آقای وهاجی (وزیر بازرگانی) زمانی که حکم من را صادر کرد می ‌دانست که من پرونده دارم. جالب اینجا بود که یک روز افتتاحیه نمایشگاه داشتیم. شب قبل از افتتاحیه، حکم محکومیت من را در روزنامه‏ ها اعلام کردند.

به گزارش مشرق، خاطرات «هاشمی‌طبا» از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

آقای وهاجی (وزیر بازرگانی) زمانی که حکم من را صادر کرد می ‌دانست که من پرونده دارم. جالب اینجا بود که یک روز افتتاحیه نمایشگاه داشتیم. شب قبل از افتتاحیه، حکم محکومیت من را در روزنامه‏ ها اعلام کردند که فلانی به دلیل اختلاس و از این حرف‌ها به تحمل ده سال زندان محکوم شده است.

جالب آنکه حکم را به من ابلاغ نکرده بودند، در روزنامه‌‏ها منتشر شد. شب قبل داشتم روزنامه را می‏‌خواندم و در این فکر بودم که فردا صبح افتتاحیه است و من محکوم باید بروم و افتتاح کنم. آقای وهاجی را هم به عنوان وزیر دعوت کرده بودیم. حالا چه اتفاقی می‏‌افتاد!؟ تقریباً انتظار داشتم ایشان نیاید. ولی برای من جالب بود یک آدمی که مرد و با وجدان است، چگونه رفتار خواهد کرد؟ ایشان نه‌‏تنها آمد بلکه در نطق افتتاحیه‌‏اش در نمایشگاه،خیلی صریح از من حمایت کرد. البته من از نظر سن بزرگ‌‏تر از ایشان بودم ولی آقای وهاجی خیلی بزرگواری و مردانگی کرد. من بارها در جاهای مختلف گفتم که نیت خیر آدم‌ها همیشه در عمل‏شان منعکس می‌‏شود.