تحلیلگران گاردین، نیویورک‌تایمز، آتلانتیک، واشینگتن‌پست و اکونومیست چه نظری در مورد دلایل و پیامدهای خروج آمریکا از برجام دارند؟ برخی موافق و برخی مخالفند.

سرویس جهان مشرق- با قانونی که کنگره آمریکا در زمان انعقاد توافق هسته‌ای وضع کرده و رئیس‌جمهور را موظف به تصمیم‌گیری در مورد ادامه تعلیق تحریم‌های آمریکا، هر سه ماه یک‌بار، کرده است، عملاً در فضای رسانه‌ای جهان، واشینگتن را مسئول اصلی تداوم یا نقض برجام می‌دانند، به ویژه اینکه بسیاری از دولت‌های اروپایی و شرق آسیایی طعم خروج یکجانبه ترامپ از توافقات را در همین یک سال و اندی چشیده‌اند و می‌دانند که حتی بدون هیچ کنش منفی از سوی طرف‌های آمریکا در توافقات، ممکن است رئیس‌جمهور آمریکا ناگهان زیر میز بزند و همه بازی را به هم بریزد.

حالا در چند روز اخیر و با نزدیک شدن به ۱۲ مه که آخرین مهلت تصمیم‌گیری ترامپ برای تمدید تعلیق تحریم‌ها یا عدم آن است، رسانه‌های جریان اصلی که شاید روزی تصور می‌کردند باید به موارد نقض برجام از سوی ایران بپردازند و با تحلیل‌هایشان تهران را از چنین اقدامی بازدارند، تصمیم ترامپ و دلایل و پیامدهای آن را بررسی می‌کنند و پیشنهادهای خود را برای یک تصمیم‌سازی صحیح مبتنی بر تئوری انتخاب عقلانه ارائه می‌دهند.

آنها البته مانند همیشه که زیرکانه طرف غرب را می‌گیرند، معمولاً از تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هسته‌ای به عنوان «نقض برجام» یاد نمی‌کنند، با این توجیه که در متن برجام، غرب صرفاً به تعلیق یا لغو «تحریم‌های مرتبط با پرونده هسته‌ای» متعهد شده و بازگشت تحریم‌ها به دلایل دیگر مانند مسائل موشکی نمی‌تواند از نظر حقوقی «نقض برجام» به شمار آید، چه برسد به «نقض فاحش». اما این سخن زمانی درست است (آن هم تا حدودی) که بازگشت تحریم‌ها به دلیل ایجاد تهدید واقعی از سوی ایران نسبت به آمریکا صورت گیرد، نه بهانه‌گیری آمریکا. در غیر این صورت، نام بردن از موشک یا نفوذ منطقه‌ای صرفاً یک تقلب سیاسی برای توجیه نقض واقعی برجام است. ترامپ از کدام تهدید آشکار از سوی ایران است که حتی متحدان اروپایی آمریکا نیز در توضیح آن لکنت می‌گیرند؟

در این مورد بیشتر بخوانید:

افسر پیشین سیا مطرح کرد: جنگ جعلی آمریکا علیه ایران؛ «ایران هیچ تهدیدی برای منطقه یا آمریکا نیست»

به هر حال رسانه‌های جریان اصلی با توجه به اهمیت این موضوع، تحلیل خود را از دلایل و پیامدهای تصمیم ترامپ ارائه داده‌اند که در اینجا ۵ مورد از آن را مرور می‌کنیم:

اکونومیست: اِعمال مجدد تحریم‌های آمریکا، توافق هسته‌ای را به زامبی تبدیل می‌کند

گزارش پایگاه نشریه اکونومیست از جمله معدود گزارش‌هایی است که بدون ذکر نام نویسنده در این پایگاه و با عبارت «اکونومیست توضیح می‌دهد» در ۲۷ آوریل منتشر شده که این مسأله اهمیت گزارش را بیشتر می‌کند. در واقع این پنشریه آن چنان به تحلیل خود در مورد پیامدهای خروج آمریکا از برجام باور دارد که حاضر است نام خود را و نه نام یک شخص را در بالای گزارش قرار دهد.

اکونومیست با فرض اینکه به قول مکرون رئیس‌جمهور فرانسه، ترامپ به «دلایل داخلی» از توافق هسته‌ای کنار بکشد و تحریم‌های یکجانبه (به ویژه تحریم‌های ثانویه را که شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی را نیز در صورت همکاری با ایران تحریم می‌کند) مجدداً اعمال کند، نمی‌تواند فوراً آنچه ۵ قدرت دیگرِ جهان در انعقادش نقش داشته‌اند را نابود کند، اما «آن را به چیزی شبیه زامبی البته در عرصه دیپلماتیک تبدیل می‌کند».

منظور اکونومیست آن است که چنین اقدامی، برجام را به موجود خطرناک و دیوانه‌ای تبدیل می‌کند که به همه حتی متحدان اروپایی آمریکا نیز صدمه می‌زند و هر کس که در آن بماند را از تمام چرخه اقتصادی غرب، حذف می‌کند. نتیجه این تحلیل اکونومیست آن است که در صورت خروج آمریکا، اروپاییان نیز دیر یا زود مجبور به خروج می‌شوند یا عملاً هیچ همکاری اقتصادی با ایران نخواهند داشت که این همان اعمال مجدد تحریم از سوی اتحادیه اروپا است.

اکونومیست اضافه می‌کند در نیمه جولای نیز موعد تصمیم‌گیری دیگری از سوی ترامپ برای اعمال تحریم‌های کشتیرانی و هواپیمایی است که آن نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

اکونومیست با اشاره به طرح «توافق جدید» از سوی مکرون، آن را در صورت هماهنگی اروپا و آمریکا بهترین سناریو در ماه‌های آتی (البته برای غرب) می‌داند اما احتمال می‌دهد در یک سناریوی دیگر، ترامپ به تعلیق تحریم‌ها ادامه ندهد و تهدید ایران به پایبندنماندن به تعهدات هسته‌ای در صورت اعمال مجدد تحریم‌های آمریکا عملی شود. به نظر اکونومیست این وضعیت ممکن است برخی جریان‌های سیاسی در ایران را حتی به سمت ساخت تسلیحات هسته‌ای سوق دهد.

واشینگتن‌پست: کاخ سفید پیش از اعلام تصمیم به خروج از برجام، قید سه چیز را بزند

جیسون رضائیان که پس از دادگاه‌های جنجالی‌اش در ایران به اتهام جاسوسی، به آمریکا بازگشته و مجدداً در واشینگتن‌پست می‌نویسد، با اذعان به این مطلب آغاز می‌کند که ایران به تمام تعهداتش پایبند مانده ولی ترامپ عزم خود را جزم کرده که با همه میراث اوباما، هر آنچه که مشخصاً به او و تصمیمش ارتباط داشته، درافتد. او اضافه می‌کند آنچه نتایناهو اخیراً در نمایش تلویزیونی‌اش رو کرد، برخلاف تصورش مؤیدی بر لزوم حفظ برجام است.

جیسون همچنین اذعان می‌کند که علی‌رغم پایبندی ایران به تعهداتش، سرمایه‌گذاری خارجی ملموسی در ایران صورت نگرفته، در حالی که این سرمایه‌گذاری‌ها می‌توانست ایران را بیش از پیش به همکاری با قدرت‌های جهانی (یا به قول او تبدیل‌شدن به یک عضو مسئول‌تر و مؤثرتر در جامعه بین‌المللی) تشویق کند.

جیسون می‌نویسد ما در صورت از دست رفتن برجام، سه چیز را از دست می‌دهیم:

۱- ما دیگر نمی‌توانیم از سایت‌های هسته‌ای ایران بازدید و بازرسی کنیم.

