به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات رسانه های بین المللی به نقل از مؤسسه تحقیقاتی ابزرور (ORF) نوشت:
مؤسسه تحقیقاتی ابزرور در تحلیلی، عملکرد نظامی روسیه در اوکراین را در سه فاز بررسی میکند: «اهداف محدود» (۲۰۱۴)، «تلاش برای جنگ برقآسا» (۲۰۲۲) و «جنگ فرسایشی» (کنونی). این گزارش خاطرنشان میکند که پیشروی روسیه در دونباس علیرغم حفظ ابتکار عمل، «کند و تدریجی» باقی مانده و این مسیر با «ترجیح دیرینه روسیه برای جنگ فرسایشی به جای شکستهای قاطع میدانی» سازگار است. نویسنده شکست بلیتزکریگ روسیه را به عواملی مانند «شبکه ارتباطی انعطافپذیر اوکراین با پشتیبانی استارلینک»، «اقدامات سایبری ناتو» و «عدم استفاده کامل روسیه از برتری هوایی خود» نسبت میدهد و نتیجه میگیرد که جنگ اکنون به «یک نبرد فرسایشی» تبدیل شده است
چکیده راهبردی:
روسیه تنها پیشرفت محدودی در تهاجم خود برای تسلط بر منطقه دونباس داشته است. ارزیابی کارزار نظامی روسیه در اوکراین از ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۵، الگویی همسو با ترجیح دیرینه این کشور برای جنگ فرسایشی نشان میدهد. این تحلیل کارزار روسیه را در سه گام بررسی میکند: گام نخست (اهداف محدود)، گام دوم (تلاش برای جنگ برقآسا) و گام سوم (جنگ فرسایشی).
زمانی که روسیه در سال ۲۰۱۴ کریمه و بخشهایی از دونتسک و لوهانسک را تصرف کرد، با پایداری کمی از نیروهای اوکراینی روبرو شد. راهبرد اهداف محدود روسیه کارآمد بود زیرا پدافندهای اوکراین سست یا نابود شده بود و زمینه الحاق سریع آن سرزمینها را فراهم کرد. پدافندهای اوکراین برای جلوگیری از تصرف زمینی روسیه در کریمه و دونباس بسیار ناتوان بود.
مسکو اکنون پشتیبان این سرزمینهاست که با یک اصل کلیدی راهبرد اهداف محدود همسو است: مهاجم نقش پدافندگر را میگیرد. کوشش روسیه برای یک جنگ برقآسا برای واداشتن اوکراین به تسلیم، از نظر قصد درست بود ولی اجرا و طراحی نادرستی داشت. روسها میخواستند با بهرهگیری از نیروهای ویژه و حملههای رایانهای، کیف را به زانو درآورند. قصد تصرف سریع کیف با حمله به سامانه فرماندهی و کنترل شاید در راستای وادار کردن دولت زلنسکی به تسلیم، خردمندانه میبود. ولی روسها در نظر نگرفتند که اوکراین شبکه پیوندی خود را چابکتر ساخته است. تصمیم ایلان ماسک برای گسترش سرویس اینترنت ماهوارهای استارلینک که به هزاران پایانه زمینی پیوند خورده بود، برای پدافند اوکراین در برابر جنگ رایانهای و الکترونیکی روسیه بسیار کارساز بود.
واکنش ناتو به رهبری آمریکا به حملههای رایانهای روسیه برای خنثی کردن پیوند میان رهبری مرکزی اوکراین و فرماندهان نظامی در میدان، به گونه چشمگیری جنگ برقآسای مورد نظر مسکو را ناکام گذاشت.
نیروهای اوکراینی در گامهای نخست جنگ، راهبرد پدافند در ژرفا را دنبال کردند که شامل واگذاری بخشی از زمین ولی وادار کردن دشمن به جنگ با پدافندهای از پیش آماده بود. آنها پدافندهای استواری در پیرامون شهرهای کلیدی مانند خارکف برپا کردند. دوم، دادوستد جرم با سرعت برای راهبرد جنگ برقآسا بنیادین است. نیروهای زمینی روسیه در راستای چندین محور حمله کردند و کوشیدند کیف را بگیرند، ولی بیش از اندازه به نیروهای زمینی و توپخانه تکیه داشتند. برنامهریزان نظامی روسیه از به کارگیری کامل نیروی هوایی این کشور در آغاز حمله خودداری کردند. نیروی هوایی روسیه نه پیشینه و نه رهنمودهای راهبردی در سرکوب پدافندهای هوایی دشمن داشت و این به برنامهریزی سست و ناکامی در دستیابی به برتری هوایی انجامید.
پس از ناکامی در دستیابی به پیروزی سریع از راه یک جنگ برقآسا، روسیه به راهبرد آشنای جنگ فرسایشی روی آورده است. برنامهریزان نظامی روسیه ناچار به جنگ فرسایشی شدند. امروز مسکو خود را درگیر جنگ فرسایشی میبیند، هرچند که روسیه دست کم از ژانویه ۲۰۲۴ آغازگر بوده است.
«آغازگری» به معنای وادار کردن دشمن به پیروی از حرکتهای خود است. این شاید برای برخی پیچیده به نظر برسد، ولی کاملاً با سنت نظامی روسیه همسو است. روسها اکنون دقیقاً همین کار را در برابر دشمن اوکراینی خود انجام میدهند و راهبردی را دنبال میکنند که یک ژنرال آلمانی آن را «راهبرد غلتک بخار» نامید و به گونه کارآمد دشمن را با نبردهای از پیش تنظیمشده فرسایش میدهد. جنگ اکنون به یک نبرد فرسایشی دگرگون شده است. توانمندیهای ناکافی به کارگرفتهشده از سوی روسها، و ناتوانی مسکو در پیشبینی کنش متحدان غربی اوکراین، آنها را به یک جنگ فرسایشی کشانده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.




