کد خبر 821963
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۹
موسیقی

جشنواره موسیقی فجر پول بیت‌المال را صرف تکرار اجراهایی می‌کند که بسیاری از آنها در طول سال، بارها و بارها روی صحنه می‌روند.

به گزارش مشرق، کاری بیهوده است اگر جشنواره‌ای با بودجه‌های دولتی برگزار شود و تکراری از رویدادهایی باشد که در طول سال رخ می‌دهد. اگر قرار است جشنواره‌ی موسیقی فجر تکراری برای کنسرت‌هایی باشد که در طول سال برگزار شده‌اند، شاید بهتر است اصلا برگزار نشود.

حامد همایون رکورددار برگزاری کنسرت در ایران و حتی جهان است. او در شش ماه نخست سال 1396 نزدیک به 230 کنسرت برگزار کرده که 50 سانس آن در تهران بوده است. حال چه لزومی دارد که همین خواننده در قالب سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر هم روی صحنه برود.

یا خواننده‌ای مانند محمد علیزاده که او هم از پُرکارترین خوانندگان موسیقی پاپ است، چه لزومی دارد دو سانس از اجراهای جشنواره موسیقی فجر را به او اختصاص دهند.

این خوانندگان و بسیاری دیگر از گروه‌هایی که نامشان در جدول سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر دیده می‌شود، در طول سال کنسرت‌هایشان را با کمترین مشکل برگزار می‌کنند و مخاطبان بسیاری هم دارند. پس حضورشان در جشنواره موسیقی فجر شاید بیهوده باشد. مگر اینکه قیمت بلیت‌هایشان در این کنسرت‌ها به گونه‌ای تعیین شود که افراد فرودست جامعه هم بتوانند کنسرت‌های آنان را ببینند. اما آیا واقعا اینگونه است؟ آیا بودجه‌ی بیت‌المال صرفِ پایین آوردنِ قیمت بلیت این کنسرت‌ها می‌شود تا فرودستان جامعه هم حتی برای یک بار در سال هم که شده، امکانِ کنسرت رفتن داشته باشند؟

سقف قیمت بلیت‌ها

سقف قیمت بلیت‌های جشنواره برای امسال 95 هزار تومان تعیین شده است و حداقل قیمت بلیت‌ها در کنسرت‌هایی که خوانندگانش طرفداران بسیاری دارند، 50 هزار تومان است. این محدوده‌ی قیمت به هیچ وجه رقمی پایین محسوب نمی‌شود تا خانواده‌هایی که درآمد زیرخط فقر دارند توانِ خرید این بلیت‌ها را داشته باشند. خانواده‌ای چهار نفره که درآمدشان زیر خط فقر است، هرگز نمی‌تواند 200 هزار تومان صرف خرید بلیت برای دیدن یک کنسرت بکند؛ تازه هزینه‌های جانبی مانند ایاب و زهاب به کنار.

نتیجه اینکه؛ کنسرت خوانندگان موسیقی پاپ که در قالب جشنواره موسیقی فجر برگزار می‌شود؛ باز هم مخاطبانی را به خود می‌بینند که توان مالیِ بالایی دارند و تقریبا همان کسانی هستند که در طول سال هم کنسرت‌های این خوانندگان را می‌بینند.

پس در این میان جایگاه جشنواره چیست و دولت چرا باید بودجه‌ای هنگفت برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر اختصاص دهد.

این نکته را هم فراموش نکنید که این کنسرت‌های پاپ، خودشان خرج خودشان را با بلیت‌فروشی درمی‌آورند و هیچ نیازی به کمک‌های دولتی در قالب بودجه جشنواره ندارند. به جرات می‌توان گفت که تمام این کنسرت‌هایی که در قالب جشنواره موسیقی فجر برگزار می‌شوند، با تدبیری رسانه‌ای و تبلیغاتی؛ می‌توانند فروش بالایی داشته باشند و خودشان هزینه‌های خودشان را تامین کنند.

مگر برای برگزاری یک کنسرت موسیقی چه چیزهایی لازم است؟

مجوز، سالن کنسرت، دستمزد هنرمندان، تدارکات، دکور، تبلیغات و هزینه‌های ایاب و زهاب؛ این‌ها مهمترین چالش‌ها برای برگزای یک کنسرت هستند.

بگذارید این چند مورد را بررسی کنیم.

برای جشنواره موسیقی فجر بسیاری از این هزینه‌ها از قبل تامین شده است؛ مثلا مجوز را دفتر موسیقی وزارت ارشاد صادر می‌کند که خودش زیرمجموعه‌ی معاونت هنری وزارت ارشاد است.

