کد خبر 992989
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۰
پیردولتِ پُر حاشیه و ما ادراک ما امّ الحاشیه!

دولتی که باید با دل کندن از دشمنان، اقتصاد مقاومتی را متن کار خود قرار می داد، ۶ سال است که در حاشیه ی این راه روشن حرکت می کند و البته طبیعی است که برای در امان ماندن از تبعات سیاسی-اجتماعی این حاشیه روی، مدام مجبور است که حاشیه خلق کند.

به گزارش مشرق، پرهیز از «فروع» و «حواشی» در 2 سال پایانی از کلیدواژه های اصلی توصیه های رهبر انقلاب به دولت دوازدهم در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران در هفته دولت بود. ایشان ضمن هشدار و نهی دولتمردان از این حاشیه ها تاکید کردند که 2 سال باقی مانده هم فرصت کمی نیست و باید به دور از گرفتار شدن در برخی آفات، مسائل مهم کشور را «اولویت بندی» و آنها را پیگیری کرد.

در خصوص اینکه چه چیز حاشیه است و کدام مسائل اصل است؟ می توان لیست های متعددی تهیه کرد و برای آنها تحلیل نوشت، امّا غرض اصلی این متن پرداختن به امّ الحواشی است؛ حاشیه ای که پیردولتِ پُرحاشیه ی امروز ما، غفلتاً یا تعمّداً 6 سال است که با آن دست و پنجه نرم می کند.

بیشتر بخوانید:

مدیریت زورخانه‌ای در پول خانه ایران

آقای اکبر ترکان مشاور عالی سابق رئیس جمهور اخیراً در برنامه ی میدان انقلاب، برای 6 سال گذشته دولت دسته بندی خوبی ارائه کرده که کاربردی است! دسته بندی ای که طرف مقابلش هم به او کمک کرد تا اسم بامسمّایی برای آن بگذارند؛ طبق دسته بندی صورت گرفته، از 6 سال ریاست جمهوری آقای روحانی، 2 سالش به «امضای برجام» گذشت؛ دو سال دیگرش به «اجرای برجام» و دو سال اخیر به «احیای برجام»! و این صورت کلی کارنامه ی آقای روحانی است!

کارنامه آقای روحانی درحالی با محوریت مذاکره پر شده است که سهم اقتصاد در آن تقریباً هیچ است؛ آنهم درحالی که اقتصاد سالهاست به مسئله و فوریت اول کشور تبدیل شده است و در دو سه سال اخیر مشکلات اقتصادی موجب تحت فشار قرار گرفتن مردم و اقشار ضعیف شده است؛ البته عوامل گوناگونی از ساخت نامحکم  و غیراصولی زیرساخت های اقتصاد که یک عامل درونی است تا تحریم های حداکثری که عامل بیرونی است دست به دست هم دادند تا اقتصاد به یک مسئله ی اصلی و به عبارت بهتر مسئله ی اول، کشور تبدیل شود.

با این حال اما راهکار نجات اقتصادی اصلاً مبهم و البته پیچیده نبود؛ در طول سال های گذشته تقریباً تمام گروه ها و جناح های سیاسی و اقتصادی بر مقاومتی کردن اقتصاد اجماع داشتند؛ بعبارتی در تمام سال های بعد از انقلاب و بخصوص سال های اخیر «اولویت» اصلی کشور اقتصاد مقاومتی بوده (و هست)، و آنچه باید در «متن» قرار می گرفت، قرار گرفتن بر مدار اقتصاد مقاومتی بود و نه مدار توسعه ی غربی که مهمترین پیش شرطش راضی کردن دشمنان و معامله با آنان بود!

رضایتی که به دلیل مشکل ماهوی آنها با  جمهوری اسلامی و استقلال ملت ایران مثل روز روشن بود که هیچگاه تا زمان تسلیم کامل ایران امکان پذیر نخواهد بود؛ اما برخی گمان می کردند و مهمتر از آن تبلیغ می کردند که اگر مسئله ی هسته ای حل شود و قراردادی با دشمن در این زمینه امضا شود، باقی مسائل نیز اتوماتیک وار حل خواهد شد و چنان رونقی ایجاد خواهد شد که... بماند.

اما دولت در این 6 سال، همچنانکه مشاور عالی سابق رئیس اش هم به نوعی تایید کرده (البته صورتش را و نه لزوماً محتوایش را)، در «حاشیه ی راهکار» حل مشکلات اقتصاد بوده است و حاشیه اصلی دقیقاً همینجاست. دولتی که باید با دل کندن از دشمنان، اقتصاد مقاومتی را متن کار خود قرار می داد، 6 سال است که در حاشیه ی این راه روشن حرکت می کند و البته طبیعی است که برای در امان ماندن از تبعات سیاسی-اجتماعی این حاشیه روی، مدام مجبور است که حاشیه خلق کند تا از نقد حاشیه ها در امان بماند!

به همین دلیل است که وقتی دولت در 2 سال ابتدائی به دنبال امضای برجام است، برای آنکه از نقدها در امان بماند که چرا استقلال و آزادی و پیشرفت ملت را به بهای کمی به مخاطره می اندازد، مجبور است حاشیه بسازد و یک روز یک مستند در حاشیه چند جوان به نام «من روحانی هستم» را به متن بیاورد و هیاهو راه بیندازد و به مسئله ی اول کشور تبدیل کند. همراهان و ندیمان دولت در حاشیه روی، یعنی روزنامه های دوم خردادی هم در این زمینه نه تنها پای کار دولت اند، که خود معرکه گردانند.  خوب است مرور شود که در آن دوران که باید روی استراتژی دولت نقدها و بحثها و بررسی ها با جدیت صورت می گرفت، چرا مستند چند جوان تا چند روز به تیتر یک و موضوع اول رسانه های حامی دولت و البته برخی دولتمردان تبدیل شد؟

یا وقتی دولت سرگرم مذاکرات است و نگرانی ها و دلواپسی ها از محتوای مذاکرات اوج می گیرد، به ناگاه دولت دعوا را در این مسئله متمرکز می کند که اساساً دولت باید مردم را به بهشت ببرد یا جهنم؟ و همگان می مانند که اصلاً این بحثهای فقهی فلسفی چه ارتباطی با حل مسائل مردم دارد؟ و اساساً آیا دولت آمده تا تدریس فلسفه و کلام کند یا گره ای از مشکلات باز کند؟

از اینکه رد می شویم و توافق به مرحله نهایی شدن می رسد؛ دلسوزان نظام از کارشناسان میخواهند که به بررسی توافق بپردازند تا خوب و بد آن برای مردم روشن شود ولی به یکباره دولت این دعوا را مطرح می کند که اساساً شورای نگهبان وسط جمهوری اسلامی چه کار می کند؟! و باز هم همگان انگشت به دهان می مانند که اصلاً این دعوا بر سر چیست؟ و چه ارتباطی به موضوعات کشور دارد؟

و دولت در تمام این ایام یک حاشیه بزرگتر را هم مطرح می کند! اگر توافق نکنیم جنگ می شود! مدعایی که از اساس بی مبناست، اما بالاخره حاشیه ای است که برای حاشیه امن  «حاشیه روی» ضروری است!

بعد از توافق هم مسائل به همین شکل ادامه می یابد و کار تا جایی پیش می رود که رئیس دولت به یکباره و در روند رقابت های ریاست جمهوری برای دور دوم، می گوید که طرف مقابل من اگر روی کار بیاید پیاده روها را دیوار می کشد! و اصلاً چه نشسته اید که خبر ندارید همین ها 38 سال است کارشان فقط زندان بردن و اعدام بوده!  ادعای بزرگی است ولی بالاخره حاشیه روی بزرگ به چنین حاشیه سازی هایی هم نیاز دارد تا خود را نجات دهد!

البته این تمام ماجرای حاشیه سازی های دولت روحانی نیست بلکه طی 2 سال گذشته و بویژه بعد از روی کارآمدن ترامپ و خروج او از برجام هم تقریباً همین حاشیه سازی ها ادامه پیدا کرده است.

دولتی که زمانی مدعی بود با برجام سایه جنگ را از کشور دور کرده و این بزرگترین افتخار برجام است، حالا برخی حامیان و بعضاً همراهانش می گفتند اگر با اقدامات ترامپ مقابله به مثل کنیم جنگ می شود! تناقض از سر و روی این گزاره می بارید اما بالاخره این حاشیه ها برای حاشیه روی و برنگشتن به مسیر اصلی اقتصاد ضروری بود.

به هرحال، این فهرست را می توان تا ده ها پاراگراف دیگر هم نوشت و دست آخر به اینجا رسید که برخی می گویند تا دیر نشده مکرِ مکرون را زیرسبیلی رد کنیم و بپذیریم تا اقتصاد شکوفا شود؛ و این چنین است که هنوز ردپایی از حاشیه ها  دیده می شود. امّا انتظار اصلی این است که این حاشیه بزرگ در دو سال پایانی مرتفع شود که نیازی به حاشیه های کمکی هم نباشد.

هرچند شواهد نشان میدهد «واقعیت» قوی تر از آن است که نتواند خود را بر دولتمردان تحمیل کند. دولتمردانی که اگر تا دیروز می گفتند مذاکره با کدخدا دست کم بخش مهمی از راه حل است امروز می گویند مذاکره با آمریکایی که به عهدش وفا نمی کند دیوانگی است.

این توفیق بزرگی است اما نیاز بزرگتر آن است که این اصلاح ذهنیت ها به تغییر جدی مسیر تبدیل شود. دولت واقعاً از این حاشیه بزرگ و امید بستن به مذاکره و دولتهای غربی برای حل مسائل اقتصادی دِل بکند و تمام هم و غم خود را به «متن» اصلی یعنی اقتصاد مقاومتی اختصاص دهد. در این صورت اساساً نه تنها دولت نیازی به حاشیه سازی های بیهوده نخواهد داشت بلکه برای حاشیه ها اساساً وقت هم نمیگذارد و به مسئله ی اصلی می رسد.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • امیر IR ۱۳:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۵
    33 0
    کاش زودتر این دوسال هم بگذره
  • IR ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۵
    13 0
    البته 6 سال و سه ماه
  • مهمان IR ۰۸:۰۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۶
    0 0
    مطمئن باشید روحانی توی این ۲ سال هم وقت نداره به اقتصاد فکر کنه چون باید پس از پذیرش جوان مرگ شدن برجام عزیزش تازه ۲ سال برای مردم روضه بخون

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس