کد خبر 1052894
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۸

در عین حال بعضا، اتفاقاتی در رسانه ملی رقم می خورد، که خلاف رویکرد حکیمانه است. "سلبریتی گری" به ویژه در مناسبت ها و ایام و ساعات پر مخاطب، آفتی است که می تواند به کارکرد درست رسانه ملی آسیب جدی بزند.

به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:

صدا و سیما، خط مقدم رسانه ای است. عناصر کار بلد و غیرتمندی هم که برای صیانت از کشور و انقلاب در این کانون مهم فعالیت می کنند، کم نیستند و باید به همه آنها خدا قوت گفت.

در عین حال بعضا، اتفاقاتی در رسانه ملی رقم می خورد، که خلاف رویکرد حکیمانه است. "سلبریتی گری" به ویژه در مناسبت ها و ایام و ساعات پر مخاطب، آفتی است که می تواند به کارکرد درست رسانه ملی آسیب جدی بزند.

اغلب این سلبریتی ها، همه یا بخش مهمی از شهرت و چهره شدن خود را مدیون صدا و سیما هستند. برخی از این ها، توسط خود رسانه ملی بر ساخته می شوند و سپس همان ها با اظهارات خارج از سواد و صلاحیت و تخصص و آگاهی، به منافع عمومی خسارت می زنند.

طیف سلبریتی های بی ظرفیت و رشد نایافته، به مرور زمان یا به استخدام سیاست بازان پوپولیست در می آیند و آدرس گمراه کننده به مردم می دهند؛ و یا در تار عنکبوت رسانه های مرتبط با ناتوی فرهنگی و اطلاعاتی گرفتار می شوند.

خسارت های ناشی از مواضع غیر تخصصی و غیر مسئولانه آنها، قبل از هر چیز به زندگی مردم بر می گردد. چه زمانی انتخاب درست و فنی در انتخابات را به انحراف می کشانند و چه آن گاه که  در زمین دشمن بازی می کنند و به شایعه و التهاب دامن می زنند.

رفتار یک بام و دو هوا در شان مدیران رسانه ملی نیست. آنها دو ماه قبل و در آستانه انتخابات مجلس، به نام مصلحت، برنامه های زنده ای مانند ثریا، جهان آرا و عصرانه را تعطیل کردند.

اما همزمان، برنامه های زنده ای در شبکه یک و سه و چهار و پنج، با محوریت برخی سلبریتی های درجه چند (یا بالقوه سلبریتی!) هنری و و رزشی پخش می شود که متضمن اظهار نظرهای غیر کارشناسی، ضد کارشناسی و یا یاس پراکنی است.

یک خواننده چند شب پیش در شبکه چهار این اشعار سیاه و نا امید کننده را خواند: "انگار نفرین کرده اند این خاک را اجداد ما- تا بوده زاری بوده و تا مانده غم در یاد ما/ ما نسل بازی خورده ایم، آتش به پرهامان زدند...".

یا در برنامه فرمول یک، خواننده ای ناشناخته و درجه سه، این آهنگ غمگین و مایوسانه را بازخوانی کرد : "کوچه ها باریکن، دکونا بسته ست، خونه ها تاریکن، طاقا شکسته ست، از صدا افتاده تار و کمونچه، مرده می برن کوچه به کوچه..".

آیا این مدل خوانندگی، روحیه و امید دادن به مردم است یا فشل کردن آنها؟ از دل این رویه، نشاط در می آید یا افسردگی و سر خوردگی؟

دیشب یک بازیگر درجه دو طنزهای تلویزیونی، در برنامه فرمول حاضر شد؛ و ابتدا هر چه را که یک پزشک متخصص مبتلا به کرونا و غلبه کرده بر آن با اظهارات کارشناسی امید بخش رشته بود، پنبه کرد.

سپس بدون سند و آگاهی، وزارت بهداشت را زیر سوال برد و حال آن که مجموعه عملکرد آن، تحسین سازمان بهداشت جهانی را بر انگیخته و جزو بهترین عملکرد ها در مواجهه با کرونا در دنیا ارزیابی می شود.

او سپس به فیلترینگ تلگرام  حمله کرد و مدعی شد اگر فیلتر از فضای مجازی برداشته می شد، وضعیت زندگی مردم بهتر می شد و بهتر با بیماری مبارزه می کردیم.

اولا با اجحافی که از سوی دولت و وزارت ارتباطات شد، تلگرام هرگز فیلتر نشد. یعنی در حالی که 22 میلیون نفر از مجموع 25 میلیون کاربر، از تلگرام کوچیده و در حال انتقال به پیام رسان های بومی مثل ایتا و سروش و گپ و آی گپ و بله و... بودند، به بهانه این که زمان انتقال طول می کشد، دو عصای هاتگرام و طلاگرام را به هزینه بیت المال زیر بغل  تلگرام گذاشتند.

با این کارشکنی، تصمیم درست ملی برای داشتن پیام رسان های "قانونمند، شفاف، مسئولانه، پاسخگو و امن" عملا اجرایی نشد! و این در حالی بود که فضاسازی بدخواهان ملت ایران، موجب وقوع نا امنی و اغتشاش و جنایت در دی ماه 96 و سپس آبان 98 شده بود.

ثانیا در همین فضا سازی های مسموم تلگرامی و اینستاگرامی، آنچه بیش از همه خسارت دید، معیشت مردم بود. بدخواهان با شایعه پراکنی سازمان یافته، سعی کردند کاری را که به تنهایی از تحریم ها برنیامده بود، عملی کنند: افزایش التهاب مصنوعی و تقاضای کاذب و نتیجتا، تولید تورم انتظاری.

ارتش رسانه ای دشمنان و گروهک ها در همین دو سال اخیر، بارها تلاش کرد به موازات اخلالگران اقتصادی، بازار ارز و سکه و خودرو و حتی ارزاق عمومی را به هم بریزد. به نحوی که می شود گفت بخشی از تورم 30 تا پنجاه درصدی دو سال اخیر، زیر سر همین التهاب افکنی و تولید تورم انتظاری است.

آیا امثال امیر حسین رستمی می توانند مسئولیت شایعات دروغ منتشره در فضای مجازی را که هم اعصاب و روان مردم را به هم می ریزد و هم قدرت خرید آنها را نابود می کند، به عهده بگیرند؟

آنها یک بار در انتخابات، در ازای امتیازاتی به بازی گرفته شدند  و با هشتگ های به عقب برنمیگردیم و روحانی تا1400، مدیریتی ضعیف و منفعل را به مردم تحمیل کردند که فعلا محل بحث ما نیست.

اما با جنایت در حق سفره و معیشت و آرامش مردم چه باید کرد؟ در همین هفته گذشته، الهابی رسانه ای به راه افتاد حاکی از این که تهران قرنطینه می شود، پمپ بنزین ها تعطیل خواهد شد و قحطی در راه است؛ پس تا می توانید آذوقه بخرید، به پمپ بنزین ها و فروشگاه ها هجوم ببرید، و زودتر به جاده بزنید"!

نتیجه چه بود؟ ازدحام در پمپ بنزین ها و فروشگاه ها، افزایش سفرها و شیوع کرونا، و تحمیل تورمی جدید به اقشار ضعیف جامعه، به نحوی که در برخی اقلام، تورم 50 نا 100 درصدی اتفاق افتاد.

مخلص کلام این که مدیریت صدا و سیما باید تجدید نظر اساسی در این  رویکرد به ظاهر عامه پسند اما در باطن ضد مصالح عمومی انجام دهد.