به گزارش مشرق، داستان زندگی الکسی واخونین قهرمان وزنه‌برداری المپیک پر از رمز و راز است. پدرش در جنگ درگذشت و قهرمان آینده المپیک در کودکی به نرمی استخوان مبتلا شد.

این پسر تا ۴ سالگی نمی‌توانست راه برود و مادرش که از درمان‌های پزشکی ناامید شده بود، به یک شفابخش اسرارآمیز مراجعه کرد.

این درمانگر روشی عجیب را پیشنهاد داد: آرد گندم را به صورت خمیر درآورده و روی بدن پسر بمالد، او را با برگهای (burdock) پیچیده و با گاز استریل باندپیچی کنند و برای مدت کوتاهی در فر داغ قرار دهند و در نهایت، بدن او را با پرمنگنات پتاسیم (ضدعفونی‌کننده قوی) بشویند.

هیچ اطلاعاتی در مورد اینکه آیا این آیین انجام شده است یا خیر، وجود ندارد اما پس از مدتی این کودک شروع به راه رفتن کرد.

پدرش اهل چک بود و در طول جنگ توسط روس‌ها اسیر شد و به سیبری فرستاده شد، جایی که با همسر آینده‌اش آشنا شد و در سال ۱۹۳۵ آنها صاحب یک پسر شدند که تصمیم گرفت راهی رشته وزنه برداری شود و استعدادش خیلی زود نگاه استعدادیابان را به خود جلب کرد.

به موازات تمریناتش، این وزنه‌بردار در معدن کار می‌کرد و تلاش می کرد در المپیک خودش را نشان دهد.

در سال ۱۹۶۳، او اولین عناوین قهرمانی اروپا و جهان خود را کسب کرد و یک سال بعد به بازی‌های المپیک ۱۹۶۴ توکیو رفت. برای کسب مدال طلا، این وزنه‌بردار روس مجبور شد وزنه باورنکردنی ۱۴۲.۵ کیلوگرم را بلند کند. با این حال، پس از اینکه الکسی میله را بالای سر خود محکم کرد، پای چپ خود را نیز بلند کرد تا نشان دهد چقدر قوی و قدرتمند است. پس از آن، حتی کسانی که هرگز به وزنه‌برداری علاقه‌ای نداشتند، فهمیدند که واخونین کیست.

آپارتمان، مهمانی‌ها و جشن و سرور

با این حال، شهرت برای او بیش از حد بود و واخونین نتوانست زندگی خود را به خوبی مدیریت کند. پس از بازگشت به خانه، به الکسی آپارتمانی در مرکز شهر روستوف داده شد و او دیگر نتوانست مثل قبل باشد.

واخونین اسیر مشروبات الکلی شد و زندگی ورزشی او کم کم به پایان رسید. این وزنه‌بردار پس از آن نتایج درخشان، رو به افول گذاشت و تمام تلاش‌های مربیانش بی‌نتیجه ماند. پس از رسوایی‌های متعدد، او از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد.

کندن قبر

پس از پایان دوران حرفه‌ای‌اش، الکسی به عنوان مربی کار کرد، به معدن بازگشت اما به دلیل مشکل قدیمی‌اش با الکل از همه جا اخراج شد. در مقطعی، این وزنه‌بردار که زمانی بهترین وزنه‌بردار جهان بود، حتی به صورت سفارشی قبر هم می‌کند اما از آنجا هم اخراج شد!

پایان زندگی این ورزشکار غم‌انگیز بود: همسرش تمام پس‌انداز او را برداشت و با پسر کوچکشان رفت، در حالی که پسر بزرگش پیش پدرش ماند و رفیق مشروب‌خوری او شد. در ۱ سپتامبر ۱۹۹۳ این دو با هم مشاجره شدیدی داشتند و پسر با چاقو به سینه پدرش ضربه زد و او را کشت تا الکل سرنوشت عجیبی را برای اعجوبه وزنه‌برداری روسیه رقم بزند.