کد خبر 5892
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۸:۴۳

به بهانه‌ي ديدار دانشگاهيان با معظم‌له به سراغ رئيس اين پژوهشکده، دکتر گورابي رفتيم تا از روند تأسيس رويان و حمايت‌هاي رهبري برايمان بگويد.

به گزارش مشرق به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمي سيدعلي خامنه‌اي (مد‌ظله‌العالي)،چندين سال است که در ماه رمضان، اساتيد، نخبگان و دانشجويان کشورمان مهمان سفره‌ي افطاري رهبر انقلاب هستند؛ ديدارهايي صميمي، پرحاشيه و صريح که نخبگان در آن به بيان انتقادات، پيشنهادها و درد دل‌هاي خود مي‌پردازند. اما رهبر انقلاب در تمام اين ديدارها يک تکليف مهم و حياتي را گوشزد مي‌کنند؛ جهاد علمي و تلاش براي ارتقاء سطح علمي جمهوري اسلامي ايران. يکي از رويش‌هاي علمي انقلاب اسلامي، پژوهشکده‌ي رويان است که با همت مرحوم دکتر کاظمي و همکاران و نيز حمايت‌ها و پيگيري‌هاي رهبر انقلاب به ثمر نشست: «من نشانه‌‏هاى يک حرکت درست را در اين کار احساس کردم؛ لذا گفتم من در حد مقدورِ خودم در خدمت اين کار و پشتيبانى اين کار قرار ميگيرم. هرچه زمان گذشت، آن ظن اوّلى تقويت شد؛ تکذيب نشد...»
به بهانه‌ي ديدار دانشگاهيان با معظم‌له به سراغ رئيس اين پژوهشکده، دکتر گورابي رفتيم تا از روند تأسيس رويان و حمايت‌هاي رهبري برايمان بگويد.
بخشي از اين گفتار را از اينجا بشنويد:
از زماني که انگيزه‌ي تشکيل «رويان» در ميان چند دانشجوي جهاد دانشگاهي شکل گرفت، به روش‌هاي مختلف و با وجود مشکلات فراوان، سعي کرديم ملزومات و امکانات کار را فراهم کنيم. نهايتاً مقدمات اوليه و لوازم اصلي که فراهم شد، مسئله‌ي ساختمان مطرح شد. هرچقدر فکر کرديم که به چه طريقي مي‌توانيم مشکل مکان را حل کنيم، به نتيجه‌اي نرسيديم. مکان نسبتاً وسيعي براي اين کار لازم بود که بايد شرايط خاصي هم مي‌داشت. پس از بحث و بررسي‌هاي فراوان، تنها فکري که به نظرمان رسيد، همان دوست مشترک مرحوم دکتر کاظمي و رهبر معظم انقلاب بود. ايشان موضوع را به نحوي به رهبر معظم انقلاب منتقل کرد و گفت که اين جوانان مي‌خواهند اين کار را در جهاد دانشگاهي انجام بدهند و امکاناتي در اختيارشان نيست.
نهايتاً رهبر معظم انقلاب بنياد مستضعفان را موظف کردند که مکاني را در اختيار اين مجموعه قرار دهد. همچنين ايشان سؤال کرده بودند که چقدر کمک مالي مي‌خواهيد؟ ما هم مبلغ شش ميليون تومان را اعلام کرديم و با کمک ايشان کار را شروع کرديم. وقتي معاونت وقت محرومان بنياد مستضعفان دستور مستقيم آقا را مشاهده کرد، کمک‌هاي بسياري کرد. البته با توجه به اين‌که آن معاونت هم شناختي از کار نداشت، شرط کرد که اگر ديديم ظرف يک سال به نتيجه‌اي نرسيديم و درجا مي‌زنيم، بايد ساختمان را تخليه کنيم.
افتتاح رويان
نهايتاً خرداد سال 1370 با هر مشکلي که بود و با همه‌ي سختي‌ها، ساختمان مجهز شد و وزير بهداشت آن زمان، آقاي دکتر ملک‌زاده مجموعه را افتتاح کرد. همه چيز حياط آن ساختمان را ما خودمان ساخته بوديم. يک چهارديواري در يک طرف حياط با موزاييک و نبشي ساخته بوديم و به گروه پژوهش اختصاص داديم. لذا توانستيم از فضاي ساختمان خيلي بيشتر استفاده کنيم. آخر هم پول داديم و آن ساختمان را خريديم و آن طور نبود که به ما هديه داده شود.
چيزي که باعث شد آن‌موقع و به واسطه‌ي آن، رويان با انرژي پيش برود، اين بود که فهميديم رهبري کشور به‌خوبي متوجه کاري هستند که جمعي از دانشجويان مي‌کنند. يعني در کشور و در اين حد بالا به يک عده جوان‌ اطمينان مي‌کنند و مي‌گويند که «شما مي‌توانيد اين کار را انجام دهيد.»
وقتي در همان سال‌ها اولين موفقيت‌ها حاصل شد، زماني‌ که خدمت رهبري رسيدند، ايشان تصريح کرده بودند که «من مي‌دانستم که شما موفق مي‌شويد و اين موفقيت براي کشور خوب است. خوبي‌اش اين است که به دست شما انجام شده و کساني هم اين کار را انجام دادند که روي آن تأکيد داشتند.»
اين انرژي که رهبري به مجموعه‌ي جوان ما مي‌دادند، خيلي مهم بود. حتي اين بيت معروف را که «باش تا صبح دولتت بدمد/کاين هنوز از نتايج سحر است» در آن جلسه خوانده بودند و تأکيد کرده بودند که: «اين هنوز اول کارتان هست؛ بنابراين افق را خيلي وسيع‌تر ببينيد. شما با اين روحيه‌اي که داريد و با اين کار حتماً مي‌توانيد موفقيت‌هاي بيشتري کسب کنيد.» اين واقعاً موجب دلگرمي ما بود.
استفتاء
در دي ماه سال 1381 توضيحاتي در مورد سلول‌هاي بنيادي، کاربردهايش و شبيه‌سازي و غيره خدمت ايشان ارائه کرديم. موارد استفاده را توضيح داديم و کسب اجازه کرديم تا وارد اين عرصه بشويم. مي‌دانيد که سلول‌هاي بنيادي جنيني يک طرفش جنين انسان هست که بايد از جنين انسان استفاده بشود. بايد جنين انسان از بين برود تا سلول‌هاي بنيادي ساخته شود.
رهبر انقلاب: من نشانه‏هاى يک حرکت درست را در اين کار احساس کردم؛ لذا گفتم من در حد مقدورِ خودم در خدمت اين کار و پشتيبانى اين کار قرار ميگيرم. هرچه زمان گذشت، آن ظن اوّلى تقويت شد؛ تکذيب نشد. [متن کامل‌]
بنابراين با توجه به نظرات اخلاقي و مذهبي متفاوت در اين زمينه در دنيا بايد سؤال مي‌شد که آيا ما مجاز هستيم در اين زمينه جنين‌هاي بلااستفاده را از بين ببريم و اين سلول‌ها را به دست بياوريم؟ ايشان گفتند که «به اين دوستان بگوييد با همت و پشتکار هدف‌هاي بزرگ اين تحقيقات را دنبال کنند و اين ثروت هنگفت انساني را براي خود و کشور محقق نمايند.» البته يک جمله‌ي ديگر هم گفتند که «بايد مواظب باشند که ساختن قطعات يدکي انسان به ساختن خود انسان منتهي نشود.» يعني به‌نوعي شبيه‌سازي انسان را اين‌جا منع کردند. اين چيزي بود که زنده‌ياد دکتر کاظمي مدارکي برايش پيدا کرده بود و ايشان هم اين پاسخ را داده بودند که فقط به اين شکل مي‌توانيد وارد اين کار تحقيقاتي شويم.
