رئیس جمهور گفت، آرای مناطق روستانشین است که نشان دهنده خواست عمومی است.این اظهارات روحانی به نوعی علیه ایده فتنه مبنی بر "آرای کیفی تهران و بالاشهر" در سال 88 است و خشم آنها را بر خواهد انگیخت.ضدانقلاب، سعی دارد که اعتدال را به ورطه ساختارشکنی بکشاند.

گروه سیاسی مشرق - گاهی اوقات، نگاه مطلق کردن و از جنس "صفر- یکی" به برخی جریان های سیاسی، اشتباهی است که لطماتی به کشور و مردم وارد می کند. برخی از جریان ها و قبایل سیاسی، یکسره سیاه یا سفید نیستند و اگر به اشتباه، نگاه "طیفی" به آنها جای خود را به نگاه "صفر- یکی" بدهد؛ یک ضرر است.

شاید اصلاحات و اصلاح طلبان جزء آن دسته از جریان هایی باشند که باید آنها را یک طیف دید، از اصلاح طلبان میانه رو گرفته تا اصلاح طلبان ساختارشکن و برانداز و فتنه گر. این حداقل واقعیتی است که باید درباره این جریان در نظر گرفت، چیزی که ماحصل اقدامات و سابقه خودشان بویژه در پروژه های کوی دانشگاه، قتل های زنجیره ای و فتنه 88 است؛ نه برآمده از جبر بیرونی.

بیش از اینکه احتیاج باشد تا اصولگرایان، مسئولین یا افکار عمومی به این مسئله باور داشته باشند که باید به شکل طیفی به اصلاح طلبان نگاه شود؛ «دولت یازدهم» است که باید به این مسئله باور داشته باشد. در اینباره قضاوت نمی کنیم که این باور در حال حاضر وجود دارد یا نه، تنها تأکید می کنیم که جدی تر گرفته شود؛ اینکه بین مشارکتی ها، سازمان مجاهدینی ها، اعتماد ملی ها، مجمعی ها، تحکیم وحدتی ها، کارگزارانی ها، مردمسالاری ها و .... تفاوت است. این دست تفاوت ها عموماً به سوابق هر گروه و میزان جدی گرفتن اصل خودی- غیرخودی توسط آنها مربوط است.

ولی چرا این خط کشی تا این حد اهمیت دارد؟ بازیگرهای سیاسی با تغییر شرایط سیاسی، تغییر موضع و تغییر چهره می دهند. بنابر این، اکنون خیلی ها هستند که ادعا می کنند، حامی دولت هستند یا حمایت آنها در پیروزی «حسن روحانی» تأثیر داشته است؛ از "نهضت آزادی خارج نشین"[1] و ضدانقلاب متواری به لندن و لس آنجلس گرفته تا اصلاح طلبان میانه رو و تندرو و حتی برخی از نیروهای راست داخلی. بی تردید، هر یک از این دسته جات از تکرار مکرر این ادعای شان، اهدافی را دنبال می کنند. مهمترین هدف آنها از این ادعاها، تحت فشار گذاشتن دولت یا متقاعد کردن آن برای جامه عمل پوشیدن به خواسته های الویت دار آنهاست.

پذیرش ادعای آنها، احتیاج به راستی آزمایی دارد. اگر قرار باشد که دولت، همه مدعیان حمایت را به یک چوب براند؛ نتیجه این خواهد شد که باید به طیف گسترده ای از مطالبات پاسخ دهد که عموماً اجرای یکی، ناقض دیگری است؛ از اصلاح اوضاع اقتصادی گرفته تا اصلاحات تدریجی برای زمینه سازی براندازی یا استحاله از درون نظام.

بنابر این، لازم است که حلقه اول تصمیم گیری و تصمیم سازی در دولت «روحانی»، بخوبی بین مدعیان و مطالبات شان خط کشی کند؛ غربالگری دانه های سالم از ناسالم یک ضرورت همیشگی ست. این اقدام در وهله اول، بزرگترین کمک را به دولت خواهد داد تا چشم اندازها، استراتژی ها و تاکتیک های خود را ترسیم، الویت بندی و اجراء نماید. در غیر انیصورت، تصمیم گیران در دولت با یک هرج و مرج هدف شناختی و اقدام شناختی روبرو خواهند شد که باعث به هم ریختگی الویت ها و امور اصلی- فرعی می شود.

