فرماندهی ارتش میانمار با نهادهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل روابط گرمی دارد و «مین آنگ هلینگ» فرمانده ارتش میانمار که مسئول اصلی کشتار مسلمانان است، در سال ۲۰۱۵ در سفری رسمی عازم فلسطین اشغالی شد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** روزنامه اصلاح طلب: چرا کشتار مسلمانان میانمار را به گردن آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌اندازید؟!

هر زمان که نقاب از چهره آمریکا کنار می‌رود و چهره زشت و کریهِ شیطان بزرگ نمایان می‌شود، داد و فریاد روزنامه‌های زنجیره‌ای بلند می‌شود.

روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «فقط غرب محکوم است!» نوشت:

«" آنگ سان سوچی، برنده جایزه صهیونیستی- آمریکایی صلح نوبل با حمایت اسرائیل، آمریکا، انگلیس و عربستان مشغول قلع و قمع مسلمانان میانمار است و سازمان ملل و دیگر نهادهای حقوق بشری نیز به این فاجعه واکنشی نشان نمی‌دهند".

این روایتی است که جریان رسمی از حوادث میانمار از طریق رسانه‌ها وتریبون‌های در اختیارش به مخاطب عرضه می‌کند. در این روایت خبری از اینکه سوچی با همه نقدهایی که به مواضع انفعالی‌اش در این حوادث وارد است نقشی در تصمیم‌گیری‌های ارتش میانمار ندارد نیست... بازتاب این روایت مجعول و ناقص از سوی رسانه‌های رسمی درباره آنچه در میانمار می‌گذرد را می‌توان در مطالب مطرح شده از طریق‌تریبون‌های نماز جمعه و همین‌طور در شعارهایی که در تظاهراتی به این بهانه در روز جمعه بیان شد به عینه مشاهده کرد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«از دریچه نگاه ائمه جمعه و صحنه گردانان تظاهرات پس از نماز جمعه فجایع رخ داده در میانمار توطئه‌ای است که آمریکا، اسرائیل، انگلیس و عربستان آن را طراحی کرده‌اند و آنگ سان سوچی نیز به‌عنوان عروسک خیمه شب بازی آمریکا در حال اجرای نقشه استکبار جهانی است... این شکل از مواجهه با چنین حوادثی که در آن هر چه در واقعیت رخ داده اهمیتی ندارد و در هر حال «غرب محکوم است» در عمل سبب آن خواهد شد که اگر در حادثه‌ای کشورهای غربی واقعاً نقش منفی ایفا کرده باشند هم دیگر مردم حاضر در متن جامعه قرائت رسمی را نپذیرند».

گفتنی است «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه اسبق آمریکا در سال ۹۱ با سفر به میانمار از دولت این کشور خواست به اصلاحات در میانمار ادامه بدهند تا ثابت کنند که با جامعه جهانی همراه هستند. پس از این سفر، مقامات میانمار اعلام کردند که مسلمانان روهینگیا باید از کشور اخراج و به اردوگاه‌های پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند.

دولت میانمار همچنین به صورت رسمی دستور داد که مسلمانان دیگر حق بنا کردن مساجد جدید یا ترمیم مساجد قدیمی را ندارند. همین مصوبه کافی بود تا افراطیون بودایی و هندی نزدیک به ۷۲ مسجد را ویران کنند.

پس از این سفر و مصوبه دولت میانمار، آتش اختلافات و درگیری‌ها زمانی شعله‌ور شد که ارتش میانمار ۱۱ مسلمان این کشور را در ماه مه ۲۰۱۲ کشته و در حمله یک گروه از بودائیان به اتوبوس مسلمانان در ایالت راخین نیز ۱۰ نفر کشته شدند. در طرف مقابل نیز یک بودائی نیز در پاسخ به این کشتارها به قتل رسید که رسانه‌ها برای تحریک بیشتر بودائی‌ها آن را تجاوز به یک دختر بودائی و قتل وی عنوان کردند.

به دنبال آغاز درگیری‌ها درغرب میانمار، بودایی‌ها با حمله به مناطق مسلمان نشین بیش از ۲۰۰۰ منزل مسکونی متعلق به مسلمانان را به آتش کشیدند و بیش از یک صد هزار نفر را آواره و بی خانمان کردند.

میانمار پیشینه دور و درازی از بیگانه‌هراسی و تنش‌های درون نژادی دارد که تاکتیک‌های "تفرقه بیفکن و حکومت کن" استعمارگران انگلیسی و حکومت سرکوبگرانه ارتش این کشور به مدت ۵ دهه به آن دامن زده است.

در حال حاضر خشونت علیه مسلمانان در سرتاسر کشور میانمار گسترش یافته است. مقامات میانمار راه گذار به دموکراسی و تحول خود را نسل‌کشی اقلیت مسلمان این کشور می‌دانند. پس از سفر هیلاری کلینتون به میانمار و تاکید بر انجام اصلاحات در این کشور دهها هزار مسلمان کشته شده‌اند. در حقیقت نسل کشی مسلمانان در میانمار را می‌توان سوغات مقامات آمریکایی برای این کشور نامید.

در روزهای اخیر و در حالی که رسانه‌های بین‌المللی گزارش‌های متعددی از سوزاندن و ذبح کودکان میانماری توسط دولت جنایتکار میانمار خبر می‌دهند، «آنگ‌سانگ‌سوچی» برنده جایزه صلح نوبل و رهبر این کشور در یک موضع‌گیری تاسف‌بار وقوع این جنایت‌ها را از اساس منکر شد!

بوداییان نژادپرست که تحت تأثیر آموزه‌های «دالایی‌لاما» قرار دارند، معتقدند که کسی که مسلمان شده باشد نژاد او دیگر میانماری نیست و باید کشته شده و یا از این کشور اخراج شود.

دالایی لامای به ظاهر صلح طلب، به مانند آنگ سان سوچی برنده جایزه صلح نوبل همواره ژست‌های خندان با جملات قصار بشردوستانه را چاشنی دیدارها و صحبت‌های خود می‌کنند، اما واقعیت این صلح‌طلبان بودائی نیز چیز دیگری است.

براساس مستندات متعدد، «آنگ سان سوچی» و «دالایی لاما» مهره‌های آمریکا در شرق آسیا هستند.

اصلاحات مد نظر آمریکا که پس از سفر هیلاری کلینتون به میانمار در این کشور آغاز شد، همچنان در این کشور در جریان است.

از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی از جمله طرف‌های مهمی است که با وجود دست داشتن ارتش میانمار در جنایت‌های ضدبشری علیه مسلمانان روهینگا، سلاح در اختیار آن قرار داد. فرماندهی ارتش میانمار با نهادهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل روابط محرمانه و گرمی دارد و «مینگ آونگ هلینغ» فرمانده نظامی میانمار که مسئول اصلی کشتار مسلمانان روهینگا است، روابط بسیار نزدیکی با نهاد امنیتی اسرائیل دارد تا جایی که در سال ۲۰۱۵ در سفری رسمی عازم فلسطین اشغالی شد.

** وطن فروشان فتنه ۸۸، ژست رعایت حق الناس گرفتند!

روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه نه به سیطره تکصدایی» به نقل از «علی شکوری راد» دبیر کل حزب اتحاد ملت (بدل حزب منحله مشارکت) نوشت:

«تاکید مکرر و اصرار مقام معظم رهبری بر ضرورت افزایش مشارکت مؤثر مردم و فتوا و ابرام ایشان بر حق‌الناس دانستن رأی مردم در انتخابات، اکنون این موضوع را به امری راهبردی در سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران بدل کرده است و ما خرسندیم که در گشایش و ارتفاع این افق خود را صمیمی‌ترین و صادق‌ترین پیرو ایشان می‌دانیم».

گفتنی است «شکوری راد» بدون اینکه به سوابق خود و همقطارانش در فتنه ۸۸ هیچ‌گونه اشاره‌ای داشته باشد، از حق الناس در انتخابات دم می زند و اصلاح طلبان را صادق‌ترین پیرو رعایت حق الناس جا می زند!

در ۲۳ مهرماه ۱۳۹۰ یعنی پس از گذشت ۲ سال از فتنه ۸۸  و آشکار شدن ماهیت این فتنه و نقش دولت‌های آمریکا و انگلیس به عنوان گردانندگان اصلی آن، نامه‌ای تحت عنوان «نامه ۱۴۳ فعال سیاسی و مدنی به رئیس دولت اصلاحات» در سایت‌های ضدانقلاب همچون رادیو فردا و کلمه منتشر شد. در این نامه تصمیم مهم‌ترین نهاد مربوط به امنیت ملی یعنی شورای عالی امنیت ملی برای حصر سران داخلی فتنه، اقدامی «غیرقانونی» توصیف شده و در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی تاکید شده است که «حداقل شرایط برای برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه وجود ندارد»».

در این نامه همچنین ضمن اصرار مجدد بر ادعاهای فتنه‌گران مبنی بر سالم نبودن انتخابات‌ها در ایران، این‌گونه آمده است که: «در صورت ادامه وضع موجود، کمترین چشم‌انداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت!» و جالب آنجاست که اکثریت هیئت مؤسس فعلی حزب اتحاد ملت از امضاکنندگان این نامه بوده‌اند!

نکته دیگر اینکه آیا میان اهانت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، آتش زدن مسجد، شعار دادن به نفع رژیم صهیونیستی در روز قدس، حمایت از آمریکا در روز ۱۳ آبان، همصدایی با منافقین، بهایی‌ها، سلطنت طلب‌ها، گروهک‌های کومله، دموکرات، پژاک وعبدالمالک ریگی و رعایت حق الناس نسبتی وجود دارد؟!

** روزنامه حامی دولت: آقای روحانی، همسرتان را در محافل اجتماعی و فرهنگی شرکت دهید

روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «احیای بانوی اول» نوشت:

«رئیس جمهور گفته است «نشد» که وزیر زن معرفی نماید از این رو «آفتاب یزد» به ایشان پیشنهاد می‌دهد شرایطی را فراهم سازد که همسر وی ظهور و بروز بیشتری در محافل اجتماعی و فرهنگی داشته باشد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:

«آقای روحانی...در حضور وکلای ملت در مجلس شورای اسلامی اذعان کرد "خیلی دلم می‌خواست حداقل سه وزیر زن داشته باشیم و گزینه‌های آن نیز انتخاب شده بود اما نشد". در چنین شرایطی که «نشد ...»، می‌توان حسن روحانی رئیس جمهوری کشور را مورد خطاب قرار داد و عنوان کرد که دست‌کم برای نشان دادن حمایت خود از زنان کشورش و همینطور به تصویر کشیدن تمایلش به حضور آنان در بطن جامعه، از اهل بیت خود شروع کند و از آن‌ها برای حضور پررنگ و چشمگیر در جامعه، دعوت به عمل بیاورد؛ همچون سرزمین‌های دیگر در این کره خاکی که همسران روسای جمهور و نخست وزیران کشورها، دوشادوش شوهران قدرتمندشان حرکت می‌کنند و گاه در نقش مکمل و گاه هم به صورت کاملاً مستقل به ایفای نقش‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می‌پردازند».

این روزنامه زنجیره‌ای، در لفافه به «استفاده ابزاری و انتخاباتی از موضوع حضور زنان در کابینه» انتقاد کرده است. این در حالی است که روزنامه‌های اصلاح طلب در جریان انتخابات خود در این زمینه آتش بیار معرکه بوده‌اند.

علاوه بر این، اصلاح‌طلبان در حالی که علی‌الدوام طی ۲۰ سال گذشته بر حضور زنان در مناصب کلیدی کشور تأکید داشته‌اند، پس از فتح شورای شهر پنجم تهران، از انتصاب شهردار زن امتناع کردند. در همین زمینه «الهه کولایی» تنها کاندیدای زن در میان گزینه‌های اصلاح طلبان برای شهرداری تهران در هفته‌های گذشته اعلام کرد که نام وی در میان کاندیداها صرفاً ویترینی بوده است!

گفتنی است حلقه بسته مدیریتی اصلاح طلبان و رفتار قبیله‌ای این جماعت باعث شده است تا همه آنچه در مورد زنان و جوانان در روزهای داغ انتخابات گفته شده بود، خیلی زودتر از آنچه که تصور می‌شد، زیر پا گذاشته شود.