان گفت که یک رژیم لیبرال – مدرنیست هر چقدر هم که مدعی بی‌طرفی باشد و یا با دمیدن در بوق و کرناهای تبلیغاتی خود را مخالف ایدئولوژی و دولت ایدوئولوژیک اعلام نماید و انبوهی از سروصداهای اینگونه به راه اندازد، باز هم ذاتی اومانیستی و جوهری سکولار – مدرنیست دارد و در قانون‌گذاری‌ها و اجرا و اعمال سیاست‌های مختلف و رویه‌هایی که در پیش می‌گیرد و مناسباتی که از آن حمایت و نگهبانی می‌کند، دارای هویت مشخص لیبرال – سرمایه دارانه است و به صورت آشکار و پنهان و مستقیم و غیرمستقیم در سطوح و لایه‌ها و شئون و وجوه مختلف اجتماعی که بر آن حکومت می‌کند، به ترویج و تبلیغ ایدئولوژی لیبرالیسم و ارزش‌های فرهنگی اخلاقی سکولار – اومانیستی و مشهورات جهان بینی مدرن می پردازد.

دولت ها (مقصود، دولت در معنای اعم آن است) پدیدار گردیده‌اند تا در هر عهد و عالم تاریخی، تجسم اراده سیاسی حافظ یک عهد و وقت تاریخی و به نوعی و در چارچوبی فعلیت بخش آن باشد. هر دولتی تجسم وقت و عهد تاریخی است. (وقت دینی یا وقتِ نیست‌انگارِ غربی، عهدِ اومانیستی یا...) و این عهد و وقت به آن تعلقی می‌بخشد و به افعال و موجودیت آن سمت و سو و جهت و و محتوا می‌دهد.

یک حکومت اسلامی (یا به تعبیری دیگر یک دولت دینی) نوعا و ذاتا تجسم وقت دینی و ولایت الهی است و تعلقات حق طلبانه و ضد طاغوتی و استکبار ستیزانه دارد و در شئون و وجوه و مراتب مختلف تجسم روح دینی و مجری و پاسدار قانون الهی (شریعت آسمانی) است. شریعت آسمانی چرا نازل می شود؟ هدف خداوند از قانون گذاری برای بشر و زندگی انسان چیست؟ امام خمینی(ره) حکومت اسلامی را حکومت قانون الهی می‌دانند.

ماموریت حکومت اسلامی در اجرای قانون آسمانی و احکام و حدود الهی چیست؟ باتامل در این پرسش ها در می‌یابیم که شریعت اسلامی نازل می‌شود تا رهنمای بشر به سوی سعادت دنیوی و رستگاری اخروی باشد. دولت دینی تاسیس می‌شود تا قانون الهی (شریعت آسمانی) را بر جامعه حاکم نماید و زندگی و مناسبات و معاملات و حیات فردی و جمعی انسان‌ها را بر اساس احکام الهی و شریعت  آسمانی سامان دهد و نهایتا هدف غائی نزول قانون الهی و تشکیل دولت دینی بر پایه شریعت و قانون آسمانی این است که زمینه و شرایط برای بهروزی دنیوی و رستگاری اخروی انسان‌ها فراهم آید.

حکومت اسلامی و بهشت اخروی مردمان//آقای داوودیدر واقع دین و شریعت آسمانی آمده است تا بشر را به سوی سعادت دنیوی و از آن مهم‌تر رستگاری اخروی هدایت نماید و دولت دینی تاسیس و تشکیل می‌شود تا با عینیت بخشیدن به ولایت الهی و آماده ساختن شرایط و از بین بردن موانع، مسیر حرکت به سوی بهشت را که دقیقا از متن و بطن اعمال زندگی دنیوی آدمیان می‌گذرد مهیا نماید.

دولت دینی حافظ و پاسدار عهد دینی است و از طریق تحقق و فعلیت بخشیدن به ولایت الهی، انسان ها را به سوی سعادت دنیوی و سعادت اخروی رهنمون می‎‌کند. دولت دینی با ظلم و استکبار می‌ستیزد و این مبارزه، ولایت طاغوت را نفی می‌کند و ولایت حق را عینیت می‌بخشد. ولایت حق، عدالت و قانون الهی را حاکم می‌کند و حاکمیت قانون الهی و عدالت، بشر را سعادتمند و رستکار می‌سازد. اگر تامین سعادت دنیوی و رستگاری اخروی و رساندن انسان‌ها به بهشت بر عهده و وظیفه حکومت اسلامی نبود، دیگر دلیل و ضرورتی برای تاسیس حکومت اسلامی و اجرای حدود و احکام الهی وجود نداشت. 

رئیس جمهور محترم اخیرا در جمع کارکنان سازمان حفاظت از محیط زیست فرموده‌اند: "دولت دینی خوب است، اما در مورد دین دولتی باید بحث کنیم. دین را نباید به دست دولت داد، چون دین در دست کارشناسان، علما، صاحب‌نظران و دلسوزان است و آنها باید دین را تبلیغ کنند و دولت باید حمایت کند."

تعبیر "دین دولتی" که چند سالی است بعضا توسط برخی روشنفکران عنوان گردیده، تعبیر گنگ و مبهم و تعریف نشده‌ای است. در این که دولت دینی امر مطلوبی است، تردیدی نیست. این نیز روشن است که وظیفه دولت دینی، اجرای شریعت و قانون الهی است و اصلی ترین ظهور و تبلور شریعت در گسترده‌ترین صورت آن همانا عدالت است. یعنی دولت دینی با حاکم کردن و اجرا و اعمال شریعت، نظام عدل را محقق می‌سازد و تحقق نظام عدل در پرتو شریعت آسمانی، موجب عینیت یافتن ولایت الهی می‌گردد و ولایت الهی بشر را از ظلمت و غذاب جهنم در آخرت، فقر و فساد و تبعیض و ظلم و بی‌قانونی در دنیا نجات می‌دهد و سعادت دنیا و رستگاری اخروی و قرب به بهشت الهی را برای بندگان مومن مهیا می سازد. 

بدینسان تکلیف دولت دینی روشن است، اما دین دولتی مفهومی مبهم و تعریف ناشده است. در سال‌های گذشته برخی روشنفکران مدرنیست داخل کشور و نیز گروه‌هایی از اپوزوسیون خارج نشین، ترویج آموزه‌های اسلامی و کوشش در مسیر بسط فرهنگ اسلامی و دفاع از مرزهای عقدیتی و هویت دینی جامعه توسط نظام اسلامی را در مواردی با عناوینی نظیر: دین دولتی مورد حمله و هجمه قرار می دادند.

حکومت اسلامی و بهشت اخروی مردمان//آقای داوودیروشنفکران لیبرال-مدرنیست به گونه‌ای سخن می‌گفتندکه گویا نظام اسلامی حق ندارد به ترویج آموزه‌های اسلامی و کوشش برای تقویت و تعمیق و بسط فرهنگ اسلامی و تبلیغ شعائر دینی بپردازد و اینگونه کوشش‌ها و هرگونه حرکت در مسیر اجرای حدود و احکام اسلامی و مبارزه با محاربان و مروجان فساد را تحت عناوینی نظیر "دین دولتی" مورد هجوم شدید تبلیغاتی قرار داده و محکوم می‌کردند.

جالب است که همین روشنفکران مدرنیست به نحوی سرسختانه از ترویج آرا و آموزه ها و ارزش ها و مشهورات و تبلیغ شعائر و مظاهر سکولاریسم لیبرال حمایت می‌کردند. گویی با طرح یک شعار تبلیغاتی مبهم، تعریف نشده و گنگ به نام دین دولتی می‌خواستند ( هنوز هم می‌خواهند) که نظام اسلامی را در موضعی قرار بدهند که به بهانه پرهیز از گرفتار شدن در به اصطلاح ورطه دین دولتی وظایف ضروری و مهم و محوری خود در خصوص اجرای احکام اسلامی و اعمال شریعت الهی و تقویت هویت اسلامی جامعه  و تحکیم هویت دینی نظام را نادیده گرفته و یا به حاشیه براند. 

