پس از عبور آشکار آمریکا از یک خط قرمز واضح که منجر به شهادت مظلومانه اما پر افتخار سردار سلیمانی شد، قطعا دیگر مراعاتی برای تردد امن نیروهای مسلح، فرماندهان و تجهیزات ارتش آمریکا وجود نخواهد داشت.

به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، شهادت سپهبد سلیمانی و ترور ناجوانمردانه این فرمانده دلیر و همیشه حاضر در جبهه های نبرد قطعا با اثرات کوتاه و طولانی مدتی در منطقه غرب آسیا همراه خواهد شد چراکه از این پس خطوط محاسباتی جدیدی ترسیم خواهد شد و شرایط متفاوتی برای آمریکایی ها رقم خواهد خورد که برای درک بهتر ابعاد و مصادیق آن، باید کمی و فقط کمی دیگر صبر کرد.

بیشتر بخوانید:

انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون شهید سلیمانی و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند

برای بسیاری از ایرانیان، حاج قاسم سلیمانی مدتی بعد از شروع درگیری ها در سوریه و عراق تبدیل به نامی آشنا شد ولی فرمانده نیروی قدس سپاه از سالها قبل و حتی قبل از آغاز دهه 80 شمسی، شخصیتی شناخته شده برای دوستان و دشمنان منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران بود. حاج قاسم با افزایش فتنه ها و هجوم انواع تروریست های مسلح و بی رحم، در عراق و سوریه و لبنان حضور داشت که بسیاری از این سفرها در روز روشن و در شرایطی بود که آمریکایی ها و اسراییلی ها می دانستند که شخص اول نیروی قدس سپاه در منطقه است.

خود این شهید بزرگوار نیز چندین بار این مسئله که پهپادهای جاسوسی در بسیاری از مواقع برای شناسایی او در آن منطقه پرواز می کردند، اشاره کرده بود اما شجاعت بی نظیر و برنامه های چند لایه، اجازه می داد این کشورها و ملت ها از حضور، دانش و ایمانش بهره مند باشند.

علاوه بر اقدامات حفاظتی که همواره در حدی رعایت می شده، مقامات ارشد آمریکایی ها و اسراییلی ها می دانستند و محاسبه می کردند بهای سوء قصد به فرمانده نیروی قدس سپاه چیست. در حقیقت آن خطوط قرمز و ابزارهای بازدارندگی، به نوعی مقابل ترور یا هر نوع اقدام مستقیم علیه سرلشکر سلیمانی ایستادگی می کرد. امروز اما ایشان با برنامه و ضربه مستقیم آمریکا، با مظلومیت به شهادت رسیده و آمریکا نیز به صورت علنی این مسئله را بر عهده می گیرد.

اگرچه از این پس، بسیاری از خطوط قرمز پیدا و پنهان تغییر و دگرگونی خواهد داشت اما به عنوان مثال می توان از مصادیق مشهور و ملموسی یاد کرد که پس از این، ایران در مقابل آمریکا به آنها اعتنایی نخواهد کرد؛ همان مصادیقی که تاکنون جان نیروهای نظامی و اعتبار بسیاری مقامات آمریکایی را در گرو توجه ایران به آن قرار داده بود.

نگاهی به ماجرای هواپیمای ایساف و جزیره فارسی

دو ماجرای مشهور و مهم در سالهای پیش ایران و آمریکا را در مسیر تنش نظامی قرار دارد. یکی از این ماجراها قصه معروف تفنگداران دریایی در جزیره فارسی است. سه شنبه، 22 دی ماه سال 1394 دو شناور آمریکایی در نزدیکی جزیره فارسی توسط نیروی دریایی سپاه متوقف شدند اما این شناورها بر اساس اطلاعات موجود بر روی گیرنده های جی پی اس نصب شده بر روی شناورها 2 کیلومتر در حریم دریایی ایران وارد شده بودند.

ورود بی اجازه به حریم یک کشور مشخصا مجوز برخورد سخت و کشنده را به نیروهای مسلح آن کشور می دهد. زمانی که این تجاوز صورت بگیرد عملا هیچ گونه بند و مرز قانونی وجود نداشته و نیروی نظامی می تواند اجرای آتش به قصد نابودی طرف مقابل را اجرا کند.

در مقابل نیروی دریایی سپاه به دلایل مختلف از جمله تداوم حفظ امنیت خلیج فارس (به عنوان اصلی ترین نیروی حافظ آن) از زوایه کاهش تنش با قصه برخورد کرده و با توقیف شناور و بازداشت تفنگداران متجاوز هم به وظیفه خود در بحث دفاع سرزمینی و حفاظت از مرزها عمل کرده و هم با نشان دادن اعترافات و اسناد دست آمریکا را در این ماجرا رو کرده و یک پیروزی بزرگ تبلیغاتی نیز کسب کرد. سپاه اعلام کرد که غیر عمدی بودن مسئله برای آنها اثبات شده و به همین دلیل بازداشتی ها آزاد شدند اما نباید از این نکته گذشت که سپاه حق اجرای آتش را به دلیل عبور شناورهای آمریکایی از خط قرمز داشت.

شهریور سال 1393 یک اتفاق مهم دیگر بین ایران و این بار به نوعی تمام سازمان ناتو رخ داد چراکه یک فروند هواپیمای ظاهرا مسافربری که از افغانستان به پرواز درآمده و حامل 108 نیروی نظامی شامل پرسنل آمریکایی و غیر آمریکایی بود، قصد عبور از حریم هوایی ایران را داشت. اما ایران اجازه عبور پرواز ناتو را نداد و این مسئله و مشخص شدن واقعیت این پرواز به ظاهر مسافربری برای عبور از حریم ایران توسط قرارگاه پدافند هوایی کشف شده و به سرعت جنگنده نهاجا هواپیمای مورد نظر را رهگیری و آن را مجبور به فرود در فرودگاه بندرعباس کرد.

با توجه به رفتار غیرقانونی و خلاف عرف نیروهای ناتو، جمهوری اسلامی ایران بعد از فرود این هواپیما در بندرعباس حق برخورد قانونی با نظامیان ناتو را داشت ولی باز هم صرفا به اخطار، تعهد گرفتن و ارسال این پیام به ناتو و آمریکا مبنی بر اینکه رصد دقیقی از طرف کشورمان روی تحرکات این نیروها وجود دارد بسنده کرد.

ترس نظامیان بعضا عالی رتبه آمریکایی از تنبیه شدن توسط نیروهای مسلح کشورمان آنقدر جدی و شدید بود که در تمام مدت توقف هواپیمای ناتو در فرودگاه بندرعباس و علی رغم گرمای شدید هوا در تابستان آن شهر، آنها از هواپیما پیاده نشده و ترجیح دادند در همان وضعیت پناه بگیرند تا در ترمینال مسافربری حضور یابند. بعد از سوخت رسانی و سرویس مجدد، هواپیما و مسافران آن ایران را ترک کردند و باز هم ایران در این فضا از حق مسلم خود برای برخورد سخت چشم پوشی کرد و به سمت کاهش تنش غیرضروری رفت.

اما از روز جمعه و پس از عبور آشکار آمریکا از یک خط قرمز واضح که منجر به شهادت مظلومانه اما پر افتخار سردار سلیمانی شد، قطعا دیگر مراعاتی برای تردد امن نیروهای مسلح، فرماندهان و تجهیزات ارتش آمریکا وجود نخواهد داشت و هر شناور، پرنده و گشتی آمریکایی که این بار بخواهد از خطوط قرمز عبور کند این بار نه با رأفت اسلامی بلکه به سبک قوانین پذیرفته شده بین المللی با آن رفتار خواهد شد و مشخصا این روند نه در دوره ترامپ که در آینده و دوره پس از او نیز ادامه خواهد یافت.

یادشان نرود شورایعالی امنیت ملی کشورمان از فروردین ماه امسال، رژیم ایالات متحده آمریکا را «دولت حامی تروریزم» و «فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام» و تمامی نیروهای وابسته به آن را «گروه تروریستی» می‌داند و این دستور، برای همه نیروهای مسلح کشورمان لازم الاتباع است؛ والسلام...