به گزارش مشرق، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا شنبه شب (18 اسفند) در راس
هیاتی برای دیدار با مقامات کشورمان در سفری دو روزه وارد ایران میشود.
وی روز یکشنبه با رییسجمهور و وزیر خارجه کشورمان دیدار و پس از آن روز دوشنبه به اصفهان میرود تا از مهمترین شهر تاریخی جهان برای اولین بار بازدید کند.
سفر کاترین اشتون به دعوت محمدجواد ظریف از مدتها پیش صورت میگیرد. تاریخ سفر این مقام اروپایی به کشورمان در حاشیه مذاکرات ایران و 1+5 در وین (29 بهمن تا اول اسفند) تعیین شد.
اشتون در حالی به تهران سفر می کند که علاوه بر موضوع هستهای ایران که در هشت ماه گذشته به طور جدی و با نتایج مشخص دنبال شده است، بحران اوکراین نیز روزهای سختی را پیش روی اتحادیه اروپا قرار داده است.
همچنین سفر اشتون به ایران در حالی صورت میگیرد که چیزی تا پایان دوران مسوولیت وی به عنوان رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا باقی نمانده است.
کاترین اشتون در سال 1389(2009) جانشین خاویر سولانا به عنوان رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه کشورهای 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان) در مذاکرات با ایران شد. انتخاب وی با انتقادهایی در اروپا همراه بود، چرا که برخی اشتون را فاقد تجربه سیاسی لازم و دارای مشی انفعالی برای این جایگاه نسبت به سولانا میدانستند.
با این حال شش سال از زمانی که اشتون کار خود را با انتقادها و نگاههای مردد آغاز کرد، میگذرد و اگر او ابتدا دیپلمات کارکشته و با تجربهای نبود میتوان گفت که امروز تحت تاثیر توافق ژنو، وی به یکی از مهمترین دیپلماتهای اروپا تبدیل شده است تا جایی که از او به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نیز یاد میشود.
بدون شک اشتون در مقابل سولانا از ابتکار عمل و تجربه کمتری در مذاکرات هستهای ایران با 1+5 به عنوان هماهنگکننده مذاکرات از سوی آنها در سالهای گذشته برخوردار بوده، است اما می توان گفت او در مذاکرات هستهای مثل مادری دلسوز که سعی دارد میان فرزندانش میانداری کند، عمل کرده است.
عملکرد و رفتار رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مذاکرات با ایران در مقاطع مختلف از جمله در دوره سعید جلیلی و محمدجواد ظریف با کمترین تبعیض برداشت میشود. او در هر دوره از مذاکرات قبل و بعد از آن با چهرهای خندان در مقابل دوربینهای خبری قرار میگرفت و مثل یک دیپلمات با تجربه سعی میکرد تا آنچه در اتاق مذاکرات گذشته است را از نگاهها، گوشها و قلمهای تیز رسانهها و خبرنگاران دور نگه دارد. امری که در بین مقامات ایرانی کمتر دیده میشود. او حتی در مقاطعی که به صراحت دو طرف از بن بست در مذاکرات سخن میگفتند و گفتوگوها برای 15 ماه در مقطعی متوقف شد، همچنان بر استمرار گفتوگوها و باز نگهداشتن روزنهها تاکید داشت، اگر چه این تمایل از سوی ایران نیز وجود داشت.
در عین حال میتوان گفت که حضور و تلاش اشتون در مذاکرات مانع از شکست کامل گفتوگوهای هستهای به ویژه در سالهای 2010 تا 2012 بوده است.