نظام ولایت فقیه یگانه صورت ممکن و مطلوب تحقق حکومت اسلامی در عصر غیبت است. اساس و جان و جوهر حکومت اسلامی، عهد دینی آن است. دین، نازل شده است تا بشر را نجات داده و در دنیا بهروز و در آخرت رستگار نموده و در زندگی جاودانه پس از مرگ در جوار رحمت حق در بهشت قرار و آرام دهد. پس دولت دینی که هویت خود را از دین می‌گیرد وظیفه دارد که شریعت آسمانی را عینیت و تحقق بخشد و تجسم ولایت الهی و ظهور اراده فراگیر آن در حیات اجتماع باشد، به تبع وظیفه و ماموریت دین برای نجات مردم  ( که نجات آنها از ظلمات گمراهی و تباهی و هدایت آنها به سوی نور است) به عنوان یک حکومت اسلامی وظیفه دارد که در مقام ولایت، قانون الهی را اجرا کرده و از طریق اجرای شریعت آسمانی، مردمان را از ولایت طاقوت خارج کرده و به سوی نور هدایت ببرد و همین ویژگی مقوم هویت دولت دینی و اصلی ترین دلیل و علت و فلسفه وجودی آن است. کم توجهی به این وجه مهم و بنیادین حکومت اسلامی (خدای ناکرده) ممکن است به تضعیف اساس و شاکله آن بیانجامد. از این رو باید بکوشیم تا هوشیارانه و با شجاعت و صراحت، ضمن تاکید بر وجه اعتقادی اسلامی دولت دینی و دفاع از وظیفه و مسئولیت و نقش آن به عنوان هدایت‌گر مردمان از ظلمات ولایت طاغوت به سوی نور و روشنایی و بهروزی دنیوی ( واز آن مهمتر) سعادت و بهشت اخروی (در مقام ولی جامعه) در تقویت و گسترش نقش سازنده و مهم و تعیین کننده و صریح شریعت و احکام و حدود الهی و تربیت و هدایت مردمان در مسیر سعادت دنیوی و اخروی فعالانه بکوشیم.
 
*شهریار زرشناس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 9
  • در انتظار بررسی: 4
  • غیر قابل انتشار: 6
  • بيطرف ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    اگر تامین سعادت دنیوی و رستگاری اخروی و رساندن انسان‌ها به بهشت بر عهده و وظیفه حکومت اسلامی است، دیگر دلیل و ضرورتی برای اجرای احكام الهي توسط فرد وجود نداشت و خداوند به جاي مواخذه انسان ها حكومت ها را باز خواست مي كرد.
  • حمید ۰۸:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    پس با این حساب من یکی از 75 میلیون ایرانی هستم که در معیت دولت به بهشت میروم ...! خوش به حالم .
  • دلواپس ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    بیطرف حکومت ها وظیفه دارن موانع رسیدن به سعادت مثل عوامل فساد در جامعه رو از بین ببره و تازه بعد از بین رفتن این موانع اختیار از انسان سلب نمیشه که مواخذه نشه!! هم حکومت اسلامی وظیفه داره و هم تک تک اشخاص جامعه اسلامی نسبت به هم وظیفه دارن و هم شخص نسبت به خودش وظیفه داره
  • saeed ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    فکر می کنم بحث بر سر وظیفه ی حکومت اسلامی نیست , یعنی واضح است که یک حکومت دینی وظیفه اش روشن کردن راه سعادت و هدایت مردم به سوی نیکی هاست. بحث این است که در انجام این وظیفه نباید از "زور" و "فشار" بهره جوید. چون پیامبر نیز سلاحش برای انجام این وظیفه زور نبود . که اگر بود به هنگام فتح مکه یک نفر از مخالفان و ستیزه جویان را زنده نمی گذاشت. باور ما بر آن است که حکومت اسلامی نماینده ی پیامبر است , پس باید چون او باشد. و با" رافت" هدایت کند , نه با "شمشیر".
  • محمد ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    بعد از اینکه موانع توسط حکومت از بین رفت و سایر راه ها به غیر از راه بهشت!! توسط حکومت بسته شدند، دقیقا اختیار انسان برای چه انتخابی کاربرد خواهد داشت آیا؟ D: تازه اگه حکومت و عمالش در شناخت راه بهشت به گمراهی رفته باشن چی؟ هر کسی هم که خواست حرف تازه ای بزنه به بهانه فتنه صافش کنن که راه بهشت هموار بشه اونوقت بازم اختیاری برا انتخاب های دیگه میمونه؟
  • محمد ۱۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    هر کسی وظیفه خودش رو داره. پدر شما در مورد شما هیچ وظیفه ای نداره؟! هم شما بازخواست میشی هم پدرت. حکومت هم نسبت به مردم اجتماع همین وضع رو داره وظیفه داره شرایط رو مهیا کنه مردم جامعه هم وظیفه دارن که وظیفه خودشون رو انجام بدن. همون طور که درس خودندن بدون مهیا کردن شرایط از طرف خانواده تقریبا غیر ممکنه و این دلیل نمیشه که شما به خاطره درس نخوندن بازخواست نشی!
  • ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    تنها وظیفه دولت اسلامی همین هست یا وظایف دیگری هم دارد اقای نویسنده؟؟؟ای کاش توضیح میدادید..
  • ۱۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
    0 0
    من تو دانشگاه آزاد ساعت ها دانشجوی شهریار زرشناس بودم، هیچ وقت نفهمیدم چی میخاد بگه...
  • IR ۰۰:۲۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۷
    0 0
    مهمترین ویژگی انسان، تفکر بر مبنای مشاهدات محسوس و ملموس، و نتایج قابل اثبات است. در غیر اینصورت، تصور یا خیالپردازی بیش نیست. علوم مادی، علوم واقعی هستند که فعالیتهای ذهنی و جسمی را در راستای گسترش علم و درک حقایق عالم هستی و اختراع و اکتشاف و بهبود شرایط زندگی متمرکز میکند و علوم غیرمادی، غیرقابل اثبات و براساس علاقه مندی و نیازهای روانی و عاطفی دنبال میشوند. به ادعای برخی افراد، توسل به مقدسات در مواردی مشکل انها را حل کرده اما دعا و توسل نمیتواند قانون حل مشکلات حتی برای همین افراد یا دیگران در تمام مشکلات باشد اما علوم مادی در حیطه مطالعات، مشکل گشای تمام افراد است. علوم غیرمادی توسط افراد خلاق و تحولگرا، ابداع یا گسترش می یابند و در جوامع خرافه گرا رشد چشمگیر دارند. خرافه گرائی بر مبنای ترس از مرگ و رخدادهای ظاهرا مرموز و امید به نیروهای حامی شکل میگیرند. تیرگی شب و تیرگی جهل هر دو در تقویت باورها موثرند. علم در باره عالم پس از مرگ سخنی ندارد اما دین با ترسیم دنیای شگفت انگیز برزخ و قیامت، علیرغم غیرقابل اثبات و اعتماد بودن، بسیاری افراد را که ذهن درگیر با جهان مادی ندارند، متمایل به باورهای دینی میکند. انچه مسلم است دین فاقد قوانین جامع و کارامد در تمام مکانها و زمانها، نمیتواند قانون و شیوه زندگی تمام افراد با دیدگاههای متفاوت باشد و حکومت دینی بطور کامل اشتباه و فاجعه افرین است زیرا هر حکومتی باید مسئولیت پذیر، و توان حل مشکلات مادی مردم را داشته باشد اما حکومتهای دینی فاقد این ویژگیهایند. حکومت دینی ایران علیرغم گسترش جهانی بر مبنای قدرت برگرفته از علوم پیشرفته غیرمسلمانان، چهره نوید بخش کاذب ترسیم کرده درحالیکه اگر قبل از جنگهای جهانی، اسلام ایرانی بقدرت میرسید، هرگز به چنین موفقیتهایی دست نمی یافت اما این موفقیتها پایدار نخواهند بود و جهان با سرعت غیرقابل تصور از مقدسات متنفر و فاصله خواهد گرفت.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس