در شرایطی که به نظر می رسد کاهش تعداد تیم های لیگ برتری برای فصل آینده قطعی باشد؛ اما نگاهی گذرا به برخی موارد می تواند اذهان را در این رابطه روشن تر کند.

به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، در شرایطی که چندی قبل دوره دیگری از لیگ برتر به پایان رسید، ابهام بزرگی مبنی برای تعداد تیم های حاضر در دوره بعد باقی مانده است. اکنون این پرسش وجود دارد که دوره بعد با حضور 18 تیم برگزار خواهد شد یا میزبان 16 تیم خواهد بود. همین نیز زمینه مباحث و سخنان ادامه داری شده است؛ البته رسما اعلام شد که تعداد تیم ها کاهش می یابد؛‌ اما بار دیگر شائبه افزایش به گوش می رسد.
در یک سو، برخی مدیران و مربیان قرار دارند که معتقد به تداوم وضعیت کنونی و کثرت تیم ها هستند؛ اما گروه دیگری شرایط فعلی را نفی کرده و معتقد به برگزاری دیدارها در فضایی محدودتر هستند. البته، باید اذعان داشت که چنین مناقشه ای، مربوط به این روزها نیست؛ بلکه یکی از مشغولیت های همیشگی فوتبال ما بوده که باید در این راستا، تصمیمی کارشناسی و پایدار گرفته شود.

× آیا لیگ های خارجی الگوی صحیحی هستند؟
در این بین، ابتدا باید اشاره داشت که صرف توجه به لیگ های خارجی، نمی تواند معیار صحیح و دقیقی برای کاهش یا افزایش تیم های لیگ ما باشد. استدلال به اینکه لیگ کره جنوبی (14 تیم) و ژاپن (12 تیم) با چه تعداد تیم برگزار می شود، نمی تواند مستندی برای کاهش آمار تیم ها در لیگ برتر باشد چرا که شرایط موارد مورد اشاره، متفاوت با شرایط کشوری مانند ایران است.
بی تردید، ظرفیت انسانی فوتبال ایران قابل قیاس با این کشورها نیست. شمار قابل توجه علاقه مندان به این رشته و استعدادهای قابل توجه در آن موجب می شود تا بستری جهت شکوفایی آنها نیاز باشد. در ژاپن و کره جنوبی چنین وضعیتی حاکم نیست؛ در حالی که ایران نمونه ای خاص در قاره آسیا به شمار می رود. برای بررسی این موضوع بایستی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی نیز بهره برد تا به تحلیلی دقیق و همه جانبه رسید.


× فوتبال ورشکسته ایران و لیگ حرفه ای؟

در شرایط کنونی، می توان به جرات اعلام داشت که فوتبال ایران از منظر اقتصادی دچار یک ورزشکستی غیر رسمی است. میزان بدهی ها با درآمدها هیچ نسبتی نداشته و این روند موجب حضور پر رنگ دولت در تصمیمات شده است. در حقیقت، باشگاه ها نتوانسته اند به سطح پایدار اقتصادی و درآمدی برسند که این روند نه تنها متوقف نشده که می توان تایید کرد شدت و حدت بیشتری نیز پیدا کرده است.
در چنین گردش مالی که مدیران بزرگترین باشگاه هایش که ظرفیت اقتصادی چند ده میلیونی را نیز یدک می کشند، فقط دست نیاز به سمت دولت دارند، چگونه باید سخن از عدم کاهش تیم ها داشت؟ سایر باشگاه ها نیز ذیل همین وضعیت تعریف می شوند. فوتبالی که دچار چنین بلایی ناشی از مدیریت ناتوان کلان و نداشتن ظرفیت اقتصادی است، نباید فعلیت خود را متناسب چنین ظرفیتی کند؟ چه لزومی دارد، دولت و سایر نهادهای حکومتی و خدماتی مانند شهرداری ها، بار فوتبالی را بکشند که چنین توانی را در خود نداشته و ندارد؟ آیا تداوم چنین روندی منجر به یک خسران و آسیب جدی به بیت المال نشده و نمی شود؟ چرا نباید واقعیت های اقتصادی فوتبال را در برنامه ریزی ها لحاظ کرد و صرفا به موضوعات شعاری و احساسی پرداخت؟

× پول ملت در جیب دلالان و فاسدان
در این بین، نکته قابل تامل دیگری نیز وجود دارد. این فوتبال که نه پتانسیل بالای اقتصادی دارد و نه چنین عرصه ای را پیش خود می بیند، به چه دلیل بایستی محل ورود میلیاردها تومان باشد؟ این سرمایه هنگفت و بدون نظارت، به جیب چه کسانی وارد می شود؟ چه فرد یا افرادی منتفعان اصلی از این وضعیت هستند؟ آیا می توان توجیه دقیقی از مبنای اقتصادی یا مدیریتی تداوم وضعیت فعلی فوتبال ایران داشت؟
بایستی اعتراف کرد بخش قابل توجهی از گردش میلیاردی این روزهای فوتبال ایران به مقصد نمی رسد. در حقیقت، وجود دلال های غیر قانونی و تبانی در فعالیت ها، موجب می شود تا پول سرازیر شده به سوی این ورزش، به دست اهالی آن نرسد. بودجه هنگفت این رشته که نمی توان منکر قابل توجه بودنش بود، این روزها به واسطه هایی می رسد که به منتفعان اصلی تبدیل شده اند. در حقیقت، تداوم روند فعلی فقط به سود جریان های پنهانی است که مشغول چپاول ثروت ملت در فوتبال هستند.


× لزوم کاهش تیم ها از منظر مدیریتی

یک محاسبه دقیق مدیریتی در درآمدها و هزینه های اقتصادی نشان می دهد بایستی تعداد تیم های لیگ برتر کاهش یابد. این رویداد به عنوان تجلی حرفه ای توانمندی های کشور در این رشته، نشان می دهد که چنین قابلیتی هنوز وجود ندارد و چه بسا کمتر شدن تعداد تیم ها، خدمتی جدی به شمار آید.
اکنون که در آغاز ورود به سیزدهمین دوره لیگ برتر هستیم، بایستی تدبیر و بازبینی جدی صورت گیرد تا وضعیت کنونی و نقطه مطلوب فوتبال در حوزه اقتصادی ترسیم شود؛ در غیر اینصورت، شرایط به سمت بدتر شدن پیش می رود. فوتبال حرفه ای نیازمند تفکری حرفه ای و مدیرانی متناسب با آن تفکر است که کیمیای گمشده این روزهای فوتبال ماست ...