گروه سیاسی مشرق ــ خانم نعیمه اشراقی، از منتسبین به بیت امام خمینی(ره) و نوه ایشان است.
وی همان کسی است که چندی قبل در گفتوگو با سایت جماران، وابسته به سیدحسن خمینی از این گفته بود که به حجاب علاقهای ندارد و این پوشش در خانواده وی یک مسئله سمبلیک! است.
خانم اشراقی که در گفتوگوهای خود از عبارت "من به عنوان نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي" زیاد استفاده میکند اخیراً مصاحبهای با نشریه انگلیسی دیلی تلگراف انجام داده است.
او در این گفتوگو درباره علاقه فراوانش به فیسبوک به خبرنگار انگلیسی میگوید: "به جرات ميتوان گفت؛ ناديده گرفتن و غافل ماندن از تواناييهاي بالقوه اين شبكه، چيزي جز عقبماندگي علمي نام نميگيرد."
خانم اشراقی در واقع در حال بیان این مطلب است که کسانی که احیاناً به هر دلیلی با فیسبوک ارتباطی ندارند، عقبماندگان علمی! هستند.
این در حالی است که معنای عقبماندگی علمی را باید در میزان فهم از شبکههای اجتماعی جستجو کرد.
در واقع خانم اشراقی در مظان پاسخگویی به این سوال قرار دارد که از چه سطح دریافتی در قبال ارتباطات رسانهای، ارتباطات شخصی مجازی، ظرفیت رسانههای مختلف اجتماعی و غیره برخوردار است که به راحتی به خود اجازه میدهد دیگران را به عقبماندگی متهم کند؟
و در سوال دیگر نیز آیا سطح دریافت ایشان و بویژه دریافتهای سیاسی ایشان از فعالیت در فضای مجازی تا حدی هست که بتوانند با قیدی عام به همه آنهایی که به هر دلیلی تمایل استفاده از فیسبوک را ندارند؛ لقب عقبماندگی علمی را بدهند؟!
البته این قبیل اظهار نظرها از جانب ایشان مسبوق به سابقه است.
به گزارش مشرق، خانم اشراقی بعنوان عضو هیئت مدیره شرکت خدمات مهندسی نفت کیش، قبل از این نیز در بحث آرای دینی علمای اسلام اقدام به تحدّی نموده و در باب بحث حجاب گفته بودند: "حجاب به این شدتی که بعضی علما بر آن پافشاری میکنند، نیست و ما یک کم غلظت آن را زیاد کردهایم".
وی همچنین در بخش دیگری از گفتوگوی خود با خبرنگار انگلیسی به بحث تحریمها میپردازد و با اشاره به تحریمهای غرب علیه ایران اینطور نتیجه میگیرد که "نسل جوان ایرانی، آرزوهایی از دست رفته دارد."
خانم اشراقی البته به این سوال ناخودآگاه هم در قبال حرف خود پاسخ نمیدهد که "آرزوی از دست رفته" در ادبیات سیاسی ایشان چه معنایی دارد؟
معنایی که البته گویا معذوریتی هم در درد و دل با خبرنگار و یک نشریه انگلیسی ندارد!
این چهره منتسب به بیت امام(ره) در بخش دیگری از گفتوگوی خود با دیلی تلگراف نیز به راحتی به نکتهای اشاره میکند که طی ماهها و سالهای اخیر، شاهبیت مورد اشاره رسانههای غربی و اندیشکدههای آمریکایی در قبال توجیه تحریمهای همیشگی علیه ایران بوده است.
بحثی با موضوع تأثیرگذاری تحریمها بر نظام جمهوری اسلامی ایران.
خانم اشراقی در گفتگوی خود با دیلیتلگراف بدون آنکه به صحبتهای فراوان امام راحل پیرامون دشمنان و مسئله تحریمها اشارهای داشته باشد با ادبیاتی خاضعانه خطاب به کشورهای غربی و آمریکا میگوید:
" شما به بهانه مناقشات اتمي و وادار ساختن ايران به همكاري، گزينههايي را برگزيديد كه مردم سرزمين من در تيررس چنين حملات مهلك اقتصادي قرار گرفته و مصونيت ندارند."
او خطاب به همین سران میافزاید: " چشمهاي خود را بشوييد و ببينيد شرايط تحريم در ايران اگر براي نظام خطراتي را در پي داشته! اما بيشترين فشار بر قشر آسيبپذير جامعه وارد شده است."
در واقع ایشان تلویحاً خطاب به خبرنگار انگلیسی اینطور میگوید که تحریمها توانسته است خطراتی را متوجه نظام جمهوری اسلامی ایران کند و این در حالی است که او هیچ اشارهای به این مسئله نمیکند که آیا آمریکا و غربیها در زمانهای قبلی و مثلا در دهه 60 به ایران اسلامی در قبال تحریمها تخفیف میدادهاند؟! یا اینکه هماکنون سطح تحریمها تغییری نکرده و فقط زمین بازی است که تغییر کرده است؟!
نوه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی همچنین در قبال عبارت "مردم سرزمین من" نیز مسئولیتهایی دارد که مشخص نیست چه اندازه به آنها پایبند است؟ مسئولیتهایی مثل اینکه آیا ایشان میداند که مردم سرزمین ایشان! نزدیک به 34 سال است که در مقابل شدیدترین فشارها ایستادهاند و مقاومت و شکستن چنگ آمریکا را به لبخندهای خاضعانه به دشمن برای کاهش تحریمها ترجیح دادهاند؟!
خانم اشراقی همچنین این مصاحبه را بازنشر داده و از این گفته است که دیلی تلگراف صحبتهای وی را به نحو مطلوب منعکس نکرده است.
جستجوی ما در لابهلای مصاحبه انگلیسی تلگراف با ایشان نیز این نکته را تأیید میکند. چون در لابهلای این مصاحبه جملاتی اینچنینی به چشم میخورند:
ــ او گفت که احساس وظیفه میکند که در مقابل خشونت فزایندهای که از جانب رهبری! ایران اعمال میشود مقاومت کند.
ــ فقط من نیستم که نگرانم که یک روز نیروهای امنیتی ایران در خانه من را بکوبند... این اتفاق ممکن است... من با سایر متفکران ایرانی تفاوتی ندارم که فرجام آنها به زندان رسید.
این در حالی است که خانم اشراقی علیرغم مطالعات و تأملاتی که گویا در سیاست هم دارند باید این مسئله را میدانستند که رسانههای غربی و بویژه انگلیسی هیچ تعهدی در قبال شهروندان ایرانی ندارند و ممکن است هر جملهای را به نقل از ایشان بنویسند.
خانم اشراقی بر اساس آنچه که روزنامه اعتماد در متن گفتوگوی بازنشر داده شده خبر داده است، مصاحبه خود را نیز با جملهای که یک احتمال ناخوب در آن طرح شده به پایان میبرد.
نوه امام راحل(ره) در پایان مصاحبه خود با خبرنگار انگلیسی میگوید: "آرزو دارم براي مابقي عمر در كشورم زندگي كنم و هيچگاه مجبور به جلاي وطن و تقبل رنج مهاجرت نشوم!"
وی همان کسی است که چندی قبل در گفتوگو با سایت جماران، وابسته به سیدحسن خمینی از این گفته بود که به حجاب علاقهای ندارد و این پوشش در خانواده وی یک مسئله سمبلیک! است.
خانم اشراقی که در گفتوگوهای خود از عبارت "من به عنوان نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي" زیاد استفاده میکند اخیراً مصاحبهای با نشریه انگلیسی دیلی تلگراف انجام داده است.
او در این گفتوگو درباره علاقه فراوانش به فیسبوک به خبرنگار انگلیسی میگوید: "به جرات ميتوان گفت؛ ناديده گرفتن و غافل ماندن از تواناييهاي بالقوه اين شبكه، چيزي جز عقبماندگي علمي نام نميگيرد."
خانم اشراقی در واقع در حال بیان این مطلب است که کسانی که احیاناً به هر دلیلی با فیسبوک ارتباطی ندارند، عقبماندگان علمی! هستند.
این در حالی است که معنای عقبماندگی علمی را باید در میزان فهم از شبکههای اجتماعی جستجو کرد.
در واقع خانم اشراقی در مظان پاسخگویی به این سوال قرار دارد که از چه سطح دریافتی در قبال ارتباطات رسانهای، ارتباطات شخصی مجازی، ظرفیت رسانههای مختلف اجتماعی و غیره برخوردار است که به راحتی به خود اجازه میدهد دیگران را به عقبماندگی متهم کند؟
و در سوال دیگر نیز آیا سطح دریافت ایشان و بویژه دریافتهای سیاسی ایشان از فعالیت در فضای مجازی تا حدی هست که بتوانند با قیدی عام به همه آنهایی که به هر دلیلی تمایل استفاده از فیسبوک را ندارند؛ لقب عقبماندگی علمی را بدهند؟!
البته این قبیل اظهار نظرها از جانب ایشان مسبوق به سابقه است.
به گزارش مشرق، خانم اشراقی بعنوان عضو هیئت مدیره شرکت خدمات مهندسی نفت کیش، قبل از این نیز در بحث آرای دینی علمای اسلام اقدام به تحدّی نموده و در باب بحث حجاب گفته بودند: "حجاب به این شدتی که بعضی علما بر آن پافشاری میکنند، نیست و ما یک کم غلظت آن را زیاد کردهایم".
وی همچنین در بخش دیگری از گفتوگوی خود با خبرنگار انگلیسی به بحث تحریمها میپردازد و با اشاره به تحریمهای غرب علیه ایران اینطور نتیجه میگیرد که "نسل جوان ایرانی، آرزوهایی از دست رفته دارد."
خانم اشراقی البته به این سوال ناخودآگاه هم در قبال حرف خود پاسخ نمیدهد که "آرزوی از دست رفته" در ادبیات سیاسی ایشان چه معنایی دارد؟
معنایی که البته گویا معذوریتی هم در درد و دل با خبرنگار و یک نشریه انگلیسی ندارد!
این چهره منتسب به بیت امام(ره) در بخش دیگری از گفتوگوی خود با دیلی تلگراف نیز به راحتی به نکتهای اشاره میکند که طی ماهها و سالهای اخیر، شاهبیت مورد اشاره رسانههای غربی و اندیشکدههای آمریکایی در قبال توجیه تحریمهای همیشگی علیه ایران بوده است.
بحثی با موضوع تأثیرگذاری تحریمها بر نظام جمهوری اسلامی ایران.
خانم اشراقی در گفتگوی خود با دیلیتلگراف بدون آنکه به صحبتهای فراوان امام راحل پیرامون دشمنان و مسئله تحریمها اشارهای داشته باشد با ادبیاتی خاضعانه خطاب به کشورهای غربی و آمریکا میگوید:
" شما به بهانه مناقشات اتمي و وادار ساختن ايران به همكاري، گزينههايي را برگزيديد كه مردم سرزمين من در تيررس چنين حملات مهلك اقتصادي قرار گرفته و مصونيت ندارند."
او خطاب به همین سران میافزاید: " چشمهاي خود را بشوييد و ببينيد شرايط تحريم در ايران اگر براي نظام خطراتي را در پي داشته! اما بيشترين فشار بر قشر آسيبپذير جامعه وارد شده است."
در واقع ایشان تلویحاً خطاب به خبرنگار انگلیسی اینطور میگوید که تحریمها توانسته است خطراتی را متوجه نظام جمهوری اسلامی ایران کند و این در حالی است که او هیچ اشارهای به این مسئله نمیکند که آیا آمریکا و غربیها در زمانهای قبلی و مثلا در دهه 60 به ایران اسلامی در قبال تحریمها تخفیف میدادهاند؟! یا اینکه هماکنون سطح تحریمها تغییری نکرده و فقط زمین بازی است که تغییر کرده است؟!
نوه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی همچنین در قبال عبارت "مردم سرزمین من" نیز مسئولیتهایی دارد که مشخص نیست چه اندازه به آنها پایبند است؟ مسئولیتهایی مثل اینکه آیا ایشان میداند که مردم سرزمین ایشان! نزدیک به 34 سال است که در مقابل شدیدترین فشارها ایستادهاند و مقاومت و شکستن چنگ آمریکا را به لبخندهای خاضعانه به دشمن برای کاهش تحریمها ترجیح دادهاند؟!
خانم اشراقی همچنین این مصاحبه را بازنشر داده و از این گفته است که دیلی تلگراف صحبتهای وی را به نحو مطلوب منعکس نکرده است.
جستجوی ما در لابهلای مصاحبه انگلیسی تلگراف با ایشان نیز این نکته را تأیید میکند. چون در لابهلای این مصاحبه جملاتی اینچنینی به چشم میخورند:
ــ او گفت که احساس وظیفه میکند که در مقابل خشونت فزایندهای که از جانب رهبری! ایران اعمال میشود مقاومت کند.
ــ فقط من نیستم که نگرانم که یک روز نیروهای امنیتی ایران در خانه من را بکوبند... این اتفاق ممکن است... من با سایر متفکران ایرانی تفاوتی ندارم که فرجام آنها به زندان رسید.
این در حالی است که خانم اشراقی علیرغم مطالعات و تأملاتی که گویا در سیاست هم دارند باید این مسئله را میدانستند که رسانههای غربی و بویژه انگلیسی هیچ تعهدی در قبال شهروندان ایرانی ندارند و ممکن است هر جملهای را به نقل از ایشان بنویسند.
خانم اشراقی بر اساس آنچه که روزنامه اعتماد در متن گفتوگوی بازنشر داده شده خبر داده است، مصاحبه خود را نیز با جملهای که یک احتمال ناخوب در آن طرح شده به پایان میبرد.
نوه امام راحل(ره) در پایان مصاحبه خود با خبرنگار انگلیسی میگوید: "آرزو دارم براي مابقي عمر در كشورم زندگي كنم و هيچگاه مجبور به جلاي وطن و تقبل رنج مهاجرت نشوم!"