سرویس سیاست مشرق- صبح امروز انتشار خبری درباره احضار یکی از فعالان اجتماعی در حوزه حجاب توجه بسیاری را به خود جلب کرده است؛ در این ماجرا برخی مدعی شده بودند که مهری طالبی دارستانی که سابقه برگزاری و هدایت چند تجمع و تحصن غیرقانونی درباره حجاب را در کارنامه دارد، یک روز پس از احضار به دادسرا به دلیل ادعای تألمات روحی و جسمی در بیمارستانی در اطراف زندان اوین مراجعه کرده و بستری‌ شده است.

در این میان منان رئیسی نماینده شهر قم نیز با انتشار روایتی عجیب انگشت اتهام را به‌سوی نهادهای امنیتی و قضایی گرفته و گفته بود که به دلیل احضار دچار سکته شده است.

در بخشی از روایت این نماینده مجلس که گوشه‌هایی از آن در نطق صبحگاهی در پارلمان نیز تکرار شده آمده است:

خانم طالبی دارستانی ساعتی بعد از احضار توسط دادسرای امنیت به دلیل حضور و سخنرانی در تجمع حجاب و عفاف و بازجویی بی‌ادبانه توسط برخی نیروهای امنیتی و قضایی دچار حمله شدید عصبی و سکته شده و اکنون در بیمارستان بستری است. این رفتار در شأن نظام جمهوری اسلامی نیست. در شرایط سخت اقتصادی که برخی افراد معیشت مردم را گروگان گرفته‌اند، چرا به‌جای برخورد با مفسدان، فشار بر چند نیروی انقلابی وارد می‌شود؟ پاسخ خون این شهدا را چگونه می‌دهید؟ این چه وضعیتی است برای مملکت درست کرده‌اید؟ اقدام آقای آخوندی برای آلوده کردن اقلیت درنتیجه عدم رسیدگی به پرونده او است. کوتاهی در رسیدگی به فساد، باعث می‌شود مردم تصور کنند همه نمایندگان مجلس مشکل‌دار هستند.

محمد کرباسی، دبیر ستاد امربه‌معروف و نهی از منکر استان قم نیز با تأیید این خبر در شبکهٔ اجتماعی ویراستی نوشت:

مطلع شدم خانم دکتر طالبی دارستانی دچار حمله عصبی شده، شرایط وخیمی دارند و شدیداً محتاج دعای مؤمنین. در این ایام متعلق به حضرت مادر، برای سلامتی عاجل ایشان دعا کنیم. اتهامات واهی و رفتارهای خارج از چارچوب به‌ظاهر قانونی فلان نهاد، بالاخره کار خودش را کرد! ستاد امربه‌معروف با تمام ظرفیت پیگیر است.

وب‌سایت رجا نیوز نیز در ادامه طراحی خط شعله‌ور کردن این سناریو آن را تاوان امر به معروف خوانده و در یادداشتی تلگرامی نوشته است:

حادثه رخ‌داده برای دختر شهید دارستانی، بیش از یک اتفاق فردی، به نمادی از یک‌رویه نگران‌کننده تبدیل‌شده است؛ رویه‌ای که در آن، جای شاکی و متهم عوض می‌شود و هزینه مطالبه اجرای حکم الهی و قانون، از هزینه قانون‌شکنی به‌مراتب سنگین‌تر می‌شود. این ماجرا زنگ خطری جدی برای مسئولان است تا تکلیف خود را با جریانی که به نظر می‌رسد در حال خالی کردن پشت نیروهای دغدغه‌مند و تضعیف پایه‌های ارزشی نظام است، هرچه سریع‌تر مشخص کنند، پیش از آنکه دیر شود و این بی‌تفاوتی، بدنه مؤمن و انقلابی جامعه را به‌کلی ناامید سازد.

در این پروژه طراحان در تدارک آن بودند که با پرونده‌سازی در حوزه پزشکی هزینه برخورد با عوامل دوقطبی ساز را بالابرده تا جایی که نهادهای انقلابی از دست گذاشتن روی این سوژه‌های ضدامنیت ملی خودداری کنند.

البته این خط سیر عجیب که باهدف دوقطبی کردن و وایرال سازی این فعالان اجتماعی بالاآمده و با تضعیف، تهدید و تضعیف نهاد امنیتی و قضایی باهدف جلوه دادن مهری دارستانی به یک مهسا امینی جانمایی شده بود خیلی زود پرده از واقعیت آن برداشته است، مرکز رسانه قوه قضاییه با تشریح دقیق جزئیات این ماجرا نوشته است:

چندی پیش شکایتی از سوی حراست تعدادی از نهادها مطرح می‌شود پرونده با ورود به عدلیه به یکی از ضابطان قضایی ارجاع شده و دستگاه نظارتی تحقیقات خود در این زمینه را آغاز می‌کند.

با تکمیل تحقیقات ابتدایی، ضابط نفراتی ازجمله یکی از فعالان اجتماعی، سیاسی را برای تحقیق به‌عنوان مطلع فراخوانده، اما فرد مورداشاره از حضور نزد ضابط سرباز می‌زند.

با همراهی به‌عمل‌آمده از سوی مقام قضایی تصمیم بر این می‌شود ضابط پرونده تحقیقات خود را در ساختمان دادسرا انجام دهد و فرد یادشده به‌عنوان مطلع به دادسرا فراخوانده می‌شود.

