دوگانه دروغین «مذاکره- جنگ» که این روزها به دفعات از سوی جریان اصلاح طلب مطرح می‌شود در حقیقت نسخه به روز شده دوگانه دروغین «هسته ای-معیشت» است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** آمریکا به دنبال آشتی با ایران است، باید مذاکره را کلید بزنیم!

«فیاض زاهد» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «آمریکا به‌دنبال آن است که با بالابردن سطح تنش ما را وادار به گفت‌وگو کند. استراتژی نهایی آمریکا مصالحه با ایران است و حاضر است برای دستیابی به این هدف، دست به درگیری‌های محدود نظامی با ایران بزند».

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، آمریکا نه به دنبال مصالحه و آشتی با ایران، بلکه در پی «نمایش مذاکره» است. آمریکا به دنبال آن است تا به خیال خام خود با نمایش مذاکره، به دیگر کشورهای جهان این پیام را بدهد که ایران- علیرغم بدعهدی آمریکا در برجام- در نهایت در واکنش به –لاف- گزینه نظامی و جنگ، وادار به مذاکره و تسلیم شد.

طیف اصلاح طلب در نقش بلندگوهای ترامپ در ایران، از یکسو وضعیت اقتصادی غیرقابل قبول فعلی را که ناشی از سوءمدیریت دولت است را نتیجه تحریم‌ها جا زده و از سوی دیگر، با تکرار کلیدواژه سایه جنگ، اینگونه القاء می‌کند که کشور در آستانه جنگ قرار دارد و چاره‌ای جز مذاکره با آمریکا نداریم.

اصلاح طلبان تا پیش از این ترامپ را یک دیوانه مزاحم نامیده و مدعی بودند که بی دستاوردی برجام نتیجه اقدامات ترامپ است. حالا این جماعت که مدعی تسلط به دیپلماسی نیز هست، تاکید دارد که برای بهبود اوضاع باید با آن دیوانه مزاحم که برجام را به هم زد، مذاکره کنیم!

دوگانه دروغین «مذاکره- جنگ» که این روزها به دفعات از سوی جریان اصلاح طلب مطرح می‌شود در حقیقت نسخه به روز شده دوگانه دروغین «هسته ای-معیشت» است. مقامات عالی نظام پیش از این اعلام کرده‌اند که «نه جنگ می‌شود و نه مذاکره می‌کنیم».

اکنون عرصه اصلی جنگ با آمریکا، اقتصاد است. راه پیروزی در این جنگ نیز اهتمام به اقتصاد مقاومتی و تلاش برای رونق تولید است. دستاوردهای ایران در خودکفایی در بنزین نالگوی بسیار مهمی در این خصوص است.

** اروپا در برجام از گفتاردرمانی پا را فراتر نگذاشته است

«علی اکبر فرازی» دیپلمات پیشین در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «واقعیت این است که یک سال پس از خروج امریکا از برجام و قول و قرارهایی که اتحادیه اروپا گذاشت، مشخص شد که اتحادیه اروپا نمی‌خواهد بیش از این توان اجرایی از خود نشان بدهد. به جای این توان اجرایی، اروپا سعی می‌کند با گفتار درمانی موضوع را به نحوی اداره کند تا هم جمهوری اسلامی ایران در برجام باقی بماند و هم یکطرفه از مزایای برجام بهره‌مند شوند».

طیف اصلاح طلب پس از یکسال عهدشکنی اروپا، تازه به حرف منتقدان رسیده و تاکید دارد که اروپا با آمریکا همصداست و هدفش تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مؤلفه‌های قدرت کشورمان است.

در روزهای گذشته «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه گفته بود که اروپا تنها چیزی حدود یک درصد تعهدات خود را انجام داده است.

متاسفانه دولت آقای روحانی در سیاست خارجی دچار یک سرگیجه است. سرگیجه‌ای که هیچگاه توسط دولت مداوا نمی‌شود. در این رویکرد خسارت بار، یک روز گفته می‌شود که آمریکا کدخداست و اروپا آقااجازه است و باید با کدخدا بست. روز دیگر گفته می‌شود که آمریکا مزاحم است و باید با اروپای مستقل بست. یک روز دیگر نیز گفته می‌شود که اروپا مستقل نیست و با امریکا همصداست و عهدشکنی می‌کند!

راه حل اساسی این است که دولت، رویکرد غلط «همه دنیا غرب است» را رها کند. در حال حاضر تنها در یک نمونه، صادرات ۹ میلیارد دلاری ایران به عراق، معادل ۱۰ برابر صادرات ایران به اروپا است.

** ضربه‌ای که حناچی به اصلاح طلبان زد

روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «ضربه حناچی به اصلاح طلبان؟» نوشت: «در ماجرای سیل‌های روزهای نخست سال ۹۸ یکی از چهره‌ها و مسئولینی که به کم کاری شهره شد، استاندار گلستان بود. کسی که در اوج بحران استان در سیل، غیرقابل دسترس بود و بعداً معلوم شد که در خارج از کشور به سر می‌برد. از همان زمان "سید مناف هاشمی" استاندار گلستان به نماد بی تدبیری مسئولین تشبیه شد. نبود استاندار در سیل گلستان شخصاً باعث شد تا جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نقش استاندار را بازی کند. جلسه اضطراری گذاشته و به دلیل فشارهای زیاد افکار عمومی سید مناف هاشمی را عزل کند تا شاید برکناری او اندکی از جو مردمی علیه مسئولین کاسته شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بعدها سید مناف هاشمی، درمان در خارج را بهانه این عدم حضور بیان کرد. در حالیکه وزیر کشور مشکلات خانوادگی را دلیل این سفر بیان کرد. شهرت مناف هاشمی به کم کاری آن هم نزد مردم به این معناست که او شایستگی داشتن سمت‌های بالا و پرمسئولیت را ندارد و منتخب مردم هم نیست. اما اکنون خبر می‌رسد سید مناف هاشمی در حکمی به عنوان مشاور شهردار تهران منصوب شد...بی تردید این انتصاب آن هم با اشاره حناچی به سوابق و تجارب هاشمی، مطمئناً نه فقط به شهرداری بلکه به بدنه اصلاح طلبان هم ضربه خواهد زد.به نظر می‌آید این انتصاب پیروز حناچی، پرحاشیه ترین اقدام شهردار تهران تاکنون بوده است. حناچی چهره‌ای است که بعد از چند شهردار پرحاشیه تهران با درنمایه اصلاح طلبی، سرانجام توانسته بود شهرداری را در این زمینه به ثبات برساند. حال آنکه خود با این انتصاب، خود را وارد حواشی کرده است».

پیروز حناچی- سومین شهردار انتخاب شده توسط شورای شهر اصلاح طلب تهران (آن هم تنها در مدت یکسال و اندی)!-که حالا بیش از پنج ماه است در این مسئولیت قرار گرفته، در نزد افکار عمومی عملکردی جز حضور در برنامه‌های عمومی و نمایشی، افتتاح پروژه‌های مربوط به دوره قالیباف، جلسات دوره‌ای و البته دوچرخه‌سواری نداشته است.