کد خبر 1203177
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۹

به گزارش مشرق، علیرضا تقوی‌نیا، تحلیلگر در کانال تلگرامی خود نوشت: حادثه تروریستی در مجتمع غنی سازی نطنز که در دو روز اخیر بحث های زیادی به دنبال داشته ، چندمین نوع از خرابکاری در تاسیسات هسته ای ایران طی سال های اخیر است که چند نکته در خصوص آن به ذهن نگارنده می رسد .

 جریان نفوذ و مزدوران سرویس های اطلاعاتی بیگانه در حساس ترین سازمان ها ، ارگان ها و نهادهای اطلاعاتی ، امنیتی و نظامی نفوذ دارند که می توانند در روزهای معینی عملیات هایی از جمله ترور دکتر فخری زاده یا انفجار در مجتمع نطنز را سازماندهی نمایند بدون آن که عوامل اصلی آن دستگیر شوند و این که تنها یک جریان سیاسی یا وزارت خانه مرتبط با جریان نفوذ معرفی شوند ، بدور از انصاف بوده و دشمن مطمئنا در تمام جناح های سیاسی و نهادها در پی جذب افراد مدنظرش است.

 انفجار مجتمع نطنز نشان داد میزان سطح همکاری با سازمان ها و تعهدات بین المللی برای ایران مصونیت و دوری از تنش نمی آورد بلکه علاوه بر تحمیل تعهدات دست و پاگیر و محدود کننده ، اطلاعات سری ذی قیمتی نیز در اختیار کشورهای قدرتمند و رقیب ایران قرار خواهد داد و این داده ها در موقعیت های حساس می توانند زمینه ساز بروز ضربات جبران ناپذیری علیه تاسیسات راهبردی ایران باشند.

پذیرش تمرکز و انحصار فعالیت های غنی سازی در نطنز ، اشتباه استراتژیک تیم مذاکره کننده ایرانی در برجام بود و آسیب پذیری این مرکز نشان داد تلاش آمریکایی ها و متحدانشان برای تحمیل خواسته های خود بر دیپلمات های ایرانی در خصوص تغییر کاربری مجتمع به شدت ایمن فوردو تا چه حد دوراندیشانه و هوشمندانه بوده و تعدد و تکثر مراکز غنی سازی اگر چه شاید هزینه مادی ایجاد کند اما اقدامی بسیار لازم و ضروری در مقطع فعلی به نظر می رسد.

 رژیم اسرائیل هماهنگونه که در یادداشت های گذشته کاتب این سطور نیز بدان اشاره شد، به دنبال افزایش سطح تنش با ایران منهای جنگ است. در واقع این رژیم می داند در نبرد همه جانبه با ایران و متحدانش شانسی ندارد اما تنش های موضعی و امنیتی را برای مقابله با ایران می پسندد.

بنابراین با توجه به رفتن ترامپ از کاخ سفید و عدم تمایل قطعی رئیس جمهور جدید ایالات متحده به افزایش تنش با جمهوری اسلامی ، به نظر می رسد افکار عمومی دنیا در سال ۱۴۰۰ واکنش محکم و جدی ایران و به خصوص متحدانش در پاسخ به تجاسرات رژیم صهیونیستی را شاهد باشد. زیرا سران تهران می دانند حملات خرابکارانه دولت یهود زمانی پایان می یابد که هزینه آن بر فایده اش بچربد.

 بعید است یک کنش امنیتی با پاسخ نظامی مستقیم از سوی ایران مواجه شود اما دست های گسترده محور مقاومت و تیرهای غیبی در نقاط منطقه غرب آسیا می تواند اولین واکنش ها در رابطه با حادثه اخیر باشد.

علاوه بر عکس العمل نظامی یا امنیتی ، نقش دولت و مجلس ایران برای تحمیل هزینه گران بر رژیم اسرائیل حائز اهمیت است؛ زیرا اگر سطح و میزان اورانیوم غنی شده ایران طبق قوانین احتمالی مصوب مجلس افزایش یابد و به اصطلاح از مرحله گریز و خط قرمز عبور کند، دیگر اقدامات خرابکارانه و مقطعی، اثر خود را از دست خواهند داد.

 حمله کردن به استراتژی دشمن بهترین پاسخ بدان است ؛ راهبرد اسرائیل جلوگیری از توانایی بالقوه ایران برای تولید سلاح هسته ای اعلام شده و با توجه به تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر حرام بودن ساخت اینگونه تسلیحات ، فرآوری اورانیوم با غنای بالا و در واقع داشتن قابلیت بالقوه ساخت بمب اتمی پدافند مناسبی برای مقابله با تهدیدات نظامی و امنیتی آتی خواهد بود.

به عبارت دیگر پیشنهاد می شود به جای آن که افزودن بر سطح و غنای اورانیوم صرفا با هدف امتیاز گیری در مذاکرات با طرف های غربی صورت گیرد ، بُعد پدافندی این اقدام برای امنیت ملی نیز مدنظر سران کشور باشد.

در نهایت نگارنده عقیده دارد اگر واکنش ایران به حادثه اخیر در نطنز پیچیده و چندوجهی باشد و در سطوح تاکتیکی و راهبردی عملیاتی شود و ابعاد مختلفی را در بر گیرد، می توان انتظار نتیجه مناسب از آن را داشت و در غیر اینصورت اگر با هدف رضایت مقطعی افکار عمومی واکنشی نسنجیده و سطحی انجام شود بی شک عقیم و بی حاصل خواهد بود.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.