کد خبر 988674
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۸

مهم‌ترین نقش یک زن، مادری و همسری و در کنار آن، نقش اجتماعی است. بر اساس این موضوع، نیاز است که سیاست‌گذاری‌های حوزة خانواده تغییر کند؛ اما عملکرد مسئولین از اهمال در انجام وظایف خبر می‌دهد.

به گزارش مشرق، خانواده کوچک‌ترین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی است. به‌صورتی که تعالی این نهاد، تعالی جامعه و تزلزل آن، تزلزل جامعه را نتیجه می‌دهد. زن و مرد در خانواده نقش محوری دارند. زن، مدیر داخلی خانواده محسوب می‌شود و سیاست‌های حوزه‌ی خانواده باید درصدد تقویت این نقش برآید؛ اما زنگ خطر تزلزل خانواده را باید در چه چیزی جست‌وجو کرد؟ یکی از معیارهای سنجش وضعیت خانواده، بررسی آمار ازدواج و طلاق است.

براساس گزارش سالنامه‌های آماری ثبت احوال، فراوانی ازدواج‌ها از سال 90 تا 97، حدود 35 درصد کاهش داشته است.  در کنار این مسئله، آمار طلاق افزایش داشته است. این آمار نشان می‌دهد که سیاست‌های حوزه‌ی خانواده باید مورد اصلاح قرار گیرد؛ اما باید بررسی کرد که نهادهای مربوط به خانواده در این راستا چه عملکردی داشته‌اند و عملکرد صحیح چیست؟

بررسی یک نگاه متعالی: زنان، فراتر از نیمی از جامعه

این عبارت از کیفیت مطلوب اثرگذاری زنان به عنوان نیمی از جامعه سخن می‌گوید. اسلام بر نقش مادری و همسری زنان بسیار تاکید کرده اما صرفا بر این نقش تاکید نکرده‌است. نقش مهم دیگر زنان، نقش اجتماعی اوست. اسلام کسب درآمد را وظیفه‌ی زن قرار نداده تا بتواند نقش مادری، همسری و اجتماعی خود را ایفا کند.

بنا به فرموده‌ی بزرگان دین، کسی که بخواهد به بی‌اعتنایی به یکی از این نقش‌ها تشویق کند، خیانت کرده‌است. در اسلام حق فعالیت اقتصادی به زن داده شده است؛ اما با پررنگ کردن تنها نقش اشتغال، کمرنگ کردن نقش‌های اصلی آن‌ها و محدود کردن آن‌ها به ادارات و انجام کارهای روتین برای کسب درآمد مخالف است؛ زیرا این مسئله اثرگذاری عمیق زنان بر جامعه را نادیده می‌گیرد.

نگاه اسلامی اشتغال زنان را تنها بخش بسیار کوچکی از استعداد آن‌ها می‌داند. پس اسلام فی‌نفسه با اشتغال زنان مخالف نیست و حتی در مواردی آن را ضروری می‌داند؛ مانند معلم، پرستار و پزشک زن. نکته‌ی مهم این است که نقش مادری و همسری با سایر فعالیت‌ها تحت‌الشعاع قرار نگیرد. امر واضح این است که ساختارهای کشور بر اساس همین نگاه متعالی به زن باید اصلاح شود.

نگاهی به جایگاه نقش مادری در نگاه سیاست‌گذاران این حوزه

با توجه به تغییر ساختار سنی جمعیت و کاهش سهم گروه جوانان از این ساختار و ایجاد بحران جمعیت، از مسئولین حوزه‌ی زنان و خانواده، سیاست‌های تشویقی-حمایتی در این راستا انتظار می‌رود؛ اما انتظارات تا عملکرد مسئولین، فاصله‌ای عمیق دارد!

سهم گروه‌های سنی از جمعیت کشور در سال‌های مختلف

در عملکرد مسئولین این حوزه، تلاشی برای تسهیل نقش مادری دیده نمی‌شود. از تلاش در راستای افزایش نرخ باروری به ازای هر زن، پیگیری مشکلات مادران شاغل، اصلاح مرخصی‌های زایمان، اصلاح روند میانگین سن مادر شدن و غیره چیزی در میان نیست! بلکه آن‌ها به پیگیری مسائلی مشغول‌اند که شمار بسیار محدودتری از زنان (نسبت به جامعه‌ی مادران) را دربرمی‌گیرد.

مسائلی مانند موتورسواری زنان و ورود آن‌ها به ورزشگاه. مواردی که جزو چند اولویت اول حوزه‌ی زنان هم قرار ندارد؛ اما طبیعتا تلاش برای آن‌ها انرژی کم‌تری لازم دارد و اذهان را به خوبی از مسائل اصلی این حوزه منحرف می‌کند.

در مقابل این عملکرد، اخبار حاصله از برخی کشورها تعجب‌آور است. به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در کشور آلمان سیاست‌های ویژه‌ای برای تقویت بنیان خانواده در نظر گرفته شده‌است. سیاست‌هایی مانند کمک‌هزینه‌ی 300 تا 1800 یورویی به ازای تولد فرزند.  این در حالی است که در ایران، برخی مادرها تهدید به اخراج از کار در صورت تولد فرزند می‌شود و هیچ واکنشی از مسئولین حوزه‌ی زنان و خانواده مشاهده نمی‌شود.

نقش اجتماعی، در کنار نقش مادری

وضعیت فعلی جامعه به نحوی است که اگر یک زن بخواهد فعالیت اجتماعی داشته باشد، غالبا دو راه دارد: یا باید به دنبال ساخت بسترهای جدید و مناسب با نقش مادری خود باشد و یا باید به کارهای تمام وقت مشغول شود. کارهایی که به زن به‌مثابه‌ی یک مادر نگاه نمی‌کنند. این امر در انتها به بازماندن زنان از ایفای نقش خانوادگی و تزلزل خانواده منجر می‌شود.

در حوزه‌ی نقش اجتماعی زنان، کشور به سیاست‌گذاری‌های جدید نیاز دارد. یکی از این سیاست‌گذاری‌ها، ایجاد بسترهای جدید و آزاد از نظر زمانی است. سیاست دیگر، گسترش اشتغال‌های تمام‌وقت، پاره‌وقت، پروژه‌ای و انجام بخشی از کار به صورت دورکاری و درون منزل برای زنان است. البته باید به زنان سرپرست خانوار یا زنانی که تمایل به اشتغال تمام وقت دارند هم توجه کرد.

باید قوانین کسب‌وکار به نحوی اصلاح شود تا تمام زنان بتوانند به‌خوبی به ایفای نقش خانوادگی خود بپردازند؛ اما متاسفانه معاونت امور زنان و خانواده و فراکسیون زنان مجلس، بر یک فرهنگ وارداتی اصرار دارند. فرهنگی که کل نگاهش بحث برابری جنسیتی است و نگاه متعالی اسلامی در آن جایگاهی ندارد.

امید است که در آینده‌ی نزدیک، عملکرد مناسبی از این نهادها مشاهده شود و مطالبات حقیقی زنان، جایی فراتر از یادداشت‌های خبرگزاری و نشریات دانشجویی تشکل‌های اسلامی داشته باشد. جایی در قلب معاونت امور زنان ریاست جهوری و در بطن طرح‌های فراکسیون زنان مجلس.