یکی از آسیب‌های مهم آزادي بيان به عنوان یک ارزش محوری این است که مي‌تواند منشاء اختلافات شود و همه افراد جامعه را به جان هم بياندازد. اميد استکبار براي اينكه بتواند یک جامعه را به نزاع و اختلاف بکشاند، به ارزش محوری دادن به همين آزادي بيان است.

به گزارش مشرق، حجت الاسلام عليرضا پناهيان يكي از منبري‌هاي سرشناس كشور است كه چند سالي است در دهه اول محرم با حضور در دانشگاه هنر به ايراد سخنراني مي پردازد. مطلبي كه در ادامه از نظرتان مي گذرد چكيده‌اي از سخنان پناهيان با موضوع  "عنصر شجاعت در هنر و حماسه" در شب هفتم محرم الحرام است.

اگر انسان اساساً به «آزادي‌های اجتماعی» نياز دارد، پس چرا در قرآن نيامده است؟

• در ادامه بحث ترس، مقدمتا، اشاره به يك مطلب مهم در عرصۀ علوم انسانی بسیار ضروري است. این مقدمه را با سؤال مهمي آغاز می‌کنیم و آن اینکه: چرا در قرآن کریم صریحا از كلمه «آزادي» سخني به ميان نيامده است؟ مگر آزادي مسأله مهم بشر نيست؟ آيا در آن زمان آزادي مسأله بشر نبوده، و امروزه این اهمیت پیدا شده است؟ آيا قرآن تنها به مسائل جامعۀ آنروز پرداخته است؟ و آیا انسان اساساً نياز به آزادي دارد؟ يا بصورت مقطعي و در دوران ما چنين نيازي پيدا كرده است؟ اگر انسان اساساً به آزادي نياز دارد، پس چرا در قرآن نيامده است؟ این سؤالات در مورد «آزادي بيان» هم مطرح است. ارزش‌هاي آزادي بيان چيست؟ آيا خدا هيچكدام از ارزش‌هاي آزادي بيان را قبول ندارد؟ شايد ما از اساس نگاه درستي به اين مقوله آزادی بیان نداشته‌ايم.

1- فواید آزادی بیان چیست؟ / آیا با مفهومي غير از آزادي، می‌توان به آن فواید دست پیدا کرد؟
• از طرفداران آزادی بیان باید پرسید: قرار است با مفهوم آزادی بیان و تحقق آن در جامعه به چه نتايجي برسيم؟ چه فوائدی برای آزادي بيان وجود دارد؟ هر فائده‌ای را كه مي‌خواهید برای آن در نظر بگیرید. حالا باید این سوال بسیار اساسی را پرسید آيا نمي‌توان با مفهومي غير از آزادي بیان به آن فوائد دست پيدا كرد؟ حتی به گونه‌ای که آن فوايد، بهتر بيشتر و عميق‌تر شود و از آسیب‌های کمتری هم برخوردار باشد؟

چرا خداوند به جای تصریح به «آزادی بیان»، صاحبان حرف حق را به شجاعت و نترسیدن توصیه کرده؟

• آيه شريفۀ: الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب(زمر/18) اگر به آزادي بيان ربط داشته باشد، بدون اينكه عَلَم آزادي بيان را بلند كند، و تصریح یا تأکیدی بر آزادی بیان داشته باشد، به کسانی بشارت داده است که از بهترين سخنان تبعيت كند.

• اما در آيۀ مورد بحث که مي‌فرمايد: الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسيباً، (سوره احزاب، آیه 39) می‌بینید خداوند متعال به جای تصريح به آزادي بيان، از زاویۀ دیگری به این موضوع پرداخته است و فرموده‌است آنها که حرف حقي براي گفتن دارند، از بيان آن نترسند و آن را بگويد؟ تبلیغ رسالات الهی همان سخن حقی است که می‌تواند مصادیق متنوعی داشته باشد. به هر حال به جای اینکه بفرماید به کسانی که می‌خواهند سخنی بگویند آزادی بیان بدهید تا آنان که رسالات الهی را بیان می‌کنند هم آزادی بیان پیدا کنند و مانعی بر سر راه تبلیغشان نباشد، می‌فرماید خود کسانی که اهل تبلیغند نباید بترسند و نمی‌ترسند.

آسیب‌های «آزادی بیان» چیست؟/ آیا با مفهومي غير از آزادي، می‌توان از آن آسیب‌ها کاست؟
• بی شک مفهوم آزادي و آزادی بیان فوايدي دارد، اما بدون تردید آسیب‌هایی هم دارد. باید دید آیا امکان دارد به همان فوائد از راه ديگري که آسیب‌های کمتری دارد رسید؟ برای درک اهمیت این سوال باید به فريب‌ها و آثار سوء آزادي بیان توجه کرد. ما که تاکنون هرچه دیده‌ایم مفهوم آزادی بیان بیشتر به نفع سرمایه داران زالو صفت و صهیونیست‌ها بوده است. 
 
• البته هر سخن حقي مي‌تواند آسیب‌هایی داشته باشد و مورد سوء استفاده قرار بگيرد، هم از آزادي ممكن است سوء استفاده شود و هم از آيات قرآن (همانطور كه عده اي به استناد برخی آیات قرآن به جنگ با حضرت علي(ع) برخواستند)، اما باید دید آسيب کدام مفهوم كمتر است؟ قطعا به دلیل کمتر بودن آسیب‌های روش قرآن و روش برخورد دین با مفاهیم اجتماعی باید به نگاه دینی برگردیم؛ و نباید تعصب داشته باشیم که برخی مفاهیم علم شده در جوامع پر از مشکلات مدرن را مسلمات و مقدسات اولیۀ حیات انسان تلقی کنیم.
در فضای آزادی بیان، اکثراً سخن «باطل» رد و بدل می‌شود یا سخن «حق»؟/ آیا بازی آزادی بیان همیشه به نفع دروغگوها تمام نمی‌شود؟

