سرویس سیاست مشرق - آقای احمد آذری قمی از روحانیون برجسته جامعه مدرسین و اعضای شورای بازنگری قانون اساسی که در سالهای بعد به یکی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد و اظهارات او مورد سوء استفاده رسانه‌های ضد نظام قرار گرفت، در سال ۶۸ و بعد از رحلت امام خمینی ره نگران آن بوده است که مبادا ولایت مطلقه فقیه تضعیف شود و هنوز مدتی از رحلت امام نگذشته کسانی به دنبال زدن زیرآب ولایت مطلقه فقیه باشند. او در ضمن مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی بیان می‌دارد:

احمد آذری قمی‏- مفهوم عنوان این اصل «وظایف و اختیارات رهبر» این است که غیر از مواردی که زیر آن ذکر شده رهبر اختیار دیگری ندارد چون ظاهراً همه وظایف و اختیارات رهبر در زیر آن تیتر ذکر شده است و غیر از آن‏ها اختیار دیگری ندارد و این با ولایت مطلقه‏ منافات دارد. همان طوری که آقای مؤمن اشاره کردند، حضرت امام در نامه‏ای که به رئیس جمهوری نوشته بودند روی این مسأله تأکید داشتند و مؤید این معنا که خود کمیسیون هم این مفهوم را برای این اصل قائل است همان دلیل توجیهی است که در آن‏جا ذکر کرده است دلیل توجیهی‏شان این است که ما ولایت مطلقه را قبول داریم ولی چون دنیا ما را به بی‏ضابطگی متهم می‏کند بنابراین ما از او رفع ید کردیم. این هم دلیلی است بر این‏که کمیسیون این مفهوم را برای این اصل قائل است و چون این جور است من می‏گویم در حدود وظیفه‏ای که حضرت امام قدس سره الشریف به ما واگذار کرده، هنوز آب غسلش خشک نشده ما بیاییم زیر آب آن مسأله را این‏جا بزنیم؟ این کار درستی نیست، بنابراین پیشنهاد من این است که یا این عبارت را این جور بکنیم «وظایف رهبر» و منظورم از وظایف رهبر این باشد که کارهایی که به عهده رهبر گذاشته شده و او انجام می‏دهد مباشرتاً این کارهایی است که در ذیل واقع شده اما اختیاراتش که حالا باید الا و لابد در این موارد بخواهد اعمال ولایت بکند ولی جای دیگر حق ندارد این را دیگر از آن استفاده نمی‏شود. بنابراین پیشنهاد من این است که یا آن‏جایی که (من آن عبارت را قبلًا داشتم) اعمال ولایت مربوطه از راه‏های زیر قابل تحقق است یعنی در حقیقت این وظیفه را به عهده او بگذاریم که اگر می‏خواهد در کار جنگ شرکت داشته باشد از این راه که شورای عالی دفاعی تشکیل بدهد و این افراد را معین بکند و دخالتش، ولایتش در جنگ از این راه‏ها انجام بگیرد اما در موارد دیگر نه، آزاد است حالا اگر در کارهای دیگر می‏خواهد دخالت بکند مباشرت داشته باشد یا به وسیله تعیین نماینده آن کارها را انجام بدهد اشکال ندارد.

بنابراین این کلمه وظایف را اگر باقی بگذاریم یا به آن شکل این اشکالی ندارد و بنابراین پیشنهاد من این است که یک عبارتی حالا اصلی یا عبارت به ذیل آن اصل یکصد و هفت اضافه کنیم یا همین جا تصریح بکنیم ابتدائاً که دایره ولایت فقیه عین همان محدوده همان اختیاراتی است که پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام داشتند این عموم دارد و تعمیم دارد و بعداً آن وقت این کلمه وظایف را بنویسیم ولو وظایف و اختیارات رهبر هم دیگر باشد آن اشکالی ندارد.[۱]