سرویس سیاست مشرق - در روزهای اخیر بحث افشای ارتباط منابع مالی شبکهٔ تلویزیونی ایران اینترنشنال و عربستان سعودی مورد توجه خبرنگاران و فعالان عرصهٔ سیاسی رسانهای قرار گرفت. سعید کمالی دهقان خبرنگار ایرانی گاردین تقریباً ۴۰ روز پس از کشته شدن خاشقجی مدعی شده بود که علت قتل این خبرنگار منتقد سعودی، افشای منابع مالی سعودی شبکهٔ تلویزیونی ایران اینترنشنال در مصاحبه با وی است.
نکته جالب توجه حمایت تقریباً همه جانبه جریان رسانهای نزدیک به دولت از این افشاگری و تاختن به ایران اینترنشنال و سعودی است.
انگلستان بر خلاف آمریکا تمایل دارد بجای قدرت سخت و آشکار، با توان نرم، نفوذ و استحاله پروژههای خود را پیش ببرد. اتفاقات و نا آرامیهای دی ماه سال ۹۶، باعث شد تا جهت گیری رسانهٔ رسمی وزارت خارجه بریتانیا در باره مناسبات جاری در ایران روشنتر از گذشته گردد.
سیاستهایی که طبیعتاً به پیروی از سیاستهای رسمی ملکه طراحی و اجرا شده است. براندازی آن هم در هنگامهای که نیروهای تحت حمایت مادی و معنوی مدیریت امور داخل ایران را بر عهده دارند، لقمهای باب طبع انگلستان نبود. با اتخاذ چنین رویکردی، اختلافها میان روزنامه نگاران و کارمندان این شبکه که خط مشی متفاوتی را دنبال میکردند افزایش یافت.
روزنامه نگاران با سابقهای مثل «پناه فرهاد بهمن» به علت مشکلاتی که با مسئولین بالا دستی عنوان کردند، از این شبکه استعفاء دادند و راهی ایران اینترنشنال گشتند. قبلتر از او، صادق صبا و علی اصغر رمضانی پور، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ دورهٔ اصلاحات نیز از BBC جدا و به این شبکه تازه تأسیس فارسی زبان پیوسته بودند.
برای حدود 10 سال از زمان تأسیس، میتوان BBC را مهمترین رسانهٔ خارجی نقش آفرین در مناسبات داخلی ایران و مدیریت افکار عمومی ایرانیان دانست. این روایت تکصدایی و یک طرفه از سوی وزارت خارجه بریتانیا، در موقعیتهای حساس و تعیین کننده، حامی و پشتیبان اصلاحات و اصلاح طلبان و تکرارهای ایشان بوده است. نمونهٔ آشکار آن همگرایی BBC فارسی و لیست اصلاح طلبان در مسئله لیست خبرگان رهبری است. BBC فارسی که مدعی حرفهای گری و صداقت در روایت و بی طرفی رسانهای است، با ورود عریان در جزء انتخابات ایران، نامزدهای لیست اصلاح طلبان را حمایت نمود.
این قدرت زمانی تاثیرگذاری خود در سطح جامعه و عمق نخبگانی را حفظ خواهد نمود که انحصاری باشد. ایران اینترنشنال اما در حال بر هم زدن میز بازی و بده بستانهای BBC فارسی و اصلاح طلبان بود. شبکهٔ تازه تأسیس با سرمایه گذاری شاهزادهٔ نوپای سعودی که سودای نقش آفرینی در سپهر سیاسی ایران را داشت. رسانهای معطوف به براندازی و مدیریت افکار عمومی ایران.
پروژهٔ حذف سعودی از بازی اصلاحات انگلستان به سادگی رقم خورد. این بازی نیاز به قهرمانی داشت که خنجر سعودی بر پشت ایران را در رسانه فریاد بزند. سعید کمالی دهقان، خبرنگار همجنس باز گاردین، وارد سناریو شده و پس از مدت کوتاهی با ادعای در خطر بودن جانش توییت های خود را پاک میکند.
با ادعای وی مبنی بر ارتباط قتل خاشقجی با افشای ارتباط مالی سعودی و ایران اینترنشنال، موجی از اعلان برائتها از این شبکه از سوی لیدرهای رسانهای اصلاحات صورت میگیرد.
مصطفی تاجزاده (پس از چندی توییت خود در این خصوص را پاک کرد)، حسام الدین آشنا و در نهایت سفیر ایران در انگلستان، حمید بعیدی نژاد با حمایتهای مستقیم یا تلویحی از وی، پروژهٔ تخریب ایران اینترنشنال را رسمیت میبخشند تا با اعتبار زدایی از این شبکه فارسی زبان، همچنان BBC فارسی در آسمان رسانههای ضد ایرانی، ترک تازی کند. به امید گوشهٔ چمشی در زمانهٔ انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده.
اما سوالی که مطرح میشود این است. چرا افرادی مانند حسام الدین آشنا، مصطفی تاجزاده و یا حمید بعیدی نژاد همانگونه که به حق علیه شبکهٔ نوپای سعودی سخن گفتند، علیه دشمنی BBC فارسی چیزی نمیگویند؟! آیا روباه پیر انگلستان، کم از سعودی علیه ایران و ایرانی دشمنی روا داشته است؟!
تاریخچهٔ دشمنی علیه ایران، اگر برای سعودی به پس از انقلاب اسلامی باز میگردد، آیا انگلستان دشمن دیرینهٔ ما از عهد قاجاریه نبوده است؟! چگونه است که صرف بودجه و هزینه از مبدأ سعودی شایستهٔ چنین موضع گیریها و تخطئه و تخریبهاست (که هست) اما پول وزارت خارجه انگلستان در فعالیت رسانهای علیه ایران طیب و طاهر است؟!
اگر ایران اینترنشنال با سرکردهٔ گروهک الاحوازیه مصاحبه کرده، BBC فارسی که سالها پیش از آن با عبدالمالک ریگی سرکردهٔ گروهک منفور و شیطانی ریگی مصاحبه کرده بود؟!
یکی از کاربران توییتری در همین خصوص نوشت: