به گزارش مشرق، کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد پدیده پیچیدهای است که با گذشت ۶۶ سال همچنان برخی زوایای آن ناشناخته است. بهطورکلی نیروهای حاضر در صحنه سیاسی ایران در آن مقطع تاریخی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:۱- جامعه ایران۲- جنبش ملی شدن نفت و بهطور مشخص، دولت برآمده از آن ۳- کودتاگران، شامل آمریکا، انگلیس و دربار. گروه اول کمترین سهم و گروه سوم بیشترین سهم را در کودتا و سرنگونی دولت ملی داشتهاند.
بیشتر بخوانید:
الف-مردم: واقعیت این است که جنبش ملیشدن صنعت نفت تا قبل از پیروزی عمدتاً جنبشی در سطح نخبگان سیاسی بود که بیشتر در مجلس در جریان بود. با این حال مردم هم در پیروزی آن نقش داشتند (مانند نقش فدائیان اسلام که از میان مردم برخاسته بودند) و هم بعد از پیروزی تا سال ۱۳۳۱ برای حفظ دستاوردهای نهضت جانانه مقاومت کردند؛ از جمله اینکه ۱-در سال ۱۳۳۰هنگامی که نفت ایران تحریم شد، دولت برای تأمین هزینههای عمومی اقدام به فروش اوراق قرضه کرد و مصدق شخصاً از مردم خواست تا این اوراق را خریداری کند. با اینکه سرمایهداران بزرگ با دولت همراه نشدند اما طبقات متوسط و پایین جامعه به کمک دولت شتافتند و بهبهترین نحو از این طرح استقبال کردند. ۲-در همه مواردی که رهبران نهضت بهویژه آیتالله کاشانی از مردم برای حضور در صحنه دعوت کردند، با استقبال مردمی مواجه شدند و اوج این حضور در قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نمایان شد که عده زیادی از مردم رویاروی مخالفان دولت ایستادند و به شهادت رسیدند؛ اما از سال ۱۳۳۱ به بعد از یکسو مردم نسبت به آینده نهضت ناامید شدند و از سوی دیگر دولت ارادهای برای استفاده از نیروی مردم در صحنه مبارزه نداشت.
ب- دولت برآمده از جنبش ملی: عملکرد دولت مصدق به شیوههای مختلف به تضعیف نهضت و تسهیل کودتای ۲۸مرداد کمک کرد: ۱- ملی شدن صنعت نفت ایران یک مسأله اقتصادی- سیاسی بود اما مصدق از ابتدا این موضوع را صرفاً بهعنوان یک مسأله سیاسی دنبال میکرد و هدف او پیروزی سیاسی بر انگلیس بود؛ بر همین اساس هیچیک از پیشنهادات میانجیگران را نپذیرفت، در حالی که پیشنهاد بانک جهانی میتوانست مناقشه را پایان دهد و احتمالاً از کودتا جلوگیری میکرد؛ بعد از کودتا صنعت نفت به وضع قبل از ملی شدن بازگشت و همه دستاوردهای نهضت از میان رفت ۲-دولت مصدق دچار تضادهای اساسی بود؛ از جمله اینکه از یکسو خود را حامی دموکراسی میدانست و از سوی دیگر مجلس شورای ملی را که در آن دوره تنها نماد دموکراسی به شمار میرفت، با وجود مخالفت برخی دوستانش منحل کرد. ابتدا نمایندگان عضو جبهه ملی استعفا دادند، سپس رفراندوم برگزار شد و بعد مصدق از شاه درخواست کرد تا مجلس را منحل کند؛ مجلس ۲۱ مرداد منحل شد و فرایند کودتای ۲۵مرداد با استفاده از فقدان مجلس آغاز شد.
3- مصدق از ابتدای نهضت تا آخرین ماههای حکومتش به آمریکا اعتماد داشت و این کشور را پشتیبان خود میدانست، در حالی که آمریکاییها لااقل از سال ۱۳۳۱ که رسماً به همراه انگلیس به طراحی کودتا پرداختند، در صف مخالفان مصدق قرار داشتند. مصدق در خرداد ۱۳۳۲ از دولت آیزنهاور درخواست کرد تا در بازاریابی و فروش نفت به او کمک کند اما دولت آمریکا در هشتم تیر به وی پاسخ منفی داد؛ یعنی نخستوزیر ایران تا ۵۰روز قبل از کودتا هنوز آمریکا را پشتیبان خود میدانست. ۴-دولت برآمده از نهضت ملی رویکرد و منش لیبرالی داشت و این منش با مبارزه سازگار نبود. در روزهای پرالتهاب ۲۵ تا ۲۸ مرداد مصدق از ترس جنگ داخلی از حامیان خود خواسته بود تا از خانههایشان بیرون نیایند. بنابراین روز بیستوهشتم کودتاچیان یکهتاز میدان بودند؛ آنها بهآسانی به خانه نخستوزیر حمله کردند و او به سختی جان خود را برداشت و فرار کرد اما در سال۱۳۵۷ وقتی رژیم شاه حکومت نظامی اعلام میکرد و تانکهای خود را به خیابان میآورد، امام خمینی؟ره؟ پیام میداد که مردم به حکومت نظامی توجه نکنند و به خیابانها بیایند. این شیوه رهبری از ایدئولوژی اسلامی ناشی شده بود و روش مصدق از منش لیبرالی او نشأت میگرفت.
ج-کودتاگران: نقش آمریکا و انگلیس در شکست نهضت ملی شدن نفت به اجرای عملیات کودتا در روز ۲۸ مرداد محدود نمیشود زیرا بخش عمدهای از مشکلات داخلی و جدایی میان مردم از دولت نیز ناشی از تحریمها و تحریکات این دو کشور بود؛ آمریکاییها در ابتدا ظاهراً با ملی شدن نفت مخالفتی نداشتند زیرا بعد از جنگ جهانی دوم بهدنبال گسترش نفوذ خود در دنیا بودند و کاهش سلطه انگلیس بر کشورها را در راستای اهداف خود ارزیابی میکردند اما بهتدریج موضع خود را تغییر دادند.
طبق مکاتبات سفیر آمریکا در تهران با وزارت امور خارجه این کشور و اسناد موجود، یکی از دلایل تغییر موضع آنها این بود که میترسیدند ضعف دولت مصدق باعث انقلاب سوسیالیستی و افتادن ایران به دامان شوروی شود.
از سوی دیگر نفت عربستانسعودی در اختیار آمریکا بود و ممکن بود پیروزی ایران در مبارزه با انگلیس، جنبش مشابهی را در عربستان به وجود آورد؛ با این حال به نظر میرسد آمریکا در این ماجرا نیز مانند بسیاری از مسائل بینالمللی در تله روباه پیر افتاده است.
انگلیس در مقایسه با آمریکا از انگیزههای قویتری برخوردار بود زیرا نفت ایران جایگاه مهمی در تأمین مالی این کشور ایفا میکرد. علاوه بر سهمی که نفت ایران در درآمدهای مالیاتی انگلیس داشت، ۸۵ درصد از سوخت ناوگان نیروی دریایی این کشور را نیز تأمین میکرد.
از سوی دیگر ممکن بود این جنبش به عراق، اندونزی و ونزوئلا که نفتشان در اختیار انگلیس بود نیز سرایت کند. بر اساس این اهداف و انگیزهها، استعمارگر پیر و شیطان جوان برای سلطه بر ثروت ایران با هم ائتلاف و امور کودتا را میان خود تقسیم کردند.
انگلیس وظایفی مانند تحریم اقتصادی، محاصره نظامی آبادان و فعالسازی شبکه جاسوسی خود در ایران را بر عهده گرفت و آمریکا با دلارهایش وارد میدان کودتا شد؛ برخی روزنامهها را علیه مصدق تحریک کرد، بسیاری از مدیران و دستاندرکاران رادیو را بهوسیله دلار با خود همراه کرد و تعداد زیادی از اراذل و اوباش را برای تظاهرات و حمله به خانه مصدق اجیر کرد.
به گفته جان فوران و کاتوزیان، آمریکا به قدری دلار در ایران هزینه کرد که پول این کشور در ایران با کاهش ارزش مواجه شد.
این کودتا چهره شیطانی آمریکا را که تا آن زمان بهعنوان کشوری بیطرف شناخته میشد، برای مردم ایران نمایان کرد.
آمریکاییها با اجرای کودتای ۲۸ مرداد شاه را که از کشور فرار کرده بود، به ایران بازگرداندند و از سال۱۳۳۲ بر ایران سلطه یافتند.
پرونده دشمنی این کشور با ملت ایران از آن روز تشکیل شد و همچنان مفتوح است و هر روز برگ جدیدی به این پرونده جنایتکارانه افزوده میشود.