به گزارش مشرق، پل کریگ رابرتز، معاون وزیر خزانه داری آمریکا و یکی از سردبیران وال استریت ژورنال نوشت: معترضان ضد ترامپ که با تظاهر به اینکه در زمره افراد پیشرو هستند و با امتناع از پذیرش نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در حال لکه دار کردن نام نیروهای پیشرویند، چه کسانی هستند؟ آنها که به خیال خود قصد دارند «آشغال های سفید» را محکوم کنند، خود شبیه آنهایند و بدتر از آن، شبیه آنها عمل می کنند.
من می دانم آنها که هستند. آنها الواط مزدوری هستند که الیگارشی برای مشروعیت زدایی از ریاست جمهوری ترامپ پول آنها را می پردازد، درست به همان شیوه ای که واشنگتن و صندوق جرمن مارشال به دانشجویان در کیف پول پرداخت کردند تا علیه دولت اوکراین که به شکل دمکراتیک انتخاب شده بود، دست به اعتراض بزنند و راه اجرای یک کودتا را هموار کنند.
این سازمان یعنی چینج دات اورگ که ادعا می کند یک گروه پیشرو است ولی باید به همراه دیگر گروه های پیشرو یک جبهه برای الیگارشی باشند که در حال مشوه کردن شهرت و اعتبار تمامی پیشروها از طریق جمع آوری یک درخواست نامه هستند که در نظر دارد صاحبان رای کالج الکتورال را در انتخاب سالانه به دادن رای خود به هیلاری تشویق کند. به یاد دارید که وقتی ترامپ گفت اگر مدارکی دال بر دستکاری در آرا وجود داشته باشد نتیجه انتخابات را نخواهد پذیرفت، جبهه افراد پیشرو چقدر عصبانی شدند؟ اکنون این عده در حال انجام کاری هستند که ترامپ را به خاطر بر زبان آوردن اینکه تحت شرایط خاصی آن کار را انجام خواهد داد، به باد فحش و ناسزا گرفته بودند.
رسانه های خودفروش غربی از اعتراضات در کیف برای مشروعیت زدایی از دولت منتخب دمکراتیک این کشور و فراهم کردن زمینه های کودتا استفاده کردند. به شرکت کنندگان در این اعتراضات آنقدر پول پرداخت شد که غیراوکراینی ها از کشورهای همجوار نیز برای مشارکت در این اعتراضات به اوکراین رفتند تا پولی به جیب بزنند. در همان زمان من مبالغی را که روزانه به معترضان پرداخت می شد، گزارش می کردم. گزارش هایی از اروپای شرقی و غربی و از کسانی که اوکراینی نبودند به دست من می رسید که می گفتند بابت شرکت در اعتراضات به آنها پول پرداخت شده بود، درست انگار که آنها اوکراینی باشند.
همین اتفاق در ارتباط با اعتراضات علیه ترامپ در جریان است. سی ان ان گزارش کرد که «از نظر بسیاری از آمریکاییان سراسر کشور، پیروزی دونالد ترامپ نتیجه ای است که آنها قاطعانه از پذیرش آن سرباز می زنند. ده ها هزار تن خیابان های دست کم 25 شهر را در طول شب پر کردند.» این دقیقا همان گزارشی است که الیگارشی تمایل دارد از رسانه های خودفروش خود بشنود و می شنود هم.
امیدوارم کسی فکر نکند که تظاهرات همزمان در 25 شهر حادثه ای خودجوش بوده است. چگونه 25 رویداد اعتراضی مجزا توانسته اند ترتیبی دهند که با شعارها و پلاکادرهایی شبیه هم در همان شب پس از انتخابات به خیابان ها بیایند؟
هدف این اعتراضات چیست و در خدمت چه منافعی هستند؟ بنا بر آن قول معروف رومی ها «کی نفع می برد؟» تنها یک پاسخ برای این سئوال وجود دارد: «الیگارشی و تنها الیگارشی است که نفع می برد.»
ترامپ تهدیدی برای الیگارشی است، چرا که او قصد دارد راه خروج مشاغل آمریکایی به کشورهای خارجی را سد کند. خروج مشاغل که تحت عنوان «تجارت آزاد» خوشایند اقتصادهای آشغال نئولیبرال است، یکی از دلایل اصلی وخامت توزیع درآمدها در آمریکا در قرن بیست و یکم بوده است. پولی که به طور رسمی در قالب دستمزدهای طبقه متوسط به مزدبگیران بخش های تولیدی آمریکایی و فارغ التحصیلان کالج ها پرداخت می شد، به سوی جیب های یک درصدی ها تغییر مسیر داده است.
زمانی که شرکت های آمریکایی تولید کالاها و خدمات خود را که به آف شورهای آمریکایی فروخته بودند به کشورهای آسیایی نظیر چین و هند انتقال دادند، سیاهه دستمزدهایشان کاهش یافت. پولی که رسما در قالب درآمد طبقه متوسط پرداخت می شد، جای خود را به پاداش ها و فوق العاده شغل مدیران اجرایی و سودهای سرمایه سهامداران داد. پله های نردبان سیالیت رو به بالا که آمریکا را به سرزمین فرصت ها تبدیل کرده بود، صرفا با هدف تامین منافع مشتی مولتی میلیاردر تخریب شد.
ترامپ تهدیدی برای الیگارشی است، چون او قصد دارد روابط مسالمت آمیزی را با روسیه برقرار کند. الیگارشی و عوامل نومحافظه کارشان با سیاه نمایی و دروغ بافی علیه روسیه، همواره درراستای بازآفرینی «تهدید روسی» تلاش کرده اند.
مجموعه نظامی-صنعتی که به سودهای مفرط ناشی از جنگ سرد سودآور خو کرده بود، وقتی که پرزیدنت ریگان به جنگ سرد خاتمه داد، خشمگین شدند. قبل از اینکه این زالوهای چسبیده بر پول های مالیات دهندگان آمریکایی بتوانند جنگ سرد دیگری را به راه بیندازند، اتحاد جماهیر شوروی در نتیجه یک کودتای دست راستی علیه میخائل گورباچف رئیس جمهوری شوروی فروپاشید.
مجموعه نظامی-صنعتی و عوامل نومحافظه کار صهیونیست آنها برای برقرار کردن جریان پول به سمت یک درصدی ها، ترفند «جنگ با تروریسم» را سرهم کردند. اما هر چه رسانه های خودفروش برای خلق هراس از «تهدید مسلمانان» تلاش کردند، حتی آمریکاییان بی تفاوت نیز فهمیدند که مسلمانان دارای هزاران موشک بالستیک حامل سلاح های قدرتمند ترمو هسته ای و قادر به نابودی کل ایالات متحده ظرف چند دقیقه نیستند. همچنین دریافتند که مسلمانان ارتش سرخی که قادر باشد کل اروپا را ظرف دو روز زیرو رو کند ندارند. در واقع مسلمانان به ارتش احتیاج ندارند. آوارگان جنگ های واشنگتن که اروپاییان وقوع آنها را امکان پذیر کرده اند، در حال زیرورو کردن اروپا هستند.
بهانه بودجه نظامی-امنیتی سالانه یک تریلیون دلاری (1000میلیارد دلاری) دیگر معتبر نبود. بنابراین الیگارشی «هیتلر جدیدی» را در روسیه خلق کرد. هیلاری عامل اصلی الیگارشی برای دمیدن بر آتش جنگ سرد جدید بود.
هیلاری ابزاری است که الیگارشی به او توان داده بود و شغل او به عنوان رئیس جمهور، تداوم تامین بودجه یک تریلیون دلاری نظامی/ امنیتی و افزایش دادن آن بود. با وجود هیلاری در کاخ سفید، تاراج پول های مالیات دهندگان آمریکایی به نفع ثروت یک درصدی ها می توانست بدون مانع و رادعی ادامه یابد. اما اگر ترامپ «تهدید روسیه» را حل کند، الیگارشی یکی از منابع اصلی درآمدهایش را از دست می دهد.
وظیفه هیلاری به عنوان رئیس جمهور، خصوصی سازی تامین اجتماعی به این منظور بود که ذینفع های وال استریتی او بتوانند آمریکاییان را به همان طریقی سرکیسه کنند که شرکت های بیمه در قالب برنامه اوباما کر چنین کرده اند.
آمریکاییانی که توجه ندارند به اشتباه فکر می کنند که اف بی آی هیلاری را از اتهام تخلف از پروتکل های امنیت ملی در ارتباط با ایمیل هایش تبرئه کرده است. اف بی آی گفت که هیلاری امنیت ملی را زیرپا گذاشته است، ولی این کار نتیجه بی احتیاطی یا غفلت بوده است. تعقیب جزایی او متوقف شد چون اف بی آی به این نتیجه رسیده است که او عامدانه پروتکل های امنیت ملی را نقض نکرده است. با این حال تحقیقات درباره بنیاد کلینتون ادامه دارد.
به عبارت دیگر اف بی آی به منظور حفاظت از هیلاری به آن قاعده حقوقی قدیمی پشت کرده است که می گوید «هیچ جرمی بدون نیت رخ نمی دهد.»
باید گفت که اگر معترضان مشروعیت می داشتند، باید پیروزی ترامپ را جشن می گرفتند. او برخلاف هیلاری وعده می دهد که از تنش ها با روسیه قدرتمند بکاهد و امیدواریم که در ارتباط با چین نیز چنین شود. ترامپ بر خلاف هیلاری می گوید که او نگران نبود شغل برای همان کسانی است که در خیابان های 25 شهر علیه او دست به اعتراض زده اند.
به عبارت دیگر اعتراضات علیه مردم آمریکا برای انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهورشان بی فایده است. این اعتراضات تنها به یک دلیل است که رخ می دهند. الیگارشی قصد دارد از ریاست جمهوری ترامپ سلب مشروعیت کند. زمانی که از ریاست جمهوری ترامپ مشروعیت زدایی شد، کار ترور او برای الیگارشی راحت تر خواهد شد. مگر آنکه الیگارشی بتواند مهره های دولت ترامپ را خود بچیند و کنترل کند، در غیر این صورت ترامپ نامزد شمار یک سوء قصد خواهد بود.
اعتراضات علیه ترامپ به دلیل دیگری نیز مشکوک است. دونالد ترامپ بر خلاف هیلاری، اوباما، جرج دبلیو بوش میلیون ها انسان را در هفت کشور سلاخی و بی خانمان نکرده و سیل آوارگان جنگ های الیگارشی را روانه اروپا نکرده است. ترامپ ثروتش را اگرچه با کلک و حقه خود به دست آورده نه با فروش نفوذ دولت آمریکا به عوامل بیگانه، همانند کاری که بیل و هیلاری انجام دادند.
با این حساب این معترضان به چه چیزی اعتراض می کنند؟
هیچ جوابی برای این سئوال وجود ندارد، جز اینکه آنها برای اعتراض کردن اجیر شده اند. درست همانند معترضان کیف که از سوی سازمان های غیرانتفاعی آمریکایی و آلمانی اجیر شده بودند.
اعتراضات کیف بی فایده می بود، مگر آنکه بتوان از طریق آن راه انجام یک کودتا را هموار کرد. بدون هیچ شکی این اعتراضات توسط واشنگتن و از طریق ویکتوریا نولاند دستیار وزیرامورخارجه سازماندهی شد، نومحافظه کاری که هیلاری کلینون به منظور ایجاد کشمکش با روسیه او را به وزارت امور خارجه آورد.
این اعتراضات علیه ترامپ به این منظور صورت می گیرد تا اگر ثابت شود که او تهدید برای الیگارشی است - که خودش فکر می کند چنین است- در برابر اقدامات بعدی آسیب پذیر شود.
ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد، اما الیگارشی همچنان قدرت را در دست دارد و همین مسئله دستیابی به هر گونه اصلاحات واقعی را مشکل می کند. اصلاحات نمادین می تواند به منازعه بین پرزیدنت ترامپ و الیگارش ها بینجامد.
ترامپ آدم بی نقصی نیست. او نیز ممکن است درکار خود شکست بخورد. ولی ما باید به خاطر دو عنصر مهمی که در برنامه او قرار دارد از او حمایت کنیم: کاهش تنش ها بین قدرت های بزرگ اتمی و توقف سیاست واشنگتن که جهانی سازی را امکان پذیر می کند؛ سیاستی که نابودی چشم اندازهای اقتصادی آمریکاییان را در پی دارد.
اگر تنش ها بین قدرت های اتمی تشدید شود، ما دیگر وجود نخواهیم داشت تا نگران مشکلات دیگر باشیم. آمیزه ای از اقتصاد از درون تهی شده در نتیجه جهانی سازی و مهاجرت، یک کابوس اقتصادی است. اینکه ترامپ این را درک می کند دلیل حمایت از اوست.
تذکر: برخی معتقدند که ترامپ کلکی است که الیگارشی سوار کرده است. اما با وجود هیلاری به عنوان نماینده مواجب بگیر الیگارشی چنین کلک ماهرانه ای غیرضروری است. برای الیگارشی پیروزی بر اساس پلتفرم خود آنها قابل ترجیح است تا بر سر کار آوردن رئیس جمهوری با پلتفرمی متضاد و بعد تغییر دادن مسیر او. اتفاقی که باعث افزایش خشم مردم می شد. اگر هیلاری برنده شده بود، الیگارشی خود به خود وکالت رای دهندگان را برای اجرای پلتفرم خود می داشت.[1]
ترجمه: محمود سبزواری
-----------------------------------------------------------------------------------
1. http://www.paulcraigroberts.org/2016/11/11/the-anti-trump-protesters-are-tools-of-the-oligarchy-paul-craig-roberts/
