سرویس سیاست مشرق-
"چند میگیری گریه کنی؟" تا چندوقت قبل به عنوان یک جمله طنز در جامعه مطرح بود اما اتفاقات تلخی که در کمتر از یک ماه اخیر در کشور اتفاق افتاد نشان داد این طنز برای عدهای نشان از
حیات سیاسی است و وجود دارند گروههایی که با
کاسبی از ترحیم، بدنبال سواستفاده از احساسات مردم هستند.
این خط رسانهای که توسط برخی مطبوعات وابسته به اصلاحطلبان در دو رخداد اجتماعی مهم اخیر نظیر مراسم تشییع مرحوم هاشمی و مراسم تشییع شهدای آتش نشان دنبال شد، موجی از امیدواری به فعالیت در بستر اجتماعی را برای ضدانقلاب خارج نشین نیز فراهم کرد.
دشمنان خارجی ملت ایران به گمان اینکه میتوانند آب را گل آلود کرده و از آن ماهی بگیرند به جماعت اصلاحطلب داخلی پیوسته و در راستای پروژه "
لاشخوری سیاسی" درصدد انحراف افکار عمومی از اصل و حاشیه سازی مراسمات ملی را دارند.
آخرین نمونه این سیاست را میتوان
بدرقه شهدای آتشنشان جانباخته در حادثه
پلاسکو که روز گذشته با حضور پرشور مردم تشییع شدند دانست.
از چند روز قبل از برگزاری این مراسم رسانههای ضدانقلاب مدام در حال پمپاژ خبری در رابطه با
استفاده سیاسی و جناحی از حضور مردم بودند و با
تحریک احساسات مردم انتظار داشتند حاضران در تشییع با سردادن شعارهایی، مقصر اصلی وقوع حادثه پلاسکو را شهرداری تهران معرفی کنند و از این منظر ضربه خود را به شهردار تهران که وی را خطری برای خود در
انتخابات آینده ریاست جمهوری میبینند وارد آورند.
به عنوان نمونه کانالهای ضدانقلاب در شبکههای اجتماعی طی سه روز اخیر بارها از مردم خواستند تا با حضور در مراسم تشییع، استعفای شهردار تهران را فریاد بزنند.
اما در طرف مقابل، آنچه قابل مشاهده بود جمعیت عظیم مردمی بود که برای
پاسداشت ایثار و فداکاری فرزندانشان به خیابانها آمده بودند و تشییع جنازه ای در خور شان آتشنشانان شهید برگزار کردند.
از سوی دیگر علیرغم سناریوسازیهای دشمن برای این مراسم، تعداد افرادی که برای برهم زدن و جوسازی در تشییع به میان مردم آمده بودند به کمتر از تعداد انگشتان دست رسید تاجایی که همین رسانهها یا با سکوت عظمت مردم ایران را نادیده گرفتند یا با انتشار چند کلیپ چندثانیه از جمعیت حدود ده نفره و تنها یک برگ کاغذ با شعار سیاسی! اعلام حیات کردند.
اما آنچه در این میان جای سوال دارد همراهی رسانههای اصلاحطلب داخلی با این خط دهی ضدانقلاب است که حتی پس از آنکه
هیچ اتفاق قابل ملاحظهای در این مراسم تشییع رخ نداد، دست از جوسازی برنداشته و بر طبل خالی اختلاف بین مردم کوبیدند.
برای نمونه
روزنامه خانوادگی آرمان در شماره امروز خود، به
خبرسازی روی آورد و با تیتر قالیباف استعفا سعی در زیر سوال بردن حضور مردم را داشت.
در گزارش این روزنامه آمده است:
نکته قابل تامل در این مراسم دستنوشتههای «قالیباف، استعفا» و سر دادن همین شعار بود، اما ساعتی از آغاز مراسم نگذشته بود که فیلم قالیباف در مراسم تشییع پیکر آتش نشان در حالی منتشر شد که گریه میکند. در روزهای پس از حادثه پلاسکو بسیاری شهرداری تهران را مقصر اصلی وقوع این حادثه دانسته و خواستار استعفای شهردار شدند که تا کنون وی دراین زمینه هیچ اظهارنظری نداشته است و البته همانطور که رهبر انقلاب در پیامشان پس از وقوع حادثه تاکید کردند، «کار مجاهدانه» برای آواربرداری و عملیات نجات 9 شبانه روز ادامه پیدا کرد که در پایان هم با تقدیر رهبر انقلاب در پیام تسلیت ایشان، همراه شد.
پیش از این نیز این رسانهها در زمان برگزاری مراسم تشییع مرحوم هاشمی سعی در ایجاد بحران و درگیری در مراسم و
دوقطبی سازی داشتند که در آن زمان نیز این سناریو شکست خورد و جمعیت چند ده نفری افرادی که قصد به حاشیه بردن مراسم را داشتند در میان حضور گسترده صدها هزار نفری مردمی که برای تشییع آقای هاشمی آمده بودند؛ مثل قطرهای در دریا حل شد و از بین رفت.
بدون شک این عدم همراهمی مردم با جوسازی های رسانه ای و سوءاستفاده های سیاسی جریان اصلاح طلب، نشان از هوشمندی و شناخت سناریوسازیهای دشمن و همچنین اجازه سوءاستفاده ندادن به ضدانقلاب برای به حاشیه بردن اتفاقات ملی و احساسات مردمی دارد.