کد خبر 1138482
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۲

پیامبر(ص) در اولین قدم برای مقابله با تمام خطراتی که جامعه اسلامی را تهدید می‌کرد تلاش کرد که بین مسلمانان الفت و همدلی ایجاد کند.

به گزارش مشرق، پیامبر(ص) در مدت بیست و سه سال حیات خویش توانست جامعه و حکومت اسلامی را بنا کند که بعد از هزار و چهارصد سال همچنان استوار به مسیر خویش ادامه می‌دهد، آن حضرت در راه برپایی حکومت اسلامی با موانع و مشکلات مختلفی روبرو بوده‌اند که با تدبیر خویش توانستند به تمام آنها فائق آیند، تحلیل و واکاوی این مشکلات و چگونگی برون رفتن جامعه اسلامی از آن می‌تواند در دوران معاصر راهگشای جوامع اسلامی برای عبور از معضلاتی باشد که در این دوران به آن دچار هستند.

بیشتر بخوانید:

۴ ویژگی پیامبر که هر سیاستمداری باید داشته باشد

پیامبر گرامی اسلامی صلی‌الله‌علیه‌وآله در مسیر برپایی حکومت اسلامی با مشکلات و موانع متعددی روبرو بودند که پرداختن به تمام آنها در این نوشتار امکان‌پذیر نیست، از این‌رو تنها به چند مورد اشاره کرده و چگونگی برون رفت از آنها را مورد تحلیل قرار می‌دهیم.

الف: اولین و مهم‌ترین مشکلی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با آن روبرو بود، روحیه جنگ و خون‌ریزی بود که در مردم جزیره العرب آن دوران رواج داشت به گونه‌ای که با کوچک‌ترین بهانه‌ای مانند: نشستن خدنگی بر پستان ماده شتری[۱]، یا شرط بندی بر سر اسب تندرو[۲] و... با یکدیگر درگیر شده سالیان متوالی به خونریزی و غارت یکدیگر می‌پرداختند و از آن به عنوان یک ارزش یاد می‌کردند به گونه‌ای که شاعر مشهور عرب قبل از اسلام "عبدالعزی بن مالک طایی" در باب این موضوع اینگونه می‌سراید: «اذا ما طلبنا قلبنا عند معشر ابینا حلاب الدرأ و نشرب الدماء؛ چون در طلب و انتقام از قومی باشیم تا خون ننوشیم، شیر شتر [صلح] ندوشیم.»[۳] این روحیه سبب شد که بین مردمان آن دوران کینه‌ها شکل گرفته و تفرقه و جدایی بین ایشان رواج پیدا کند که به عنوان نمونه می‌توان از جنگ‌های دو قبلیه مشهور یثرب ــ که بعد از اقامت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به مدینه الرسول مشهور شد ـــ یعنی اوس و خزرج یاد کرد که چیزی حدود ۱۲۰ سال به طول انجامید.[۴] و بعدها با تدبیر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به پایان رسید.

ب: تحریم اقتصادی مسلمانان از سوی مشرکین، یکی دیگر از موانع حرکت امت اسلامی بود که نمونه بارز آن را می‌توان در شعب ابوطالب مشاهده کرد، که مشرکین قریش که بر اساس عهد نامه‌ای که بسته بودند از رسیدن آب و غذا به مسلمانان خودداری می‌کردند[۵] این تحریم‌ها به قدری شدید بود که صدای گریه کودکان از گرسنگی بیرون از شعب به گوش می‌رسید.[۶]

ج: مانع دیگری که در مسیر حرکت امت اسلامی وجود داشت، جنگ‌های نظامی بود که مشرکین به مسلمانان تحمیل می‌کردند به گونه‌ای که در مدت ۱۰ سال تشکیل حکومت اسلامی در مدینه حدود هشتاد غزوه و سریه[۷] برای جامعه اسلامی ذکر شده است.[۸]

پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله در اولین قدم برای مقابله با تمام خطراتی که جامعه اسلامی را تهدید می‌کرد تلاش کرد که بین مسلمانان الفت و همدلی ایجاد کند، موضوعی که خدای متعال از آن به عنوان یک نعمت بزرگ برای جامعه اسلامی یاد کرده و می‌فرماید: «وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا[آل عمران/۱۰۳] و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید.» این همدلی مسلمانان با یکدیگر بیت الغزل عبور ایشان از تمام سختی‌ها و رنج‌هایی بود که مسلمانان در پیش روی خویش داشتند.

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای ایجاد الفت در بین مسلمانان، بین ایشان پیوند اخوت و برادری ایجاد کرد، به گونه‌ای که بر اساس اسناد تاریخی این موضوع سه بار بین مسلمان انجام شده است، دفعه اول در مکه و پیش از هجرت[۹]، دفعه دوم بین مهاجرین و انصار[۱۰] و سومین بار بعد از نزول آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ[حجرات/۱۰] مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!» در سال نهم هجرت اتفاق افتاد.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله علاوه بر عقد اخوت، بارها در سخنان خویش مسلمانان را به همبستگی با یکدیگر توصیه می‌کرد، که نمونه‌ای از این توصیه‌ها را می‌توان در این حدیث گوهربار آن حضرت مشاهده کرد که فرمودند: «مثل مؤمنان در دوستی و تراحم و تعاطف، مثل جسد است؛ زمانی که عضوی از این جسد به درد آید، سایر اعضای بدن با تب کردن و بیداری، آن را همراهی خواهند کرد.»[۱۱]

تلاش پیامبر تنها به این گفته‌ها خلاصه نمی‌شود بلکه آن حضرت در عمل نیز این موضوع را برای مسلمانان به تصویر می‌کشید، آنچنان که نقل شده است که هر زمان کسی از برادران دینی‌اش را سه روز نمی یافت و در جمع مسلمانان نمی‌دید، سراغ او را می‌گرفت. پس اگر غایب و در سفر بود، برایش دعا می‌کرد و اگر در شهر حاضر بود، به دیدارش می‌شتافت و اگر بیمار بود، به عیادتش می‌رفت.[۱۲]

این شیوه و مسلک رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سبب شد آنچنان پیوندی بین مسلمانان استوار شود که در سخت‌رین شرائط نسبت به یکدیگر ایثار و فداکاری انجام دهند، همان‌گونه‌ که نمونه‌های متعددی از آن در تاریخ صدر اسلام نقل شده مانند اینکه انصار برای حمایت از مهاجرین با یکدیگر رقابت می‌کردند، به گونه‌ای که کار به قرعه‌کشی می‌کشید[۱۳]، یا در حادثه بنی‌نضیر، که غنایم زیادی به مسلمانان رسید، انصار حاضر شدند که تمام آنها بین مهاجرین تقسیم شود، و ایشان هیچگونه منفعتی از آن نبرند،[۱۴] این گذشت و ایثار آنچنان از اهمیت برخوردار بود که خدای متعال در قرآن به آن اشاره کرده و می‌فرماید: «وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[حشر/۹] و برای کسانی است که در این سرا [= سرزمین مدینه‌] و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می‌دارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمی‌کنند و آنها را بر خود مقدّم می‌دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده‌اند رستگارانند!»

یکی دیگر از عواملی که این پیوند اجتماعی را بین مسلمانان مستحکم‌تر می‌کرد گذشتی بود که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت به کم کاری برخی از مسلمانان ضعیف ایمان داشت، موضوعی که نمونه آشکار آن را می‌توان در حادثه احد مشاهده کرد، آنجا که برخی از مسلمانان با فرار از میدان جنگ سبب وارد شدن شکستی سخت به مسلمانان شدند، و این موضوع می‌توانست سبب جدایی این افراد از جامعه اسلامی شود، ولی ایشان با عفو و گذشتی که نسبت به این افراد داشتند، سبب شدند که ایشان نه تنها از جامعه اسلامی جدا نشوند، بلکه تلاش کنند که گذشته خویش را نیز جبران کنند، از این‌رو خدای متعال در آیه قرآن به این موضوع اشاره کرده و می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ[آل عمران/۱۵۹] [ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می‌شدند؛ بنابراین از آنان گذشت کن، و برای آنان آمرزش بخواه، و در کارها با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد.»

این وحدت و رابطه صمیمانه مسلمانان سبب شد که جامعه اسلامی بتواند از تمام مشکلات عبور کند به همین خاطر دشمنان داخلی مانند منافقین تلاش کردند به هر نحوی که می‌توانند این وحدت را به هم بزنند که نمونه بارز آن را می‌توان در مسجد ضرار داد که با تدبیر پیامبر این مرکز فتنه نیز از بین رفت، ولی قرآن آیه‌ای به این موضوع اختصاص داد تا برای همه مسلمانان طول تاریخ این موضوع آشکار شود که گاهی گرگ‌هایی تلاش می‌کنند در لباس میش، وحدت جامعه اسلامی ــ که مهم‌ترین ابزار برای عبور از مشکلات است ــ را به هم بزنند و مسلمانان باید در مقابل این جریان همیشه بیدار باشند، خدای متعال در این زمینه می‌فرماید: «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَی وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ[توبه/۱۰۷] (گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت) کفر، و تفرقه‌افکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد می‌کنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشته‌ایم!» امّا خداوند گواهی می‌دهد که آنها دروغگو هستند!»

در پایان لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که اگر جامعه اسلامی توانست در مقابل تمام سختی‌ها و چالش‌هایی که برایش پیش آمد مقاومت کند و لحظه‌ای دچار تزلزل نشود به این خاطر بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در کنار مسلمانان و دوش به دوش تمام این مشکلات را تحمل می‌کرد و حتی پیش قدم در مبارزه با این سختی‌ها بود به گونه‌ای که امام صادق علیه‌السلام در مورد وضعیت زندگی آن حضرت می‌فرماید: «وقتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله رحلت کرد، از خود دینار، درهم، غلام، کنیز، گوسفند و شتری به جا نگذاشت مگر شتر سواری خود را. و چون به رحمت الهی واصل شد، زرهش نزد یک یهودی – از یهودیان مدینه – برای بیست صاع جو، که برای نفقة خانواده­‌اش از او قرض گرفته بود، در گرو بود.»[۱۵]

سیره و منش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به تمام مسلمانان آموخت که اگر می‌خواهند بر مشکلات مختلف فائق آیند باید در مرحله ابتدائی رهبری داشته باشند جانسوز که در کنار مردمان خویش ایستاده باشد که مردم را به سوی همدلی و اتحاد پیش ببرد و این اتحاد و گذشت مردم یک جامعه نسبت به یکدیگر است که سنگ زیربناء پیروزی بر تمام مشکلات است.

* حجت‌الاسلام محمدعلی کمالی‌نسب استاد حوزه علمیه قم

======================

پی‌نوشت:

[۱]. علی ابن الکرم ابن اثیر؛ الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر – دار بیروت، ۱۳۸۵، ج۶، ص۳۲.
[۲]. همان، ج۱، صص ۵۵۶-۵۸۰.
[۳]. ولید بن عبید البحتری ؛ الحماسه، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۹۶۷، چاپ دوم، ص۲۸.
[۴]. علی‌بن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفاباخباردارالمصطفی، چاپ‌محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴، ج ۱، ص ۲۱۵.
[۵]. أحمد بن یحیی بن جابر البلاذری، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ط الأولی،ج۱ص۲۳۴.
[۶]. ابو بکر احمد بن الحسین البیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق عبد المعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۰۵/۱۹۸۵، ج ‏۲، ص ۳۱۵.
[۷]. به جنگ‏‌هایی که پیامبر در آن شرکت می‌کرد و امور فرماندهی را به‏ طور مستقیم بر عهده داشت «غَزْوَه» گفته می‌شود.
[۸]. عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، نور الثقلین، ج۲، ص۱۹۷، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق.
[۹]. جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، اول، قم،‌ دار الحدیث، ۱۴۲۶ق،ج۳، ص۳۴۵.
[۱۰]. ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا،ج۱، ص۵۰۴-۵۰۵.
[۱۱]. نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی الله علیه و آله)، ص: ۷۱۵.
[۱۲]. حسن بن فضل طبرسی ‏، مکارم الأخلاق، ص: ۱۹.
[۱۳]. ابن‏ سعد، بیروت، دار صادر،الطبقات، ج۳، ص۳۹۶.
[۱۴]. ابن شبّه، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق،ج۲، ص۴۸۹.
[۱۵]. سید مجتبی برهانی، مروارید آفرینش، ص ۲۳۹ و ۲۴۰ ، انتشارات بیت الاحزان، قم، اوّل، ۱۳۸۴ش.

منبع: تسنیم