کد خبر 231391
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۸

وقتى انس با قرآن پيدا شد، مجال تدبر و تأمل و تفكر در معارف قرآن به دست خواهد آمد؛ قرآن را نمی شود سرسرى خواند و گذشت، قرآن احتياج دارد به تدبر، تكيه‌ بر روى هر كلمه‌اى از كلمات و هر تركيبى از تركيب هاى كلامى و لفظى.

ویژه نامه ضیافت مشرق- همزمان با ايام ماه مبارك رمضان پايگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمی خامنه ای اقدام به انتشار گزيده بيانات رهبر معظم انقلاب در مورد تدبر در قرآن، انس با قرآن، تفكر در آيات قرآن، تأمل در قرآن، تفكر در قرآن و تعمق در قرآن منتشر كرده كه بخشی از آن به شرح ذيل است:
 
بحمدالله امروز جامعه ما با قرآن مأنوس شده‌اند. البته ما به اين قانع نيستيم؛ ما معتقديم همه آحاد جامعه بايد با قرآن ارتباط برقرار كنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر كنند. آنچه كه ما را به حقايق نورانى می رساند، تدبر در قرآن است؛ و اين حفظ قرآن كه بحمدالله امروز در بين شما جوان ها، در بين جوان هاى كشور، در سرتاسر كشور رواج پيدا كرده است، يك مقدمه خوبى است براى تدبر. يعنى حفظ و تكرار و انس با آيات كريمه قرآن و پى‌درپى آيات الهى را مورد توجه قرار دادن، موجب می شود كه انسان بتواند در قرآن تدبر كند. (۱۳۹۲/۰۴/۱۹)
 
وقتى انس با قرآن پيدا شد، مجال تدبر و تأمل و تفكر در معارف قرآن به دست خواهد آمد. قرآن را نمی شود سرسرى خواند و گذشت؛ قرآن احتياج دارد به تدبر، تكيه‌ بر روى هر كلمه‌اى از كلمات و هر تركيبى از تركيب هاى كلامى و لفظى. انسان هرچه بيشتر تدبر كند، تأمل كند، انس بيشترى پيدا كند، بهره‌ى بيشترى خواهد برد؛ قرآن اينجور است. (۱۳۹۱/۰۴/۳۱)
 
خدا را شكر می كنيم كه توفيق درس قرآن، انس با قرآن و تلاوت قرآن به مردم ما داده شده است. در دوران طاغوت، قرآن در كشور ما مهجور بود؛ هيچ حركت جمعى در ترويج قرآن انجام نمی گرفت؛ هرچه بود، ميل شخصى افراد بود. در دوران جمهورى اسلامى و حاكميت اسلام، يكى از برنامه‌هاى اصلى براى مسئولين كشور، ترويج قرآن است؛ تلاوت قرآن، انس با قرآن، فهم قرآن، حفظ قرآن، جزو برنامه‌هاست؛ كه خب، يكى از مظاهر آن هم همين مسابقات بين‌المللى است. ليكن تلاوت قرآن و قرائت زيباى آيات الهى، مقدمه است براى تدبر در قرآن. ما نمی خواهيم خودمان را مشغول كنيم، سرگرم كنيم به تلاوت و به قرائت قرآن و الحان قرآنى، به عنوان يك موضوع اصلى؛ اين مقدمه است، اين طريق است. تلاوت قرآن با صوت خوش موجب می شود كه دل انسان نرم شود، خشوع پيدا كند، آماده بشود براى فهم معارف قرآنى و آيات قرآنى؛ ما به اين احتياج داريم. (۱۳۹۱/۰۴/۰۴)
 
حمداللّه در جامعه‌ ما، در كشور ما، نهضت انس با قرآن، نهضت خوبى شده است. اين مسئله‌ حفظ قرآن كه ما قبلاً سفارش كرديم، بحمداللَّه دارد در ميان جوان هاى ما انتشار پيدا می كند؛ بايد هم انتشار پيدا كند؛ بايد هم با قرآن آشنا شويم، مأنوس شويم. وقتى قرآن را حفظ كرديد، می توانيد معانى قرآن را درست بفهميد؛ انسان وقتى معناى قرآن را فهميد، می تواند در آن تدبر كند؛ وقتى تدبر كرد، می تواند به معارف عالى دست پيدا كند و رشد پيدا كند. انسان با انس با قرآن، در درون رشد پيدا می كند. (۱۳۹۱/۰۴/۳۱)
 
در ماه مبارك رمضان، بسيارى از مردمِ موفق و باسعادت توانستند محصول زيادى را بردارند؛ محصولى كه براى دوره سال آنها، بلكه در مواردى براى سراسر عمر آنها، داراى بركات خواهد بود. عده‌اى انس با قرآن پيدا كردند، از معارف قرآنى بهره بردند، تدبر كردند؛ عده‌اى انس و مناجات با خدا را در اين ماه براى خودشان رویّه و روش قرار دادند و دلهاى خودشان را نورانى كردند. مردم روزه گرفتند؛ با روزه، در نفس خود صفا به وجود آوردند؛ كه همين صفا و صميميت و نورانيت، منشأ بركات بسيارى در زندگى فردى و اجتماعى است. اين صفاى نفسانى به انسان نيك‌انديشى ميدهد، تطهير نفس از حسد و بخل و كبر و شهوت ميدهد. صفا در نفس انسان، محيط جامعه را محيط امن و امان روحى و معنوى قرار ميدهد؛ دلها را به هم نزديك می ند؛ مؤمنان را به يكديگر مهربان ميكند؛ ترحم به يكديگر را در ميان جامعه‌ى ايمانى گسترش می هد. اينها همه محصولات ماه مبارك رمضان است براى مردم موفق و باسعادت. (۹۰/۰۶/۰۹)
 
من بازهم به جوانان عزيزمان توصيه مى‏كنم كه با قرآن انس بگيريد، با قرآن مجالست كنيد. «و ما جالس هذا القرآن أحد الّا قام عنه بزيادة او نقصان، زيادة فی هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى كه شما با قرآن نشست و برخاست كنيد، يك پرده از پرده‏هاى جهالت شما برداشته مى‏شود؛ يك چشمه از چشمه‏هاى نورانيت در دل شما گشايش پيدا مى‏كند و جارى مى‏شود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اين‏ها لازم است.
 
مقدمه‏ى اين كار اين است كه بتوانيم قرآن را بخوانيم، بتوانيم قرآن را حفظ كنيم؛ حفظ قرآن خيلى مؤثر است. جوانها، دوره‏ى جوانى را، قدرت حفظ را قدر بدانند. خانواده‏ها به كودكان خودشان حفظ قرآن را تشويق كنند، آن‏ها را وادار كنند. حفظ قرآن خيلى باارزش است. حفظ قرآن اين فرصت را به حافظ خواهد داد كه با تكرار آيات، در قرآن قدرت تدبر پيدا كند. اين فرصت است، اين توفيق است؛ اين را از دست ندهيد. آن‏هائى كه حافظند، اين نعمت بسيار بزرگ الهى را قدر بدانند؛ نگذارند حفظشان ضعيف بشود يا خداى نكرده از دست برود.
 
خواندن قرآن، از اول تا آخر، يك چيز لازمى است. بايد قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همه‏ى معارف قرآنى يكجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمينى لازمند تا براى ما تفسير كنند، مشكلات آيات را تبيين كنند، معارف آيات و بطون آيات الهى را براى ما بيان كنند؛ اين‏ها همه لازم است. اگر اين‏ها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو مى‏رويم و توقف ديگر وجود ندارد.(۱۳۸۹/۰۴/۲۴)
 
انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنين تدبر در ادعيه‏ى مأثوره‏اى كه اعتبار دارد- مثل صحيفه‏ى سجاديه و بسيارى از دعاها- در تعميق معرفت دينى خيلى نقش دارد. تعميق معرفت دينى خيلى مهم است. يك‏وقت يك كسى همين‏طور روى احساسات، در نماز جماعت هم ممكن است شركت كند، در اعتكاف هم شركت كند، در مجلس عزاى حسينى هم شركت كند، در فلان تظاهرات دينى هم شركت كند، اما اين معرفت در عمق جان او وجود نداشته باشد؛ لذا سر يك پيچى، سر يك دست‏اندازى، يكهو مى‏بينيد كه از جا در مى‏رود؛ اين به خاطر اين است. ما نظائرش را زياد ديديم. توى همين مجموعه‏هاى انقلاب، اوائل انقلاب كسانى بودند كه از ماها كه ريش داشتيم و عمامه داشتيم و اين‏ها، به نظر مى‏رسيد كه اين‏ها متدين‏تر و مقيدتر و پابندتر و نسبت به دين متعصب‏ترند؛ بعد يك‏وقت- همان طورى كه عرض كردم- يك دست‏اندازى پيش آمد، يكهو ديديم تايرش در رفت! خوب، پيداست كه چفت‏وبست محكمى نداشته. بنابراين تعميق معرفت دينى، خيلى مهم است؛ انس با معارف اسلامى، خيلى مهم است. اين هم يك بخش كار فرهنگى است كه بايد ترويج شود. اين‏ها متولى مى‏خواهد، متولى‏اش هم شمائيد؛ هيچ‏كس ديگر نيست. يعنى شما مديران و رؤساى گروه‏هاى تحقيقى، متولى اين كار هستيد. اين كار را نمى‏شود به شكل ادارى درست كرد و مثلًا تزريق كرد به يك مركز علمى و محيط علمى؛ اين را بايد بنشينيد برايش فكر كنيد؛ اين‏ها خيلى مهم است. (۱۳۸۸/۱۱/۱۳)
 
اگر يك جوانى، يك مردى يا زنى در دوره‏ى حج انس با قرآن را ياد بگيرد، تأمل و تدبر در عبارات دعاها و مناجات با پروردگار را ياد بگيرد، اين مى‏شود سرمايه‏اى براى او در طول‏ زندگى. حاجى اگر خود را مقيد كند كه در مدينه‏ى منوره يك ختم قرآن بخواند؛ در مكه‏ى مكرمه يك ختم قرآن بخواند- اينجا خانه‏ى قرآن است؛ محل نزول قرآن است- يا اگر نمى‏تواند يك ختم قرآن بخواند، يك بخش عمده‏اى از قرآن را بخواند با تأمل، با تدبر؛ اگر عادت كند به تأمل و تدبر در قرآن در اين مدتى كه آنجاست- بتوانيد عادت بدهيد حاجى را به اين‏چنين سيره‏ها و رويه‏هاى ماندگار معنوى و روحى- اين براى او مى‏شود يك سرمايه. قرآن يك ذخيره‏ى تمام‏نشدنى است. انس با قرآن از هر واعظى، از هر رفيق ناصحى، از هر درسى براى انسان مفيدتر است. اگر حقيقتاً انسان با قرآن رابطه برقرار كند و قرآن را بخواند براى استناره و استفاده و استضائه‏ى قلبى و معنوى خود، اين براى او از هر واعظى بالاتر است. اگر انسان اين انس را بتواند پيدا بكند، خيلى دستاورد بزرگى است. (۱۳۸۶/۰۸/۲۳)
 