۲- طی توافق هسته‌ای کانال ارتباطی مستقیم میان واشینگتن و تهران شکل گرفته و از طریق همین کانال ارتباطی بود که قضیه دستگیری ملوان‌های آمریکایی در خلیج فارس، حل و فصل شد. این کانال‌های ارتباطی و دیدارهایی که در جلسات مختلف شکل می‌گیرد، جزء اولین قربانی‌های خروج ما از برجام خواهد بود که در نتیجه آن، آمریکاییانی که در ایران زندانی هستند یا می‌شوند، به این زودی‌ها به آمریکا تحویل نخواهند شد.

۳- به هم زدن برجام به خاطر فعالیت‌های منطقه‌ای ایران منطقی نیست، زیرا در آن صورت ایران در منطقه بیش از وضعیت کنونی با منافع ما در خواهد افتاد و در این مورد به ویژه باید از درافتادن با مهارت‌های جنگ نامتقارن سپاه پاسداران اجتناب کنیم.

گاردین: خروج آمریکا از برجام، ‌ قدرت میانه‌روها در ایران را تضعیف می‌کند

برخی تحلیل‌های برجامی به ویژه در نشریاتی مانند گاردین که مسائل داخلی ایران را در حوزه‌های مختلف دنبال می‌کنند، پیامدهای ماندن یا نماندن ترامپ در برجام را در عرصه سیاست داخلی ایران جستجو می‌کنند. سعید کمالی دهقان با همین دیدگاه به نگارش تحلیلی در گاردین پیرامون خروج آمریکا از برجام اقدام کرده است.

وی دلیل اصلی خروج آمریکا از برجام را (اگر رخ دهد) تحریک‌های نتانیاهو می‌بیند. به نظر او، نتانیاهو شرایط فعلی را که ترامپ با مشاور جنگ‌طلبش جان بولتون بر سر کار است و از آن سو فرمان عربستان سعودی در دستان بن‌سلمان قرار گرفته، بهترین فرصت برای از بین بردن توافقی می‌داند که اوباما علی‌رغم مخالفت او منعقد کرد. او اکنون می‌توان ایران را به دشمن شماره یک آمریکایی‌ها، اسرائیل و کشورهای سنی‌نشین در جهان عرب تبدیل کند. وی از گزارش خبرنگار هاآرتص نقل می‌کند که نتانیاهو همین تهدیدهای دروغ‌آمیز در مورد دستیابی قریب‌الوقوع ایران به بمب هسته‌ای را بارها در سال‌های ۱۹۹۲، ۱۹۹۳، ۱۹۹۶، ۲۰۰۲ و ۲۰۱۲ میلادی تکرار کرده است.

کمالی دهقان در گاردین می‌نویسد «اگر قرار است کسی شکایت داشته باشد، آن ایران است». ایران نه تنها برخلاف اسرائیل از ۱۹۷۰ میلادی عضو ان‌پی‌تی است، بلکه پس از توافق هسته‌ای عمده سانتریفیوژهای خود را کنار گذاشت و ۹۸% از اورانیوم غنی‌شده خود را از دست داد اما نه تنها هیچ نفع اقتصادی به دست نیاورد، بلکه ورود ایرانیان به آمریکا ممنوع شد و بحران‌های اقتصادی مانند آنچه اخیراً در حوزه ارزی رخ داد، ‌ این کشور را آزرده کرده است.

در چنین شرایطی اگر ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شود، این از نظر ایرانیانی که ۵ سال است به دولت میانه‌روها اعتماد کرده‌اند، یک «خیانت بزرگ» از سوی واشینگتن تلقی می‌شود، مخصوصاً اگر به بهانه فعالیت‌های منطقه‌ای ایران باشد. وی به نقل از ولی نصر در فارن افِرز می‌نویسد حضور ایران در سوریه را می‌توان دفاعِ رو به جلو «forward defence» دانست و «هر چه آشوب و وضعیت تهدیدآمیز در جهان عرب افزایش یابد، ایران بیش از پیش به درگیرشدن در آن مشتاق می‌شود».

 به نظر او چنین اقدامی «شانس میانه‌روها و اصلاح‌طلبان را در آیندهِ قابل پیش‌بینی را نابود می‌کند». این اقدام از سوی ترامپ همان بلایی را بر سر دولت روحانی می‌آورد که نامیدنِ ایران از سوی بوش به عنوان «محور شرارت» بر سر دولت خاتمی آورد.

نیویورک‌تایمز: توافق با ایران از ابتدا یک دروغ بود، اما آمریکا علی‌رغم قدرنشناسی ایران به آن پایبند ماند (!)

در کنار تحلیلگرانی که به ترامپ پیشنهاد می‌دهند در این توافق بماند، برخی پایگاه‌های تحلیلی نیز در این روزها همسو با ترامپ بر سر جنس می‌کوبند و از معایب برجام سخن می رانند. برِت استفنر یکی از آن‌ها است که تحلیل وی را نیویورک‌تایمز منتشر کرده است.

او یادداشت خود را با این جمله آغاز می‌کند که در سال ۲۰۱۵ میلادی جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد «برداشتن تحریم‌ها زمانی رخ می‌دهد که ایران گام‌هایی که مورد توافق قرار گرفت را انجام دهد، از جمله در مورد ابعاد فعالیت نظامی.» او می‌نویسد این اتفاق هیچ‌گاه از سوی ایران رخ نداد اما تحریم‌ها برداشته شد. از آن سو جان کری گفته بود «ما در مورد اینکه ایران در گذشته در یک نقطه مکانی و زمانی چه کرده است، دقیقاً توجیه نشده‌ایم» اما بعداً به کنگره قول داد ایران چنین توضیح مفصلی را ارائه خواهد داد. این هم دومین دروغ بود.

برِت استفنز تحلیلگر نیویورک‌تایمز، وال‌استریبت ژورنال، ان‌بی‌سی و جروزالم‌پست:
ایران قدرِ پایبندی آمریکا به تعهداتش و رفع تحریم‌ها را نمی‌داند.

برِت استفنز مدعی می‌شود حتی اینکه گفته می‌شود ایران به همه توافقاتش عمل کرده، یک دروغ است زیرا امکان بازدید از برخی سایت‌ها داده نشده و پاسخ‌های ایران به بسیاری از پرسش‌ها و دغدغه‌های آژانس انرژی اتمی، ناقص بوده است. وی در ادامه یک خواسته عجیب را مطرح می‌کند: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حفظ اعتبار خودش هم که شده، گزارشی که در سال ۲۰۱۵ میلادی به عنوان مقدمه شروع اجرای توافق منتشر کرد را پس بگیرد و داده‌های جدیدی که اخیراً نتانیاهو در یک نمایش تلویزیونی منتشر کرد را برای تجدیدنظر در آن استفاده کند!

وی در نهایت می‌نویسد حتی اگر اکنون ایران با متعهد به توافق هسته‌ای بدانیم و بر این باور باشیم که فعالیت‌های خطرناک را کنار گذاشته، با توجه به آنچه نتانیاهو منتشر کرده چه توجیهی وجود دارد که باور داشته باشیم این پایبندی تا انتهای مدت توافق باقی می‌ماند؟ او با بیانی تحقیرآمیز که گویی آمریکا ولی‌نعمت جهان است، نتیجه می‌گیرد پایبندی آمریکا به توافق هسته‌ای (!) موجب نشد که «ایران نیز قدر دوران رفع تحریم‌ها را بداند» و اکنون حتی به نظر می‌رسد «احساس می‌کند به آمریکا نیاز ندارد». بنابر این «تحریم‌های تنبیه‌کننده در کنار تهدید جدی به استفاده از نیروی نظامی» باید در دستور کار کاخ سفید قرار گیرد.

آتلانتیک: توافق هسته‌ای خوب بود اما برای دولت ضعیف اوباما

رول مارک گِرشت (گقشت) کارشناس بنیاد تندرو «دفاع از دموکراسی» در پایگاه نشریه آتلانتیک ابتدا باور خود را به توافق در سال ۲۰۱۵ میلادی بیان می‌کند. او می‌نویسد این یک «توافق خوب» و در واقع «بهترین توافق ممکن» در آن زمان بود، در زمانی که رئیس‌جمهور آمریکا به استفاده همزمان از زور و دیپلماسی باور نداشت و توان وزیر خارجه نیز برای مذاکره، محدود بود. اما حالا زمانه عوض شده است. «یک رئیس‌جمهور و وزیر خارجهِ قوی‌تر تمایل بیشتری دارند که از توافق کنار بکشند... و مردان تیزبین‌تر و شجاعتر قطعاً از شکیبایی بیشتری برخوردارند تا اجازه دهند نیش تحریم‌ها هر چه عمیقتر در اقتصاد جمهوری اسلامی نفوذ کند».

گرشت صراحتاً نوشته است اوباما از جنگ می‌ترسید، بنابر این ایران نیز دلیل روشنی برای اجتناب از جنگ پیدا کرده بود. اما اکنون از نظر اخلاقی (!) صحیح نیست که اجازه دهیم درآمدهای ایران به دستش برسد و برای فعالیت مخرب در منطقه هزینه شود. او می‌نویسد اوباما گفته بود برجام یک فرصت دوباره به منطقه است تا ایران و عربستان بتوانند برای تسهیم منافع اقدام کنند، اما دقیقاً به عکس شد و بخاطر افزایش انگیزه و درآمد ایران، درگیری در منطقه افزایش یافت.

یادداشت آتلانتیک در ادامه به یک صحبت خصوصی از جان کری اشاره می‌کند که اخیراً گفته است برجام «برای همیشه همه راه‌ها برای دستیابی به بمب هسته‌ای را بسته است» اما این را کافی نمی‌داند. به نظر او منافع آمریکا اقتضا می‌کرد که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل منع جدی برای موشک‌های دوربرد ایران قرار دهد، اما با یک اشتباه راهبردی که از پرسش و پاسخش با وندی شرمن معاون وقت وزیر خارجه دریافته است، واشینگتن ترجیح داده به جای آنچه بسیار راحتتر قابل طراحی و دستیابی است (یعنی موشک‌های بالستیک) بر آنچه تنها با خوش‌شانسی و هوش بالای انسانی قابل دستیابی است (کلاهک هسته‌ای)، تمرکز کند.

او برای تأیید تحلیل خود در مورد اشتباه راهبردیِ یادشده، اذعان می‌کند که حتی اگر همه مدارک موساد از فعالیت هسته‌ای ایران منتشر شود، باز هم نمی‌توانیم آنچه مدت‌ها تکرار می‌شد و با آوردن نام سپاه پاسداران، بمب هسته‌ای تداعی می‌شد را اثبات کنیم. به نظر او اساساً تمرکز بر مهار ایران از دستیابی به سلاح هسته‌ای اشتباه بود چون اصلاً با توجه به اطلاعاتی که قابل دستیابی است، چنین برنامه‌ای در کار نبوده است. او پیشنهاد می‌دهد واشینگتن تغییر رژیم با تهدید جدی نظامی و حداکثر فشار اقتصادی را در دستور کار قرار دهد.

منابع

https://www.economist.com/blogs/economist-explains/2018/04/economist-explains-17

https://www.washingtonpost.com/news/global-opinions/wp/2018/05/04/three-things-the-u-s-stands-to-lose-if-it-ditches-the-iran-deal/?utm_term=.0657d4bb77f8

https://www.theguardian.com/commentisfree/2018/may/03/trump-nuclear-deal-iran-reform-netanyahu-tehran

https://www.nytimes.com/2018/05/01/opinion/tehran-nuclear-sanctions.html

https://www.theatlantic.com/international/archive/2018/05/iran-nuclear-deal-flawed/559595