این دیپلمات اروپایی در سالهای حضورش در مذاکرات هستهای به طور کم سابقه و برخلاف رفتار سلف خود (سولانا) از مصاحبه با رسانههای اروپایی و آمریکایی و موضعگیری خارج از اتاق مذاکرات و نیز درباره موضوعات دیگر از جمله حقوق بشر و تروریسم و غیره به طور جدی پرهیز کرده است. در حالی است که برخی مقامات سازمانها و نهادهای بینالمللی از جمله یوکیا آمانو همواره در مصاحبهها و سخنرانیهایش در مقاطع و موضوعات مختلف درباره موضوع هستهای ایران موضعگیری سیاسی و فنی داشته است. میتوان گفت رفتار سیاسی و دیپلماتیک اشتون در حفظ فضای اعتماد و احترام متقابل در عرصه افکار عمومی به ویژه از سوی فردی که نمایندگی 1+5 را نزد ایرانیها دارد، چه در دوره سعید جلیلی و چه اکنون موثر بوده است.
اقدام اشتون در دعوت از جان کری برای حضور در مذاکرات ژنو 2 مذاکرات هستهای را به نقطه سرنوشتساز خود نزدیک و نزدیکتر کرد. این برای اولین بار بود که یک وزیر خارجه آن هم آمریکا برای شرکت و کمک به پیشرفت مذاکرات به گفتوگوها به طور مستقیم وارد میشد. حضور جان کری، دیگر دوستان و رقبای آمریکا را به جز چین (به خاطر مسافت زیاد و برنامههای دیگر وزیر) به ژنو کشاند ، به گفتوگوها سرعت بخشید و تلاش کرد دیدگاهها به طور مستقیم در مذاکرات میان مقامات ارشد رد و بدل شود.
بسیاری از مقامات و صاحبنظران ایران و خارجی در سالهای گذشته بر این نکته تاکید داشتهاند که موضوع هستهای مسالهای میان ایران و آمریکاست و در نهایت این دو کشور هستند که باید پای میز مذاکره بنشینند تا این مساله حل شود. اما این موضوع با توجه به رویکردهای تقابلی دو طرف میسر نشد. با روی کار آمدن حسن روحانی که شعار حل و فصل موضوع هستهای و رفع تحریمها از مهمترین شعارهایش بود و از سویی باراک اوباما که او نیز در یکی از مهمترین شعارهای انتخاباتیاش در سال 2008 حل و فصل موضوع هستهای بود، شرایط و فضا برای نزدیک شدن دیدگاههای ایران و آمریکا در بحث هستهای به یکدیگر فراهم شد.
وزیران خارجه ایران و آمریکا برای اولین بار در چارچوب گفتوگوهای هستهای ایران و 1+5 دور یک میز در نیویورک نشستند و در رویدادی بیسابقه روسای جمهور دو کشور نیز تلفنی با یکدیگر درباره موضوع هستهای گفتوگو کردند.
هر چند نمی توان اراده دولتهای ایران و آمریکا در ایجاد فضای جدید در مذاکرات هستهای را نادیده گرفت، اما بدون شک نقش کاترین اشتون در گسترش این فضا و استمرار تا رسیدن به یک توافق و نتیجه مشخص قابل قابل توجه است.
مذاکرات نفسگیر، سخت و پیچیده ایران و 1+5 در ژنو 3 که به مدت پنج روز و در دو روز آخر شبانهروز در سطح وزیران خارجه انجام شد یکی از مراحل سخت کار اشتون بود.
در حالی که دو طرف بر سر 98 درصد از توافق به نتیجه رسیده بودند و دو طرف بر سر 2 درصد باقی مانده اما مهم، در چالش بودند و به نتیجه نرسیدن بر سر آن، میتوانست مذاکرات را به شکست بکشاند، حفظ فضای تعامل و انتقال درست دیدگاههای 1+5 به ایران و بالعکس مهمترین وظیفه اشتون بود.
در دنیا مرسوم است که دیپلماتها با نوع لباس پوشیدن، نگاه کردن، دست دادن و ... معانی و مفاهیمی را به طرف مقابل منتقل میکنند اما وقتی صحبت از یک زن آن هم در نگاه ایرانیهاست داستان متفاوت میشود. برای ایرانیان حضور یک زن به عنوان دیپلمات امری مسبوق به سابقه نیست، چرا که در تاریخ خود حضور یک زن یا زنان دیپلمات و سیاستمدار را که به طور جدی مطرح بوده باشد به یاد ندارند. از این رو رفتار و شخصیت کاترین اشتون به ویژه در مقام یک زن نه دیپلمات در مقابل مذاکرهکنندگان کشورمان زیر ذرهبین ایرانیها قرار داشته است.
در اولین برخورد اشتون با سعید جلیلی، لباس وی که در عرف دیپلماتیک در دنیا امر مرسومی بود از سوی رسانههای ایران دست کاری شد و با فتوشاب یقه لباس وی تا زیر گردن پوشانده شد و البته این رفتار ایرانیها به مذاق هیات اتحادیه اروپا خوش نیامد. اما اشتون به جای واکنش تند به این اقدام رسانههای ایرانی که البته ناشی از اعتقادات مذهبی بود، در دیدار بعد با جلیلی از لباسی با یقهای بستهتر استفاده کرد و در ملاقاتهای بعدی او از لباسهایی بلندتر و یا شال که به دور گردن میانداخت استفاده کرد. این برخورد اشتون در دور جدید مذاکرات در دولت یازدهم نیز ادامه داشته است و حتی در مذاکرات ژنو از لباسی آبیرنگ که تا پایین پای او قرار داشت استفاده کرد.
به نظر میآید اگرچه در مسیر مذاکرات کمتر شاهد ابتکارعملهای دیپلماتیک و سیاسی اشتون بودهایم اما او در مقام یک هماهنگکننده مذاکرات به خوبی عمل کرده است.
درعین حال این انتقاد همواره به کاترین اشتون وارد بوده است که چرا با وجود دعوت مقامات کشورمان از وی برای سفر به ایران در مقاطع گذشته تاکنون هیچ سفری به ایران نکرده است. برخی معتقدند کاترین اشتون به پشتوانه توافق ژنو و اعتباری که به واسطه آن برایش در دنیا به وجود آمد به ایران سفر میکند. با این وجود سفر این مقام ارشد اتحادیه اروپا به ایران در ادامه رفتوآمدهای سیاسی و دیپلماتیک که در ماههای گذشته و نیز بعد از توافق ژنو گسترش یافته است از اهمیت بالایی برای دستگاه دیپلماسی کشور برخوردار است.
وی روز یکشنبه با رییسجمهور و وزیر خارجه کشورمان دیدار و پس از آن روز دوشنبه به اصفهان میرود تا از مهمترین شهر تاریخی جهان برای اولین بار بازدید کند.
سفر کاترین اشتون به دعوت محمدجواد ظریف از مدتها پیش صورت میگیرد. تاریخ سفر این مقام اروپایی به کشورمان در حاشیه مذاکرات ایران و 1+5 در وین (29 بهمن تا اول اسفند) تعیین شد.
اشتون در حالی به تهران سفر می کند که علاوه بر موضوع هستهای ایران که در هشت ماه گذشته به طور جدی و با نتایج مشخص دنبال شده است، بحران اوکراین نیز روزهای سختی را پیش روی اتحادیه اروپا قرار داده است.
همچنین سفر اشتون به ایران در حالی صورت میگیرد که چیزی تا پایان دوران مسوولیت وی به عنوان رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا باقی نمانده است.
کاترین اشتون در سال 1389(2009) جانشین خاویر سولانا به عنوان رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه کشورهای 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان) در مذاکرات با ایران شد. انتخاب وی با انتقادهایی در اروپا همراه بود، چرا که برخی اشتون را فاقد تجربه سیاسی لازم و دارای مشی انفعالی برای این جایگاه نسبت به سولانا میدانستند.
با این حال شش سال از زمانی که اشتون کار خود را با انتقادها و نگاههای مردد آغاز کرد، میگذرد و اگر او ابتدا دیپلمات کارکشته و با تجربهای نبود میتوان گفت که امروز تحت تاثیر توافق ژنو، وی به یکی از مهمترین دیپلماتهای اروپا تبدیل شده است تا جایی که از او به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نیز یاد میشود.
بدون شک اشتون در مقابل سولانا از ابتکار عمل و تجربه کمتری در مذاکرات هستهای ایران با 1+5 به عنوان هماهنگکننده مذاکرات از سوی آنها در سالهای گذشته برخوردار بوده، است اما می توان گفت او در مذاکرات هستهای مثل مادری دلسوز که سعی دارد میان فرزندانش میانداری کند، عمل کرده است.
عملکرد و رفتار رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مذاکرات با ایران در مقاطع مختلف از جمله در دوره سعید جلیلی و محمدجواد ظریف با کمترین تبعیض برداشت میشود. او در هر دوره از مذاکرات قبل و بعد از آن با چهرهای خندان در مقابل دوربینهای خبری قرار میگرفت و مثل یک دیپلمات با تجربه سعی میکرد تا آنچه در اتاق مذاکرات گذشته است را از نگاهها، گوشها و قلمهای تیز رسانهها و خبرنگاران دور نگه دارد. امری که در بین مقامات ایرانی کمتر دیده میشود. او حتی در مقاطعی که به صراحت دو طرف از بن بست در مذاکرات سخن میگفتند و گفتوگوها برای 15 ماه در مقطعی متوقف شد، همچنان بر استمرار گفتوگوها و باز نگهداشتن روزنهها تاکید داشت، اگر چه این تمایل از سوی ایران نیز وجود داشت.
در عین حال میتوان گفت که حضور و تلاش اشتون در مذاکرات مانع از شکست کامل گفتوگوهای هستهای به ویژه در سالهای 2010 تا 2012 بوده است.
این دیپلمات اروپایی در سالهای حضورش در مذاکرات هستهای به طور کم سابقه و برخلاف رفتار سلف خود (سولانا) از مصاحبه با رسانههای اروپایی و آمریکایی و موضعگیری خارج از اتاق مذاکرات و نیز درباره موضوعات دیگر از جمله حقوق بشر و تروریسم و غیره به طور جدی پرهیز کرده است. در حالی است که برخی مقامات سازمانها و نهادهای بینالمللی از جمله یوکیا آمانو همواره در مصاحبهها و سخنرانیهایش در مقاطع و موضوعات مختلف درباره موضوع هستهای ایران موضعگیری سیاسی و فنی داشته است. میتوان گفت رفتار سیاسی و دیپلماتیک اشتون در حفظ فضای اعتماد و احترام متقابل در عرصه افکار عمومی به ویژه از سوی فردی که نمایندگی 1+5 را نزد ایرانیها دارد، چه در دوره سعید جلیلی و چه اکنون موثر بوده است.
اقدام اشتون در دعوت از جان کری برای حضور در مذاکرات ژنو 2 مذاکرات هستهای را به نقطه سرنوشتساز خود نزدیک و نزدیکتر کرد. این برای اولین بار بود که یک وزیر خارجه آن هم آمریکا برای شرکت و کمک به پیشرفت مذاکرات به گفتوگوها به طور مستقیم وارد میشد. حضور جان کری، دیگر دوستان و رقبای آمریکا را به جز چین (به خاطر مسافت زیاد و برنامههای دیگر وزیر) به ژنو کشاند ، به گفتوگوها سرعت بخشید و تلاش کرد دیدگاهها به طور مستقیم در مذاکرات میان مقامات ارشد رد و بدل شود.
بسیاری از مقامات و صاحبنظران ایران و خارجی در سالهای گذشته بر این نکته تاکید داشتهاند که موضوع هستهای مسالهای میان ایران و آمریکاست و در نهایت این دو کشور هستند که باید پای میز مذاکره بنشینند تا این مساله حل شود. اما این موضوع با توجه به رویکردهای تقابلی دو طرف میسر نشد. با روی کار آمدن حسن روحانی که شعار حل و فصل موضوع هستهای و رفع تحریمها از مهمترین شعارهایش بود و از سویی باراک اوباما که او نیز در یکی از مهمترین شعارهای انتخاباتیاش در سال 2008 حل و فصل موضوع هستهای بود، شرایط و فضا برای نزدیک شدن دیدگاههای ایران و آمریکا در بحث هستهای به یکدیگر فراهم شد.
وزیران خارجه ایران و آمریکا برای اولین بار در چارچوب گفتوگوهای هستهای ایران و 1+5 دور یک میز در نیویورک نشستند و در رویدادی بیسابقه روسای جمهور دو کشور نیز تلفنی با یکدیگر درباره موضوع هستهای گفتوگو کردند.
هر چند نمی توان اراده دولتهای ایران و آمریکا در ایجاد فضای جدید در مذاکرات هستهای را نادیده گرفت، اما بدون شک نقش کاترین اشتون در گسترش این فضا و استمرار تا رسیدن به یک توافق و نتیجه مشخص قابل قابل توجه است.
مذاکرات نفسگیر، سخت و پیچیده ایران و 1+5 در ژنو 3 که به مدت پنج روز و در دو روز آخر شبانهروز در سطح وزیران خارجه انجام شد یکی از مراحل سخت کار اشتون بود.
در حالی که دو طرف بر سر 98 درصد از توافق به نتیجه رسیده بودند و دو طرف بر سر 2 درصد باقی مانده اما مهم، در چالش بودند و به نتیجه نرسیدن بر سر آن، میتوانست مذاکرات را به شکست بکشاند، حفظ فضای تعامل و انتقال درست دیدگاههای 1+5 به ایران و بالعکس مهمترین وظیفه اشتون بود.
در دنیا مرسوم است که دیپلماتها با نوع لباس پوشیدن، نگاه کردن، دست دادن و ... معانی و مفاهیمی را به طرف مقابل منتقل میکنند اما وقتی صحبت از یک زن آن هم در نگاه ایرانیهاست داستان متفاوت میشود. برای ایرانیان حضور یک زن به عنوان دیپلمات امری مسبوق به سابقه نیست، چرا که در تاریخ خود حضور یک زن یا زنان دیپلمات و سیاستمدار را که به طور جدی مطرح بوده باشد به یاد ندارند. از این رو رفتار و شخصیت کاترین اشتون به ویژه در مقام یک زن نه دیپلمات در مقابل مذاکرهکنندگان کشورمان زیر ذرهبین ایرانیها قرار داشته است.
در اولین برخورد اشتون با سعید جلیلی، لباس وی که در عرف دیپلماتیک در دنیا امر مرسومی بود از سوی رسانههای ایران دست کاری شد و با فتوشاب یقه لباس وی تا زیر گردن پوشانده شد و البته این رفتار ایرانیها به مذاق هیات اتحادیه اروپا خوش نیامد. اما اشتون به جای واکنش تند به این اقدام رسانههای ایرانی که البته ناشی از اعتقادات مذهبی بود، در دیدار بعد با جلیلی از لباسی با یقهای بستهتر استفاده کرد و در ملاقاتهای بعدی او از لباسهایی بلندتر و یا شال که به دور گردن میانداخت استفاده کرد. این برخورد اشتون در دور جدید مذاکرات در دولت یازدهم نیز ادامه داشته است و حتی در مذاکرات ژنو از لباسی آبیرنگ که تا پایین پای او قرار داشت استفاده کرد.
به نظر میآید اگرچه در مسیر مذاکرات کمتر شاهد ابتکارعملهای دیپلماتیک و سیاسی اشتون بودهایم اما او در مقام یک هماهنگکننده مذاکرات به خوبی عمل کرده است.
درعین حال این انتقاد همواره به کاترین اشتون وارد بوده است که چرا با وجود دعوت مقامات کشورمان از وی برای سفر به ایران در مقاطع گذشته تاکنون هیچ سفری به ایران نکرده است. برخی معتقدند کاترین اشتون به پشتوانه توافق ژنو و اعتباری که به واسطه آن برایش در دنیا به وجود آمد به ایران سفر میکند. با این وجود سفر این مقام ارشد اتحادیه اروپا به ایران در ادامه رفتوآمدهای سیاسی و دیپلماتیک که در ماههای گذشته و نیز بعد از توافق ژنو گسترش یافته است از اهمیت بالایی برای دستگاه دیپلماسی کشور برخوردار است.