۱۳۸۵
 
تدبر در قرآن
 
اگر ما معتقديم- كه معتقديم- كه عمل به قرآن، اساس و محور احياء قرآن است و مسئله به تلاوت و خواندن و اين‏ها ختم نمى‏شود- كه به آن اعتقاد داريم؛ معتقديم بايد به قرآن عمل كنيم، بايد جامعه‏مان را قرآنى كنيم، بايد فكرمان را قرآنى كنيم، بايد عملمان را قرآنى كنيم، بايد قرآن را باور كنيم؛ قرآن را باور كنيم و وعده‏ى قرآن را وعده‏ى صدق و حق بدانيم، همين‏طور كه خود قرآن مى‏فرمايد: «و تمّت كلمة ربّك صدقاً و عدلًا لا مبدّل لكلماته»؛ همچنانى كه بايد تعاملمان با شخص خودمان، با افراد خانواده‏مان، با افراد محيط كارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمين كشورهاى ديگر، با قدرتها، با ملتها و همه‏ى اين‏ها بايد با نَفَس و روح قرآنى تنظيم بشود؛ اين‏ها همه‏اش درست است و به آن اعتقاد داريم؛ احياء قرآن، عمل به قرآن و گراميداشت قرآن اين است؛ اين‏ها درست- اما اين‏ها معنايش اين نيست كه ما تلاوت قرآن را دست كم بگيريم. من مى‏خواهم به شما «قرآنى‏ها- كه اهل تلاوت، اهل تجويد و اهل لحن و آهنگ و صوت و خواندن قرآنيد- اين را تأكيد كنم، گاهى شنيده مى‏شود كه بعضى مى‏گويند آقا به قرآن بايد عمل كرد؛ خوب، اين حرف درستى است؛ اما مقصودشان اين است كه تلاوت قرآن و آرايه‏هاى قرآنى را دست كم بگيرند! من با اين مخالفم. تلاوت قرآن هم جزوِ يك مجموعه و منظومه‏اى است كه اين‏ها همه به هم متصل است؛ اين هم بايستى مورد توجه قرار بگيرد و گرامى داشته شود. هم بايد تلاوت بكنيد و هم بايد معانى قرآن را بفهميد؛ اگر معناى قرآن را فهميديد، مى‏توانيد بهتر تلاوت كنيد. الآن قراء حالا را با قراء بيست سال قبلمان مقايسه كنيم، كه اين حركت قرآنى در كشور ما تازه و آرام آرام شروع شده بود؛ بعضيها خوب هم مى‏خواندند، صداها خوب بود و شيوه‏هاى قراء معروف را هم ياد گرفته بودند و مى‏خواندند؛ اما دلنشين نبود؛ چرا؟ چون از معانى و مفاهيم آيات هيچ سر در نمى‏آوردند؛ اين معلوم بود. اما امروز آن‏طور نيست؛ امروز جوانهاى ما اين آياتى را كه مى‏خوانند، خودِ كيفيتِ خواندنشان، حكايت از اين مى‏كند كه اين‏ها معناى آيه را مى‏فهمند و به مفهوم آيه توجه دارند.
 
پس اول بايد خوب بخوانيد؛ تلاوت را خوب، زيبا و جامع و صحيح بخوانيد؛ دوم، معانى و مفاهيم قرآنى را بفهميد، و سوم، قرآن را حفظ كنيد. حفظ قرآن خيلى مهم است. شما جوانها به اين احتياج داريد و مى‏توانيد. وقتى شما حافظ قرآن هستيد، اين تكرار آيات قرآنى و انس دائمى با قرآن، به شما فرصت مى‏دهد كه در قرآن تدبّر كنيد. «تدبر در قرآن» با همين‏طور خواندن و رد شدن به دست نمى‏آيد؛ با يك‏بار و دوبار خواندن هم حاصل نمى‏شود؛ با تكرار و انس با آيه‏اى از قرآن و امكان تدبّر در آن به دست مى‏آيد. و چقدر لطايف در قرآن كريم هست كه اين‏ها را جز با تدبّر نمى‏توان فهميد. بنابراين حفظ و فهم معانى قرآن و تلاوت آن لازم است. (۱۳۸۵/۰۷/۰۴)
 
بايد با قرآن انس پيدا كنيد. زبان ما، زبان قرآن نيست؛ مى‏توانيم به ترجمه‏ى قرآن مراجعه كنيم؛ اما عمق‏يابى مضامين قرآنى فقط با مراجعه‏ى به ترجمه نمى‏شود؛ كمااينكه با خواندن متن‏ قرآن هم براى كسانى كه مى‏فهمند، هميشه به دست نمى‏آيد؛ با تدبر به دست مى‏آيد؛ با عمق‏يابى به دست مى‏آيد.
 
با قرآن بايد مثل آينه مواجه شد؛ پاكيزه، براق و بى‏زنگار؛ تا قرآن در دل ما منعكس شود. قرآن بايد در جان ما انعكاس پيدا كند؛ اين هميشه و براى همه نيست؛ براى كسانى است كه دلشان را با صفاى باطن و نفس پاكيزه كنند؛ با ايمان، با باور و با قبول با قرآن مواجه شوند؛ و الّا كسانى كه دل معاند دارند، بناى بر نشنيدن و نفهميدن دارند، نواى قرآن، كلام قرآن و پيام قرآن در دل آن‏ها اثرى نمى‏كند؛ «و لو انّنا نزّلنا اليهم الملائكة و كلّمهم الموتى و حشرنا عليهم كلّ شی‏ء قبلا ما كانوا ليؤمنوا الّا أن يشاء الله»؛ اگر براى برخى افراد زمين را به آسمان بدوزى، اين دلِ ناباور و زنگار گرفته، نزديك نمى‏شود و ايمان نمى‏آورد. لذا قرآن را هم مى‏خواند، اما به قرآن نزديك نمى‏شود.
 
بايد به قرآن نزديك شد. شما جوانهاى عزيز و همه‏ى جوانهایى كه اين حرف را در سرتاسر كشور مى‏شنويد، بدانيد در قرآن حكمت هست، نور هست، شفاء هست. عقده‏هایى كه بر اثر چالشهاى موجود مادى دنيا در دل و جان انسان به وجود مى‏آيد، سرانگشت حكمت قرآنى مى‏تواند همه‏ى اين عقده‏ها را باز كند؛ اين واقعيت است؛ دلها را باز مى‏كند، شرح صدر مى‏دهد، اميد مى‏دهد، نور مى‏دهد، عزم راسخ براى حركت در صراط مستقيم مى‏دهد. با قرآن بايد مواجه شد و اين‏ها را گرفت.
 
(۱۳۸۴/۰۷/۱۴)
 
حج‏گزاران عزيز را به خشوع و ذكر و انابه و تلاوت قرآن با تدبر و حضور در نمازهاى جماعت و مهربانى با حاجيان كشورهاى ديگر و پرهيز از وقت‏گذرانيهاى‏ بيهوده، فرامى‏خوانم و از خداوند متعال موفقيت و عافيت و قبولى عبادات شما را مسئلت مى‏كنم و همه را به دعا براى حضرت بقية اللّه أرواحنا فداه و فرارسيدن حكومت عدل جهانى آن ذخيره‏ى الهى دعوت مى‏كنم. (۱۳۸۳/۱۰/۲۹)
 
امروز كه حكومت اسلامى تشكيل شده و نظام جمهورى اسلامى به وجود آمده است، ما معناى بسيارى از آيات قرآن را مى‏فهميم، كه قبل از تشكيل حكومت اسلامى، تصوير گنگ و مبهمى از آن آيات داشتيم. امروز كه دشمنيهاى استكبار و قدرتهاى ظالم و ستمگر و افزون‏طلب در مقابل چشم ماست و صف‏آراييهاى آن‏ها را مشاهده مى‏كنيم- توطئه‏ها و نقشه‏هاى آن‏ها و نوع فريب افكار عمومى يا فريب بعضى ذهنهاى آلوده‏ى برخى از خواص- براى ما آشكار مى‏شود كه عمق معناى آيه‏ى قرآن چيست و به كجا اشاره مى‏كند و چه آسيبهایى را براى ذهن خوانندگان و متدبّران در قرآن مجسم مى‏كند. قدر اين را بايد دانست.
 
ما در جامعه‏ى خودمان مبالغ زيادى از آموزش قرآن عقب‏افتادگى داريم. بايد اين‏ها را جبران كنيم. اگر جوان مسلمان با قرآن انس پيدا كند و فرصت تدبّر در قرآن را به خود بدهد، بسيارى از شبهات دشمنان بى‏اثر خواهد شد. البته همه‏ى دستگاه‏هاى فرهنگى كشور بايد كمك كنند. بايد مفاهيم قرآنى به وسيله‏ى خبره‏هاى اين كار دسته‏بندى شود و به تناسب در جاى خود و در كتابهاى درسى- چه در مدرسه‏ها و چه در دانشگاه ها- گنجانده شود. اين ارتباط بايد دائمى باشد. (۱۳۸۰/۰۶/۲۸)