مجرم نمایه

مرد سنگدل: هیچ حیوانی با فرزندش این کار را نمی‌کند!

به گزارش مشرق، سکوت حزن انگیز فضای دادگاه را کلام قاضی شکست «همه ما احساس داریم و از  دیدن و شنیدن چنین حوادث تلخی آزرده خاطر می شویم اما این‌جا دادگاه است و هیچ قاضی هنگام قضاوت نباید تحت تاثیر عواطف و احساسات قرار گیرد.» و ...

ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه گذشته جلسه رسیدگی به پرونده مردی آغاز شد که پسر ۹ ساله اش را از بلندترین نقطه پل کابلی مشهد به وسط بزرگراه پرت کرده بود. تعدادی از دانشجویان کارشناسی ارشد روان‌شناسی نیز به همراه یکی از استادان دانشگاه فردوسی مشهد شاهد محاکمه مرد ۳۱ ساله‌ای بودند که با ارتکاب قتل تکان دهنده ای در مشهد، هولناک ترین و بی رحمانه ترین جنایت سال را رقم زد.

جلسه دادگاه به ریاست قاضی مجتبی علیزاده (رئیس شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) و با تفهیم مواد قانونی به متهم، مبنی بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، رسمیت یافت. ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست صادره، از دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پرداخت و ضمن تشریح جنایت هولناک متهم ۳۱ ساله، از رئیس دادگاه خواست تا او را به اشد مجازات قانونی محکوم کند. سپس اولیای دم درحالی که تصویری از کودک بی گناه را در دست داشتند، شکایت خود را مطرح کردند.

در ادامه جلسه «افخم شعرا» (وکیل اولیای دم) با کسب اجازه از محضر دادگاه به دفاع از «قربانی کوچک» پرداخت و گفت: این جنایت آن قدر بی رحمانه است که در بیان و زبان نمی گنجد با این وجود متهم (پدر مقتول) به قصد آزار و انحراف دستگاه قضایی و روند رسیدگی به پرونده دست به تناقض گویی و داستان‌سرایی زد. بنابراین نه تنها اشد مجازات را برای این متهم از محضر دادگاه خواستارم بلکه تقاضای پرداخت دیه را با درنظر گرفتن ارتکاب جرم قتل عمد در ماه حرام   داریم.

وکیل «قربانی کوچک طلاق» ادامه داد: متهم به صراحت در مراحل دادسرا و همچنین هنگام بازسازی صحنه قتل، به جرم خود اقرار کرده است. وی اضافه کرد: همان طور که در متن کیفرخواست نیز قرائت شد، متهم مذکور در تاریخ ۹۵.۶.۲۹، فرزند خود را از بالای پلی که حدود ۳۰ متر ارتفاع دارد به طرز بی رحمانه ای پایین انداخت و او را به قتل رساند.

بنابراین گزارش، پس از اظهارات وکیل مدافع اولیای دم، مرد ۳۱ ساله در جایگاه متهمان ایستاد و با معرفی کامل خود به سوالات قاضی علیزاده پاسخ داد.

 آیا اتهام قتل عمدی پسرت (علی) را قبول داری؟

  بله! اتهام را قبول دارم! کاری را که انجام داده ام! چرا دروغ بگویم! اشتباهی بود که مرتکب شدم! 

چرا فرزندت را کشتی؟ 

از زمانی که داماد این خانواده شدم با همسرم اختلاف داشتم. در واقع ما مدت بسیار کمی را با یکدیگر زندگی کردیم از آن به بعد و در طول حدود هفت سال که از ازدواجمان گذشت، مدام یا حکم جلب مرا می گرفتند یا به خاطر مهریه شکایت می کردند!

حضانت فرزند بعد از طلاق با تو بود؟

بله! وقتی بعد از یک سال از زندان آزاد شدم از طریق دادگاه حضانت فرزندم را گرفتم ولی در هفته دو روز «علی» را به آن ها تحویل می دادم.

چرا او را کشتی؟

وقتی از زندان آمدم معتاد شدم، بیکار هم بودم! از سویی بچه از نظر روحی به هم ریخته بود! حال مناسبی نداشت! همواره بهانه گیری می کرد که چرا از مادرم طلاق گرفتی! می گفت: تو مرا بدبخت کردی! هر غذایی را نمی خورد، همیشه برایش کباب می گرفتم! یعنی چیزی برای او کم نگذاشتم! اما مادرزنم او را کتک می زد! با وجود این اشتباه کردم و از محضر دادگاه تقاضای عفو و بخشش دارم. 

قبلا هم قصد کشتن فرزندت را داشتی؟

نه! این ها دروغ می گویند در واقع به دنبال دیه هستند من با پدر و مادرم زندگی می کنم و فرزندم نزد من بود.

یعنی او را به کنار دریا نبردی؟

نه! من خودم به شهرستان رفتم ولی پسرم را نبردم! اما او (مقتول) خیلی لجباز شده بود. از نظر روانی به هم ریخته بود  به اندازه‌ای که دیگر خسته شده بودم. همیشه تکرار می کرد که چرا طلاق گرفتی! البته قبول دارم کاری که من کردم در شأن یک انسان نبود، خودم قبول دارم! 

نحوه قتل پسرت «علی» را توضیح بده؟

آن روز بعدازظهر در خانه بودم ابتدا تصمیم گرفتم پسرم را با موتورسیکلت به سمت هسته مرکزی شهر ببرم اما به طور اتفاقی از بزرگراه صدمتری فجر حرکت کردم.

با قصد قبلی که پسرت را به قتل برسانی او را سوار کردی؟

بله! می خواستم او را سر به نیست کنم! گفتم که از نظر روحی خیلی به هم ریخته بود و من نمی توانستم بهانه گیری هایش را تحمل کنم! وقتی میدان کابلی را دور زدم به سمت خیابان خواجه ربیع و میدان شهدا ایستادم. موتورسیکلت را روی جک گذاشتم و به پسرم گفتم پیاده شد و آن‌طرف نرده های پل، حرکت خودروها را ببین! او هم میله ها را با دست گرفته بود که در یک لحظه از پاهایش گرفتم او را بلند کردم و به وسط بزرگراه انداختم! ولی من پسرم را دوست داشتم در واقع نمی خواستم او را بکشم!

چرا پل بزرگ کابلی را برای این کار انتخاب کردی؟

چون قبلا آن را دیده بودم!

پس نقشه قتل را از قبل طرح کرده بودی؟

بله! از حدود ۲۴ ساعت قبل تصمیم به قتل پسرم گرفتم و راه های متفاوتی برای کشتن او به ذهنم رسید ولی در نهایت او را به میدان کابلی بردم و پایین انداختم!

لباس های بسیار شیک و تمیزی به فرزندت پوشانده بودی؟ چرا؟

نزدیک مهر بود و او باید روز بعد به مدرسه می رفت. خیلی شوق رفتن به کلاس درس را داشت. من هم چیزی از او دریغ نمی کردم لباس های تمیزش را با جوراب سفید به او پوشاندم.

آیا به قصد انتقام از همسرت یا خانواده اش این کار را کردی؟

نه!  آن ها خیلی مرا  آزار دادند ولی من قصد انتقام‌جویی نداشتم.

بعد از ارتکاب قتل چه کردی؟

وقتی او را پایین انداختم و دیدم حرکت نمی‌کند سوار موتورسیکلتم شدم و به خانه رفتم. سپس ماجرای گم شدن فرزندم را به پلیس گزارش کردم!

آیا مواد مخدر هم مصرف می کنی؟

بله! من معتاد بودم!

روز حادثه هم مواد مصرف کردی؟

بله! سه  یا چهار قرص ترامادول ۲۰۰ خوردم.

 زمانی که فرزندت را به قتل رساندی از نظر روحی و روانی سالم بودی؟

بله! کاملا بر اعمال خودم کنترل داشتم.

چرا راه مناسب و درستی را انتخاب نکردی؟

من می‌توانستم او را تحویل بهزیستی بدهم  یا فرزندم را به کسی هدیه کنم اما آن زمان به این موارد اصلا فکر نمی‌کردم.

 پس از دفاعیات متهم و اقاریر صریح او در جلسه دادگاه وکیل تسخیری وی نیز به دفاع از او پرداخت و گفت: موکل من (متهم) به خاطر حکم جلب های متفاوت  و تحمل زندان به خاطر مهریه و همچنین اعتیاد، تعادل روانی نداشت و به طور مسلم این عمل به صورت غیراختیاری رخ داده است و علت تناقض‌گویی های او در مراحل رسیدگی به پرونده نیز ناشی از همین فشارهای روانی است. بنابراین تقاضای تخفیف مجازات را از محضر دادگاه دارم.

بنابراین گزارش، متهم که گاهی دستانش را روی صورتش می گرفت و گریه می کرد ،در آخرین دفاع از خود نیز گفت: تقاضای بخشش دارم هیچ حیوانی با فرزندش چنین کاری نمی کند که من کردم! می دانم کار درستی نبود!

با پایان یافتن اظهارات وکلای مدافع، قاضی مجتبی علیزاده رئیس شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، دستور پایان جلسه محاکمه را صادر کرد و گفت: پس از آن که وکلای مدافع، لایحه دفاعیات خود را به دادگاه ارائه دادند در مهلت قانونی، رای دادگاه نیز در این پرونده صادر خواهد شد.

شایان ذکر است در حاشیه جلسه دادگاه تعدادی از دانشجویان کارشناسی ارشد روان‌شناسی نیز به تجزیه و تحلیل این جنایت از نظر علمی و روانی پرداختند و سوالاتی را از متهم پرسیدند که اقدام دادگاه در این باره قابل توجه و تقدیر بود.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 16
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 2
  • IR ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    7 1
    بچه ها کشته می شوند تا شما مدرک بگیرید!
  • شریفی SG ۰۷:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    7 2
    خسته نباشید ، جامعه به همنوع خواری رسیده تازه از روانشناس ها استفاده می کنید، خوب یادتون افتاد روان هم مثل تن بیمار می شه
  • شریفی SG ۰۷:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    3 1
    خسته نباشید ، جامعه به همنوع خواری رسیده تازه از روانشناس ها استفاده می کنید، خوب یادتون افتاد روان هم مثل تن بیمار می شه
  • شریفی SG ۰۷:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    3 1
    خسته نباشید ، جامعه به همنوع خواری رسیده تازه از روانشناس ها استفاده می کنید، خوب یادتون افتاد روان هم مثل تن بیمار می شه
  • IR ۰۸:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    8 1
    خدا لعنتت کنه راه بهتری برای کشتن اون طفل معصوم به ذهن شومت نرسید؟ حتما باید ببریش روی پل سی متری پرتش کنی که آدم نگاه به پایین میکنه قبض روح میشه؟! خدا لعنتت کنه
  • IR ۰۸:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    6 0
    وقتی از زندان آمدم معتاد شدم ...
  • IR ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    8 0
    خدا لعنت کنه مواد فروشها رو و حامیان حرامی آنها رو در کشور ایران
  • IR ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    6 0
    لعنت بر قاچاقچی
  • IR ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    5 0
    سگ شرف داره به این مرد
  • مادر IR ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    1 2
    از هدایت گذشته، کسی که به این مرحله میرسه که فرزند ۹ ساله رو میکشه، اگر واقعا پشییمون شده باید از دادگاه تقاضای اعدام کنه. اما وقتی تقاضای بخشش میکنه یعنی وجود پسرش در ادامه زندگی براش مهم نیست و واقعا پشیمان نشده.
  • محسن IR ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    1 0
    خب الان چون پسر خودش بوده اعدام هم نمیشه. 4 ماه دیگه ام که ازاده.. قنشگ از حرفاش میشه فهمید طرف کم داره ..حالا همچین احمقی که بچه خودش رحم نکرده به دلایل واحی رو ازاد میکنن میزنن 4 نفر دیگه ام بیچاره میکنه بعد تازه میخوان اعدامش کنن
  • زیبا احمدپور US ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    0 0
    طلاق خیلی بده ترس از طلاق و دوست پسر قبلی خیانت و غیره
  • IR ۲۱:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    0 0
    چرا اینقدر قتل کودکان افزایش یافته؟ شاید مسئولان فکرشون جای دیگری هست
  • زیبا احمدپور US ۲۱:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    0 0
    خدا صبر بده
  • زیبا احمدپور US ۲۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
    0 0
    دل شکستن و طلاق خیلی بده. خدا دل کسی رو شکسته تحمل نمیکنه. تاوان بدی داره
  • IR ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۷
    3 0
    توحش دیگر حد و حدودی نمی شناسد. وضع هولناک معیشتی مردم و اختلاس پایان نا پذیر توسط خداوندان مقام و متعاقبا بیکاری و گرانی وحشتناک پایانی ندارد. با هر عطسه یک دلقک آمریکائی گرانی بدتر می شود. البته در سرزمین وحشت به بچه ها نوباوه تجاوز میکنند و میکشند یاد زمانی بخیر که ایرانیها مسلمان و شیعه علی بودند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس