![](http://cdn.mashreghnews.ir/files/fa/news/1395/6/31/1859577_628.jpg)
عکس های سعید جانبزرگی اولین بار پس از بمباران شیمیایی حلبچه دیده شدند. استاد صمدیان بلافاصله چند عکس از مجموعه حذف کردند و عکسهای جانبزرگی را جایگزین آنها کرد؛ عکسها بی نظیر بودند. او با این عکسها در جمع عکاسان شناخته شد. می شود گفت این عکسها آخرین عکسهایی بود که او از جنگ رو در رو با دشمن گرفت. جنگ که تمام شد حرفها و دغدغههایش را در عکس هایش ریخت؛ درست مثل قبل، اما این بار جنس عکسها و فضاهای آن تغییر کرد. حال از شهدایی عکس میگرففت که پس از سال ها از زیر خروارها خاک خود را نشان می دادند. عکس معروف او همان پیکر پرغبار شهیدی است که عکسی از امام در جیب پیرهنش دارد و یکی از دستهایش مصنوعی است. در عکسهای او مرگ و زندگی بسیار به هم نزدیکند؛ «مرگ هم سایه ماست»؛ هر کسی که عکسهای او را میبیند بیاختیار این جمله را با خود زمزمه میکند. کاوه گلستان استاد مسلم عکاسی ایران وقتی سرکلاس هنگام حضور و غیاب به نام او میرسد از جای خود بلند میشود و از او میخواهد بر کرسی استادی عکاسی جنگ بنشیند؛ او عکسهای سعید را از فاجعه حلبچه دیده بود.