بدون مقدمه به مسئولان شهر گفتم: «مادرشهر کیست؟» عده‌ای با تعجب و تحیر به من نگاه می‌کردند که این چه سوالی است؟ در همین اثناء، یکی از برادران بسیجی یا سپاهی گفت: «مادرشهر بانویی است که حسینیه‌ای دارد و این تنها حسینیه شهر است».

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، در روزهای پایان ماه صفر، پیکر مطهر شهدای گمنام در سراسر جغرافیای ایران اسلامی به خاک سپرده شدند. پیکر مطهر10 شهید گمنام دفاع مقدس نیز در شهرستان‌های مختلف استان هرمزگان تشییع و تدفین شد. سردار سیدمحمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه آیین استقبال از شهدای گمنام در استان بوشهر به روایت تدفین شهدای گمنام در حسینیه مادر شهر در یکی از شهرستان‌های هرمزگان پرداخت و آن را اینگونه روایت کرد:

«به دنبال سفر نماینده کمیته جستجوی مفقودین به شهر کوهستک از توابع شهرستان سیریک استان هرمزگان_جهت جانمایی محل تدفین شهدای گمنام_مکان پیشنهادی که در نزدیکی ساحل دریا و مرکز تفریحی مردم بود بنا به دلایل متعدد فنی مورد قبول قرار نگرفت و موقتا جانمایی و تشییع و تدفین شهدای گمنام در این شهربه زمان دیگری موکول شد.
 
تا اینکه در جریان جانمایی و تشییع شهدای گمنام در چندین نقطه از استان هرمزگان در دهه آخر صفر امسال به آن استان سفر کردم و البته با وجود آگاهی از اشتیاق زایدالوصف مردم شهر کوهستک برای میزبانی شهیدان گمنام، به دلیل کثرت اشتغالات سفر، بنا نداشتم در این مرحله از شهر بازدید داشته باشم، ناگفته نماند مردم با مراجعات و تماس‌های مکرر و درخواست از مسئولین بر تدفین شهدای گمنام در شهرشان اصرار می‌ورزیدند. من در پی فراغت مختصری که قبل از پرواز در روز شهادت امام رضا (علیه السلام) پیدا کرده بودم عازم شهرکوهستک شدم تا راسا نسبت به جانمایی اقدام کنم.

مطابق معمول و در مواردی که با بن بستی مواجه می‌شویم قبل از حرکت از بندرعباس برای جانمایی از قرآن مدد گرفتم. اینگونه الهام شده بود که برای جانمایی باید به سراغ مادر شهر بروم. با امید به فضل الهی به اتفاق همراهان بسوی شهر کوهستک حرکت کرده و پس از ورود به شهر در ساحل دریا و محل پیشنهادی اولیه خدمت مسئولان محترم شهر رسیدیم.
 
مسئولان محترم شهر کماکان بر نقطه پیشنهادی خود در ساحل دریا اصرار می‌ورزیدند اما چون نقطه مورد نظر بنا به دلایل کارشناسی اطمینان آور نبود، نپذیرفتیم. در شرایطی که هیچ کس از ماجرای استخاره به قرآن اطلاعی نداشت، بدون مقدمه به مسئولین شهر گفتم:" مادرشهر کیست؟!" عده‌ای با تعجب و تحیر به من نگاه می‌کردند که این چه سوالی است؟! در همین اثناء، یکی از برادران بسیجی یا سپاهی گفت: "مادرشهر بانویی است که حسینیه‌ای دارد و این تنها حسینیه شهر است."

همگی مشتاقانه در محل حسینیه به ملاقاتش شتافتیم. پس از رؤیت محل و حیاط فراخ حسینیه مطمئن شدم که درست آمده‌ایم. بعد از سلام و احوالپرسی بلافاصله به این مادر که "بی بی سکینه" نام دارد عرض کردم: "آیا اجازه می‌دهید پیکر شهدا را در صحن حسینیه دفن کنیم؟" بی بی سکینه در حالی که به شدت منقلب و گریان شده بود گفت: "بله، اجازه می‌دهم. چرا اجازه ندهم؟ درحالی که دیشب تا صبح ضجه می‌زدم و از فاطمه زهرا(سلام‌الله علیها) تقاضا می‌کردم که در مکان حسینیه، شهید دفن شود و حتی به دنبال این بودم تا مسئول امور شهدا را پیدا کنم و درخواستم را بگویم. من از اینکه شهید را پس از وداع به سیریک برده‌اند ناراحت و غمگین بودم. در حالی که دوست داشتم او را در اینجا به خاک بسپاریم." بعد ادامه داد که این حسینیه توسط یکی از اجدادش و با هدایت و توصیه امام حسین(علیه‌السلام) درخواب بنا شده است و محلی است که مردم حوائج خود را در این مکان می‌گیرند.
 
بی بی سکینه ادامه داد هنگامی که یکی از اجدادش تصمیم به سفر حج داشت امام حسین(علیه‌السلام) به او توصیه فرمود؛ به جای حج در همین زمین حسینیه‌ای بنا کن. فردا صبح بر اساس نشانی امام، به محل می‌آید و مشاهده می‌کند که حدود اربعه حسینیه توسط چهارسنگ از قبل مشخص شده است. از این رو حسینیه در این محوطه بنا می‌شود.

به هر تقدیر بلافاصله از دوستان معراج الشهدا خواستم برای صبح روز پنج شنبه 11 آذر ماه پیکر دو شهید گمنام را به بندرعباس و سپس کوهستک منتقل کنند. این کار انجام شد و شهدا در صحن حسینیه پس از تشییع بسیار باشکوه و با عظمت و در پی حضور گسترده  مردم شیعه و سنی شهر به خاک سپرده شدند. اما در جریان حفر قبور با مشاهده بقایای آثار ساختمانی و گواهی معمرین معلوم شد هشتاد سال قبل مکان اصلی حسینیه همین نقطه ای بوده است که قبور شهدا در آن حفرشده است.»
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس