به گزارش مشرق، کانال تلگرامی موسسه مطالعات تحریریه در مطلبی به نقل از اسرائیل هیوم نوشت:
ظاهراً با سفر تازهای در ادامهٔ سلسله نشستهای سران میان قدرت مسلط آمریکا و متحدش اسرائیل روبهرو هستیم؛ سفری که هدف آن هماهنگسازی گامها و مواضع در آستانهٔ آغاز مرحلهٔ دوم و سرنوشتساز طرح رئیسجمهور برای تثبیت و اجرای سازوکارها و چارچوبهای بینالمللی است؛ طرحی که قرار است مسیر طراحی یک محیط محلی جدید و باثبات در غزه را هموار کند و در عین حال بهعنوان اهرمی برای پیشبرد و ارتقای «توافقهای ابراهیم» نیز عمل نماید. اما نگاهی عمیقتر به دیدار برنامهریزیشده در ۲۹ این ماه نشان میدهد که این نشست، نشستی غیرعادی و حتی اضطراری است؛ دیداری میان دو نماد روابط ویژه که اکنون به یک بزنگاه سرنوشتساز رسیدهاند.
نخستین نشانهٔ اینکه این یک نشست فوقالعاده برای کاهش خطر لغزش دوباره به سوی خشونت در عرصهٔ ایران و اسرائیل ــ در جبههٔ لبنان و صحنهٔ سوریه ــ است، خودِ زمانبندی آن است. اگر منطقه در اوج دورهای مملو از بحرانها و چالشهای خطرناک نبود، ضرورتی نداشت این دیدار در اوج تعطیلات کریسمس و خارج از پایتخت آمریکا برگزار شود. این خروج چشمگیر از روال معمول نشان میدهد که کاخ سفید قانع شده برای مهار وضعیت انفجاری در تمام جبهههای تهدیدکننده به تشدید تنش، باید فوراً گامهای پیشگیرانهای در قبال رژیم آیاتاللهها و البته با رویکردی متفاوت، در قبال اورشلیم نیز بردارد.
پشکاف در اولویتها در همین نقطه، شکاف میان مواضع اسرائیل و ایالات متحده آشکار میشود؛ شکافی که با وجود سابقهٔ همکاری شگفتانگیز دو طرف برای مهار موقت تهدید ایران، این بار میتواند پسزمینهٔ روابط آمریکا و اسرائیل را تیره کند. برای ترامپ، حرکت از «جنگ داغ» به «جنگ سرد» در جبههٔ غزه و نیز گذار از «صلح سرد» به «صلح گرم» میان اسرائیل و جهان سنی میانهرو، آرزویی است که ظرفیت سیاسی و اقتصادی عظیمی در خود دارد ــ آن هم بدون نیاز به درگیری نظامی مستقیم تازه با «محور شر». روشن است که ترامپ میخواهد این مسیر را با شتاب طی کند؛ بهویژه آنکه دستور کار او از مسائل ملتهب دیگری نیز پر است: جنگ اوکراین، روابطش با کرملین، مهاجران غیرقانونی، بحران با ونزوئلا، تقابل با چین و اختلاف بر سر گرینلند. در مقابل، دستور کار نتانیاهو در مسیری که قرار است به مرحلهٔ دوم منتهی شود، تفاوتی بنیادین دارد. در گذشته هر پیشنهاد توافقی که مستلزم عقبنشینی اسرائیل بود، تهدید به خروج شرکای راستگرای او از ائتلاف را بهدنبال داشت.
بنابراین فشار برای عقبنشینی فوری تازه، این بار هم میتواند باعث بروز تحفظها و شروط تازهای از سوی نتانیاهو شود. افزون بر این، او با فشارهای داخلی و اجتماعی متعددی روبهروست: قانون خدمت سربازی، امتناع از پذیرش مسئولیت رویدادهای ۷ اکتبر، مخالفت با تشکیل کمیسیون تحقیق رسمی، بازگشت پروندهٔ «قطرگیت» به صدر اخبار و نادیدهگرفتن اقدامات «نوجوانان تپهها» در یهودا و سامره. در چنین شرایطی، بعید نیست که نخستوزیر بکوشد تمام تمرکز گفتوگوها را بر مسائل امنیتی بگذارد و خطر فوری تهدید موشکی از سوی تهران را بزرگنمایی کند. از نگاه او، دریافت «چراغ سبز» آمریکا برای یک اقدام پیشگیرانهٔ تهاجمی علیه تهدید موشکی ایران تحقق رؤیایی بزرگ خواهد بود؛ اقدامی که نهتنها تهدیدی امنیتی را از میان میبرد، بلکه میتواند همزمان موانع داخلی را نیز در آستانهٔ انتخابات کنار بزند.
رئیسجمهور چه پیشنهادی خواهد داد؟ با این همه، دشوار است تصور کنیم که کاخ سفید به این نتیجه رسیده باشد که زمان بازگشت به گزینهٔ نظامی فرا رسیده است. با وجود مواضع قاطع آمریکا در نشست اخیر شورای امنیت، هنوز درِ گزینهٔ دیپلماتیک بهطور کامل بسته نشده است؛ بهویژه آنکه ترامپ بارها انعطافهای غیرمنتظرهای در قبال ایران نشان داده و گرایش اصلی او ــ بهخصوص در این مقطع ــ حرکت به سوی حلوفصل یا دستکم کاهش شدت درگیریهاست، نه تشدید آنها.
در مورد سوریه نیز انتظار میرود مطالبهٔ اسرائیل برای آزادی عمل نظامی، با درخواست صریح آمریکا برای خودداری از اقداماتی که جایگاه و توان حکمرانی رئیسجمهور جدید، احمد الشرع، را تضعیف کند، برخورد کند. در پایان باید گفت مجموعهای از موانع سخت در مسیر این دو رهبر قرار دارد و بعید است حتی فصاحت کلام نتانیاهو بتواند این دایره را مربع کند. رئیسجمهور آمریکا ممکن است در برابر انعطاف اسرائیل، بستهای از مشوقهای نظامی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی پیشنهاد دهد؛ اما از سوی دیگر، نمیتوان احتمال اتخاذ رویکردی تقابلیتر را نیز نادیده گرفت، زیرا تجربه نشان داده که او اصول ثابت ندارد و تنها منافع است که با تغییر شرایط، تغییر میکند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.