سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** اصغرزاده: نسل ما در مورد آمریکا اشتباه کرد
«ابراهیم اصغرزاده» در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«اولویت حسن روحانی باید حفظ منافع ملی و جلوگیری از ایجاد مجدد تحریمها علیه ایران باشد تا ما بتوانیم رابطه خودمان را با غرب توسعه دهیم. نسل من تصور نادرستی از غرب و آمریکا داشتند چراکه آنها غرب را یکپارچه و همه کنشگران آمریکا را امپریالیست میانگاشتند اما در قضایای بعدی همچون برجام متوجه شدیم که شکافهای متعددی در داخل آمریکا و میان آمریکا و جامعه جهانی وجود دارد».
اصغرزاده-آذر ۹۳- در سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار گفت:
«بابت تسخیر سفارت آمریکا عذرخواهی میکنم». البته وی-آبان ۹۶- در دانشگاه فردوسی مشهد گفت: «اشغال سفارت آمریکا در همان زمان کار عاقلانه و اثر گذار بود».
اصلاح طلبان بارها اشغال لانه جاسوسی را اقدامی اشتباه نامیده بودند. این جریان مدعی است که «با تسخیر سفارت آمریکا، با دست خودمان، ایران را منزوی کردیم!». این در حالی است که در شکلگیری حادثه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، عوامل متعددی دخیل و مؤثر بودند که تقریباً همهٔ این عوامل، متأثر از عملکرد دولت آمریکا، درقبال انقلاب اسلامی ایران بود. واقعیت این است که دولت آمریکا با وجودپیروزی انقلاب، دست از مداخلهگری در امور ایران برنداشت. در طول ۹ ماه بین ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸، انواع و اقسام حرکتهای توطئهآمیز درسراسر کشور، علیه انقلاب شکل گرفت؛ که به گونهای آشکار، دست آمریکاییهادر وقوع آنها دیده میشد و عملاً سفارت آمریکا، به صورت یک مرکز جاسوسی، برای سازماندهی حرکتهای تفرقه افکن و تجزیهطلبانه، درآمده بود. پیش از آن حضرت امام بر این مسأله واقف بودند ولذا در این مدت، در تمامیسخنرانیها و اعلام مواضع خودشان، طلاب و دانشجویان و جوانان را بههشیاری در برابر آمریکا و ضرورت مقابله با توطئههای این دولت، فرامیخواندند.
اطلاعاتی که سالها بعد افشا شد نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اشتباه نکرده است و سفارتخانههای آمریکا کانونهای اصلی جاسوسی سازمان سیا در کشورهای خارجی محسوب میشوند. خود آمریکاییها به مرکز جاسوسی بودنِ سفارتخانههایشان بارها اعتراف کردهاند. یکی از کارشناسان آمریکایی اخیراً گفته است: «اصولاً سیاست خارجی آمریکا در تمامی ابعاد اقتصادی و سیاسی و نظامی را تئوریسینها و مشاوران کار کشتهای تعیین میکنند که کمتر صاحب مشاغل عمده دولتی هستند و این گونه افراد غالباً در خدمت سرویسهای امنیتی ایالات متحده هستند و کارشناسان زبده را در تمام سفارت خانههای خود در جهان به کار گماردهایم».
لازم به ذکر است که جاسوسخانه ای که نام سفارت داشت، رئیس جمهور بعدی _ بنی صدر _ را با اسم رمز SD LURE به خدمت گرفته بود و طراحی کودتا و آشوب میکرد. امام، اقدام دانشجویان در تسخیر لانه را انقلاب دوم نامید.
برخلاف ادعای اصغرزاده مبنی بر شکاف در داخل آمریکا، عملکرد جمهوری خواهان و دموکراتها نشان میدهد که این دو جریان در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با ایران هیچ اختلافی ندارند.
تصویب «قانون موشکهای بالستیک ایران و اجرای تحریمهای بینالمللی» در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۲۳ رأی موافق و ۲ رأی مخالف. (آبان ۹۶)، تصویب تحریم S۷۲۲ (مادر تحریمها و یا همان سیاهچاله تحریم) در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و ۳ رأی مخالف (که هر ۳ نفر هم جمهوریخواه بودند). (مرداد ۹۶)، تصویب طرح تمدید ۱۰ ساله قانون تحریمهای ایران (قانون آیسا) در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و یک رأی مخالف. (آذر ۹۵) و موارد متعدد مشابه نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها با همه اختلافات ریز و درشت در مسائل مختلف، وقتی پای مسئله منافع ملی و کلان - که در اینجا دشمنی با انقلاب اسلامی است- به میان میآید، همه اختلافها را کنار گذاشته و وحدت کلمه را البته در راه باطل، اینگونه به نمایش میگذارند!
ابراهیم اصغرزاده در هفتههای گذشته در سخنانی بصورت تلویحی سردار سلیمانی را مخاطب قرار داده و در یک مصاحبه گفته بود: «گویی کار از دست رئیسجمهور و رئیس دستگاه دیپلماسیاش خارج شده است و برخی دیگر درباره اوضاع منطقه تصمیم میگیرند، اطلاعیه میدهند و برای دیگران خط و نشان میکشند. کجا در ممالک دموکراتیک و متمدن رسم است که چنین رفتاری خارج از وزارت خارجه انجام بگیرد؟!...عدهای کاسه داغتر از آش شده تیترهای موشکی میزنند و متوجه حساسیت اوضاع نیستند».
اصلاح طلبان در مسئله هستهای ثابت کردند که لغو تحریمها به هیچ عنوان موضوعیتی برایشان ندارد و دغدغه اصلی کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی و نشست و برخاست با کدخداست. این جماعت در پی آن بود تا به بهانه حضور داعش، مجدداً با کدخدا نشست و برخاست داشته باشد که با شکسته شدن کمر این گروه نیابتی توسط سپاه قدس و محور مقاومت، این پروژه (برجام منطقهای و یا همان برجام ۲ و ۳ و...) نیز ناکام ماند.
** در دورافتادهترین شهرهای کشور هم مطالبه مردم «رفع حصر» است!
روزنامه بهار در سرمقاله امروز با عنوان «از واقعیت فرار نکنیم» نوشت: «
نزدیک به یک دهه از وقایع ۸۸ میگذرد و آن انتخابات و اتفاقات پس از آن همچنان به عنوان یکی از «مسائل حل نشده» جامعه ایرانی باقی مانده است... کسر قابل توجهی از دانشجویانی که در چند روز اخیر در مراسمهای روز دانشجو شرکت کرده و مطالبات خود درباره رفع حصر را فریاد زده و از محصورین و سیدِ ممنوعالتصویر حمایت کردند در دوران ۸۸ در رده سنی کودک و نوجوان بودند و طبیعتاً آنقدرها درگیر موضوعات سیاسی نبودهاند که آنچه در آن مقطع زمانی حساس رخ داد را درک کرده باشند؛ اما شاهد آن هستیم که همان شعارها و مطالبات ورد زبانشان است و به مناسبتهای مختلف همچون روز دانشجو آن را «تَکرار» میکنند... اگر با گوشهای باز به روزهای انتخابات ۹۶ بازگردیم صداهایی را که بی شباهت به شعارهای دانشجویان در روز دانشجو نبود در دورافتادهترین شهرهای کشور را خواهیم شنید. این واقعیت نشانگر آن است که برخلاف آنچه جریان تندرو تصور میکند شعارهای اصلاحطلبانه و آزادیخواهانه لزوماً در میان قشری خاص در مناطق مرفه نشین شهری خریدار ندارد و میتوان اثر آن را در دورافتادهترین مناطق ایران هم شاهد بود».
گفتنی است «عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات در مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف-۱۸ آذر- گفته بود:
«اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعاً بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکند».
در حال حاضر مشکلات معیشتی مردم و مسأله بسیار مهم بیکاری جوانان به دغدغه جدی بسیاری از خانوادهها تبدیل شده است؛ اما متاسفانه رسانههای اصلاح طلب همچنان به برجسته سازی حواشی مشغول هستند.
در دولت یازدهم نیز عملکرد اصلاح طلبان به ناکارآمدی اقتصادی، بر زمین ماندن بسیاری از وعدهها، حاشیهسازیهای مصنوعی که اتلاف نیروی دولت و هزینه شدن امکانات و ظرفیتها در جادههای فرعی را به دنبال داشت، ناراضیتراشی از طریق بیتوجهی به معیشت مردم، گسترش بیکاری که در بسیاری از زمینهها میتوانست قابل پیشگیری باشد و تن دادن به قراردادهای خسارتآفرین، نظیر برجام و توتال منجر شد.
** برجام خدمت بزرگی به فلسطین کرد!
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «خدمت بزرگ برجام به فلسطین» نوشت:
«ترامپ خوب میداند این برجام است که به بستری تبدیل شده تا تقابل با فرمانهای یکسویه رئیسجمهور آمریکا در صحنههای بینالمللی شکل بگیرد و بعد از آنکه وعده آتشزدنش را ناکام گذاشت، اینک وعده انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس را هم به چالشی مشابه میکشاند و رأی مخالف و یکپارچه ۱۴ عضو شورای امنیت را پیش روی چشمان حیرتزده رئیسجمهور آمریکا میگذارد. شاید امروز خیلیها در داخل کشور از پذیرش حقیقت برجام سر باز بزنند و عصبانیت بیسابقه ترامپ و صهیونیستها از آن را نادیده میگیرند، ولی مطمئناً همانطور که آیتا... هاشمی پیشبینی کردند «نام ظریف» در تاریخ ماندگار خواهد شد و بدنامی فقط نصیب آنانی میشود که بزرگترین افتخار دیپلماتیک نظام مقدس جمهوری اسلامی را «پوسیده» و «بیارزش» و «شکستخورده» معرفی کرده و همچون گذشته، دچار اشتباه شدند».
از جماعتی که مدعی شده بود «نابودی داعش حاصل گشایشهای اقتصادی و سیاسی برجام است»، این ادعا که «برجام خدمت بزرگی به فلسطین کرد» دیگر عجیب نیست. نکته قابل تأمل در این میان، توهین اصلاح طلبان به شعور مردم است. اینکه هر اتفاق مهمی که رخ میدهد را با دلایل واهی و بعضاً خنده دار به برجام نسبت دهیم.
قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که آقای رئیسجمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود، چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود اما به دلیل رعایت نکردن قاعده «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، برجام نتوانست برآوردهکننده این شعارها باشد و تاکنون طرف مقابل و مخصوصاً آمریکا به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده است.
** حامیان روحانی از عملکرد دولت راضی نیستند
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «خطر مجازی در کمین روحانی» نوشت:
«در زمان انتخابات کمپین تبلیغاتی روحانی در فضای مجازی فعالیتهای گستردهای داشت و با تاکید بر وعدههای انتخاباتی در این فضا سرنوشت انتخابات را به نفع روحانی تغییر داد اما در شرایط کنونی با وجود اینکه تنها چهار ماه از آغاز به کار دولت دوازدهم میگذرد، انتقادات بسیاری از سوی همین کاربران شبکههای اجتماعی به سمت روحانی روان شده است و این مسئله در کنار روند کند اصلاحات تبدیل به پاشنه آشیلی برای روحانی شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«از همان ابتدای امر در زمینه چینش کابینه دولت دوازدهم انتقاداتی وارد بود حتی دولت در زمینه تیم اقتصادی نیزموفق عمل نکرد و ترکیب توانمندی را ارائه نکرد. لزومی ندارد که کابینه در اختیار یک جناح خاص باشد بلکه باید کابینه شایسته سالار باشد اما این اتفاق رخ نداد. اینها زنگ خطری برای روحانی است که اگر نتواند به وعدهها عمل کند طبیعی است که سرنوشت خوبی در انتظار وی نخواهد بود».
با گذشت بیش از چهار ماه از آغاز بهکار دولت دوازدهم، واقعیت موجود دست خالی دولت را در عمل و اقدام به وعدهها و مطالبات مردم نشان میدهد. این مسئله حتی مورد انتقاد روزنامههای زنجیرهای و حامیان دولت نیز قرار گرفته است. چندی پیش روزنامه آرمان، گزارش ۱۰۰ روزه رئیسجمهور را گفتار درمانی خوانده و نوشته بود: «یک ایرانی داریم که در ذهن رئیسجمهور قرار دارد و هیچ مشکل و چالشی نه در سیاست خارجی، نه سیاست داخلی نه اقتصاد و... ندارد؛ اما ایرانی دیگر که در عالم واقعیت وجود دارد که با ۷ میلیون بیکار و رکود اقتصادی سنگین و دولتی که ظرف ۷ ماه گذشته از قریب ۱۹ هزار میلیارد تومانی که علیالقاعده باید با گذشت نیمی از سال به عنوان نیمی از بودجه عمرانی هزینه میشده، فقط ۸ هزار میلیارد تومان آن را هزینه کرده است».
گفتنی است رئیسجمهور در گفتوگوی زنده تلویزیونی اخیر خود گفته بود: «امیدواریم در ۱۰۰ روزی که گذشت توانسته باشیم خدمتی که به مردم وعده داده بودیم را ارائه کرده باشیم».
پیش از این روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد نوشته بود: «برخورداری از نتیجه ملموس برای دولت دوم روحانی بسیار حیاتی است و دیگر نمیشود با مردم گفتاردرمانی کرد و با بیان توجیهات و اینکه ما میخواستیم آنها نگذاشتند، اعتماد آنها را مجدداً کسب کرد».