با توجه به اینکه مسئله حقوقی مهریه نیز در میان بوده و منطبق بر داده های دراماتیک که در دیالوگ های پینگ پونگی فیلم وجود دارد، دامنه حقوقی دعواهای پرسوناژ مصطفی با لیلا بسیار طولانی بوده است چرا که مصطفی به دلیل عدم توانایی در پرداخت مهریه به زندان رفته است .

مشرق - فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» با توجه به محتوای اثر سعی می کند واقع نمایی کند، اما شبه واقع نمایی فیلم به بازنمایی واقعیت منجر نمی شود.  یکی از اشکالات حقوقی اساسی در درام این فیلم سبب خنسی فیلمنامه می شود. اشکال عمده ای است که در خرده روایت طلاق پرسوناژ مصطفی (شهاب حسینی) و لیلا(آناهیتا نعمتی) مستتر است.

طبق داده های درام لیلا و مصطفی حدودا 15 سال قبل از یکدیگر جدا شده اند و این خرده روایت در قالب دیالوگ های این دو پرسوناژ هویدا می شود. لیلا در نخستین جلسه ای که در زندان با مصطفی ملاقات می کند به وی می گوید زمان متارکه و طلاق باردار بوده است.
 در برابر این خرده روایت، مخاطب با این پرسش مواجه می شود که در ایران طبق قوانین قضایی صدور حکم طلاق بدون گواهی عدم بارداری تقریبا غیر ممکن است.
این اشکال حقوقی گل درشت گاف اساسی فیلم به شمار می رود.با توجه به اینکه مسئله حقوقی مهریه نیز در میان بوده و منطبق بر داده های دراماتیک که در دیالوگ های پینگ پونگی فیلم وجود دارد، دامنه حقوقی دعواهای پرسوناژ مصطفی با لیلا بسیار طولانی بوده است چرا که مصطفی به دلیل  عدم توانایی در پرداخت مهریه به زندان رفته است .

در بهترین حالت دریافت مهریه بدون افتادن مرد به زندان دست‌کم 8 ‌ماه طول می‌کشد و در این مدت حتما بارداری لیلا برای دادگاه محرز می‌شود و حکم ‌طلاق صادر نمی‌شود. اما در این فیلم به شکل ناشیانه‌ای این ایراد حقوقی وجود دارد.
در طول دعوای حقوقی این دو پرسوناژ زمانی که بارداری این پرسوناژ برای دادگاه محرز می شود طبیعتا حکم طلاق صادر نخواهد شد. اتفاقا همین نکته حقوقی در فیلم «یکبار برای همیشه»(سیروس الوند) نمودی پررنگ دارد. این فیلم یکی از شاهکارهای دهه هفتاد سینمای ایران به شمار می رود. یکبار برای همیشه با نگاهی کاملا رئال، روایت طلاق  محمود نقاش ساختمانی است که از همسرش زهرا جدا زندگي مي كند،وی تصميم دارد براي كار به ژاپن برود. محمود همسرش را به محضر مي برد تا او را طلاق بدهد، ولي محضردار گواهي عدم حاملگي زن را مي خواهد و آن ها ناگزير به آزمايشگاه مي روند. جواب آزمايش زهرا، به رغم تصور آن ها، مثبت است و زن و شوهر جوان چاره ای.......




اگر منوچهر هادی خالق «یکی می خواد باهات حرف بزنه» به جای برداشتن پیرنگ روایتش از فیلم پدرو آلمودوار،  فقط یکبار برای همیشه شاهکار سیروس الوند را دیده بود قطعا مرتکب چنین اشتباه حقوقی گل درشتی در درامش نمی شد.
 نکته ای دیگری که در فیلمنامه «یکی می خواد باهات حرف بزنه» مخاطب را آزار می دهد همین شیوه روایت متکی بر دیالوگ است .یعنی کارگردان با اتکا به همین چینش دیالوگ ها شخصیت پردازی می کند ،از این رو درام در اغلب مواقع جنبه انفعالی پیدا می کند و همین محتوای انفعالی فیلمنامه سبب می شود که ساختار فرمی به تله فیلمهای ساکن و کرخت تلویزیونی شباهت پیدا کند.

چینش غلط درام از سوی دیگر سبب می شود پرسوناژ ها نه به صورت فلاش بک ،بلکه در قالب دیالوگ شناخته شوند. دیالوگهای بیشماری که سعی در گذشته نمایی پرسوناژها دارد و همین نحوه معرفی شخصیت ها به قالب تله فیلمی «یکی می خواد باهات حرف بزنه» بیشتر دامن می زند .
منوچهر هادی تله فیلم های قابل قبولی در کارنامه اش دارد اما متاسفانه شیوه و چیدمان فیلمنامه اش سبب شده که اثرش به یک درام سینمایی قابل قبول بدل نشود. جریان بیماری در سینمای ایران در حال رشد و نمو است. این جریان تغییر در قالب فرمی و ساختاری اثاری است که عمدتا سینمایی اطلاق می شوند اما بی تردید مدیومی تلویزیونی دارند. یکی می خواد باهات حرف بزنه به همین سندروم در خحال تسری مبتلاست و بیشتر به یک تله فیلم تلویزیونی خشک وسرد شباهت دارد تا به یک فیلم سینمایی پویای گرم.