بازديد از رويان
در زمان حيات دکتر کاظمي، هر از گاهي ملاقاتي صورت مي‌گرفت تا انرژي و روحيه‌اي تازه بگيريم. واقعاً دکتر وقتي به ملاقات آقا مي‌رفت و مي‌آمد، يک انرژي غير قابل مهار مي‌گرفت. البته بايد تصريح کنم که گزارش مستمري هم در اين مدت خدمت آقا ارائه مي‌شد، چرا که دکتر کاظمي هميشه مي‌گفت آقا دوست دارند يک بازديدي از رويان داشته باشند و هميشه دوست داشتيم اين مسئله اتفاق بيفتد که متأسفانه در زمان حيات مرحوم دکتر کاظمي به وقوع نپيوست.
ما سعي کرديم کارهاي نيمه‌کاره را به انجام برسانيم. خوشبختانه اين امر با پايان کار ساختمان‌ فعلي‌مان هم‌زمان شد. دقيقاً تير ماه 1386 زماني‌ که داشتيم به اين ساختمان جابه‌جا مي‌شديم، آقا لطف کردند و در همان ابتدا تشريف آوردند. در آن زمان ما در حين اسباب‌کشي بوديم. براي جابه‌جايي، يک سري از کارهايمان را سرعت داده بوديم. نهايتاً روز 25 تيرماه بود که اين بازديد صورت گرفت.
بازديد ايشان بسيار موشکافانه و به مثابه يک محقق کهنه‌کار بود. البته اين مسئله سابقه داشت. اولين بار هم که براي ارائه‌ي گزارش در مورد همين سلول‌هاي بنيادي براي به محضرشان رفتيم، وقتي توضيحات اساتيد و محققان رويان در مورد سلول‌هاي بنيادي با نمايش اسلايد انجام گرفت، آقا از همراهانشان که چند پزشک بودند، پرسيدند که شما سؤالي نداريد؟ آنها سؤالي نداشتند. بعد خودشان شروع کردند به پرسيدن سؤالاتي واقعاً اساسي و بنيادين.
در زمان حيات دکتر کاظمي، هر از گاهي ملاقاتي صورت مي‌گرفت تا انرژي و روحيه‌اي تازه بگيريم. واقعاً دکتر وقتي به ملاقات آقا مي‌رفت و مي‌آمد، يک انرژي غير قابل مهار مي‌گرفت.
در آن بازديد هم همين‌طور بود. در هر بخشي که حضور پيدا مي‌کردند، از جنبه‌هاي مختلف سؤالاتي مطرح مي‌کردند. بعضي جاها از ديدگاه علمي که موضوع چه هست و ... راجع به هر موضوع موشکافانه سؤال مي‌کردند. گاهي احساس مي‌کرديم که احياناً ايشان به لحاظ اين‌که مرجع هستند و مي‌خواهند راجع به يک موضوعي اظهار نظر کنند يا فتوايي بدهند، سؤالاتي در زمينه‌هايي مانند رحم اجاره‌اي پرسيدند يا در مورد رحم جايگزيني که در کلوني حيوان استفاده شده و نيز در مورد تأثيراتش بر حيواني که به دنيا مي‌آيد، ارتباطاتي که وجود دارد، وجود يا عدم وجود ارتباطات روحي عاطفي، ارتباطات ژنتيکي که اتفاق مي‌افتد و يک سري سؤال‌هايي به اين شکل. احساس مي‌شد ايشان مي‌خواهند در مورد جايگزيني و رابطه‌ي فرزندي که به دنيا مي‌آيد با اين مادر اظهار نظر کنند.
اغلب سؤال‌هايي که مطرح کردند، بسيار موشکافانه بود. ما سال پيش، قبل از اين‌که براي گزارش "حيوان ترنس‌ژن" به محضرشان برويم، مطابق معمول و پيش از ملاقات، يک گزارش کارشناسي فرستاديم. معمولاً وقتي گزارش کارشناسي در اين سيستم‌هاي اداري مي‌افتد، خيلي روي آن دقت نمي‌شود و شايد بعضاً خوانده هم ‌نشود، ولي وقتي خدمت ايشان رسيديم، ديديم تمام مطالب را بادقت خوانده‌ بودند، به‌طوري که مي‌دانستند ما در آن نوشته‌ايم که ايران چندمين کشور است که در اين زمينه کار مي‌کند و تاکنون در چه زمينه‌هايي به نتيجه رسيده است. حتي آقا پرسيدند که اگر مثلاً پروتئيني که حاصل اين ژن خاص است و وارد بدن اين حيوان شده، يک پروتئين انعقادي است؟ بايد خونش منعقد بشود؟ يک سؤالاتي که نشان‌دهنده‌ي دقت نظر ايشان در اين زمينه‌ها بود. نظم و ترتيب اداري و تشکيلاتي که ايشان دارد، از مواردي است که همه بايد از آن درس بگيريم؛ اين‌که يک گزارش کارشناسي را بخوانند و بعد در جلسه حضور يابند.
مردم نتايج را زودتر ببينند
در سال 1383 دوستان دوباره خدمت آقا رسيدند و توضيحاتي درباره‌ي کارها دادند. رهبر انقلاب تأکيد کردند که کاري کنيد تا نتايج اين تحقيقات سريع‌تر در دسترس مردم قرار بگيرد. يعني تا زماني که تحقيقات ما براي مردم ملموس نشده، راضي نيستند. درست است که بعضي بخش‌ها به‌صورت پايه است و پايه‌ي علم را قوي کرده و مرزهاي دانش را گسترش مي‌دهد، ولي يک بخشي از آن را بايد حتماً به‌نوعي به کاربرد برسانيم. مردم زماني رضايت خواهند داشت که نتيجه را ببينند و بدانند اين هزينه‌اي که شده، در زندگي‌شان تأثير مثبتي گذاشته است.
سال‌هاي اخير هم بحثي را در پيام نوروزي‌شان داشتند که حتماً مردم به‌گونه‌اي شهد شيرين اين دستاوردهاي پژوهشي را بچشند. قبل از آن هم ما اين موارد را از ايشان شنيده بوديم که بايد اين‌طور عمل شود. به همين خاطر ما اين را مد نظر قرار داديم که علم و کاربرد علم دوشادوش هم جلو برود و به ترتيبي باشد که خواسته‌ي ايشان برآورده شود.
بهترين خاطره
اولين بار پس از مسئوليتم و به همراه جمع پنج شش نفره‌اي خدمت ايشان رسيديم. در آن ديدار کمي راجع به مشکلات موجود صحبت کرديم؛ اين‌که بعضي کارها تکراري است. فکر مي‌کرديم بعضي از کارهاي تحقيقاتي که قبلاً در رويان انجام شده، در دانشگاه‌ها يا در سطح دنيا تکرار مي‌شود و ما ابزار و امکانات دانشگاه‌ها را نداشتيم و گلايه‌هاي اين‌چنيني مي‌کرديم. ايشان اما با ديد خوبي که دارند، گفتند که «فکر نکنيد که کار تکراري است. اين‌ها باز شروع کار است و مملکت ما اين‌قدر در زمينه‌هاي مختلف عقب نگه‌داشته شده که اين کارهاي تکراري هم مي‌تواند به‌نوعي مفيد و مؤثر واقع شود براي انجام کارها و براي مراحل بعد.» هشدار دادند که بايد باز دست روي زانوي خودتان بزنيد و از جا بلند شويد. دنبال اين‌ نباشيد که چرا اين دانشگاه اين کار را نکرد. چرا آن کار را نکرد. کار بايد با همان تلاش زمان دکتر کاظمي و به همان شکل ادامه پيدا کند و جلو برود؛ با همان همت خاصي که بود. اين جلسه خيلي به ما انرژي داد و ياد و راه دکتر کاظمي را زنده کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس