کد خبر 938104
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۶

آیت‌الله مهدوی کنی می‌گوید: «یکی از بحث‌هایی که آقایان در ملاقات با امام مطرح می‌کردند تشکیل حزب بود. قبل از انقلاب، آقای بهشتی پیشنهاد حزب را دادند و قبل از انقلاب، اساسنامه‌ حزب نوشته شد.»

به گزارش مشرق، به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و احساس ضرورت جهت تربیت کادرهای سیاسی و مدیریتی به منظور اداره نظام، حزب جمهوری اسلامی توسط گروهی از روحانیون انقلابی و پیشرو تشکیل شد. ایده تشکیل این حزب قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته بود و پس از پیروزی انقلاب و خصوصاً در سال‌های اولیه، این حزب توانست به عنوان محل همفکری نیروهای سیاسی متعهد و خط امام، خدمات شایانی در اداره‌ امور نظام داشته باشد.

بیشتر بخوانید:

روش برخورد امام با ملی‌گراها در نوفل نوشاتو +عکس

تاسیس حزب جمهوری اسلامی

آیت‌الله مهدوی کنی درباره چگونگی تاسیس حزب جمهوری در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است می‌گوید: «یکی از بحث‌هایی که آقایان در ملاقات با امام مطرح می‌کردند تشکیل حزب بود. قبل از انقلاب، آقای بهشتی پیشنهاد حزب را دادند و قبل از انقلاب، اساسنامه حزب نوشته شد.

در این‌باره به یاد دارم روزی گروهی از علما در منزل ما بودند که بحث حزب مطرح بود. حتی جناب آقای مشکینی و جناب آقای جنتی هم از قم آمده بودند -آن موقع صحبت حزب بود که این آقایان هم باشند- جناب آقای موسوی اردبیلی و عده‌ای دیگر نیز بودند که ابتدائا جلسه در منزل ما تشکیل شد و اساسنامه خوانده و بررسی شد. بعد بنا شد که برای تکمیل بحث جلسه‌ای در منزل یکی از آقایان در خیابان ۱۷ شهریور تشکیل شود .»[۱]

استقبال میلیونی مردم

با تاسیس حزب جمهوری اسلامی، گروه گروه برای عضویت در آن به محل حزب می‌آمدند. چنان که علی جنتی می‌گوید: «در همان روزهای اول انقلاب حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد و اولین بار، محل فعالیت حزب جمهوری اسلامی، کانون توحید بود. بلافاصله برای همکاری با آنها به آنجا رفتم. یک بار هم آقای هاشمی را نزدیک مسجد توحید دیدم. ایشان از ماشین پیاده شد و خیلی با گرمی با من احوالپرسی کرد، چون از زمانی که به لبنان آمده بود تا به آن روز ایشان را ندیده بودم. دفتر حزب بعدها به سرچشمه محل شهادت ۷۲ تن منتقل شد. افراد گروه، گروه می‌آمدند و ثبت نام می‌کردند .»[۲]

محمد هاشمی نیز درباره اقبال گسترده مردمی به حزب جمهوری اسلامی می‌گوید: «بعد از اعلام موجودیت، اولین اقدام حزب ثبت نام و عضوگیری در همه مساجد و مراکز بود. از تشکل‌های تهران و شهرستان‌ها، صنف‌ها و… ثبت نام انجام می‌شد که کانون توحید یکی از آنها بود. به موازات تشکیل حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان توسط آیت‌الله شریعتمداری تشکیل شد. بدین ترتیب در جامعه این گونه تلقی شد که حزب جمهوری اسلامی وابسته به امام است و حزب خلق مسلمان منسوب به آیت‌الله شریعتمداری می‌باشد. بدین ترتیب در جامعه تقابلی به وجود آمد و حزب جمهوری اسلامی با هجوم استقبال مردم مواجه شد. در نهایت ظرف مدت کوتاهی دوازده میلیون نفر در حزب جمهوری اسلامی فرم پر کرده و ثبت نام کردند .»[۳]

تخریب اعضای حزب جمهوری توسط گروه‌های معاند

از همان ابتدا، گروه‌های مخالف، دست به تخریب سران و مؤسسان حزب در سطح جامعه به خصوص دانشگاه‌ها زدند. چنانچه محمد هاشمی می‌گوید: «نحوه برخورد گروه‌های ضدانقلاب و معاند با مؤسسان حزب کار را دشوارتر می‌ساخت. در دوره فعالیت حزب جمهوری اسلامی گروه‌های معاند و حتی ضدانقلاب مانند سازمان منافقین و چریک‌های فدایی و اینگونه گروه‌ها در دانشگاه‌ها خیلی فعال بودند. بنابراین در دانشگاه‌ها اطلاعیه و شعارهای تندی علیه استوانه‌های نظام یعنی آقایان: بهشتی، خامنه‌ای و هاشمی می‌دادند. در واقع آن‌ها این سه نفر را خیلی مورد هدف قرار می‌دادند و این سه به شدت مورد بغض و شایعه قرار گرفتند. تا جایی که امام درباره‌ بهشتی فرمود: «بهشتی مظلوم زیست.»

این سخن امام به این دلیل بود که به مرحوم بهشتی نسبت‌های ناروا، تهمت، دروغ و فحش می‌دادند. آن ایام بیشترین سعی ما این بود که بتوانیم با برنامه‌ریزی تبلیغاتی خود، جلوی این اقدامات را بگیریم. معمولاً بچه‌های داخل حزب حاضر نبودند نسبت ناروا یا دروغ یا تهمت به کسی بدهند و بدون سند و مدرک شایعه پراکنی کنند، چون اخلاق اسلامی و انسانی را در نظر می‌گرفتند. لذا سعی می‌کردند با ترتیب دادن جلسات سخنرانی و یا نوشتن بیانیه‌ها، اتهامات علیه سران حزب را رد کنند. با این حال گروه‌هایی را که اسم بردم خیلی فعال‌تر بودند و در خیابان‌ها راه می‌افتادند و شعار می‌دادند. جوانان وابسته به منافقین مسائل اخلاقی و رفتاری را هم رعایت نمی‌کردند.»

پی‌نوشت‌ها:

۱- خاطرات آیت‌الله محمدرضا مهدی کنی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۸۶

۲- خاطرات علی جنتی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۷۰

۳- خاطرات محمد هاشمی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۸۳

منبع: پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی