کد خبر 836326
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۳:۰۱

در گزارش مبسوطی که می خوانید به تفسیر نسبت به چرایی انتقاد ها نسبت به پذیرش شرکت های پر ایراد،ماجرای هزینه کرد ساختمان جدید بورس تهران و عملکرد این شرکت سهامی عام پرداخته شده است.

به گزارش مشرق، ۵۰سالگی بازار سرمایه ایران بهانه‌ای است برای بررسی نقش شرکت بورس اوراق بهادار تهران در میزان موفقیت‌هایی که این بازار طی حدود سه دهه فعالیت پس از انقلاب بر جای گذاشته است.

عملکرد و صورت‌های مالی شرکت بورس در نخستین نگاه ، مرجعی مناسب برای بررسی وضعیت این بازار و میزان مشارکت‌ها در بورس اوراق بهادار تهران است.

در این زمینه وجود انتقاد هایی مبنی بر وجود مغایرت ها و انحرافات فراوان در گزارش های افزایش سرمایه که به نوعی حقوق سهامداران محسوب می شود، تخلفات مدیریتی، ضعف در پذیرش شرکت ها، انحرافات بسیار در بودجه های اعلامی و محقق شده و سایر موارد می تواند از زاویه میزان شفافیت گزارش‌های مالی این شرکت قابل تامل باشد.

گرچه  خدمات بی شائبه مدیران بورس تهران در اعتلای سطح کیفی بازار سرمایه غیر قابل انکار است اما گزارش حاضر در جهت بهبود عملکرد کلی بازار سرمایه و شناسایی ضعف های موجود در شرکت بورس به عنوان یکی از نهادهای تاثیر گذار تهیه شده که انتظار می رود مدیران تصمیم گیرنده این شرکت و سازمان بورس و اوراق بهادار با نگاهی بی طرفانه، درصدد ارتقاء و شفافیت هر چه بیشتر عملکرد این شرکت برآیند.   

 گزارش حاضر بر مبنای بی طرفی و تنها در راستای رسالت اطلاع رسانی به عموم ذی نفعان بازارسرمایه تهیه شده و در این زمینه خبرگزاری جهت دریافت پاسخ ابهام ها از جمله در خصوص پذیرش پر ایراد شرکت های جدید و یا هزینه های ساختمان اداری جدید در سعادت آباد با مدیران مربوطه مصاحبه کرده است و باز هم برای شنیدن نظرات تکمیلی مسئولان آمادگی دارد.

بررسی اجمالی عملکرد شرکت بورس:

با بررسی صورت‌های سود و زیان شرکت بورس و با نگاه به مجاری مختلف درآمدی آن، متوجه خواهیم شد که در واقع یکی از چشمگیرترین وظایف کارکنان و مدیران شرکت بورس، پذیرش شرکت‌ها در بازار بورس می‌باشد.

همانگونه که در جدول ذیل و بر اساس صورت‌های مالی حسابرسی شده سال ۱۳۹۵ شرکت نیز مشاهده می‌شود بیش از ۹۰ درصد درآمدهای این شرکت به واسطه بخشی از کارمزد های معاملات خرید و فروش سهام توسط سهامداران و اجاره بهای ایستگاه های معاملاتی کارگزاران می باشد.

باوجود تلاش های بورس تهران در کاهش مشکلات معاملاتی بویژه در حوزه معاونت بازار اما به دلیل سهم عمده نرم افزارهای موجود و کارشناسان حوزه IT ، نمی توان در ارائه این خدمات سهم بالایی را به سبک و توانایی های مدیریتی نسبت داد.

بنابراین با بررسی های عمیق تر در گزارش های افشا شده این شرکت می توان این گونه اظهار داشت که اصلی ترین ماموریت و رسالت مدیران شرکت بورس در چند سال اخیر، نه فقط برای تغییرات نرم افزاری و بهبود شرایط معاملاتی، آموزش، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی و غیره، بلکه ساخت ساختمان جدید شرکت بورس در سعادت آباد و پذیرش شرکت ها، متمرکز شده که داده های قابل تامل نشان می دهد که در هر دو مورد نیز موفقیت چندانی به دست نیامده است.

در ادامه این گزارش به برخی از مهم ترین مصادیق عملکرد ضعیف در پذیرش شرکت ها از سوی بورس و نیز تمرکز بر ساخت ساختمان اداری خواهیم پرداخت:

پذیرش با حرف و حدیث آسیاتک:

در حالی که طی ماه های گذشته به دلیل عدم وجود رویه ثابت حسابداری و استاندارد حسابداری متناظر با سرفصل های مالی، مباحث متعددی در زمینه سرفصل های درآمدی و بهای تمام شده شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی نظیر شرکت های «های وب»، «پارس آنلاین» و «آسیا تک» مطرح شده است، نکات مبهم تاثیر گذاری در نحوه پذیرش و صورت های مالی شرکت آسیاتک مشاهده می شود.

یکی از نکات مبهم در پذیرش این شرکت، مربوط به تاریخ ارائه گزارش حسابرس شرکت، یک روز قبل از تاریخ برگزاری جلسه هیات پذیرش است. این در حالی است که بنابر مقررات و ضوابط پذیرش شرکت‌ها در بازار بورس و فرابورس، ارائه کلیه مدارک با اهمیت نظیر صورت‌های مالی حسابرسی شده، امیدنامه و برنامه کسب و کار، باید حداقل یک هفته قبل از برگزاری جلسه هیات پذیرش به منظور مطالعه و بررسی مفاد اطلاعات ارائه شده، به شرکت بورس و اعضای هیات پذیرش تحویل داده شود.

با این وجود به استناد صورت‌های مالی حسابرسی شده منتهی به پایان اسفند ۱۳۹۵، تاریخ امضای حسابرسان شرکت در ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ و تاریخ برگزاری جلسه هیات پذیرش این شرکت نیز ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۹۶ است.

سوال اینجاست که اعضای هیات مدیره شرکت بورس و هیات پذیرش این بازار  با استناد و بررسی چه مدارکی رای بر پذیرش سهام شرکت آسیاتک در بازار بورس داده اند؟

آیا این هیات اساسا زمانی جهت بررسی های دقیق صورت های مالی حسابرسی شده این شرکت داشته است؟

و آیا این امکان وجود دارد که در انتهای اردیبهشت ماه، بدون در اختیار داشتن صورت های مالی حسابرسی شده سال ۱۳۹۵ شرکتی مشمول پذیرش در بازار بورس شود؟ در صورت وجود بندهای با اهمیت حسابرس در صورت های مالی حسابرسی شده، شیوه رفع بندهای تاثیر گذار و مهم حسابرسی به چه صورت خواهد بود؟

و سوال نهایی اینکه آیا این اتفاق به واسطه ضعف نظارتی در شرکت بورس و هیات پذیرش روی داده و یا به واسطه حضور یکی از اعضای سابق هیات پذیرش در هیات مدیره شرکت آسیاتک؟

بر اساس این گزارش، صورت‌های مالی حسابرسی شده شرکت آسیاتک نیز به ویژه شش ماهه دوم سال ۱۳۹۵ که در تلاش برای اخذ پذیرش در بورس نیز بوده، از ابهاماتی جدی در سرفصل‌های بهای تمام شده و سودآوری شرکت برخوردار است و شاید دلیل ممانعت از عرضه سهام این شرکت حتی پس از برگزاری جلسه معارفه نیز همین نکته باشد.

اما این ابهامات به اینجا ختم نشده و عجله بسیار زیاد مدیران شرکت بورس در درج نماد این شرکت و برگزاری جلسه معارفه نیز علامت سوال‌های بسیاری در ذهن به وجود آورد.

پذیرش و قیمت گذاری تامین سرمایه امید:

اوج ابهامات درباره عملکرد شرکت بورس در زمینه پذیرش و عرضه سهام شرکت تامین سرمایه امید در بازار بورس رقم می‌خورد. اگر از نحوه پذیرش و کیفیت پایین سودآوری عمدتاً مربوط به سود سپرده های بانکی بدون خلق ارزش چشم پوشی کنیم، نحوه ارتباط سازمان بورس و تامین سرمایه امید در نوع خود جالب توجه است.

فرض کنید مدیران شرکت تامین سرمایه امید تخلفاتی واضح و تاثیرگذار بر سهام شرکت و فضای بازار سرمایه داشته باشند، در این صورت برخورد سازمان بورس به عنوان سازمانی که خود مجوز این شرکت و صلاحیت های مدیران آن را تایید می کند و از جایگاه سازمان نظارتی و مدعی حقوق عموم سرمایه گذاران باید چگونه باشد؟

مطابق با مقررات بازار سرمایه، مجوزهای نهادهای مالی به طور سالیانه و چند ساله باید توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تمدید و تایید شود. آیا با فرض  تخلفات احتمالی و تاثیر گذار بر سهام این شرکت و با توجه به لزوم نظارت سازمان بورس بر نهاد های مالی همچنان  شاهد تایید و تمدید نامحدود مجوزهای این شرکت حتی در صورت ثبت تخلفات متعدد در سال های آتی با توجه به سهامی عام شدن آن خواهیم بود؟

به دور از واقعیت نیست که با توجه به عرضه اولیه این شرکت سهامی عام ریسک بالایی برای نهاد ناظر بازار سرمایه در صورت بروز تخلفات و یا حتی احتمال لغو مجوز فعالیت این نهاد مالی وجود خواهد داشت. بنابراین تناقضی آشکار میان نظارت و حاکمیت شرکتی وجود خواهد داشت.

 اگر سازمان بورس با مدیران این شرکت برخوردی انضباطی و مالی داشته باشد، کمیته و واحد نظارت بر نهادهای مالی خود را زیر سوال نبرده است؟ آیا هر شرکتی با هر کیفیت سودآوری و هر ملاحظاتی را می توان در بورس تهران به هدف افزایش درآمد ها از محل معاملات سهام پذیرش کرد؟

نگاهی به گزارش ارزش گذاری این شرکت نیز خالی از لطف نیست به گونه ای که حتی نگاهی سطحی به این گزارش نیز، یک فرد غیر مسلط به علوم مالی را ساعت‌ها در فکر فرو خواهد برد.

اولین نکته ای که در صفحه اول گزارش به چشم می خورد، تهیه کنندگان این گزارش است. شرکت کارگزاری بانک سپه بدون داشتن مجوز مشاور سرمایه گذاری و به عنوان  سهامدار مشترک با تامین سرمایه امید و شرکت ویرا که فعالیت آن ثبت شرکت است هر دو به عنوان تهیه کنندگان این گزارش معرفی شده اند. در حالی که کارگزاری بانک سپه به دلیل عدم بهره مندی از مجوز مشاور سرمایه گذاری صلاحیت تهیه این گزارش را نداشته و در ضمن با توجه به برخورداری از سهامداران مشترک و ذی نفع بودن، خدشه دار بودن مفروضات را به ذهن متبادر می سازد.

از سویی دیگر ارزش گذاری یک نهاد مالی به دست یک ثبت کننده شرکت با تعداد نامحدودی از کارشناسان شاید مسلط به علوم مالی انجام گرفته است که باید پرسید آیا مقاومتی از سوی مدیران شرکت بورس در این خصوص وجود داشته و یا به واسطه روابط کاری و دوستانه می توان از بسیاری مسایل چشم پوشی کرد؟

در حالی سهام تامین سرمایه امید طی دی ماه سال ۱۳۹۶ عرضه اولیه شد که در بسیاری از صفحات گزارش صحبت از پیش‌بینی‌های پس از آذر ماه سال ۱۳۹۵ به چشم می خورد.

حتی اگر بتوان ازبسیاری از مفروضات غلط ومغایربا صورت های مالی سال۱۳۹۵ هم چشم پوشی کرد آیا شرکت بورس نمی‌بایست گزارش را حداقل برای یکبار مطالعه و حداقل به آنها گوشزد می کرد که از نرخ بتای زمستان سال ۱۳۹۵ برای محاسبات ارزشگذاری زمستان سال ۱۳۹۶ استفاده نکنند؟

با آنکه شرکت‌های مشاور سرمایه گذاری و نهادهای مالی، نهادهایی تحت نظارت سازمان بورس هستند و شرکت بورس به عنوان یک ناشر و به ویژه پس از اجرایی شدن روش ثبت سفارش، صلاحیت ورود در نحوه ارزش گذاری شرکت ها را ندارد اما بعضاً مفروضات این گزارش ها بسیار آمارتور و دارای ایرادهای زمانی بسیار است که به نظر می رسد، سازمان بورس باید نظارت های جامع تری در این زمینه داشته باشد.

عرضه اولیه "های وب" و حواشی دنباله دار:

بر اساس این گزارش ، بیش از ۲ ماه از عرضه اولیه سهام شرکت "های وب" نگذشته بود که به دلیل آنچه در ابتدا ارزش‌گذاری خلاف واقع و پس از آن بنا بر اظهارات مدیرعامل این شرکت اختلافات جدی در نحوه شناسایی سود در سال های اخیر عنوان شد، این شرکت با توقف نماد معاملاتی مواجه شد.

در صورت صحت اظهارات مدیر عامل شرکت "های وب" و با فرض قبول نمودن اظهارات برخی مسئولان و کارشناسان بازار سرمایه در خصوص خدشه دار بودن درآمدهای شناسایی شده در سال های گذشته شرکت، تعدیلات سنواتی درآمدها و سودهای شرکت در دو سال گذشته دور از ذهن ننیست که در این صورت ثبت زیان انباشته در سال جاری و عدم تقسیم سود در مجمع عمومی عادی سالیانه محتمل ترین حالت است.

این اتفاقات در شرایطی صورت گرفته که سازمان بورس با توقف نماد معاملاتی این شرکت موج بزرگی از انتقادات را به دلیل عدم مسئولیت پذیری و ضعف نظارتی در شرکت بورس به جان خرید اما مدیران شرکت بورس از اقدام های این شرکت دفاع کرده اند.

در حالی که پس از جدی تر شدن مسایل و رسانه‌ای شدن برخی اتفاق ها ظاهرا مدیران شرکت بورس به مانند گذشته موضع سکوت اختیار کردند تا بار دیگر ضعف کارشناسی گریبان‌گیر مهم‌ترین نهاد سرمایه کشور شود.

خاطره عرضه برکت و سهم‌های جدید

خوشبختانه و یا متاسفانه در سال های اخیر به دفعات شاهد پذیرش شرکت های هلدینگ و کاغذی در بازار بورس بوده ایم به گونه ای که کار به جایی رسیده که سهام برخی از شرکت ها به دفعات در بازار بورس تحت عناوینی دیگر به فروش رسیده است.

از آخرین اتفاقات باورنکردنی در این زمینه عرضه سهام شرکت برکت بود که بخش عمده ای از سود خود را از محل شرکت سرمایه گذاری البرز که سودآوری خود را مدیون هلدینگ هایی نظیر سبحان است، تامین می کند.

اما فاجعه بار تر از عرضه سهام این شرکت، قیمت گذاری این نماد تحت نظارت متخصصان شرکت بورس بود، قیمتی که حتی سهامدار عمده سهم نیز تمایلی به خرید در آن قیمت ها نداشته و هنوز هم ندارد.

هنوز چند ماهی از عرضه ناموفق برکت نگذشته که نماد "شوینده" نیز عرضه اولیه شده است. شرکتی که تمام سود آن حاصل از شرکت هایی با نماد ساینا، گلتاش و پاکسان که در بازار بورس عرضه شده اند، است .

روش های ارزش گذاری چنین شرکت هایی نیز با توجه به ماهیت سرمایه گذاری بودن آنها جالب توجه است به طوری که کافی است سهامدار عمده در روزهای پیش از عرضه با خرید سهام زیر مجموعه خود، ارزش خالص دارایی ها و قیمت سهام خود را افزایش دهد.

در آینده ای نزدیک نیز سهم های دیگری در نوبت عرضه اولیه قرار دارند که نگاهی به وضعیت درآمدی آنها و یا جریان نقد عملیاتی و انبار گردانی آنها می تواند سوال های بسیاری را در پی داشته باشد.

پاسخ سازمان بورس به انتقاد ها و ابهام ها

در این زمینه معاون بورس تهران به تازگی پیرامون برخی انتقادها در زمینه پذیرش شرکت‌های خصوصی و عرضه‌های اولیه پر ایراد سهام شرکت‌هایی همچون «های وب» گفته است:« بورس تهران بازاریابی خوبی برای پذبرش شرکت‌های خصوصی جدید و بزرگ انجام داده که خوش‌بختانه باعث افزایش درخواست‌ها برای پذیرش در بورس شده است.»

به باور حسینی مقدم برخی از شرکت‌های بخش خصوصی در بیرون از بورس از شاکله ای برخوردارند که شاید به طور کامل شفاف نباشند و فرآیند آماده سازی و شفاف کردن آن‌ها زمان‌بر باشد، اما در بورس تهران و سازمان بورس تلاش می‌شود، حداقل‌های شفافیت در شرکت‌ها رعایت شود.

این مقام مسئول با بیان اینکه در بورس تهران تا کنون مسئله خاصی در مورد عدم رعایت شفافیت وجود نداشته، پیرامون تفسیرهای مختلف از نحوه شفاف سازی گزارش‌های مالی شرکت داده گستر عصر نوین گفت: در مورد ناشر « های وب» نحوه تفسیر از استانداردهای حسابداری مطرح است، نه اینکه در روزی که این ناشر در بورس پذیرش شده ، موارد نحوه شناسابی درآمد دیده نشده باشد.

ناشر "شوینده " اما در نشست خبری که قبل از عرضه اولیه این سهم در بورس تهران برگزار شد در پاسخ به پرسش مبنی براینکه آیا در فرایند عرضه اولیه شوینده همچون تجربه سهام «برکت» تکرار خواهد شد، عنوان کرد:« با توجه به ارزش‌گذاری این سهم براساس NAV سقف مظنه قیمت در عرضه اولیه امروز حدود ۶۰ درصد ارزش خالص دارایی‌های شرکت تعیین شده است و به هیچ عنوان قابل مقایسه با نحوه کشف قیمت سهام برکت نیست.»

عملکرد شرکت بورس در ساخت برج سعادت آباد:

شاید یکی از دلایلی که باعث عدم انتشار گزارشات تحلیلی و عملکردی شرکت بورس در سال های اخیر شده، نوع نگاه به شخصیت حقوقی این شرکت می باشد چرا که برای بسیاری از کارشناسان، جایگاه این شرکت به عنوان ناظر و یا ناشر مشخص نبوده است.

با اندکی تغییر نگرش و با این نگاه که شرکت بورس نیز همانند هر ناشر سهامی عام دیگری در بازار بورس، قابلیت تحلیل و بررسی موشکافانه تری دارد، به ضعف‌های مدیریتی شرکت و نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار در قبال این شرکت بیشتر پی خواهیم برد .

همانگونه که اشاره شد یکی از مهم ترین فعالیت ها و دغدغه های مدیران کنونی شرکت بورس، ساخت ساختمانی در شان بورس تهران در سال های اخیر بوده که این موضوع همواره سبب عدم تقسیم سودی مناسب در مجمع و شناسایی ذخایر و اندوخته های احتیاطی مختلف و نیز افزایش سرمایه های متعدد از محل آنها و سود انباشته شده است.

اما با مطالعه در مستندات افزایش سرمایه سال های اخیر شرکت، انحرافاتی عجیب در برآورد هزینه های ساخت و اقدامات صورت گرفته به چشم می خورد که به نظر می رسد تعلیق نماد شرکت بورس، اعزام تیم حسابرسی مستقل از سوی سازمان بورس و مراجع ذیصلاح، از جمله اقدامات ضروری در جهت شفاف سازی است.

در ذیل جدولی استخراج شده از گزارشات توجیهی افزایش سرمایه قابل مشاهده است که تنها نمایانگر بخشی از انحرافات ریالی و زمانی این پروژه می باشد:

بر اساس مفروضات موجود در صورت های مالی ۶ ماهه حسابرسی شده سال ۱۳۹۶ شرکت، در ساخت این ساختمان تنها ۷۷ درصد پیشرفت ریالی حاصل شده که با این حساب، مدیران شرکت با گذشت بیش از ۶ سال از آغاز ساخت این ساختمان، همچنان نیاز به زمانی یک یا دو ساله و مبالغی میلیاردی نیز دارند و ظاهرا این هزینه ها از اعداد ۳۰۰ میلیارد تومان هم تجاوز خواهد کرد.

مصارف برنامه ریزی شده بابت پروژه احداث برج سعادت آباد:

در جدولی که هر ساله شرکت در گزارشات توجیهی افزایش سرمایه با عنوان مصارف برنامه ریزی شده بابت پروژه احداث ساختمان به تایید حسابرس و سازمان بورس می رسانده، نکاتی عجیب به چشم می خورد، از تغییرات هر ساله برآورد هزینه خرید و تجهیز دیتا سنتر گرفته تا تغییر عجیب هزینه اخذ مجوز و عوارض در سال های مختلف.

با توجه به جدول بالا و همانگونه که مشاهده می‌شود شرکت بورس هر سال مجبور به پرداخت هزینه های مجوز و عوارض جدیدی خارج از برآورد خود شده است. در چنین شرایطی مغایرت های هنگفت هزینه ای قابل تامل خواهد بود و یا اینکه شهرداری تهران یک مجوز را سه بار با شرکت بورس حساب کرده است.

از طرفی در حالی که در جدول مصارف مندرج در صفحه ۳ آخرین بیانیه ثبت افزایش سرمایه شرکت به میزان ۴۰۰ میلیارد ریال ،معادل ۱۵۰ میلیارد ریال بابت تجهیزات دیتا سنتر عنوان شده، در جدول هزینه های برآوردی تجهیزات دیتا سنتر در صفحه ۱۱ گزارش، کل هزینه‌های برآوردی ۶۵ میلیارد ریال در نظر گرفته شده است.

با جستجو در گزارشات توجیهی و هیات مدیره بیش از ۴ یا ۵ عدد برآورد هزینه های دیتا سنتر موجود است که ظاهرا آن را می توان با تعداد دفعات نوسان نرخ ارز مقایسه نمود.

این اعداد در نگاه اول به نوعی حساب سازی و توجیه دار نمودن اعداد در گزارش های مالی به چشم می آید که با توجه به این نکته که مدیران شرکت بورس همگی در سال های پیش توانسته اند مدارک دکترای مالی را اخذ کنند بعید است چنین نیتی را دنبال کرده باشند و احتمالا اشتباهی سهوی از سوی کارشناسان شرکت در تهیه گزارش، مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره به دلیل امضای بدون مطالعه گزارش و بخش نظارت بر گزارشات ناشران سازمان بورس به دلیل تایید و ثبت گزارش در کار بوده است.

اما شگفتی از عملکرد شرکت بورس در گزارشات توجیهی افزایش سرمایه به همین جا ختم نمی شود و شاید دیدن پیش بینی های برخی از مفروضات این گزارش ها نیز خالی از لطف نباشند.

نکته جالب تر آنکه شرکت بورس که با توجه به ماهیت خدمات خود همواره از تعداد زیادی از کارشناسان و دکترین های مالی بهره مند است. در چند سال اخیر حتی زحمت عوض کردن متن های گزارشات توجیهی افزایش سرمایه را نیز به خود نداده و بدون استثنا، در مفروضات محاسبه صورت سود و زیان همه گزارشات توجیهی سال های اخیر متن هایی یکسان دیده می‌شود.

به عنوان نمونه در حالی درآمدهای شرکت در گزارش توجیهی ۱۳۹۵ نسبت به درآمد واقعی ۱۳۹۴ رشدی ۶۴ درصدی داشته که پایه آن روند درآمد سنوات گذشته بیان شده است.

اما آیا روند زیر، رشدی ۶۰ درصدی را نمایش می‌دهد؟ حداقل انتظار از شرکتی که حتی کارمندان خدماتی خود را نیز از سواد مالی بی بهره نمی بیند بسیار بعید است که تا به این حد آماتور گونه به ارائه گزارشات بپردازد.

با علم بر آگاهی واحد نظارت بر گزارشات افزایش سرمایه در سازمان بورس، دلایل تائید این گزارشات آنهم به طور همه ساله را هرگز نمی توان درک کرد چرا که بسیاری از فعالان بازار سرمایه می دانند که پروسه تائید گزارشات افزایش سرمایه در سازمان بورس برای ناشران، پروسه ای طولانی و فرسایشی است.

حقوق و دستمزد در شرکت بورس:

بی شک و بر اساس جدول ذیل، اصلی ترین و بخش عمده ای از هزینه های شرکت بورس هزینه های دستمزد و مزایای پرسنل می باشد.

هزینه های سالیانه حدود ۲۹۰ میلیارد ریالی برای شرکتی ۲۸۰ نفری که به نظر کمی بالا می‌رسد و با مقایسه‌ای ساده با هزینه های حقوق و دستمزد شرکت تولیدی با سخت ترین وضعیت کاری مانند شرکت فرآوری ذغال سنگ پرورده طبس، می توان دید که سرانه حقوق در شرکت بورس در حدود ۲ برابر این شرکت است.

البته شاید این شرکت مدعی باشد که حقوق و دستمزد کارکنان حوزه خدمات تخصصی مالی با شرکت های تولیدی قابل قیاس نیست اما آیا با توجه به مجراهای درآمدی شرکت، خلق ارزش فوق العاده ای در این شرکت ایجاد شده که بتوان چنین هزینه هایی را توجیه نمود؟

آیا تمام کارمندان شرکت بورس از دانش آموختگان حوزه مالی هستند و عملکردی تخصصی دارند؟ آیا با توجه به مشخص بودن حدودی سطح درآمد کارشناسان می توان از شرکت انتظار داشت پاداش های سالیانه مدیران خود را افشا نماید؟ آیا انتظار افشای میزان پاداش سالیانه مدیر عامل شرکت بورس به عنوان ناشر بورسی، همانند اطلاعاتی که سایر ناشرین در صورت های مالی خود ثبت می کنند، انتظاری بیهوده است؟

علی رغم گزارش مذکور نمی توان از نقش موثر مدیران شرکت بورس در همراهی و حمایت از تصمیمات سازمان بورس حمایت نکرد.

به تازگی سخنگوی بورس تهران عنوان کرده که شرکت ها با دستورالعمل جدید سازمان بورس دیگر ملزم به پیش بینی های سود در دوره های متفاوت نیستند و از این پس دانستن اینکه شرکت ها چقدر سود می سازند کار تحلیل گران و مشاوران سرمایه گذاری است.

بر اساس این گزارش همانگونه که در جدول ذیل نیز مشاهده می شود استقبال از حذف پیش بینی سود در جایی خود را نشان می دهد که متوجه می شویم بورس تهران در ۵ سال گذشته تنها یک بار موفق به ثبت انحرافی زیر ۲۰ درصد از سود پیش بینی شده و محقق شده گردیده است.

وقتی که شرکت بورس پیش بینی صحیحی از سودآوری شرکت خود ندارد، چگونه از تحلیل گران و مشاوران سرمایه گذاری انتظار پیش بینی دقیقی از سود شرکت تحت مدیریت خود دارد؟

همانگونه که در بخش های پیشین نیز اشاره شد با چنین انحرافات معنا داری که در ارائه گزارشات پیش بینی و گزارشات طرح توجیهی افزایش سرمایه شرکت بورس وجود دارد، آیا از تحلیل گران انتظار دارند تا به گزارشات تفسیری شرکت هایی نظیر شرکت بورس اتکا کنند؟

با توجه به واگذاری بخشی از وظایف نظارتی سازمان بورس در خصوص ناشران به شرکت بورس، انتظار نظارت آن هم از شرکتی که خود بارها و بارها انحرفات معناداری را در گزارشات به ثبت رسانده است، انتظار بیهوده ای نمی باشد .

از این رو  آیا بهتر نبود در ابتدا نظارتی جامع بر فعالیت های شرکت بورس صورت پذیرد و پس از آن این وظیفه به آن شرکت محول شود؟

سخن آخر...

بر اساس تبصره ۳ ماده ۲۱ فصل چهارم آیین نامه استخدام اعضای هیات علمی دانشگاه ها، اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه ها موظفند ۴۰ ساعت در هفته به صورت حضوری در محل خدمت دانشگاه خود حضور یابند و در صورت عدم رعایت این بند با متخلفین بر اساس تبصره ۱ ذیل ماده ۲ دستورالعمل خدمت اعضا به شیوه نیمه حضوری، بر اساس قانون مقررات انتظامی اعضای هیات علمی رفتار خواهد شد.

سوال اینجاست که وجود برخی مدیران در سازمان بورس و سایر ارکان بازار سرمایه که عمده وقت آنها در دانشگاه‌ها به عنوان عضو تمام وقت هیات علمی سپری می شود تا چه حد با قانون فوق در تضاد قرار داد.

به نظر می رسد با توجه به رشد روزافزون بازار سرمایه و تعمیق هر چه بیشتر استفاده از بازار سرمایه برای عموم، وقت آن رسیده باشد تا با پوست اندازی کادر مدیریتی ارکان بازار سرمایه از جمله شرکت بورس، سرمایه گذاران چشم اندازهای بهتری را برای این شرکت و بازار متصور شوند.

شاید مدیران این شرکت به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان بازار سرمایه از فرهیختگان علمی کشور و پروش دهندگان نسلی طلایی در حوزه مالی کشور باشند اما کارنامه و عملکرد آنها  بیشتر از عدم تسلط کافی بر مدیریت و نظارت بر این رکن حساس نشان دارد.

منبع: فارس