مشرق-
نيم فصل اول براي پرسپوليس شيرين و رضايتبخش بود. اينكه در حضور مدعياني چون استقلال، سپاهان، تراكتورسازي، فولاد و ... با يك تيم متحول و «جوان» شده بدرخشي و جايگاه مناسبي را در جدول از آن خود كني، به واقع ارزشمند است. پرسپوليس علي دايي به واسطه اين موفقيت شايسته تقدير است؛ اما يادمان باشد در فوتبال حفظ جايگاه مطلوب از كسب آن سختتر است. اين را همه ميدانند كه حكايت نيمفصل دوم با دور رفت ليگ كاملا فرق دارد.
شايد اين را برايتان تعريف كرده باشيم؛ اما بد نيست بازگويش كنيم. محمود ياوري فصل قبل به يكي از همكارانمان ميگفت نيم فصل اول بهترين زمان ممكن براي اندوختن امتياز است. او عنوان ميكرد تيمهايي مثل ما (فجر سپاسي) زماني كه مدعيان درگير فصل نقل و انتقالاتند، در آرامش كامل و خيلي زود تمريناتشان را آغاز كرده و با آمادگي مطلوب بدني و فني پاي به مسابقات ميگذارند. اين مورد با ناآمادگي اكثر تيمها همزمان ميگردد و تا ميآيند خودشان را جمع و جور كنند، آنقدر امتياز جمع كردهايم كه خيالمان از بابت نيفتادن در انتهاي فصل راحت باشد.
قصد بيارزش كردن اندوختهها و تلاش هاي پرسپوليس را نداريم؛ اما قسمتي از واقعيت حال حاضر اين تيم به شروع زودهنگام تمرينات پيش از فصلش برميگردد؛ جايي كه خيليها درگير مسائل ديگر بودند اما سرخپوشان در رامسر، تهران، اردبيل و ... تمرينات اصولي و منظمي را پشت سر گذاشتند. اين مهم اما در نيم فصل دوم تنها عامل تعيينكننده نيست.
در دور برگشت نه استقلال، استقلال هفتههاي اخير است، نه سپاهاني كه يك جام را از دست داده مثل نيمفصل اول بيتفاوت و كماثر ظاهر ميگردد. تراكتور نيز جان گرفته و ديگر مثل 9، 10 هفته نخست روي نمودار سينوسي گام برنميدارد. فولاد و نفت هم هستند؛ با حداكثر انگيزه و توان. پرسپوليس با تراكتور و فولاد در زمينشان بازي دارد. ضمن اينكه داماش، گسترش، ملوان، مس، فجر سپاسي و استقلال خوزستان نيز در خارج از تهران ميزبان علي دايي و شاگردانش هستند. بيشتر اين رقبا هم محتملا در نيم فصل دوم براي ليگ برتري ماندن و فرار از منطقه خطر به ميدان ميآيند و تراكتور و فولاد نيز به هر دري خواهند زد تا در خانه فينال هاي 6 امتيازي با رقيب سرخپوششان را به نفع خود به پايان برسانند. در تهران هم بازي با امثال استقلال، سپاهان، نفت، سايپا، راهآهن، صبا و ذوبآهن ميماند كه شرايطشان با بازي هاي دور رفت كاملا متفاوت است.
پرسپوليس در نيم فصل اول از بازي هاي خارج خانه طرفي نبست؛ اما در ديدارهاي خانگي ركورد زد. اين تيم حالا 8 پيكار خارج از خانه را پيش روي خود ميبيند؛ آن هم كاملا خارج از تهران. روي خارج از تهران تأكيد ميكنيم چون بايد قبول كرد بازي در عضدي رشت، تختي انزلي، تختي اهواز، يادگار امام تبريز، باهنر كرمان و حافظيه شيراز ديگر مثل تقابل با نفت، راهآهن و سايپا در تختي تهران و انقلاب كرج هم نيست و به معناي واقعي شرايط "ميهمان" بودن را براي پرسپوليس مهيا ميكند.
نكته ديگر به تحركات دايي در فصل نقل و انتقالات پيش رو برميگردد. يادمان باشد در نيم فصل دوم بيش از دور رفت اثرات حضور بازيكنان بزرگ و باتجربه مشخص ميشود. ضمن احترام به نفراتي چون صادقيان، عاليشاه، كفشگري، حقيقي و... بايد اعتراف كرد كمتجربگي ميتواند دردسرساز شود؛ به ويژه در كوران مسابقات و فينال هايي كه حكم مرگ و زندگي را دارند. امثال كريمي و انصاريفرد از اين تيم رفتهاند و شنيده ميشود در نيمفصل غلامرضا رضايي و احتمالا محمد نوري هم از پرسپوليس جدا خواهند شد. اينكه امثال مسلمان قرار است پرسپوليسي شوند، خبر خوبي براي هواداران اين تيم به شمار ميرود؛ اما آيا دايي "باتجربه" فكر اين را كرده كه تيمش در نيمفصل دوم علاوه بر قدرت و انگيزه جواني، به تجربه و پختگي نياز مبرم دارد؟ تجربه به ما ميگويد اين پرسپوليس در دور برگشت بيش از آنچه تصور ميشود در معرض خطر است. بيشتر نيز ادامه نميدهيم چون دوست نداريم به چيزي متهم شويم ...
حامد فرضعلی بیگ
کد خبر 263030
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۴
- ۱۶ نظر
- چاپ

آيا دايي "باتجربه" فكر اين را كرده كه تيمش در نيمفصل دوم علاوه بر قدرت و انگيزه جواني، به تجربه و پختگي نياز مبرم دارد؟ تجربه به ما ميگويد اين پرسپوليس در دور برگشت بيش از آنچه تصور ميشود در معرض خطر است.