• يكي از فوايد آزادي اين است كه در فضاي آزاد، حرف حق هم رد و بدل مي‌شود، خب خدا كاري كرده است كه حرف حق حتماً رد و بدل بشود و دستور داده كه كسي كه حرف حق مي‌زند، از غير خدا نترسد. ولی در آزادي بيان، حرف بد هم رد و بدل مي‌شود. حالا اگر دقت کنید می‌بینید وقتی ملاک ارزش آزادی بیان باشد بیشتر حرف بد رد و بدل مي‌شود يا آنجا که شجاعت در بیان سخن حق ارزش محوری می‌شود حرف بد و ناصحیح مطرح می‌گردد؟ پس آزادي بیان بیش از فایده ضرر خواهد داشت؟ آيا در شرایطی که آزادی بیان ارزش محوری باشد، بازي هميشه به نفع فریب‌کارها و دروغ‌گوها تمام نمی‌شود؟ در حالی که اگر ارزش محوری با مفهوم شجاعت در بیان حق باشد فریب‌کاری‌ها و دروغ‌گویی‌ها راحت تر قابل کنترل است.

توصیۀ اول قرآن به کسانی که حرف حقی برای گفتن دارند: از غیر خدا نترسید
• پس روش قرآن (با توجه به آیه39 سوره احزاب) این است که آنان که حرف حقی براي گفتن دارند، بايد حرفشان را بزنند؛ اعم از اينكه آزادي باشد يا نباشد. اگر سرشان هم بر دار رفت، بايد حرفشان را بزنند. این خود موجب پدید آمدن نوعی آزادی معقول و منطقی برای بیان سخن حق می‌شود.
 
توصیۀ دوم قرآن به صاحبان حرف حق: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً»
• توصيه دیگر قرآن برای تحقق فوائد آزادي بيان اين است كه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديدا (احزاب؛70). اگر كسي حرفی زد، باید حرفش درست و صحیح باشد. خدا به جاي اينكه بگويد «آزادی بيان هنرمندان، مبلغان و متفكران و رسانه‌اي‌ها را فراهم كنيد و جو آزادي بيان درست كنيد»، دستور می‌دهد که برای بیان و حرف زدن، «تقوی داشته باشید و حرف درست بزنید.» در فضایی که فقط آزادی بیان تبلیغ شود، معلوم است كه اين فضا معمولا به نفع دشمنان بشریت تمام مي‌شود. اما تأکید بر قول سديد و درست حرف زدن بیشتر به نفع پیامبران و رفع مظلومیت از محرومان تمام می‌شود.

در فضای باز، حرف بد بیشتر رد و بدل می‌شود
• وقتی تنها بر فضای باز تأکید شود، بيشترین حرفی که رد و بدل می‌شود حرف غلط خواهد بود. مانند وقتی که انواع محدودیت‌ها کم باشد بیشتر شاهد ظلم و ستم خواهیم بود تا رشد و بالندگی. بعد لازم است قوانین و ضوابط فراوانی تنظیم شود، تا از آسیب‌ها جلوگیری نمایند. در نهایت هم معمولا ضوابط چندان کارگر نخواهند بود. تاکید بر آزادي بيان چنین گرفتاري‌هایي زياد دارد. ولي این مشکلات در شیوۀ نگاه قرآن بسیار کمتر است. ممکن است کسی به بهانۀ بیان سخن حق و حق‌طلبی به سخن باطل بپردازد ولی کنترلش راحت‌تر است بلاخره حرف حق منطق و ملاک‌هایی دارد که راحت‌تر قابل ارزیابی است. در فضای نگاه قرآن، در قدم اول لازم است كه فرد، مبلّغ رسالات خدا باشد و اهل سخن حق باشد. از اول هم به سخن گفتن هر كسي بها داده نشده است كه همین که حرف بزند ارزشمند باشد، بلکه باید حرف حق بزند.

«آزادی بیان» حربۀ غرب برای ایجاد اختلاف در جامعه/«آزادي بيان» يك فریب صهيونيستي
• یکی از آسیب‌های مهم آزادي بيان به عنوان یک ارزش محوری این است که مي‌تواند منشاء اختلافات شود و همه افراد جامعه را به جان هم بياندازد. اميد استکبار براي اينكه بتواند یک جامعه را به نزاع و اختلاف بکشاند، به ارزش محوری دادن به همين آزادي بيان است. با چنین تحلیلی كلمه آزادي بيان بجای اینکه يك كلام مقدس بشود، می‌شود یک مرام صهيونيستي.
دغدغه قرآن براي اهل رسانه، تقوا است نه آزادي
• دغدغه قرآن براي اهل رسانه، تقوا است نه آزادي. اگر آزادي هم نباشد، كسي كه تقوي دارد شجاع است و در فضاي فاقد آزادي هم حرف خودش را مي‌زند، آزادي هم نباشد، آزادي را درست مي‌كند. اگر تقوا باشد نه تنها از آزادی سوء استفاده نمی‌شود بلکه آزادی حقیقی نیز ایجاد خواهد شد. چون خود رسانه‌ها میتوانند یک نوع خفقان و سلب آزادی بیان را به جامعه و اندیشمندان تحمیل کنند که از خفقان دیکتاتورهای نظامی بدتر است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 56
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 7
  • ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    بيشين بينيم باا!
  • علي ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    ( وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ... ) امر به معروف و نهي از منكر فقط محدود به مسائل ديني نيست بلكه در همه حوزه هاي اقتصادي ، سياسي ، قضايي و اجتماعي نافذ و محري است. بهتر است بيشتر مطالعه كنيم . و همان حرفي نزنيم كه خواسته صهيونيت ها و مخالفان اسلام است.
  • ننن ۱۱:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اين آقا مثل اينكه نياز به مطالعه بيشتري دارد.
  • ۱۱:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    مهمتر از بیان در قرآن آزادی دین آمده است!
  • محی الدین ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    با سلام خدمت آقای پناهیان و دوستان خوبمان در مشرق نیوز خدمت آقای پناهیان عرض کنم که طبق فرمایشات جنابعالی و قرآن کریم که در بالا ذکر نموده اید هر کس وقتی حرفی را بیان می کند از منظر خودش حرف حقی است و خداوند در قرآن نفرموده اند که معیاری برای گفتن آن وجود دارد یا خیر بلکه شنونده باید عاقل باشد و حرفی را که می شوند و فرقی هم میان آن نیست که پیامبران فرموده باشند و چه مردم عادی و هرکس که زبان برای حرف زدن داشته باشد این شنوده است که می تواند تصمیم بگیرد که این حرف حق است یا باطل البته باز هم از منظر شنوده و به صراحت کامل می گویم تنها خداوند تبارک تعالی می تواند قضاوت کند و بگوید حق و باطل کدام است که در قرآن کریم و عقل انسان نشانه هایی برای تشخیص این امر وجود دارد و هرکس با ظرفیتی که دارد و مطالعه ای که انجام داده است می تواند تشخیص دهد و یا تشخیص آن را به افرادی که اعتماد دارد واگذار و از آن تبعیت نماید مانند شخص بنده که هرجا در مسائل سیاسی دچار تردید می شوم همانطور که انتقاد می کنم از رهبری عزیز تبعیت می نمایم
  • ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    از قياسش خنده آمد خلق را.......
  • علی ۱۳:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    مرد حسابی ازادی ریشه در فطرت انسان دارد و ضرورت ان بدیهی است.این چه منطق غلطی است که میگویید چون در قران نیامده ؟؟؟پس چون اسم مولا علی علیه السلام در قران نیامده ما نباید ایشان را بپذیریم.چرا چهره ی اسلام را خراب میکنید؟چرا اسلام را یک دین مستبد و متحجر نشان میدهید؟ بسیاری از مطالب در قران به صورت کلی امده .اگر قرار بود که همه موضوعات در قران بیایید که دیگر قران کتاب نمی شد بلکه کتابخانه بود؟اصلا ما انقلاب کردیم که راحت حرفمان را بزنیم.حتی خداوند این اجازه را به شیطان داد که در حضور همه ی ملاییک از او انتقاد کند و حتی تهمت گمراه کردن خود را به خداوند بزند. خداوند می فرماید حرفها را بشنوید و بهترین انرا انتخاب کنید.این همان معنی ازادی بیان است.
  • ۱۳:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    بر مبنای همین استدلال خواهند گفت که ولایت فقیه هم در قرآن نیامده است. چه اصراری است که اکتشافات معرفتی این دوستان در مجامع عمومی مطرح و برای نظام هزینه تراشی و دشمن سازی شود.
  • وحيد ۱۳:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    بنده حجاب رو به عنوان يك ارزش قبول دارم، اينو ميگم كه سوتفاهم پيش نياد، حالا مگه كلمه حجاب در قرآن امده؟پس بشر به حجاب آن طور كه در فقه و كلام ما آمده است نياز ندارد؟ از آقاي پناهيان يك همچين استدلالي بعيد بود
  • حزب ا... ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    قابل توجه استاد گرامي آقاي پناهيان : آزادى بيان در قرآن کريم: در آيات کلام الله مجيد، از آزادى بيان به عنوان قانون الهى و سفارش اولياء، به شکل هاى گوناگون و مختلفى تعبير شده است: در سورۀ مبارکه زمر، آيات شريفۀ 17 و 18 اين گونه مى خوانيم: «و کساني که از بندگي طاغوت اجتناب کرده و به خدا روي آورده اند، آن ها را بشارت است. پس بندگان مرا بشارت ده * همان هايي که به سخن گوش فرا مي دهند و بهترين آن را پيروي مي کنند. اينانند که خدايشان هدايت کرده و هم آن ها خردمندانند». در اين آيات شريفه، قرآن کريم برخوردارى از هدايت را در گوش دادن به بيان هاى گوناگون، موافق و مخالف، و برگزيدن و انتخاب نيکوترين آن ها مى داند. چرا که بيان و سخن، مَرکَبى براى انتقال انديشه هاست، فرمان الهى چنين است که به سخن و يا انديشۀ ديگران گوش دهيم نه اينکه بيان و انديشه را در گلو و نطفه خفه کرده و نابود سازيم. اصولاً بدون آزادى بيان امکان ندارد ما انديشۀ ديگران را در ذهن و ضميرشان بخوانيم و آن گاه بهترين اين سخنان ذهنى را انتخاب کرده و از آن تبعيت کنيم. بنابراين، انتخاب و تبعيت از قول احسن، متوقف بر ابراز و اظهار قول احسن است و ابراز و اظهار قول احسن هم زمانى ممکن است که آزادى بيان وجود داشته باشد. در آيۀ ديگرى خداى متعال از پيامبرش مى خواهد که در برخورد با مخالفان، ضمن دعوت آنان با حکمت و اندرز نيکو، زمينه را براى آزادى بيان و انتخاب آزادانۀ آنان فراهم آورد. در اين آيۀ شريفه، نخستين گام براى دعوت به حق، هدايت و راهنمايى مخالفين به سوى سعادت، استفاده از منطق صحيح و استدلال حساب شده يعنى «حکمت» معرفى شده است و حکمت هم به معناى علم و دانش و منطق و استدلال است. دومين گام در طريق دعوت به حق، پند و اندرز نيکو ذکر شده است، مقيّد ساختن «موعظه» به «حسنه» شايد اشاره به اين نکته داشته باشد که پند و اندرز در صورتى مؤثر مى افتد که خالى از هر گونه خشونت، استبداد، برترى جويى و تحقير طرف مقابل باشد. سومين گام در طريق هدايت را اين آيۀ شريفه در مجادله و مناظره مى داند. در مجادله و مناظره مسلماً دو طرف قرار دارند و مجادله و مناظرۀ احسن هم زمانى امکان پذير است که دو طرف قضيه، با منطق و استدلال، نظريات خودشان را بيان کرده و از همديگر استماع بنمايند، بدون توهين و تحقيرى، و چنين امرى ممکن نيست جز در سايۀ آزادى بيان و انديشه. در آيۀ ديگرى خداوند به پيامبرش دستور مى دهد و مى گويد: «...اگر با تو به چون و چرا برخاستند، بگو که من و پيروانم در برابر خداوند و فرمان او، تسليم شده ايم و به اهل کتاب و بي سوادان (مشرک) بگو آيا شما (هم)تسليم شده ايد؟ اگر (در برابر فرمان و منطق حق) تسليم شدند، قطعاً هدايت مى يابند و اگر سرپيچى کنند (نگران مباش زيرا) بر عهدۀ تو رساندن پيام «رسالت» است و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان بينا است». آيه نمى گويد از بحث و گفت وگو با اهل کتاب خوددارى کن، بلکه دستور مى دهد که بعد از بحث و گفت و گو و بيان مطالب، براى قطع مخاصمۀ آنان، بهترين راه اين است که به آنها گفته شود که ما تسليم فرمان خداى متعال هستيم و اگر آنان هم تسليم خدا و پيرو حقّند بايد در برابر منطق و استدلال، تسليم شوند و اگر با روشن شدن حقايق، باز هم دست از مجادله و مخاصمه برنداشتند، در اين صورت ادامۀ گفت و گو و مجادله، حاصلى ندارد و بايد قطع شود. از اين آيۀ شريفه به خوبى استفاده مى شود که روش پيامبر(ص) هرگز تحميل فکر و عقيده و استبداد رأى نبوده است بلکه کوشش و مجاهدت داشته است که حقايق بر مردم روشن شود و سپس آنان را به حال خود وامى گذاشته که خودشان تصميم لازم را در پيروى او از حق بگيرند. در آيۀ ديگرى باز هم از سورۀ مبارکۀ آل عمران، پيامبر اسلام(ص) موظّف مى شوند که در صورت اصرار مخالفان بر عدم پذيرش حق، بعد از اطلاع و آگاهى نسبت به آن، بدون هيچ گونه تهديد و ارعابى، با آنان به مباهله برخيزد و اين عمل، بزرگ ترين سند و دليل بر وجود آزادى در جامعۀ اسلامى است. خلاصۀ کلام اينکه از مجموع آيات مطرح شده و نيز آيات ديگرى که هر کدام به نحوى ضرورت آزادى بيان را گوش زد مى کنند و نيز سيرۀ عملى پيامبر(ص) و اولياء الهى(ع) و مواجهه صريح همراه با استدلال و منطق آنان با مخالفان، جايگاه و اهميت آزادى بيان از نظر مکتب اسلام، به خوبى روشن و مبرهن مى گردد. حضرت على(ع) راجع به ايجاد شرائطي که در آن، عامۀ مردم، بدون دلهره و نگرانى، درد دل و مشکلاتشان را با حاکمان و دولتمردان در ميان بگذراند، به مالک اشتر اين گونه توصيه مى نمايند: «...بخشى از وقت خود را به کسانى اختصاص ده که به تو نياز دارند تا شخصاً به امور آنان رسيدگى کنى، و در مجلسى عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى که تو را آفريده، فروتن باش و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخن گوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفت و گو کند.» حضرت على(ع) در جاى ديگرى مردم را مخاطب قرار داده، اين گونه مى فرمايند: «...با من چنان که با پادشاهان سرکش، سخن مى گويند، حرف نزنيد و چنان که از آدمهاى خشمگين کناره مى گيرند، دورى نجوييد و با ظاهرسازى با من رفتار نکنيد، گمان مبريد اگر حقّى به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پى بزرگ نشان دادن خويشم، زيرا کسى که شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن براى او دشوارتر خواهد بود.» با سپاس از عوامل محترم مشرق
  • مجتبی ۱۴:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    متاستفم براشون ، واقعا که ! شاخ در آوردم ! اسلام و قرآن دقیقا فضا آزادی بییان رو ترسیم کردند .
  • ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    کامنت هایی که اکسپت میکنید خیلی جالبه راجع به همچین شخصیت دانشمندی هر چی مزخرف و خزعبله میگذارید اونوقت را جع به شخصیت های بی شخصیتی مثل آقای استوانه حتی یکی از نطرات منطقی و متین را هم نمیگذارید!!!
  • ۱۴:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اولاً وقتی کامنتی در یک سایت خبری نظیر مشرق درج می شود مسئولین سایت آن را برای نمایش Approve می کنند نه Accept، به این معنا که با درج آن نظر موافقت می کنند اما Accept کردن به معنای پسندیدن و تایید کردن است که اصولاً هیچ گاه و هیچ رسانه ای نمی تواند و نباید نظرات کاربران را با دیدگاه رسمی خودش ممیزی و سپس انتشار دهد. اما درباره سانسور کامنتهایی مربوط به آقای استوانه حق با شماست. هر چند طبق نظر آقای پناهیان اصولاً آزادی بیان وجود خارجی ندارد و اصولاً حذف یا تایید نظرات شما درباره آقای استوانه در ساحت معرفتی که ایشان تئوریزه می کنند یکسان است.
  • ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    مهم این نیست که چه چیز امده یا نیامده مهم برداشت در راستای اهداف حاکمان است.
  • جواد58 ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اقاي پناهيان مي خواهند سريع پلكان ترقي را طي كنند.پس نكته هاي خود را با مخلوطي از ناپختگي و تعجيل به خورد مخاطب مي دهند و هرجا هم كم مي آورند به سبك منبري هاي دوست داشتني محلي ،همه چيز را به توطئه استكبار نسبت مي دهند.به هرحال ما ايشان را دوست داريم و تا پخته شدن ايشان صبوري مي كنيم.
  • ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    وقتی بحث ده شبه را ده خطی میکنید اینم میشه بازخوردش. نکنید خب.
  • حسینی ۱۵:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    ولایت فقیه در قرآن هم اومده با توجه به آیات مربوطه در ضمن رویه معصومین هم هست كه رفتارشون و سخنانشون تفسیر قرآن و عین قرانه
  • ۱۵:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اگه قرآن رو بخونی و دستوراتی كه داده متوجه می شی حرف ها كاملا منطبق بر قرآنه یادتون باشه بحث آزادی بیان امروز مربوط می شه به گفتن حرف هایی كه در قرآن و سیره معصومین باهاشون برخوردهای شدیدی شده چرا خودتون رو به اون راه می زنین پس سلمان رشدی هم كه به حكم اسلام مرتد محسوب می شه از نظر شما باید این آزادی رو داشته باشه كه هر چی خواست در مورد پیامبر بگه از نظر خیلی از شماها كه منفعل هستید آزادی بیان یعنی این كه كسی رو حتی با بینات و مسلمات شرعی كافر اعلام نكنن چون با آزادی بیان فرق می كنه اما اگه از شما پرسیده بشه هولوكاست می گین واااای اون لولوئه و نباید در مخالفت باهاش حرف زد
  • ما هم حزب الله ۱۵:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    برادر عزیز، شما یکبار متن رامی خواندی، بعد انتقاد می کردی. ایه 18 زمر را که خود حاج آقا همان ابتدای بحث، اشاره کرده و جواب شما را هم داده. عزیز برادر! "آيه شريفۀ: الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب(زمر/18) اگر به آزادي بيان ربط داشته باشد، بدون اينكه عَلَم آزادي بيان را بلند كند، و تصریح یا تأکیدی بر آزادی بیان داشته باشد، به کسانی بشارت داده است که از بهترين سخنان تبعيت كند." بعدش هم یک مقدار مباحث و احکام جزیه را بخوانید. مسیحیان، اگر مسلمان نشوند، باید به طور مرتب جزیه بدهند تا حق حیات و زندگی در جامعه اسلامی را داشته باشند، و حق ندارند دین خود را تبلیغ کنند. یا علی برادر
  • ۱۵:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    فکر کنم شما فقط تیتر رو خوندی و نظرتو نوشتی! واصلا به گزارش نگاه نکردی
  • ۱۷:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    دوست عزیز میدونی مطالعه یعنی چی؟؟؟؟
  • ۱۷:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    هنوز بچه تر از این حرف های که آقای پناهیان مسخره کنی!!! فکر نمیکردم تو مهدکودک استفاده از اینترنت یاد میدن!!!!!
  • ۱۷:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    کل مطلب خوندی و این حرف میزنی!!!!! مجتبی جان حتما فکر کن!!! فکر نکن خیلی آدمی که برا آقای پناهیان تاسف بخوری!!!!! شاخ داشتی تازه فهمیدی!!!!!!
  • ۱۷:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    تو پخته ای!!!!!! حتما آقا نمیدونن که ایشون پخته نیست و تو بیت سخنرانی میکنن!!!!! حتما به حضرت آقا بگید از شما دعوت کنن!!!!
  • ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    مشرق وقتی مردم هنوز جنبه ندارن چرا این مطالب میذاری!!!! آقای پناهیان اگه میخواستند جای عمومی تر صحبت میکردند!!!!!! حداقل کل مطلب و صوت جلسه هم میگذاشتید!!!!!!!
  • علی ۱۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اقای ناشناس چرا مغلطه میکنی؟ سلمان رشدی یک نفر نبود بلکه یک جریان اسلام ستیزی از جانب غرب بود به همین دلیل باید با ان برخورد میشد.اما ایراد هولوکاست به غرب بر میگردد نه به ما.نظر ما این است که غرب از ازادی بیان سواستفاده میکند و به ان اعتقادی ندارد . اگر ما واقعا حق را بگوییم هیچ کس هیچ استدلالی در رد ما نمی تواند بیاورد و این خود می شود بزرگترین برهان حقانیت ما.شما به قران نگاه کنید دقیقا همین کار را میکند.حرف حقش را میزند بعد مخالفین را دعوت میکند که استدلالی برای رد حرفش بیاورند و وقتی کسی نمی تواند دلیلی بر رد سخن قران بیاورد به صورت کاملا منطقی نتیجه گیری میکند که انها نا حق هستند و در اشتباه.مثلا میفرماید اگر شما در قران شک دارید یک ایه مانند ان بیاورید؟
  • باكي ۱۹:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اسلام آزادي بيان را قبول دارد و به آن سفارش ميكند..اما نه از نوع آزادي بيان دمكراتيك!چرا كه دمكراسي دقيقا مانند ديكتاتوري معدوم است...از ديد دمكراسي فرد حتى با اينكه حق را يافت ميتواند عليه آن صحبت كند و البته ديكتاتوري اصلا اجازه ي حرف را به هيچكس نميدهد...اما حكومت مردمسالاري ديني معتقد است همه آزادند كه حرفشان را بزنند اما وقتي حق بودن يك سخن ثابت شد از اين پس مرحله ي اطاعت از حق است و كسي آزاد نيست كه باطل را تبليغ كند...قرآن نيز به 1-استماع همه ي حرف ها2-يافتن حق3-اطاعت از حق.توجه كنيد: ﻫﻤﺎن ﻫﺎﯾﻲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﻮش ﻓﺮا ﻣﻲ دﻫﻨﺪ و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ آن را ﭘﯿﺮوي ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻨﺎﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﺪاﯾﺸﺎن ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﺮدﻩ و ﻫﻢ آنانند خردمندان.زمر/بنابر اين هم حرف پناهيان بر رد آزادي بيان غربي صحيح است و هم صحبت برادر عزيز (حزب ا...)كه نظر دادند.
  • باكي ۱۹:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اسلام آزادي بيان را قبول دارد و به آن سفارش ميكند..اما نه از نوع آزادي بيان دمكراتيك!چرا كه دمكراسي دقيقا مانند ديكتاتوري معدوم است...از ديد دمكراسي فرد حتى با اينكه حق را يافت ميتواند عليه آن صحبت كند و البته ديكتاتوري اصلا اجازه ي حرف را به هيچكس نميدهد...اما حكومت مردمسالاري ديني معتقد است همه آزادند كه حرفشان را بزنند اما وقتي حق بودن يك سخن ثابت شد از اين پس مرحله ي اطاعت از حق است و كسي آزاد نيست كه باطل را تبليغ كند...قرآن نيز به 1-استماع همه ي حرف ها2-يافتن حق3-اطاعت از حق.توجه كنيد: ﻫﻤﺎن ﻫﺎﯾﻲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﻮش ﻓﺮا ﻣﻲ دﻫﻨﺪ و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ آن را ﭘﯿﺮوي ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻨﺎﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﺪاﯾﺸﺎن ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﺮدﻩ و ﻫﻢ آنانند خردمندان.زمر/بنابر اين هم حرف پناهيان بر رد آزادي بيان غربي صحيح است و هم صحبت برادر عزيز (حزب ا...)كه نظر دادند.
  • دوست شما ۲۰:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    ببین عزیز، عجله نکن. جان استدلال اینه: اونهایی که حرف حقی دارند، بدون ترس از غیر خدا، شجاعانه حرفشان را بزنند. اهل حق که منتظر آزادی بیان نمی نشینند. اما اهل باطل، در پوشش آزادی بیان، ضمن مصونیت، حرف باطلشان را می زنند.! داستان اینه جان برادر!
  • علی ۲۱:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اگر اقای پناهیان ادم خوبی است پس چرا اسمش در قران نیامده است؟؟؟؟؟
  • ۲۳:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    مجتبی جان مخالفت تو ،خودشو تو اینه دیده کنار اقای پناهیان
  • ۲۳:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۷
    0 0
    اب که بالا میره قورباغه ابو عطا میخونه
  • ۰۷:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    نفهم را...!!
  • ۰۷:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    شاخ رو از قبل داشتی !
  • حميد ۰۹:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    مردم هنوز جنبه ندارن؟؟؟ شما جزؤ مردم نيستي؟ انقدر خودتو دست بالا نگير زمين ميخوريا
  • ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    نوشته اید: 1 نظر غیر قابل انتشار/ لا اقل خود من دو تا پاسخ به دو نفر داده ام که منتشر نشده است! مدرس می گفت: لااقل خودم یک رای به خودم داده ام
  • مرتضي خاكپور ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    هم در دين هم در قرآن همه نوع آزادي وجود دارد . همين كه ما و شما هر چه مي خواهيم مي گوييم عين آزادي است و لا غير . لطفا كتاب بخوانيد و از خانه به اجتماع برويد تا ذهنتان باز شود .
  • ۱۵:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    چرا جمع میبندی ؟ تو یعنی خلق ؟ درک چنین مطالبی کار شما نیست ! نیاز به تحلیل و یکم بصیرت داره که....
  • ایرانی ۱۶:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    برادر نوشتید: تنها خداوند میتواند بگوید حق و باطل کدام است . پس چرا خداوند در قرآن فرموده قد تبین الرشد من الغی ، یعنی هدایت از گمراهی مشخص شده . بالاخره خداوند حق و باطل را در بسیاری از جاها در قرآن به ما نشان داده و اینگونه نیست که ما حق و باطل را ندانیم و پیروی از ولایت نیز خود حق و تشخیص حق است پس میتوانیم تمیز دهیم . تشخیصش را همه میتوانیم ولی تبیینش کار هر کسی نیست . خداوندگار هم قد وسع و توان هر کس از او انتظار دارد . اینجاست که گاهی مسائل را نمیتوانیم تبیین کنیم ، ولی تشخیص میدهیم ولایت حق است پیروی میکنیم .
  • ۱۶:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    این رو مطمئن باش که مطالعه ایشون از شما قطعا بیشتره !!! نقد داری یا سوال مطرح کن ولی قضاوت و عداوت کار صحیحی نیست . معیار حرف حق خوش آمدن آن به مزاج شما نیست !
  • ۱۶:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    فکر میکنم تبیین مسائل و بطن قرآن کار من و شما نباشد برادر ضمنا مساله مطرح شده هیچ ربطی به تحجر و استبداد اسلام ندارد .
  • ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    برادر قرآن هفتاد بطن دارد که تفسیر و تبیین آن کار هر کسی نیست ..
  • ۱۶:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    جناب برادر حجاب و عفاف عینا در قرآن مطرح شده با یک جستجو در باب مسائل مطرح شده در قرآن به آیات مربوط به حجاب و عفاف میرسید .
  • ۱۶:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    برادر مجتبی حرف و نقد داری مطرح کن . اینکه رو هوا یه چیزی بپرونی که درست نیست . اینکه میگویی اینکه میگویی اسلام و قرآن دقیقا آزادی بیان رو ترسیم کردند دلیلت کجاست ؟ مستدل حرف بزن برادر ! نظر شخصی خودت هم اصلا مهم نیست و ملاک هم نیست ! دقیقا بگو از کجا دیدی تو قرآن ؟ ضمنا میگفتی تعجب کردم صحیح تر بود ...
  • ۱۶:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    چرت گفتیا ! تو هم از اونایی که همه چیز رو سیاه میبینن و نشون میدنیا ! که همه چیز رو هم به حکومت میبندن.... دیدی که ما با بصیرت ضد نظام و ضد ولایت رو چه راحت تشخیص میدیم !
  • ۱۶:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    چه از موضع بالا به بنده خدا نگاه میکنی ؟ مگه خودت کی هستی ؟ مگه به چه حدی از پختگی رسیدی که جناب آقای پناهیان رو نپخته میدونی ؟ تهمت هم که میزنی جناب پخته ! خوبه دوستشون داری و اینگونه سیاهش کردی دوستش نداشتی چه میکردی با بنده خدا !!! شما به بزرگی خودتون تحمل کنید تا ایشون پخته بشن و در خور پختگی شما صحبت کنند !!!!!!!!!!!!!!!!!
  • جواد58 ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    ناشناس عزيز كه اين طور در علامت تعجب اسراف مي كني.استلالت متزلزله...خودتم مي داني...مطمئن باش حضرت آقا با بسياري از ايده هاي حضرات علم الهدي و احمد خاتمي نيز كاملا موافق نيست اما آنها هم در محضر آقا سخنراني كرده اند.پس اينكه بگوييم آقاي علم الهدي بيش از حد تندرو هستند يا گاهي ادبيات آقاي سيداحمد خاتمي عزيز مناسب نيست خلاف شرع گفته ايم ديگه؟به جاي اين قدر استفاده توهين آميز و مضحك از علامت تعجب كه آدم ياد دختركان تازه سال وبلاگ نويس مي افتد از عقلت بيشتر استفاده كن
  • ايراني ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    آقاي پناهي ميگويد آزادي بيان در اسلام نيامده .آقاي قراعتي ميگويد در اسلام بازنشستگي نداريم .بيچاره مردمي كه ساده انديش هستند وهر حرفي از اين آقايون را باور دارند.
  • ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    چرا چرت و پرت میگی ؟ خوشا به حال شما که ساده اندیش نیستید و اهل اندیشه اید !!
  • ۲۰:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    نه جواد 58 ، اگر من از علامت سوال استفاده معنی دار و به قول شما توهین آمیز میکنم شما ا
  • همون ناشناس ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    جواد 58 ، اگر من از علامت سوال استفاده معنی دار یا توهین آمیز میکنم ش که از واژگان در برابر افراد استفاده توهین آمیز میکنید . شما از علامت تعجب یکی ناراحت میشید و تحمل ندارید چطور میتوانید تا پختگی آقای پناهیان صبوری کنید ؟ تحمل حرف و نقد کسی رو ندارید ولی به راحتی به یک روحانی که بسیار باسوادتر از من و شماست تهمت میزنید(نردبان ترقی-سبک منبریها و..). گفتم از موضع بالا صحبت میکنید چون(ما ایشان را دوست داریم و تا پخته شدن ایشان صبوری میکنیم) تو ذهن هر آدم عاقلی میاد که مگه تو کی هستی که اینچنین به دیگران نگاه میکنی .
  • ۲۳:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۸
    0 0
    از خط اول معلومه حرفش به كجا ميره.ديگه خوندن نميخواد.بيشين بينيم باا!رو خوب اومدي
  • سید ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۹
    0 0
    کاش یکبار متن را می خواندی بعد می نوشتی. فرموده اید: «خداوند می فرماید "حرفها را بشنوید و بهترین انرا انتخاب کنید." این همان معنی ازادی بیان است.» نه عزیز. این آزادی انتخاب است، نه آزادی بیان! - ضمنا توضیح بیشتر در مورد همین آیه، با ذکر متن آیه، در متن خبر آمده است
  • سید ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۹
    0 0
    کجا آزادی دین آمده برادر جان؟ خداوند می فرماید: وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ (انفال/39) و ایات دیگر نظیر این آیه. خداوند می فرماید از مسیحیان و یهودیانی که مسلمان نمی شوند، جزیه(جریمه) بگیرید. آخرش خدا هر کسی که دین غیر حق دارد را می فرستد جهنم. ماشا الله 18 نفر هم چنین حرف غلطی را تایید کرده اند! خوبه والله
  • haya ۰۹:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۹
    0 0
    مخالفین عزیز اگه میخواین مفهوم حرفهای ایشونو درک کننین سخنرانیشون از اینترنت قابل دانلوده گوش کنین وبعد نظر بدین
  • الیاس ۱۰:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۰۳
    0 0
    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب(زمر/18) ...و کساني که از بندگي طاغوت اجتناب کرده و به خدا روي آورده اند، آن ها را بشارت است. پس بندگان مرا بشارت ده * همان هايي که به سخن گوش فرا مي دهند و بهترين آن را پيروي مي کنند. اينانند که خدايشان هدايت کرده و هم آن ها خردمندانند». بحثی که پیش آمده پیرامون چند عبارت کلیدی است: آزادی بیان، آزادی انتخاب دین شخصی، آزادی در انتخاب کلام برتر، شجاعت و استقامت، صبر در راه حق، به لحاظ ماهیتی، مسائلی که دوستان بیان کرده اند، با هم تفاوت دارد. مسئله انتخاب کلام برتر به نکته ای تبیتی اشاره دارد که افراد راه پذیرش حق درخود را از بین نبرند. یعنی گناهانی نکنند یا به شیوه ای زندگی نکنند که دیگر حرف حق بر آنها اثر نکند. یا حرف حق بر آنان گران آید. بدترین آن شرایط را مسلمانان دوران امام حسین برای خود درست کردند. با اینکه می دانستند کلام امام حسین حق و تبعیت از آن واجب است اما روش باطل زندگی، راه پذیرش حق را درآنان از بین برد. حرام خواری، ظلم به نفس و ظلم به دیگران که سبک زندگی انان شده بود. برای قوم بنی اسرائیل که پیامبران را به ناحق می کشتند «و یقتلون النبیّین بغیر الحق» نیز همین گونه بود. در زمان ما هم همین گونه احتمال دارد. مطالبی که در قرآن می آید همان اندازه که به فردیت آن مطلب توجه دارد به جنبه اجتماعی آن هم توجه می کند. برای مثال بحث قبول و پذیرش کلام حق در آیه «...فیتبعون احسنه...» چند نکته در بطن ان مشاهده میشود: توجه به تربیت زندگی فردی که راه پذیرش حق در تک تک افراد بسته نشود. همین آیه به این اشاره دارد که افراد از امر به معروف ونهی از منکر ناراحت نشوند و بر آنها گران نیاید. امر به معروف و نهی از منکر هم جنبه اجتماعی دارد و هم جنبه فردی.البته فقط جنبه اشتراک آن را با این آیه بررسی کردیم . خوب بحث اصلی مطرح شده در وجود و لزوم آزادی بیان و آزادی انتخاب نیست بلکه بحثی که بنده متوجه شده ام در محور قرار گرفتن آن است. اساس دین اسلام به راه باز کردن آن است.به این نحو که در آیه شریفه می بینیم که سفارش به پذیرش حق و تسلیم شدن در برابر آن است. در آیه ای داریم که «اعوذ بالله ان اکون من الجاهلین». و دعا می شود که با اینکه من بنده حق می خواهم و تشنه حقیقت هستم اما ای خدای بزرگ، من را از روشنایی حقیقت محروم نفرما. به گونه ای قرار مده که «صم بکم عمی فهم لا یعقلون » در مورد من صدق کند. همیشه دستم را بگیر و من را از ظلمات دور کن تا هدایت شوم تا مصداق این آیه گردم : «الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی انور...» و به شکرانه آن این دعا را می خوانیم «الحمد لله الذی هدانا لهذا ...» در دعای جوشن کبیر صد مرتبه از خدای متعال می خواهیم که ما را از عذاب دوزخ برهاند: «خلصنا من النار یا رب» و در دعای مجیر: «خلصنا من النار یا مجیر». عذاب دوزخ فقط به مصادیق گناه تعلق نمی گیرد بلکه به سبک زندگی هر انسان هم تعلق می گیرد. چرا؟ به این خاطر که سبک زندگی هر کس جزو انتخاب های اوست. خدا هم به انتخاب های انسان ها پاداش و عذاب می دهد. حال خداوند از منظر انتخاب می گوید که شما که از وضعیت آزادی در کلام برخوردار شده اید، آن را با سوء استفاده و کج فهمی و شایعه پراکنی کفران نکنید و از بین نبرید. آن را با تبعیت از قول حق ، شکر کنید تا فزونی یابد «لئن شکرتم لازیدننکم و لئن کفرتم ... ». تمامی نعماتی که خداوند به ماداده باید تا می توانیم شکر کنیم. خداوند تبعیت از قول حق را و شجاعت در صحبت از حق و دفاع از حق را اصل قرار داده که باعث برقراری حق در جامعه است. یعنی شیوه استفاده از فضای آزادی بیان را اصل قرار داده . خوب به نظر می رسد که شیوه بهره گیری صحیح و نا صحیح از کلام حق در دو فضا صورت می گیرد: 1. فضای آزادی کلام و بیان 2. فضای خفقان و صلب آزادی بیان و حقیقت معلوم است که در شرایطی که فضا آزاد است نیاز به شجاعت کم است و زمانی که آزادی نیست منظور آزادی از حرف حق زدن است و گرنه صلب حرف غیر حق زدن که معنا ندارد. مسئله ای که انبیا و ائمه و ناطقان حق همیشه با آن روبرو بوده اند عدم پذیرش کلام حق آنان یا نبود فضای آزادی بیان بوده است. تکرار می کنم که دین اسلام راه باز کن است. این نیست که برای برقراری حق منتظر قرار داد اجتماعی مردم باشد. خودش می آید و دستورالعمل می دهد. جاهایی هم هست که خفقان است انبیا نمی توانند حرف حق خود را در حالت عادی حتی ابراز کنند. اینجاست که خداوند دستور می دهد از مکر آنان نهراس و آشکارا آن ها را انذار و بشارت ده تا افرادی که قابلیت پرورش عقلی و پذیرش حق در آنان نمرده متوجه شوند و نکند تو بترسی و آنان در قیامت بر تو دلیل بیاورند که اگر به ما می گفتی ما می آمدیم و مومن می شدیم. حجت را بر آنان تمام کن و تو بر انتخاب آنان مسئوو نخواهی بود. یگانه بندگی انبیا و سختی اصلی کار آنان در همین مرحله بود (اولین مرحله رسالت: تبلیغ دین حق و انذار از باطل و تبعیت از آن). به افراد بنده و مومن در اول دستور به امر به معروف و نهی از منکر می دهد تا جامعه کم کم به راه و کلام حق عادت کند، گرایش پیدا کند. در این طرف قضیه می گوید شما هم خالی از اشتباه نیستید. در اعلی علیین هم نیستید. شما هم بشر هستید. اگر حرف حقی می گویند بپذیرید نگویید من مسلمانم تو غیر مسلمان، من عربم تو عجم، من سفید پوستم تو سیاه پوست من بزرگترم و کوچکتر، ... پس حرفت در هر صورت و نشنیده ، از قبل می دانم باید اشتباه باشد. عقل تو از من کم تر است... همین مسئله بود که پیامبر سفارش می کند «اصلبوا العلم و لو بالصین» یعنی در پذیرش کلام حق و کلام علم هیچ محدودیتی نیست. در زمان امام باقر و امام صادق (ع) می بینیم که اجتماع به سمت علوم و مباحث عقلی و اسلامی و علمی و تجربی و فلسفی رو می آورد. همه اینها حاصل کشته ها ی دوران انبیا و امامان قبل بوده است و این دو بزرگوار هستی، به پرورش روحیه حق پذیری و تقویت روحیه پذیرش سبک زندگی عقلانی و عرفانی می پرداختند. توجه می شود که قوانین اجتماعی به مرور زمان و برحسب لزوم بر قرار می گردد. هر زمان که عادت مردم ، حق پذیری باشد،آزادی بیان کمک کننده راه است و هر زمان که عادت مردم و روحیه آنان تبعیت از هوس و هوای نفس باشد چه آزادی بیان باشد و چه نباشد، کلام الهی اثری ندارد.خداوند همیشه انسان را با کلام و دستورات خود امر می کند و سفارش می کند که مبادا راه پذیرش حرف حق را بر خود ببندید. نور الهی را جذب کنید و معرفت کسب نمایید. 2 مسئله زیر مبحثی جدا می باشند : لا اکراه فی الدین ... مربوط به این است که هر کس که با توان فکری و عقلی خود راهی را که درست تشخیص می دهند آزاد باشند تا برگزینند. و از سوی خویشان مسلمان بر انتخاب آنها ظلم و محدودیت نباشد. اما اگر از روی هوی و هوس راهی را انتخاب کرده اند آنها را انذار دهند. و تا توان و کوشش دارند فقط انذار دهند و کمک مالی و معنوی کنند تا فرد به خاطر نیازهای مادی و جسمی به دینی دیگر کشیده نشود. یکی از راه های تبلیغ کمک، دستگیری از فقیر و یتیم و اسباب ازدواج فراهم کردن است تا افراد در عین برطرف کردن نیازهایشان طبق دین، به برکت آن به وحدت اجتماعی و حق پذیری بیشتر هم برسند. مسئله جزییه و حقوق ادیان

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس