ممنوعیت ورود ابوطالبی به سازمان ملل از طرف اوباما به روشنی نشان داد آمریکا روی منافع ملی و آرمان‌های این کشور ایستادگی خواهد کرد و با هیچ دولتی تعارف دیپلماتیک ندارد.

گروه سیاسی مشرق - بالأخره ماجرای پر فراز و نشیب دیپلمات فعلی و انقلابی سابق "حمید ابوطالبی" به انتهای خط رسید و "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا، قانون منع ورود ابوطالبی به خاک آمریکا به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل را امضا کرد و هماهنگ با سنا و کنگره آمریکا به روشنی اعلام کرد با افرادی که مخالف منافع ملی آمریکا باشند، شوخی ندارد و اجازه ورود چنین اشخاصی را به خاک آمریکا نخواهد داد.

آنچه از ابتدای این ماجرای قابل برداشت است، حوادث و موضوعاتی از طیف سفید، خاکستری و سیاه است که نیاز به تأمل جدی دارد که در ادامه به آنها اشاره می شود؛

1- قسمت سفید ماجرای ممنوعیت ورود ابوطالبی به عنوان نماینده سازمان ملل به خاک آمریکا، ایستادگی آمریکا بر سر آرمان‌ها و منافع ملی این کشور است، به تعبیر دیگر آمریکا در این مسئله به روشنی نشان داد مقابل کسانی که به زعم آمریکا به منافع این کشور حمله می‌کنند، بدون هیچ تعارف دیپلماتیکی و از موضع قدرت و به صورت قلدرمأبانه اعلام می‌کند "آمریکا می‌تواند از ورود هر نماینده سازمان ملل که به تشخیص رئیس‌جمهور قبلا در اقدام تروریستی علیه آمریکا و متحدین این کشور نقش داشته و یا تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا محسوب می‌شود، اجتناب ورزد."
ایکاش دولتمردان ایرانی نیز قدری بر سر آرمان‌ها و منافع ملی نظام ایستادگی کنند و دستاورد مقاومت مردمی در سی و چند سال گذشته را به راحتی و به ثمن بخس به آمریکا هدیه نکنند.
البته از این جهت که دولت یازدهم به دنبال فرستادن یکی از انقلابیون ضد آمریکایی سابق به قلب آمریکا بود، شاید بتوانیم از دولت تقدیر کنیم ولی متاسفانه آمریکا اجازه ورود ایشان را صادر نکرد!

2- دولت یازدهم که ادعای فهم سیاست خارجی و تخصص دارد و بر اساس کدخدا محوری آمریکا سیاست خارجی خود را تنظیم کرده است، چگونه پیش‌بینی چنین تصمیم ساده لوحانه‌ای را مدنظر قرار نداده است؟ مگر می‌شود کسی به سفارت کشور دیگری حمله کند و سفارت را تصرف کرده و دیپلمات‌های آن کشور را به اسارت بگیرد و تصویر هژمونی آمریکا در جهان را تخریب کند و بعد از سال‌ها بگوید که مرا به عنوان دیپلمات در کشور خود قبول کنید!
به طور قطع اگر شخص دیگری از کشورهای بیگانه علیه امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران اقدام می‌کرد، نظام اسلامی با قاطعیت هر چه تمام‌تر از ورود چنین شخصی به خاک کشور ممانعت به عمل می‌آورد ولی متأسفانه مقامات جمهوری اسلامی ایران با ساده‌گی هرچه تمام‌تر نسبت به کدخدا، نه تنها به اعتبار جمهوری اسلامی ایران لطمه زدند بلکه بار دیگر نتیجه کرنش و خوش‌بینی خود نسبت به آمریکا را به صورت نقدی دریافت کردند و این قسمت خاکستری ماجرای ابوطالبی است که باید دولت پاسخ دهد چرا چنین شخصی را به عنوان نماینده ایران معرفی کرده است؟



3- اگر چه آمریکا در لانه جاسوسی و بر خلاف پروتکل‌های بین المللی و به واقع در حال جاسوسی و فتنه‌انگیزی بود و مدارک و اعترافات دیپلمات‌های آمریکایی نیز بر صحت این واقعیت می‌افزاید، اما این کشور نه تنها  از دشمنی و تهدید و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران در این سی و چند سال از انقلاب اسلامی، عذرخواهی نکرده است بلکه در ماجرای اخیر به روشنی نشان داد دشمن منافع ملی و مردم ایران و اگر کسی به آمریکا بگوید چرا علیه کشور من جاسوسی می‌کنی، آمریکا او را به عنوان تروریست به مردم جهان معرفی می کند، ولی در داخل مرزهای کشور، بودند کسانی که آن زمان به زعم خود و بدون بصیرت وارد سفارت آمریکا شدند و تا سالیان درازی پز انقلابی‌گری دادند ولی مقابل قلدری و ایستادگی آمریکا با افسوس فراوان اعلام کردند که حاضریم بابت تصرف سفارت آمریکا و به دلیل جلوگیری از جاسوسی این کشور، "عذرخواهی کنیم" و این قسمت سیاه ماجرای فرستادن ابوطالبی به آمریکا بود که باید به دوستان قدیمی بگوییم انقلابی شدن در اوایل انقلاب، فضیلت زیادی محسوب نمی‌شود بلکه انقلابی ماندن و صبوری مقابل تگناها، فشارها و زخم زبان‌ها فضیلت دارد.

تذکری به دولت یازدهم: آمریکا بارها نشان داده مخالف اصل نظام اسلامی است و با بهانه‌های واهی و دروغین به دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی است و در مدتی که دولت یازدهم روی کار آمده، بر خلاف ادعای مقامات آمریکایی مبنی بر شروع دور جدیدی از مناسبات با ایران، از اموال بلوکه شده ایران تنها اجازه برداشت 4 میلیارد دلار را صادر کردند که هنوز هم یک دلار آن وارد کشور نشده است که با مصادره ساختمان بنیاد علوی در آمریکاٰ بیش از 4 میلیارد دلار به ایران ضربه زدند، لذا دولت یازدهم به واقع بر اصول مقاومتی سرمایه گذاری کند تا بتواند به نتیجه مطلوب دست پیدا کند انشاالله.