سالن‌های رودکی، تالار وحدت، برج آزادی و فرهنگسرای نیاوران؛ جملگی زیرمجموعه‌های معاونت هنری هستند و به نوعی در خدمت جشنواره قرار می‌گیرند.

در این میان تنها سالن ایرانیان از زیرمجموعه‌های وزارت ارشاد نیست که آن هم سالنی دورافتاده است که از زمان تاسیسش تا کنون کمتر گروهی رغبت کرده که کنسرتش را آنجا برگزار کند.


روایت هست(برای این روایت هیچ سندی در دست نیست) که مسئولان جشنواره موسیقی فجر به توافقاتی با سالن ایرانیان رسیده‌اند تا با برگزاری کنسرت‌های بخش پاپِ جشنواره در این سالن، به رونق آنجا کمک کنند و در عوض مسئولان این سالن هم بابت هر کنسرت اجاره بهای اندکی از جشنواره طلب کنند.

پس با این حساب هزینه‌های اجاره بهای سالن هم برای جشنواره چندان زیاد نیست.

تبلیغات هم که در جشنواره امسال تقریبا تعطیل بود. چرا که مسئولان جشنواره، فیلترِ مقطعیِ تلگرام را بهانه کردند و تهیه ویدیوهای تبلیغی برای گروه‌های مختلف را متوقف کردند. نتیجه این کار هم خالی بودنِ سالن‌ها در اجراهایی بود که موسیقی جدی را روی صحنه می‌بردند. مسئولان سی‌وسومین جشنواره موسیقی فجر نخواستند بودجه خود را صرف تبلیغ برای موسیقی‌های جدی بکنند. آنها فیلتر شدن تلگرام را بهانه کردند و گفتند اگر ویدیو تهیه کنیم، جایی برای ارائه‌اش به مخاطبان نداریم.

در عین حال بیلبوردهای شهری اما رونق داشت. این بیلبوردها با حضور اسپانسرهای پولدار، در سطح شهر قرار گرفتند. اینجا هم اما بیلبوردها به خوانندگان پاپ رسید. کمتر اجرایی با محتوای موسیقی جدی، توانست جایی روی بیلبوردهای جشنواره در سطح شهر داشته باشد. همان خوانندگانی که در طول سال بیلبوردهایشان چشم شهروندان را کور کرده، این بار اما با هزینه‌های بیت‌المال در مقابل دیدگانِ میلیون‌ها شهروندِ تهرانی قرار گرفتند تا فروش بلیت‌هایشان تضمین شود.

دستمزد هنرمندان

دستمزد هنرمندان را با اختصاص بخشی از درآمدهای بلیت‌فروشی می‌توان تامین کرد. با بخش دیگری از درآمدهای بلیت‌فروشی می‌توان همه‌ی هزینه‌های دیگر را هم پرداخت.

حال با این وجود باز هم باید پرسید که برای برگزاری چنین جشنواره‌ای چرا باید از جیب مردم پول خرج کرد؟ جشنواره‌ای که در بخش اجراهای داخلی‌اش تنها تکرارِ کنسرت‌های طول سال است و تقریبا هیچ برنامه‌ای برای ارتقای سطح شنیداری مردم ندارد.

اجراهای جدی و صندلی‌های خالی

وقتی شهید پرویزخان برای سی‌تار نوازی نامش در جدول جشنواره موسیقی فجر قرار گرفت، بسیاری تصور می‌کردند که هنگام روی صحنه رفتنِ این اجرا، جای خالی در سالن وجود نخواهد داشت. اما شاید باورش سخت باشد که این اجرا تنها حدود 100 تماشاگر داشت؛ آن هم در تالار وحدت که ظرفیتی حدود 750 نفر دارد.

دیگر اجراهای مهمِ جشنواره هم اوضاع چندان خوبی ندارند. مثلا اجرای همایون سخی که در بخش بین‌الملل برگزار می‌شود و امشب روی صحنه می‌رود تا این لحظه که این گزارش را می‌نویسم کمتر از 100 بلیتش به فروش رسیده و شاید امشب هم شاهد سالنی خالی برای اجرایی مهم در بخش بین الملل باشیم.


همه‌ی این‌ها به علت عدم تبلیغات درست برای موسیقی‌های جدی است.

به هر روی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تاملی ویژه درباره‌ی فُرم برگزاری جشنواره‌ی موسیقی فجر داشته باشند و فکری به حال اجراهای داخلی آن داشته باشند. شاید زمان آن فرا رسیده که سازوکار تازه‌ای برای جشنواره موسیقی فجر چیده شود. شاید زمان آن فرارسیده که جشنواره موسیقی فجر به جایی برای ارائه‌ی تازه‌ترین کارهای اهالی موسیقی تبدیل شود؛ نه اینکه جایی برای تکرارهای بیهوده‌ باشد.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس