-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت دوم
عاقبت دختری که معادل ۱۵۰میلیارد تومان مهریه خواست!
گفت با همسرش اختلاف پیدا کرده بود و برای اینکه بتواند بچههایش را بگیرد مهریهاش را بخشیده بود. آن موقع ما او را آنی صدا میزدیم. پرسیدم، «آنی! چطور شد مهریه به این سنگینی خواستی؟»
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۵/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار حاج سیدحمید تقویفر/ قسمت اول
«حمید» چگونه از «پری» خواستگاری کرد؟
رفت و آمد حاج حمید به خانه ما و صمیمیتی که با خسرو داشت باعث شد بین ما سه نفر یک جمع سه نفره تشکیل شد و کمکم بر اثر این مراودات بین ما علاقه به وجود آمد. ایشان اول موضوع را با خسرو مطرح کرد که...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت ششم و پایانی
مادر شهید: از عروسم راضیام + عکس
خیلی شبیه پسرش است. مسعود را که میبینم انگار آقارضا را دیدهام. شکر خدا سه تا پسر دارد. از خانمش هم خیلی راضیام. هر پنجشنبه می آیند دنبالم و می رویم بهشت زهرا.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۳/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت پنجم
مادر شهید: حرص میخورم؛ چرا «آقا» را اذیت میکنند؟!
همهمان فدای امام خمینی و آقا خامنه ای هستیم. خدا ان شا الله سایه ایشان را از سر ما کم نکند. به خدا آقای خامنه ای را خیلی دوست دارم. ان شا الله که این پرچم را آقای خامنه ای به دست امام زمان بدهد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۲/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت چهارم
یک بار هم با زیرپیراهن و لباس راحت ندیدمش!
با این که بدنش ترکش خورده بود و پایش درد می کرد، یک بار هم با زیرپیراهن و لباس راحت ندیدمش. شبهایی که پیش من میخوابید، وقتی چراغ ها خاموش می شد پیراهنش را درمی آورد و بالای سرش می گذاشت و...
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۱/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت سوم
دوشنبه تماس گرفت؛ پنجشنبه شهید شد!
هر چه می پرسیدم کجایی، نمی گفت. آخرین بار هم که تماس گرفت، خواهرانش اینجا بودند. رفته بودند خرید و آمده بودند خانه ما. ظهر بود که حاج رضا زنگ زد. با خواهرانش صحبت کرد.
-
فرمانده نیروی دریایی سپاه مطرح کرد؛
تلاش شبانه روزی دشمن علیه نظام اسلامی
فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به تلاش شبانه روزی دشمن علیه نظام اسلامی گفت: رفتار، عملکرد و نحوه تصمیم گیری ما در مقابل ترفندهای دشمن بسیار اهمیت دارد.
-
در محضر مدافعان حرم/۳۰۰/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت دوم
۱۰ کیلو برنج بس است؛ دیگر نمیخواهیم!
آن موقعها یک جایی برنج می دادند که کوپنی نبود. حاج آقا ده کیلو گرفته بود. بعد گفت که آقا رضا هم برود و بگیرد. آقا رضا قبول نکرد و گفت بابا ده کیلو گرفته و بس است. مگر می خواهی انبار کنی!؟
-
پاسدار شهیدی که خودش را از بسیجیها جدا نمیدانست
همکار شهید مدافع حرم مرتضی زارع گفت: آقا مرتضی همیشه در دورههای آموزشی تکمیلی، خودش را از بسیجیها جدا نمیدانست؛ او همیشه کنار بسیجیها بود و از آنها فاصله و جدایی نداشت.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۹/ گفتگوی مشرق با مادر شهید سردار حاج رضا فرزانه/ قسمت اول
اگر تلویزیون داری، خانهمان را اجاره نمیدهیم!
یک بار هم که می خواست قسمتی از خانه را اجاره بدهد، یکی آمد که نامزد کرده بود و ارتشی بود. از همان اول حاج آقا باهاش طی کرد که اگر تلویزیون داری، ما خانه را اجاره نمی دهیم. گفت نه، ما تلویزیون نداریم.
-
توسط انتشارات شهید کاظمی؛
«خانطومان یا خرمشهر؟» روانه بازار نشر شد
کتاب «خان طومان یا خرمشهر؟» مجموعه خاطرات شهید مدافع علی عابدینی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۸/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسین امیدواری/ قسمت سوم و پایانی
آنقدر برای پسرم گریه کردم که چشمانم آسیب دید!
دو سال است آنقدر گریه کرده ام که چشمانم آسیب دیده. چشمهایم باد کرده بود و قرمز شده بود و اصلا نمی توانستم ببینم. الان چند تا قطره و روغن می ریزم که بهتر شده. الان هم دلم می سوزد ولی...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۷/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسین امیدواری/ قسمت دوم
وانتش را فروخت و رفت سوریه + عکس
یک وانت داشت. خواب حضرت رقیه را که دید، صبح به فرمانده شان گفته بود من می خواهم این وانت را بفروشم. فرمانده هم گفته بود تو که می خواهی بروی سوریه، دو ماه دیگر بر می گردی و وسیله دست باید داشته باشی.
-
عکس/ وداع با پیکر شهید مدافع حرم
مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم داوود جعفری شامگاه چهارشنبه (۲ آذر ۱۴۰۱ ) در معراج شهدا برگزار شد.
-
«داوود جعفری»؛ پاسدار شهیدی که توسط صهیونیستها در سوریه شهید شد، کیست؟+ تصاویر
داوود جعفری که در سوریه به دست صیونیستها به شهادت رسید از جمله پاسدارانی بود که در زمستان سال ۱۳۹۴ تفنگداران آمریکایی که وارد آبهای ایران در خلیج فارس شده بودند را دستگیر کردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۶/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسین امیدواری/ قسمت اول
نوجوان بود که «حاجی» شد + عکس
حسین هم به مکه رفت و آنجا نمی دانست که چه چیزی برای من و خواهرانش بخرد. یک حاجخانم ایرانی آنجا ایستاده بوده و به ایشان گفته من می خواهم برای مادر و خواهرانم چادر بخرم؛ شما بیایید من را کمک کنید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۵/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت ششم و پایانی
فرزند شهید چهار و نیم ساله به پدرش پیوست + عکس
فقط داروی خواب آور می دادند و روی تخت خواب بود دیگه. خوب نمی شد دیگر، جسمش بود، گفت شما رضایت بدهید که برود، شما بروید بالای سرش. قرآن که می خواند بگو دخترم تو را بخشیدم برو پیش بابایت.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت پنجم
به گلزار میرفتم اما نمیدانستم پسرم در سردخانه است!
شهید را آورده بودند ما خبر نداشتیم. یک دفعه فاطمه را بغل کردم و گفتم نه من می روم. نگو که خدا خودش ما را کشانده آنجا که شهیدم بوده، دلم آنقدر گرفته بود، دخترش را بغل کردم و رفتم.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۳/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت چهارم
میخواستیم جشن زائرمان را بگیریم، عزادار شدیم! + عکس
همه چیز خریدم و آمدم در آشپزخانه گذاشتم، بعد دیدم که خانه ام پر از نفر است. من که داخل خانه آمدم دیدم اینها یک جوری هستند! همه ناراحت بودند، من تو دلم افتاد، گفتم نه یک چیزی شده.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۲/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت سوم
دلم هنوز گرفته که با من خداحافظی نکرد و رفت!
یک دفعه فکر و ذکرش رفت سمت سوریه. داعشیها را نگاه می کرد. آتش گرفته بود که شیعه اینطور نابود می شوند. بعد رفته ثبت نام کرد، بعدش همان صحنه که می گویم یادم نمی رود خداحافظی نکرد، حسرت در دل ما ماند.
-
بسیجی مدافع حرم در لاهیجان به شهادت رسید
«حمید پورنوروز» بسیجی مدافع حرم شامگاه پنج شنبه توسط اغتشاشگران با سلاح سرد به شهادت رسید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۱/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت دوم
۱۳سالگی نامزد کرد؛ ۱۷ سالگی ازدواج + عکس
قرار ما بود ۶ سال بعد عروسی بگیریم، یک وقت داداشم افغانستان می خواست برود با خانواده اش اثاث کشی کند و برود، ما گفتیم نه ما عروسمان را می خواهیم، از اینجا بروید که خرجمان زیاد می شود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۹۰/ گفتگوی مشرق با مادر شهید محمدتقی باقری/ قسمت اول
از نوزادی همه عاشقش بودند
همه دور هم نشسته بودند، عموها و پدربزرگ، این شیرینزبانی می کرد، همه هم بغلش می کردند اینقدر دوستش داشتند، بین آن همه بچه فقط او را قبولش داشتند. پدربزرگش بیشتر از همه دوستش داشت.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۹/ گفتگوی مشرق با فرزند شهید علی زادهاکبر/ قسمت ششم و پایانی
اساتید و برجستگان کشورمان را «چهره» کنیم
دنبال این هستم که استادان را چهره کنیم تا علوم سیاسی دنیا تحت تاثیر آموزه های اساتید عالم و درستکار باشد. باید تلاش کنیم چند نفر از اساتید و برجستگان کشورمان را در یوتیوب چهره کنیم.
-
فیلم/ تشییع پیکر ۲ مدافع امنیت در لار
مدافع امنیت سرگرد پاسدار نورالدین جنگجو و بسیجی طلبه احمدرضا عرفانی نیا سحرگاه جمعه بیست و دوم مهر در پی درگیری با اغتشاشگران به شهادت رسیدند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۷/ گفتگوی مشرق با فرزند شهید علی زادهاکبر/ قسمت چهارم
آخرین نفری بودم که متوجه شهادت پدرم شدم
اصلا احساس نمیکردم برای پدرم اتفاقی افتاده باشد آن ها هم هیچ چیزی به من نگفتند و هیچ کلمهای رد و بدل نشد. تنها چیزی که بود این بود که پدرت کمی مجروح شده. من هم با همین خبر گریه کردم.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۶/ گفتگوی مشرق با فرزند شهید علی زادهاکبر/ قسمت سوم
پدرم قبل از «داعش» به حساب «پژاک» رسید + عکس
قبلش بحث مبارزه با پژاک پیش میآید. وقتی که در شمالغرب کشور تحرکاتی اتفاق میافتد و بحثهای امنیت ملی مطرح میشود، آنجا هم پدرم خیلی میرفت و من هم خیلی دنبال ارتباط با کسانی هستم همرزم پدرم بودند.
-
فیلم/ سرداری که نفس داعش را بریده بود
کلیپی درباره مجاهدتهای شهید مدافع حرم، سردار حاج حسین همدانی را مشاهده می کنید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۵/ گفتگوی مشرق با فرزند شهید علی زادهاکبر/ قسمت دوم
برگزیده قدرتمند آزمون سپاه + عکس
پدرم هم به نیشابور می رود و آزمون می دهد. از بین همه آنها فقط پدر من قبول می شود. سال ۱۳۷۳ مسیر زندگی پدرم عوض میشود و به سپاه نیشابور می رود و بعد از آموزش، در همانجا مشغول می شود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۸۴/ گفتگوی مشرق با فرزند شهید علی زادهاکبر/ قسمت اول
عمو و پدرم همزمان در سوریه میجنگیدند
همه عموهایم پایبند نظام جمهوری اسلامی و در مسیر اسلام و ولایتند. حتی یکی از عموها با پدرم در سوریه همزمان با هم بودند و علیه تکفیریها می جنگیدند. این، شاخصه مهمی بود که در خانواده و تحت چه تربیتی بود