مقامات دولت، مکرراً اعلان می کنند که دولت در بهبود اوضاع سیاست خارجی و شرایط اقتصادی و همچنین وضعیت سیاسی در داخل؛ موفق بوده است. اگر حقیقتاً توفیقاتی وجود داشته، باید مشخص کرد که عوامل این توفیقات چه بوده است و هر عامل؛ چقدر بر این بهبودها تأثیر گذاشته است. آنها همچنین اعلام می کنند که دولت و عملکردش، تحت حمایت قوی رهبری نظام قرار دارد. نباید فراموش نمود که حمایت رهبری نظام از دولت و کلیت اقدامات آن نیز برآمده از برخی اصول باالویتی است که توسط دولت و بویژه شخص رئیس جمهوری رعایت شده است.

این یک موازنه سیاسی باید باشد، نظام جمهوری اسلامی از دولت جمهوری اسلامی ایران جدا نیست و هیچیک اهداف جداگانه ای را نمی پویند؛ همگی، اهداف معین و مشخصی را پیگیری می کنند و آنچه باید باشد تنها یک تقسیم کار است. ماه هاست که برخی اصلاح طلبان و از جمله رسانه های منتسب به اصلاح طلبان تندرو، از "تثبیت عصر حاکمیت یگانه" در ایران صحبت کرده و آن را تئوریزه می کنند[2]. نمی خواهیم بگوییم که ما نمی دانیم چرا برخی از آن تندروهای شان به پمپاژ این تئوری همت گمارده اند اما همه خوشحالیم که بالاخره همان تندروها هم بفهمند که حاکمیت یگانه؛ ضامن حفظ منافع ملی، مصالح ملی و رشد و پیشرفت دوچندان است.

برخی از رسانه های اصلاح طلب از عصر حاکمیت یگانه در دوره روحانی سخن گفتند

آیا آنها واقعاً به این تئوری عمل می کنند؟


با این حال، همه بیشتر خوشحال خواهند بود، اگر آنهایی که در مقام سخن از حاکمیت یگانه در عصر «روحانی» دم می زنند، در مقام عمل نیز به راه اندازی سامانه فشار برای ایجاد دوگانگی در حاکمیت؛ مبادرت نورزند. برای مثال، بطور مستمر خواهان آزادی فتنه گرانی نشوند که منافع ملی، امنیت ملی و مصالح عمومی را برای ماه ها به خطر انداختند.

اوایل اردیبهشت ماه امسال بود که «روزنامه وال استریت ژورنال» - نزدیک به محافظه کاران آمریکا- تحلیلی را منتشر ساخت که سایت های اصلاح طلب و همچنین سایت های منتسب به فتنه گران؛ بخش هایی از آن را با تیتر: "مسائل داخلی آزمون حسن روحانی!"[3]، بازنشر کردند. «وال استرتیت ژورنال» نوشته بود: «به عقیده مقامات ایرانی، تأکید سیاست «روحانی» نشان می دهد که ... آزادی عمل لازم برای مذاکره را ]دارد[ اما برنامه داخلی وی ... محدود ... است. تحلیل گران می گویند، «روحانی» امیدوار است که با موفقیت در تبدیل توافق هسته ای موقت به یک توافق دائم که تحریم های فلج کننده را از بین می برد؛ بتواند از میزان فشارها در داخل بکاهد».

چند روز بعد، «سوزان مالونی» که عضو ارشد «مرکز سابان برای امور خاورمیانه در انستیتو بروکینگز» است و بعنوان یکی از کارشناسان امور ایران نزدیک به دولت «اوباما» بشمار می آید؛ طی تحلیلی برای «بروکینگز» نوشت: «تست واقعی "رهبری روحانی"، این نیست که او بتواند یک "توافق پایدار هسته ای" را بدست بیاورد، بلکه این است که بتواند؛ پیشرفت های خارق العاده سیاست خارجی خویش را در داخل کشور نیز به پیش برد»[4].

سوزان مالونی؛ تست واقعی روحانی این است که بتواند موفقیت های خارجی را در داخل نیز پیش ببرد

ضدانقلاب امید دارد که روحانی دست به ساخت یک برنامه گلاسنوست بزند


گاهی رصد منابع خبری و تحلیلی ضدانقلاب این حسن را دارد که از آنچه آنها فکر می کنند، با خبر شوید. گاهی یک چیز بسیار عجیب است، اینکه رسانه هایی چون «BBC فارسی» سعی دارند تا بدنه اپوزیسیون و برخی از اصلاح طلبان تندرو را نسبت به ادامه حمایت از «روحانی» و درک مشقات راهی که از نظر آنها شروع شده؛ توجیه کنند.


بی بی سی؛ وجود اختلاف بین رأس و بدنه اصلاحات نشان دهنده تأثیر رده های پایین بر سرنوشت است.

برای نمونه، دانشجویان شعار "خاتمی دروغگو، خجالت، خجالت" و "خاتمی دروغگو، توسعه سیاسی‌ات کو" سر ‌دادند


بی بی سی؛ رابطه دانشجویان با دولت خاتمی روندی از ستایش تا ستیز را طی کرد.

جنبش دانشجویی و دولت روحانی، شانس دارند که با تجربه خاتمی از تکرار باطل "ستایش تا ستیز" بپرهیزند


برای نمونه، «پایگاه المانیتور» - وابسته به اندیشکده شورای آتلانتیک- در توجیه عدم اقدام مناسب دولت درباره رفع حصر سران فتنه می نویسد: ««روحانی»، علیرغم اینکه در جریان مبارزات انتخاباتی قول داد که برای آزادی زندانیان سیاسی، به خصوص «موسوی» و (کروبی) تلاش کند؛ این روز ها سکوت کامل اختیار کرده است. برخی ناظران در ایران، معتقدند که مادامی که «روحانی» درگیر برنامه عظیم حل مشکل هسته ای است؛ جبهه جدیدی ... باز نخواهد کرد ... معذلک در فوریه امسال، «جواد ظریف» بدون اینکه نامی از «موسوی» و «کروبی» ببرد، گفت که «روحانی» به تعهدش در مورد آنان وفادار است ... هر گونه اقدام جدی برای آزادی رهبران جنبش سبز موکول به بعد از حل بحران هسته ای است»[5].

المانیتور؛ هرگونه اقدام روحانی برای رفع حصر، فقط بعد از پیروزی هسته ای است

به بیان بهتر، اپوزیسیون خارج نشین و تندروهای داخلی گمان می کنند که عدم همراهی دولت با مطالبات آنها، به این دلیل است که «روحانی»؛ منتظر است تا بعد از پیروزی در سیاست خارجی، شروع به تغییرات ملموس مدنظر آنها در سیاست داخلی بکند. این انگاره عقلای اپوزیسیون نسبت به «روحانی»، باعث شده که سعی کنند تا بدنه های پایین تر و احساسی بخصوص قشرهایی که زود به "عبور از روحانی" روی می آورند را به استمرار خویشتنداری و حمایت از «روحانی»؛ مجاب کنند.

«روزنامه فایننشال تایمز» انگلیس طی گزارشی در این مورد می نویسد: ««سعید لیلاز» - تحلیل گر سیاسی اصلاح طلب- گفت: همه این حملات جدید (علیه دولت) بخشی از مبارزه قدرت است، چون تندروها می دانند که وقتی توافق هسته ای امضاء شود؛ با «روحانی»ِ خیلی متفاوت و خشنی مواجه خواهند شد»[6].

فایننشال تایمز؛ بعد از توافق هسته ای، منتقدین دولت با روحانیِ خشن و متفاوتی مواجهند

صبر تندروها در برابر آرامش سیاسی دولت، به امید فردایی تجویز می شود که روحانی مقابل نظام قرار گیرد!!

آیا بالای قبری که شیون می کنند، مرده ای هست؟


به نظر می رسد که صبوری فتنه گران در برابر کم اهمیتی های «روحانی»؛ مشروط به امید آنها برای ساختارشکنی های «روحانی» بعد از پیروزی در میدان مذاکرات هسته ای است. آنها روی فرآیند گام به گامی درباره عملکرد «روحانی» حساب باز کرده اند که معلوم نیست، واقعیت داشته باشد یا نه؛ آیا «روحانی» واقعاً همان سرابی است که آنها در ذهن ساختند؟ معلوم نیست. چون معلوم نیست که در آینده چه چیزی انتظار سراب شان را می کشد، گه گاه تقلا می کنند از جمله اینکه به «روحانی» هشدار می دهند که دولت مدیون پایگاه اجتماعی آنهاست[7] یا به «روحانی» توصیه می کنند که اشتباه «خاتمی» در فاصله گرفتن از مطالبات آنها در سال های آخر ریاست جمهوری اش را تکرار نکند[8] یا توجیه اینکه راه «روحانی» همان راه آنهاست[9].

احیاناً سخت و تلخ است که معلوم شود، قبری که بالای آن شیون کرده اند؛ خالی بوده است. لذا اقدامات فوق، تقلایی است برای فرار از ابهامی که «روحانی» بوجود آورده است. البته منظور این نیست که غیر از اصلاح طلبان تندرو، دیگر بازیگران سیاسی و ناظران از این ابهام آفرینی خوشنود هستند. اما تا بحال، «روحانی» حداقل در ظاهر نشان داده که سعی دارد؛ فاصله نسبتاً معناداری با برخی جریان های تندروی اصلاحات داشته باشد. هر چند این فاصله، اصلاح طلبان تندرو و فتنه گران را نگران کرده اما نتوانسته نگرانی های احتمالی نیروهای آن سوی گود را نیز برطرف کند. پس این وضعیت، یک ابهام واقعی را برای اغلب بازیگران سیاست داخلی ایران بوجود آورده است.

گام برداشتن روی طناب نازک ابهام آفرینی؛ تا کی می تواند استمرار داشته باشد و بنفع ابهام آفرین باشد، سئوالیست که خود ابهام آفرین باید بدان پاسخ دهد اما تجربه نشان داده که بدنه اجتماعی؛ رفته رفته صبر خود در برابر ابهام را از دست خواهد داد. حداقل بخشی از اصلاح طلبان که نشان داده اند، صبوری شان رو به پایان است.

«روزنامه اعتماد» در اینباره نوشته بود: «نیازی نیست، خیلی گوش تیز کنیم تا صدای نارضایتی برخی حامیان دولت «روحانی» را بشنویم ... اعتراض ها و گلایه هایی که به گوش می‌رسد، زنگ خطری جدی برای دولت محسوب می شود ... بصورت طبیعی شهروندان تحول خواه ... تا مدت زمانی به دیده تساهل با اتفاقات برخورد کرده و اجازه می‌دهند که دولت کارش را به سلیقه خودش؛ پیش ببرد اما از نقطه ای به بعد، کاسه صبر لبریز شده ... بی تفاوتی به انتظارات بنفش پوشان، فاصله ایجاد می کند که تبعات ناگواری برای دولت خواهد داشت. در نتیجه دولتمردان، یک جایی باید قاطعانه به حامیان خود پیام دهند: ... به عهد خود پایبندیم»[10].

روزنامه اعتماد زنگ خطر را برای روحانی به صدا درآورد

نارضایتی تندروها از کم اهمیتی روحانی به مطالبات سیاسی آنها، شدت گرفته است


چندی بعد، «خبرگزاری ایسنا» طی گزارشی از حضور رئیس جمهوری به مناسبت «روز دانشجو» در «دانشگاه شهید بهشتی» نوشت: «برخی دانشجویان، شعار "زندانی سیاسی، آزاد باید گردد" و "موسوی و کروبی، آزاد باید گردند" سر دادند ... رئیس جمهور در واکنش به این شعارها با بیان اینکه "دولت به همه وعده هایی که به مردم داده، پایبند است"، گفت: ما برای دستیابی به اهدافمان نیاز به ایجاد اجماع داخلی داریم»[11].

شاید آن روز، پیش بینی نویسنده «روزنامه اعتماد» مبنی بر اعلان تعهد دولت به وعده های مورد نظر آنها، چیزی حدود یکماه بعد و صرفاَ در مقام سخن؛ بوقوع پیوست اما امروز، بار دیگر «روحانی» از پایبندی دولت به وعده هایش سخن گفته؛ اینبار نه درباره تعهد به مطالبات سیاسی تندروها بلکه درباره پایبندی به مطالبات توده های مردمی و روستا نشینان: «رأی مردم از جمله آرای مردم ساکن روستاهای کشور در انتخابات، حاوی معانی ارزشمندی است که به روشنی خواست عمومی را منعکس می کند لذا دولت؛ خود را موظف می داند که پاسدار رأی مردم بوده و به وعده های خود وفادار باشد»[12].

«روحانی» و برخی دیگر از مقامات دولت وی از جمله «محمدباقر نوبخت» و «محمود علوی»، چندین بار درباره مشروعیت انتخابات در ایران و باور مردم به سلامت انتخابات؛ رسماً اعلان موضع کردند؛ بحثی که اصلاً به مذاق فتنه گران و تندروها خوش نیامده است. در شرایط فعلی، آرامش سیاسی می تواند زمان را بنفع «روحانی» بخرد، به نظر می رسد که «روحانی» این موضوع را بخوبی درک کرده است؛ موضوعی که تندروها و ساختارشکنان را آشفته خواهد کرد.

جالب اینکه «سایت ضدانقلاب کلمه»، چند روز پیش از اظهارات رئیس جمهور طی خبری از آشفتگی های تندروها، گفته بود: «یک ماه و چند روزی مانده است تا اولین سالگرد پیروزی «روحانی» در انتخابات ... این روزها، ضربان قلب تپنده امید در کشور دچار نوسان شده زیرا که دولت آنچنان که باید؛ به وعده های خود و مطالبات مردم جامه عمل نپوشانده است، مطالباتی که از جنس وعده های اقتصادی ... نبود بلکه ... مطالباتی در جهت رفع محدودیت ها و حصرها و همچنین رفع فضای امنیتی در حوزه های مختلف ... بخش عمده وعده های «روحانی» ... کماکان در بایگانی "شاید وقتی دیگر" نگهداری می شود و رئیس جمهور؛ هر ازگاهی تنها می گوید: به تمام وعده هایم پایبندم اما صبر داشته باشید! ... صریح بگویم صحبت از آمار و ارقام توفیقات اقتصادی و بین المللی، پشیزی برای مردم ارزش ندارد! ... اینکه منتخب ملت هر بار بگوید؛ به قول های خود پایبندم اما عجله نکنید! بی آنکه صبر مردم، نمود مشهودی در جامعه داشته باشد، تنها باعث دلسردی مردم نسبت به دولت می شود، جناب روحانی! ... گاهی خیلی زود دیر می شود»[13].

خبر سایت کلمه (ظاهراً به نقل از روزنامه روزان)؛ آمار توفیقات اقتصادی و خارجی دولت پشیزی نمی ارزد؛ رفع حصر مهم است


باید باور کرد که بخشی از مطالبات سیاسی تندروها در تعارض با مطالبات توده های مردمی است، تنها باید وزن کشی کرد تا دید کدامیک در اکثریت هستند؛ مردمی که اهمیتی به حصر سران فتنه نمی دهند و خواهان بهبود اقتصاد و معیشت خویش هستند یا بخشی از مردم که آرزوی شان آزادی فتنه گران به هر قیمتی است. همه باید یکبار دیگر بر اساس واقعیت های جامعه، وزن کشی کنیم زیرا اهمیت دادن به رفع حصر سران فتنه؛ تا بحال، فقط در فضای مجازی بیشمار بوده است.


[1] «مصلحت چنین می نماید که نیروهای سیاسی داخل و خارج کشور در این شرایط از دولت «روحانی در حل مناقشات هسته ای ایران، حمایت نمایند. شرایط خطیر فعلی ایجاب می کند که از ... شکست مذاکرات هسته ای جلوگیری گردد. این شکست برای منافع و امنیت ملی‌ کشور بسیار پرهزینه است. علاوه بر خطر جنگ و اضمحلال اقتصادی، گذر مسالمت آمیز به دموکراسی برای سال های طولانی‌ به تعویق خواهد افتاد و جنبش مدنی ایران؛ همه توان خود را در تداوم دیکتاتوری مطلق نظامی- امنیتی از دست خواهد داد ... بقای مملکت و زمینه سازی برای تحولات تدریجی، با سرنوشت این مذاکرات گره خورده است»- «نهضت آزادی ایران خارج کشور: امیدواریم دولت روحانی در آزمون صداقت، سربلند بیرون بیاید»- «سایت ضدانقلاب کلمه»- 7/9/1392

[2] برای نمونه به سرمقاله یکی از مجلات اصلاح طلبی در اینباره، رجوع شود: «استراتژی حاکمیت یگانه/ مهمترین دستاورد سفر روحانی به نیویورک چه بود؟»- «محمد قوچانی»- «هفته نامه آسمان»- شماره 61- 6/7/1392

[3] «Domestic Issues Pose Test for Iran's Leader»- By Farnaz Fassihi- «The Wall Street Journal»- 27Apr, 2014

فرناز فصیحی: یک ایرانی آمریکایی تبار است که در آمریکا متولد شده است و بعنوان تحلیل گر ارشد عضو تحریریه روزنامه وال استریت ژونال آمریکا فعالیت می کند. وی توانست بدلیل پوشش اخبار ایران در سال 2009 فتنه 88- 6 جایزه ملی خبرنگاری آمریکا را دریافت کند- ترجمه از «دانشنامه آزاد ویکی پدیا نسخه انگلیسی»

[4] «With His Eyes on the Nuclear Prize, Rouhani Hedges on Human Rights»- By Suzanne Maloney- «The Brookings Institution»- 1May, 2014- ترجمه از «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»: «چرا افراطیون پروژه آرام "عبور از روحانی" را کلید زدند؟»- 30/2/1393

[5] «جنبش سبز را به خاطر دارید؟»- «شهیر شهیدثالث»- «المانیتور»- 11/1/1393

[6] «Iran’s hardliners step up attacks on Rouhani over nuclear talks»- By Najmeh Bozorgmehr- «The Financial Times»- 5May, 2014- ترجمه از یک ارگان دولتی- 17/2/1393

[7] «سهم خواهی اصلاح طلبان از دولت يازدهم با شبیه‌سازی سقوط "مُرسی" براي ایران»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 16/5/1392

همچنین برای نمونه، رجوع شود به: «از کشف شبکه ارتباطی BBC با زندانیان تا پروژه فشار به نهادهای امنیتی»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 2/2/1393/ «روحانی تنهاست چون برای اصلاحات تب نمی کند/ حجاریان دلیل اکو نشدن "صدای روحانی" توسط اصلاح طلبان را تبیین کرد»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 17/4/1393

[8] «فاصله گرفتن دولت از نیروی اجتماعی و بی اعتنایی به بدنه اجتماعی پشتیبان، و هراس از جان گرفتن جنبش های اجتماعی، دولت «روحانی» و اعتدال گرایان را به سرنوشت دولت «خاتمی» و دوم خردادی ها؛ دچار خواهد ساخت. آنجا که با سپری شدن زمان، مشارکت فعال و همراهی نیروهای اجتماعی ـ سیاسی پشتیبان، کمتر و کمتر خواهد شد و در نقطه مقابل؛ مطالبات کانون های اقتدارگرا و باندهای مافیایی در حاکمیت و مداخله‌ و اعمال نظر و مقابله آنان با برنامه ها و سیاست های غیرهمسو؛ بیشتر و بیشتر خواهد شد ... تجربه انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ ه.ش و رویدادهای سیاسی مترتب بر آن، هم برای دولت «روحانی» و هم برای تغییرخواهان ایران؛ پند فراوان دارد»- «دوم خرداد خاتمی، درسی برای دولت اعتدال روحانی»- «مرتضی کاظمیان»- «BBC Persian»- 1/3/1393

مرتضی کاظمیان: وی به همراه کسانی چون فریبا داوودی مهاجر و محسن کدیور از اعضای شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات بود که در حال حاضر به خارج از کشور متواری شده اند و با رسانه های ضدانقلاب و وابسته به دولت های متخاصم مانند BBC فارسی همکاری می کنند. وی جزء بازداشت شدگان در جریان اغتشاشات عاشورای سال 1388 ه.ش در تهران بود که بطور غیرقانونی و از طریق خاک عراق از ایران متواری شد. وی از اعضای ارشد گروه ملی- مذهبی موسوم به مسلمانان مبارز به رهبری حبیب الله پیمان نیز بوده است و سابقه فعالیت در روزنامه های جامعه، توس، یاس نو، نوروز، سرمایه، وقایع اتفاقیه، اعتماد ملی، اعتماد و شرق را نیز داراست. وی همچنین دبیر سرویس سیاسی روزنامه های توقیف شده خرداد (به مدیر مسئولی عبدالله نوری) و فتح و نیز عضو شورای سردبیری ماهنامه توقیف شده آفتاب (به مدیر مسئولی عیسی سحرخیز) بوده است- برگفته از: «فائزه هاشمی جایگزین چه کسانی شده است؟/ به بهانه ریاست بر انجمن دفاع از آزادی مطبوعات»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 26/11/1392/ «دادگاه مرتضی کاظمیان برگزار شد»- «سایت آفتاب»- 5/7/1389/ «مرتضي كاظميان کیست؟»- «پورتال فرهنگی نور»- 12/10/1388

همچنین رجوع شود به: «چه کسی می تواند ائتلاف روحانی و اصلاح طلبان را به هم بزند؟»- «سعید برزین»- «BBC Persian»- 10/2/1393/ «بازخواني 24 خرداد در گفتگوي حجاريان/ روحاني نبايد مردم را از دست بدهد»- «روزنامه شرق»- 24/3/1393

[9] «نگاه من این است که اگر «روحانی»، کاری کند که میزان سفر توریست ها به ایران بیشتر شود؛ کافی است. آن وقت، می‌توان گفت که چطور خارجی ها حق دارند اما ما حق نداریم. همین داستان "هپی" ها که «روحانی» به بازداشت آنها اعتراض کرد، مهم بود. «روحانی»، می تواند در فضای داخلی بتبع اعتمادسازی خارجی، گشودگی ایجاد کند. نمی گویم توسعه سیاسی، می گویم گشودگی در خارج که ایجاد شد؛ در داخل هم تحرک ایجاد می شود اما شما می توانی اسمش را بگذارید: توسعه سیاسی. اگر «روحانی»، بتواند فضایی را فراهم کند که جوانانی که از ایران خارج شدند به داخل ایران برگردند؛ خیلی مهم است. «روحانی» دنبال همین هدف است و این تلاش ها در نهایت؛ باز فضا را می کند»- «حجاریان: تلاش های روحانی در نهایت فضا را باز می کند»- گفتگوی «سعید حجاریان» با «ماهنامه اندیشه پویا»- «سایت ضدانقلاب کلمه»- 20/3/1393

[10] «زنگ خطر را جدي بگيريد»- «سجاد سالک»- یادداشت صفحه نخست «روزنامه اعتماد»- 5/8/1392

[11] «آستانه تحمل خود را بالا ببریم»- «خبرگزاری ایسنا»- 16/9/1392/ گزارش «شبکه خبری دویچه وله» آلمان از حواشی روز دانشجوی 1392: «پاسخ روحانی به خواست آزادی موسوی و کروبی: به وعده های خود پایبندم»- 16/9/1392

[12] سخنرانی رئیس جمهور در جلسه مشترک هیئت دولت و استانداران سراسر کشور: «دولت موظف است به وعده های خود وفادار باشد»- «خبرگزاری مهر»- 11/4/1393

[13] «جناب روحانی گاهی خیلی زود دیر می شود!»- «امیرحسین مصلی»- «روزنامه روزان»- 12/4/1393: «جناب روحانی؛ گاهی خیلی زود دیر می شود!»- «سایت ضدانقلاب کلمه»- 11/4/1393