با مراجعه این فعال اجتماعی سیاسی (دارستانی) برای انجام تحقیقات در تاریخ ۱۶ آذرماه که این روند نیز یک ساعت و سی دقیقه به طول می‌انجامد، وی بلافاصله محل دادسرا را ترک کرده یک روز بعد با پای خودش از منزل به بیمارستان مراجعه کرده و اظهار می‌کند مشکلات پزشکی دارد ساعت ۱۴: ۱۱ روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ وی تحت نظر پزشکان قرار می‌گیرد تا علائم وی بررسی‌شده و نتایج آزمایش‌ها مشخص شوند.

باگذشت ساعاتی از تحت نظر بودن وی پس از انجام معاینات و آزمایش‌های لازم پزشکی، پزشکان عنوان می‌کنند وی مشکل بالینی حادی ندارد و حتی در ادامه با انجام بررسی‌های تکمیلی شامل بررسی‌های قلب و عروقی، مغز و اعصاب و ... صحت موارد فوق تأیید گردید.

این گزارش حاکی است مطالب عنوان‌شده در فضای مجازی و از تریبون مجلس در مورد سکته فرد مورداشاره صحت ندارد و با توجه به گزارش‌های تیم پزشکی این فعال سیاسی و اجتماعی سکته قلبی و یا مغزی نداشته است و ازنظر پزشکان پس از اخذ جواب آزمایش‌های تکمیلی لازم بیمار می‌تواند از بیمارستان مرخص گردد، نکته دیگر آن‌که شخصی چون خانم دارستانی بار اولش نیست که به نهاد نظارتی و قضایی احضار شده است و این سطح از شوک استرس تا سطح سکته مغزی برای ایشان کمی غیرمنطقی است، امید است که پرونده پزشکی ایشان منتشرشده تا قابل‌بررسی و تحلیل بیشتر باشد.

نکته جالب‌توجه در گزارش مرکز رسانه قوه قضاییه آن است که خانم دارستانی یک روز پس از احضار به بیمارستان مراجعه کرده و باوجودآنکه منزل ایشان دریکی از استان‌ها اطراف بوده و یکی از بستگانش نیز در محدوده شرق تهران سکونت دارد اما مرکز درمانی در نزدیکی زندان اوین را برای بستری شدن انتخاب کرده است که این موضوع برای فردی که مدعی است حالت اورژانسی دارد و باید خیلی زود از خدمات پزشکی استفاده کند، امری عجیب و قابل‌تأمل است.

هرچند که ماجرای سکته مغزی و داغ کردن آن در صحن مجلس و فضای مجازی فروکش کرده اما بیان چند نکته در شرح این دست حوادث در روزهای اخیر جای بحث و تحلیل دارد.

در حالیکه رژیم اسراییل به‌شدت در پی ایجاد تحرکات خیابانی باهدف زمینه‌سازی برای حمله بعدی است تحرکات مشکوک وسیعی در این جهت داخل کشور آغازشده است. در یک‌طرف گروهک‌های تروریستی چون منافقین و سلطنت‌طلبان به‌طورجدی ایجاد تجمعات درزمینهٔ بنزین و مسائل اقتصادی را تعقیب می‌کنند. در آن‌سو هم‌زمان تحرکات مشکوکی برای خیابانی کردن مسئله حجاب در کشور جریان دارد، بررسی‌ها نشان می‌دهد این تحرکات یکدیگر ارزیابی می‌شود.

واضح است که صحنه‌گردان چنین سناریوهایی روی استدلال‌های هیجانی نیروی انقلابی حساب ویژه بازکرده است؛ اما این بازی نیمه دیگری دارد که ممکن است به‌سوی آشوب‌های کنترل نشده نیز سرریز گردد، در این مرحله قطع زنجیره‌های ناامنی از اهمیت بالایی برخوردار است.

انبوهی از اطلاعات نشان‌دهنده این است که جریانی مشکوک در داخل و حلقه جنگ‌طلبان خارجی به اجماعی رسیده‌اند که هدف نهایی آن پروژه تخریب اقلیم و اتمسفر ایران به امید براندازی سخت است و برای این موضوع تا حد امکان باید وحدت ملی دچار گسست شده و نهادهای انقلابی، امنیتی و نیروهای مسلح تضعیف گردند.

راه‌حل عبور از این وضعیت همان جمله الهی رهبر انقلاب در حفظ «اتحاد مقدس» است، با درک این نکته مصلحت کشور و نظام بر سلایق رجحان دارد. منازعات سیاسی به خیابان علاوه بردمیدن به دوقطبی‌های سیاسی و خط‌کشی‌های اجتماعی فضایی را می‌سازد که از درون آن انسجام عمومی آسیب خواهد دید، بی‌شک در این مرحله حفظ وحدت میان همه ارکان بر سلایق و عقاید برتری دارد.

به این نکته ویژه نیز باید توجه کرد که این دو قطبی‌سازی‌های ایتایی زاویه پنهانی نیز دارد که کمتر به آن توجه شده است، شعارهایی که این روزها برخی علیه قوه قضائیه و نهادهای امنیتی داده‌اند حکایت از فرجام برخی پرونده‌های فساد دارد که تعیین تکلیف آن نوری بر تاریکی انداخته و دست برخی را از سفره فساد دور کرده است که شرح آن نقاب از رخ بسیاری از مدعیان برخواهد داشت!