احمد شاکری در نقد بی اسمی - کراپ‌شده

احمد شاکری گفت: خلایی که در ادبیات ما وجود دارد این است که نوعا دانشگاه های ما گرفتار ادبیات غرب هستند و این موضوع، ما را بیچاره کرده است.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر مشرق، نقد و بررسی داستان «بی اسمی» نوشته احمد شاکری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

در این نشست، مجتبی گلستانی، منتقد و پژوهشگر در سخنانی گفت: پرداختن به ادبیات دفاع مقدس سخت است. چون ادبیاتی که در این زمنیه در کشور ما تولید می شود مبتنی بر یک نگاه متافیزیکی و الهیاتی است و این همان چیزی است که مخالفان ادبیات دفاع مقدس آن را تعبیر وجه ایدئولوژیک دارند.  طبیعی است که هر دو گروه همدیگر را برنمی تابند. واقعیت مهم این است که ما تجربه هشت ساله جنگ داریم و معتقدیم که جنگ به ما تحمیل شده است. ما باید جنگ را جدی بگیریم چون این تجربه در حافظه ما وجود دارد.

بیشتر بخوانیم:

رمانی رازآلود و فلسفی با موضوع جنگ

نگاهی به یک «بی اسمی» + عکس

وی افزود: همه ما می دانیم که جنگ طلبی بد است اما دغدغه مهمی داریم که وقتی در وضعیت جنگی قرار می گیریم، باید چه واکنشی داشته باشیم. برخی اوقات بعضی داستان ها را به جنگ طلبی متهم می کنند. اما وقتی دقیق می شویم، می فهمیم که مسئله «دفاع» برای این نویسنده ها مهم است. ما در خوزستان هنوز جاهایی را می بینیم که آثاری از رنج و غربت انسان ها را می شود در آن دید.

این منتقد ادامه داد: یک تفاوت جنگ ما با جنگ های دیگر این است که جنگ ما وجوه عقیدتی هم داشته و بر خلاف وجوهی از این نوع که ادعا می شود در جنگ های دیگر هم هست، وجودی الهیاتی دارد.

گلستانی گفت: «بی اسمی» یک تلاش است برای این که معنویت حاضر در جنگ را برجسته تر کند و تامل کند در این که خاستگاه این معنویت کجاست؟ در رمان «بی اسمی» خبری از جنگیدن و حضور دشمن نیست و این قطار، فرصتی است برای تامل آدم ها که به جنگیدن فکر کنند. آدم هایی را می بینیم که دوست دارند بجنگند و آدم هایی داریم که می فهمند برای چه می جنگند؟

وی افزود: در بی اسمی توجه شده که قطاری با 1000 نفر به جایی برود و آدم های در آن باشند که جنگجو نیستند. طبیعی اسست که داستان بر اساس یک نظام الهیاتی پیش برود و نسبتی با عرفان شیعی داشته باشد.

این منتقد ادبیات تصریح کرد: من از «بی اسمی» فهمیدم که می خواهد نسبت زندگی روزمره را با اسماء الهی کشف کند. من از «بی اسمی» راضی هستم، اگر چه نارضایتی هایی هم دارم. در این رمان جای زنان خالی است و رمانی مردانه است. حتی نسبت آدم ها با خانواده هم معلوم نمی شود.

وی افزود: فصل های اول را که می خواندم به نظرم می آمد که اتفاقات جاسوسی و پلیسی در آن می افتد اما اینگونه نبود.

گلستانی گفت: افرادی که در این جنگ بودند، انسان بودند و نه انسان کامل و این یکی از ویژگی های این جنگ است. من اسم و شخصیت ابراهیم را بیشتر دوست داشتم. «بی اسمی» عمق دارد و به ما کمک می کند که یک رمان خوب را به دیگران معرفی کنیم. این رمان منطق روایی خودش را دارد. امیدوارم که برخی اشتباهات ویرایشی کتاب در چاپ های بعدی اصلاح شود.

احمد شاکری، نویسنده این کتاب نیز گفت: به نظر می رسد که نقد در جامع ادبی، جدی گرفته نمی شود. منتقد دانا و منصف، در جامعه ما تنهاست. در جامع ادبی ما با «نویسنده سالاری» حوزه نقد و پژوهش جایی ندارد. آدم هایی در مدیریت ادبیات و جریانشناسی ادبیات نظر می دهند که تخصصی ندارند.

انی نویسنده و منتقد ادبی گفت: دوره ما دوره «سلطنت نویسنده» هاست و خودمان این جایگاه را به آن ها داده ایم. با بزرگ کردن برخی نویسنده ها و این تلقی که نویسنده فعال ما یشا است، این اتفاق افتاده است. اگر درخت ادبیات هرس نشود مشکلاتی را پیش می آورد.

وی افزود: «بی اسمی» بعد از ده سال  که از تولید داستان فاصله گرفتم، نوشته شد. من پس از هجرتی که به حوزه نقد داشتم، برگشتم و داستان نوشتم. کسی که در حوزه پژوهش کار می کند، می داند که در ابتدا غلبه با تجربیات بوده اما با گذشت مدتی از جنگ؛ مسائلی مطرح می شود که باید درباره آنها نوشت.

شاکری افزود: ما به جای تجربه گرایی باید به سمت عمق و مسئله مندی برویم. تلاش من این بوده که این خلا ها را جبران کنم.

وی تصریح کرد: ادبیات داستانی دفاع مقدس محل نزاع بوده است. در دهه شصت نویسنده هایی داریم که در طیف روشنفکر می نویسند. کسانی هم در اردوی نویسندگان انقلاب نوشته اند. من برای دفاع مقدس حقیقتی قائلم. من به ادبیات دفاع مقدس و به حقیقتی که دفاع مقدس بر اساس آن شکل گرفته، اعتقاد دارم.

شاکری اضافه کرد: حضرت امام فرمودند جنگ ما جنگ اسلام و کفر است. در این جا روشن است که نگاه، جایی ندارد. آن حقیقت باید شناخته بشود و ادبیاتی که در آن موضوع است، می شود ادبیات دفاع مقدس.

شاکری ادامه داد: خلایی که در ادبیات ما وجود دارد این است که نوعا دانشگاه های ما گرفتار ادبیات غرب هستند و این موضوع، ما را بیچاره کرده است. ما نمی توانیم با ابزارهای غربی به ادبیاتمان خدمت کنیم. منتقد باید واسط آفرینش و پژوهش باشد.

نویسنده داستان «بی اسمی» گفت:  این اثر نواقص زیادی دارد. این داستان نمایشگر عمل است. اگر بینامتن را نبینیم و به برخی مسائل دقت نکنیم، خواندن «بی اسمی» فایده ای دارد.

در ادامه نشست، مجتبی گلستانی نیز مسائلی را مطرح کرد.

وی گفت: ما در فضای فرهنگی مان صراحت نداریم و کم حرف می زنیم. آدم ها دائما از این جناح به آن جناح فرار می کنند و من خوشحالم که حرف هایمان را با صراحت می زنم.

وی افزود: مسئله بر انگیزترین امر در عصر ما این است که هیچ کس تفکر نمی کند. هایدگر معتقد است: ما در زمانه ای رندگی می کنیم که پرسش و پرسشگری نیست.  ادبیات، باید در جامعه، ایجاد مسئله و پرسش کند. امروز با نسلی از داستان نویس هایی مواجهیم که مسئله ندارند.

وی تصریح کرد: خود ادبیات مفهومی غربی است. این مفهمومی مدرن است و بر اساس نیازهای مدرن شکل می گیرد.

داستان «بی اسمی» را نشر اسم منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس