حاجی روحانیت زمانی مورد اعتماد مردم بود که علاوه بر ارشاد راستین مردم جدا از مجیز گویی مشکلات و اختلافات مردم را حل وفصل میکردند و بهمین دلیل میلیونها پرونده حقوقی و کیفری در دادسراها و دادکاها نبود.
صلح حدیبیه مقدمه فتح مکه بود یا سقوط مدیته؟
صلح حدیبیه بعد از بیعت رضوان و پیمان مسلمانان برای نبرد تا آخرین نفس
بود بود یا بعد از جو سازی های سیاسی که نمی توانیم مقاومت کنیم؟
صلح حدیبیه بر سر یک مساله خارجی برای مسلمانان بود یا بر سر مسائل داخلی مسلمین؟
صلح حدیبیه به معنای تسلیم پیامبر خدا به مشرکان بود و یا کوتاه آمدن
مشرکان از راهکار نظامی در مقابل مسلمین؟
ااصلا این معاهده در نزدیک مکه امضا شد یا نزدیک مدینه؟
آری. شنیده اید در صلح حدیبیه پیامبر خدا بندی را امضا کرد که بر اساس آن
مشرکانی که مسلمان می شدند به مدینه تحویل داده نمی شدند ولی مسلمانانی
که مرتد می شدند را مکه تحویل می دادند. اما نفهمیدید معنای این بند آن
بود که اولا مدینه از وجود مرتدان احتمالی پاکسازی می شد و از سوی دیگر
یک نیروی مخفی و ستون پنجم برای اسلام در مکه شکل می گرفت. که اتفاقا
همین هم شد و مسلمانان مکه چنان دردسری برای کفار درست کردند که خود
ابوسیفیان به التماس این بند قرار داد را لغو کرد و آن مسلمانان را به
مدینه فرستاد!
ساسه العباد یعنی این.
اگر از اين قماش بود كه هم در دولتهاي شيخ مغروق استخر فرح و ممد تكراري خائن پست و مقام گرفته بود و هم الآن يكي از وزرا و دست اندركاران ارشد دولت شيخ حسن كليدساز بود.
کار اقتصادی خوبه، اما غیر قانونی و ناسالم، موجه نیست. به نظرم در مورد امامان جمعه و وابستگان آنها به دلیل قدرت سیاسی، نباید وارد فاز اقتصادی بشند. الان اینگونه نیست و خبرها و شایعات بسیاری در مورد عملکرد منفی اقتصادی آنها در جامعه صحبت میشه. فراموش نکنیم بنگاه مالی کلاهبردار موسسه ثامن یکی از هزاران اینگونه موارد است.
آخوند غیر درباری آخوندی است که به وظیفه شرعی و عرفی خود در جامعه عمل کند یعنی به عنوان کارشناس دینی مردم را با مسایل شرعی ، دینی و احکام الهی آشنا کند و مشکلات دینی اجتماع خود را بشناسد و ازانحرافات عقیدتی و ... مردم را باز دارد . به مردم در منبر ها و جلسات احکام بیاموزد و مساله بگوید . مردم را از عواقب گناه آگاه کند .و اما آخوند درباری آنست که در منبر ها بجای احکام و شرعیات به حکومت بپردازد یا دفاع کند یا حمله کند.
کیسه اصلاح طلبان همه چیز در خود جا می دهد و داده است نظام اسلامی به اندازه ای که از این طیف ضربه خورده است از دشمن خارجی هرگز نخورده و نمی خورد پیامبر را اسمانی می کندعلی را زیر زمینی می کند حسین را ماجرا جو و دلواپس می خواند وزین العابدین (ع) را بیمار می داند و و امام زمان را اوهام می خواند و خدا را نقد می کند و فقط قدرت می شناسد و بس !
استاد پناهیان به نکته خوبی وحقیقتی اشکار اشاره نمودند.افرادی بی بصیرت وشیتیل بگیر وباندی وگروهکی ومزد ورومعاند این مهم رابرنمیتابند وهمه روحانیت را به یک چوب می رانند وبا ادبیات انقلاب وخط انقلاب واسلام ناب محمدی بیگانه اند واتفاقا این دستمایه ایست که روحانیت انقلابی را اماج توهین ونیش زهراگین فکر بیمار خود قرار میدهند.استاد پناهیان دقیقا زدند به خال.